شهرنوش پارسیپور – گام به گام با ییجینگ پیش میرویم. میدانم که بعضی از شما تحملتان کم است و انتظار مطلب هیجانانگیزتری را دارید، اما بعضیها هم این بحث را دوست دارند. اکنون به اتفاق به ششخطی پنجم میپردازیم:
هسو- انتظار کشیدن (خوراک)
سه خطی بالا: که آن یعنی وحشتناک، آب
سه خطی پائین: کنش و آفرینندگی، آسمان
تمامی موجودات نیازمند خوراک از بالا هستند. اما موهبت خوراک به موقع خود فرامیرسد، و به همین خاطر شخص باید منتظر بماند. این ششخطی نمایشگر ابرهای آسمانیست که باعث باران شده و طراوت آن به همهی آنچه که باعث میشود تا مواد خوراکی و نوشیدنی برای انسان رشد کرده و تأمین شود، برسد. باران در موقع خود خواهد بارید. ما نمیتوانیم آن را بهوجود آوریم. باید منتظر آن باشیم. اندیشهی انتظار کشیدن به این دلیل به ذهن میرسد که ویژگیهای دو سهخطی، قدرت در درون، و خطر در پیش رو است. قدرت در چهرهی خطر به معنای پیشاپیش غوطه ورشدن (در مشکلات) نیست بلکه به معنای وقت خریدن است. در حالی که ضعف در چهرهی خطر باعث رشد اضطراب شده و توان انتظار کشیدن را به حداقل میرساند.
داوری
انتظار کشیدن. اگر بیریا هستید،
موفق شده و به روشنایی خواهید رسید.
پشتکار باعث خوشاقبالی خواهد شد.
در آینده شخص باید از آبهای بزرگ گذر کند.
انتظار کشیدن صرفاً یک امید خالی نیست. این نشانهی داشتن اطمینان درونی برای رسیدن به هدف است. چنین اطمینانی خود به تنهایی باعث روشنایی خواهد شد که راهبر به موفقیت است. این راهبر به پایداری و پشتکاریست که خوشاقبالی به همراه خواهد آورد و قدرتی به انسان اعطاء خواهد کرد که از آبهای بزرگ عبور کند.
شخص رودررو با خطریست که باید برآن غلبه کند. انسان ضعیف و بیحوصله قادر به کار نیست. تنها یک انسان قوی قادر است با سرنوشت خود رویارو شود، چرا که امنیت درونی او، وی را قادر میسازد تا تا انتها دوام بیاورد. این توانمندی، خود را در حقیقتجویی آشتیناپذیر نشان میدهد. تنها زمانی ما شهامت رویارویی با چیزها را به همان صورت که هستند، و بدون خودفریبی و یا توهم داریم که نوری از حوادث طوری تراوش کند که راه موفقیت قابل شناسایی شود. این شناسایی باید با عمل توأم با پشتکار و ثبات قدم همراه باشد. زیرا تنها انسانی قادر به ملاقات با سرنوشت خود است که در برخورد با آن قابلیت داشته باشد. پس از آن است که قادر به گذر از آبهای بزرگ خواهد بود. این یعنی او برای غلبه کردن بر خطر توان آن را دارد که تصمیمات لازم را بگیرد.
انگاره
ابرها در آسمان به فراز آمدهاند:
این انگاره انتظار کشیدن است.
از این قرار انسان برتر شادمان و خوشحال
میخورد و مینوشد.
هنگامی که ابرها در آسمان به فراز میآیند نشانهی آن است که باران خواهد بارید. کاری نمیشود کرد جز انتظار کشیدن برای ریزش باران. در زندگی نیز هنگامی که سرنوشت دستاندر کار است وضع بر همین منوال است. ما نبایستی هنگامی که زمان هنوز خام است، با دخالت در کارها در جستوجوی شکل بخشیدن به آینده باشیم. ما بایستی با آرامش در خوراک خوردن و نوشیدن بدن خود را توانمند کرده و ذهن خود را با شادی و نشاط ورز دهیم. تقدیر در زمان خود خواهد آمد، و ما آماده خواهیم بود.
خطها
نه در خط آغازین یعنی:
انتظار کشیدن در علفزار.
شخص باید از آنچه که ماندگار است پیروی کند.
سرزنشی نیست.
خطر هنوز نزدیک نیست. شخص هنوز در دشت باز چشم به راه است. شرایط هنوز ساده است، اما احساسی از یک چیز قریبالوقوع وجود دارد. شخص باید تا جایی که امکان دارد یک زندگی عادی را ادامه دهد. تنها در چنین وضعیتیست که شخص میتواند در قبال تلف کردن پیش از وقت نیرو موضع بگیرد، و از سرزنش و اشتباهی که میتواند سرچشمه ضعف بعدی باشد برکنار بماند.
نه در خط دوم یعنی:
انتظار کشیدن در شن.
شایعاتی برسر زبان است.
پایان با خوشاقبالی همراه خواهد بود.
خطر کمکم نزدیکتر میشود. شن نزدیک به ساحل رودخانه است، و آب به معنی خطر. اختلاف نظر رشد میکند. در چنین زمانی ناآرامی عمومی بهسادگی میتواند گسترش پیدا کند، و ما یکدیگر را سرزنش خواهیم کرد. کسی که آرام باقی بماند موفق خواهد شد کارها را به گونهای صورت بدهد که کارها به خوشی ختم شوند. اگر ما با خشم و عصبانیت رنجاننده برخورد نکنیم افترا و تهمت فروخواهد نشست.
نه در خط سوم یعنی:
انتظار کشیدن در گل
رسیدن دشمن را باعث میشود
گل جای درستی برای انتظار کشیدن نیست، چرا که پیش از این با آبهای نهر شسته شده است. شخص به جای آنکه نیرویش را جمع کند تا بتواند با یک ضرب از نهر عبور کند، با حرکتی خام وضعیتی بهوجود خواهد آورد که صرفاً تا ساحل گلآلود پیش برود. چنین موقعیت ناخوشآیندی به مثابه دعوت از دشمنان است، که لاجرم آنها نیز از موقعیت بهرهبرداری خواهند کرد. شخص در صورتی از صدمات برکنار خواهد ماند که رعایت احتیاط را بکند و موقعیت را بهطور جدی حس کند.
شش در خط چهارم یعنی:
انتظار کشیدن در خون.
از گودال بیرون بیا.
موقعیت به شدت خطرناک است. اکنون وضعیت به شدت وخیم است، مسئلهی مرگ و زندگیست. بهنظر میرسد کشت و کشتار نزدیک است. دیگر نه راه پیش وجود دارد و نه راه پس. چنان است که گویی ما در گودال افتادهایم. اکنون ما باید فقط به سادگی محکم بایستیم و بگذاریم تا تقدیر جهت خودش را برود. این حفظ خونسردی تنها راهیست که باعث میشود تا با عمل نکردن، از شدت گرفتن مشکلات جلوگیری به عمل آورده و از گودال خطرناک خارج شویم.
نه در خط پنجم یعنی:
انتظار کشیدن در خوردن و نوشیدن.
پایداری اسباب خوشاقبالی خواهد شد.
هنگامی که کارها به نسبت خوب پیش بروند حتی در میانهی خطر وقفههای صلحآمیزی پیش میآید. اگر ما به حد کافی از نیروی درونی برخوردار باشیم، میتوانیم از این وقفه بهرهبرداری کرده و برای مبارزه دوبارهی خود را تقویت کنیم. ما باید بدانیم چگونه، بیآنکه از هدف منحرف شویم، از آنات لذت ببریم چرا که برای پیروزمند شدن به پایداری نیازمندیم.
در زندگی اجتماعی نیز به همین نحو است. امکان ندارد که همه چیز را با هم به دست آوریم. اوج خرد این است که به مردم اجازه دهیم که با لذت بردن از کار خود جریان بازآفرینی را به حد کافی سرعت بخشند تا کار به کمال برسد. رمز تمامیت ششخطی در اینجا نهفته شده است. این با جیان (ششخطی شماره ٣٩) که به معنای کارشکنیست تفاوت دارد، چرا که در این وضعیت، در حالیکه انتظار میکشیم از آرمان خود مطمئن هستیم و در نتیجه آرامش ناشی از شادمانی درونی را از دست نخواهیم داد.
شش در خط ششم یعنی:
شخص در گودال میافتد.
سه میهمان بیدعوت از راه میرسند.
به آنان حرمت بگذارید، و در آخر خوشاقبالی خواهید داشت.
انتظار کشیدن به پایان رسیده است. دیگر جهت خطر را نمیتوان منحرف کرد. شخص در چاله میافتد و باید شرایط اجتنابناپذیر را تحمل کند. به نظر میرسد همه چیز بیهوده بوده است. اما درست در همین حالت افراطی چیزها واگشتی نادیدنی رخ خواهد داد. بدون آنکه شخص حرکتی کند دخالتی از خارج رخ خواهد داد. در آغاز شخص معنی این حرکت را درک نخواهد کرد: آیا این یعنی رهایی یا این یعنی نابودی؟ شخصی که در این موقعیت قرار میگیرد باید فکر خود را در بیدارباش نگه دارد و نباید رو ترش کرده و پشت به موقعیت کند، بلکه باید با واگشت جدید با احترام برخورد کند. به این ترتیب است که او در آخر کار از خطر خواهد گریخت، و همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت. حتی واگشتهای شادمانه اغلب به شکلی به سوی ما میآیند که در آغاز خطرناک به نظر میرسند.
در همین زمینه: