بیست و هشتمین کنفرانس بنیاد پژوهشهای زنان ایران، امسال به خاطر محل برگزاری آن، شهر فلورانس در ایتالیا که زادگاه رنسانس است، با انتخاب موضوع «قرن بیست و یکم، رنسانس زنانه یا واپسگرایی»، شرایط زنان و شیوه های مبارزات آنها را برای دستیابی به حقوق برابر، مورد بررسی قرار داد. پژوهشهای ارائه شده به کنفرانس در قالب سخنرانی یا میزگرد ارائه شدند که به دنبال آنها شرکت کنندگان با پرسش و پاسخ و بحث، به گسترش موضوع کمک کردند.
سخنرانیها و میزگردها برای ارائه پژوهشهای انجام شده در این کنفرانس سه روزه، تلاش پیگیر زنان ایران را در شرایط دشوار و با وجود محدودیتهای قوانین جمهوری اسلامی برای دستیابی به برابری خواهی نشان میداد. نمایشگاههای هنری نقاشی و مجسمه سازی در محل کنفرانس نیز نمایشگر مقابله زنان با وضعیت موجود بود.
گلناز امین، بنیانگزار «بنیاد پژوهشهای زنان ایران» در پیام خود بر نتایج این پژوهشها و تلاشها و مبارزات زنان ایران در این راه تاکید کرد. گلناز که پیام خود را با گرامی داشت زنده یاد ویدا حاجبی تبریزی، زنی مبارز و از یاران همیشگی کنفرانس آغاز کرد، گفت:
«امسال در بیست و هشتمین کنفرانس بنیاد گرد هم آمدهایم تا ببینم باردار تولدی دیگر هستیم یا اندیشههای واپسگرایانه ما را به عقب می راند. دوره نوزایی که اکنون در زادگاهش فلورانس این کنفرانس را برگزار میکنیم، زمانی آغاز شد که خردگرایی خرافات و باورهای مذهبی را به چالش کشید و عقل بشر را جایگزین کتاب مقدس، سنت، اسقفها و کلیسا کرد. زمین را از مرکزیت عالم خارج کرد و به تمام باورهای دوهزار ساله شک کرد و طرحی نو درانداخت و جنبش مردم سالاری را پدید آورد. اما مردم سالاری حاصل از رنسانس، فورا عدالت و برابری برای همه به ارمغان نیاورد و با نادیده گرفتن زنان مردسالاری را بازتولید کرد. اگر رنسانس حق انسان را از خدایان گرفت، رنسانس زنانه اما کاری بسیار دشوارتر در پیش رو دارد. چرا که رنسانس زنانه باید حق زن را از ساختارها و باورهای مردسالارانه بگیرد که در ذهن و جان نیمی از جمعیت دنیا جای گرفته است.»
او در ادامه با اشاره به وضعیت زنان ایران در جهان امروز و به ویژه در خاورمیانه گفت: «دراین میان شاید مبارزه زنان ایران همانند بسیاری از کشورهای خاورمیانه مبارزه ای دشوارتر باشد. چرا که اگر در قرون وسطا زن حق ازدواج و طلاق نداشت، از زمین ارث نمی برد، یا همچون کالائی دراختیار کلیسا بود، زنان ایران در شرایطی مشابه و تحت قوانینی مشابه زندگی می کنند. اجازه ازدواج مان دست پدر و حق طلاق مان دست شوهر است. برکودکی که به دنیا میآوریم حقی نداریم، حق انتخاب پوشش دلخواه مان را نداریم، اگر زن باشیم و قهرمان ملی باشیم که هم در المپیک و هم در پارا المپیک شرکت کردهایم، برای خروج از کشور نیازمند اجازه همسرت هستی.»
گلناز امین به فرازهایی از مبارزات زنان ایرانی برای دستیابی به حقوق برابر اشاره کرده و گفت: «زمانی که برای بهتر کردن خود و شرایط جامعه درانقلاب شرکت کردیم، محدودیت و محرومیت نصیب مان شد. با وجود اینکه واپسگرایان در بسیاری زمینه ها ما را به عقب راندند، به مبارزه خود ادامه دادیم و در زمینه های دیگر آن را هم عقب راندیم. اگر در ریاست جمهوری را به رویمان بستند و به هیچ یک از ۱۳۷ زن داوطلب ریاست جمهوری اجازه شرکت در انتخابات را ندادند، با نشان دادن قابلیت خود در مدیریت شهرها و روستاها، شرایط ورود ۴۰۰ زن را تنها در یک استان به شوراها فراهم کردیم. این در سیستان و بلوچستان است. اگر مقام قضاوت را از ما گرفتند، برای دستیابی به عدالت، وکالت را برگزیدیم و برایش جایزه صلح نوبل بردیم. وادار به مهاجرت شدیم یا به سالها زندان محکوم شدیم. سعی کردند با محرومیت ها، حضورمان در عرصه های اجتماع محدود کنند، اما آنچنان خیابانها را به تسخیر خود درآوردیم که مجبور شدند به گشت ارشاد و اسیدپاشی روی بیاورند. با اسلامی کردن دانشگاهها خواستند از فرصت برابر و دستیابی به دانش محروممان کنند، که آنچنان سیل وار وارد دانشگاه ها شدیم که ناچار شدند برای مان سهمیه تعیین کنند. با تغییر حکومت سهم ۱۳ درصدیمان از اقتصاد را به ایجاد تابوهای اجتماعی، ناامن کردن فضاهای کاری و به بهانه کارِ خانه و تربیت فرزند به یک سوم کاهش دادند. اما با بالابردن قابلیت ها و دانش مان، تمامی این موانع را به کنار زدیم و مشارکت اقتصادی مان را به بالای ۱۳ درصد رساندیم.»
گلناز در ادامه گفت: «به هیچ روی قصد بزک کردن شرایط ناگوار سرزمین مان را ندارم، تنها منظورم این است که دیگر هیچ اندیشه واپسگرایانه ای نمیتواند حرکت زنان را متوقف کند. اگر در جایی مانعمان شوند و به عقب رانده شویم، راه دیگری میجوئیم و به پیش میرویم. حرکت زنان، جامعه را مجبور به تغییر می کند که بدون این تغییر پیشرفت جامعه امکان پذیر نیست و زنان با نهادینه کردن تفکر برابری خواهانه در خانواده و این تفکر را به جامعه تحمیل خواهد کرد.»
کنفرانس امسال شهلا شفیق را به عنوان زن برگزیده سال انتخاب کرد و به او لوح افتخار داد که گفتوگوی کوتاهی با او در این زمینه داشتم و نظرش را پرسیدم.
از بنیادگرایی تا هنر فمینیستی: سخنرانیها و میزگردها
موضوعات پژوهشهای ارائه شده که به طور جداگانه و به مرور انتشار خواهند یافت اینها بودند:
«رشد بنیادگرایی، پوپولیسم و نئولیبرالیسم در سطح جهانی و مقایسه عملکردهای جنبشهای زنان در مقابله با آن» توسط مهسا عبدل زاده، کارشناس ارشد و دانشجوی مقطع دکترا در علوم سیاسی از دانشگاه وین، کنشگر حقوق زنان و حزب سبز اتریش. نگارنده کتاب و نوشتار به زبان آلمانی و فرانسوی و فارسی در زمینه فمینیسم در اروپا و خاورمیانه، سیاست مهاجرت اروپا و اثرات بنیادگرایی و مذهب گرایی افراطی.
«گسترش مد اسلامی در جهان و ارتباط آن با مدلهای پوشش اسلامی زنان در ایران: اختیار یا اجبار» ارائه شده توسط پروانه حسینی، مدرس سابق دانشگاه تهران و دانشگاه الزهرا. دانشجوی مقطع دکترا در دو رشته «مطالعات خاورمیانه» و «انسانشناسی» دانشگاه آریزونا. مدرس کلاسهای فرهنگ خاورمیانه، زبان فارسی، انسانشناسی نژاد و قوم در دانشگاه آریزونا.
«بررسی نقش جامعه زنان در مبارزه با بنیادگرایی، با تاکید بر تعامل با دفاتر امور زنان دولتها» توسط نوشین کشاورزنیا، کارشناس ارشد مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی، از همکاران NGO های مرکز فرهنگی زنان، هستیا اندیش، کمپین یک میلیون امضا، انجمن محققان مستقل مسائل زنان، ماهنامه زنان امروز، طراح کارگاههایی درحوزه های زنان، نوشتار در روزنامهها و وب سایتهای ایران.
«چرا جنبش زنان ایران به تقویت گفتمان سکولاریزم نیازمند است»، توسط آزاده دواچی، پژوهشگر و کنشگر حقوق زنان، دانشجوی مقطع دکترا در دانشگاه دیکن استرالیا با پروژه پژوهشی درباره زنان مهاجر ایرانی، عضو و دستیار پژوهشی انستیتوی مطالعات خاورمیانه. از کنشگران کمپین یک میلیون امضا و از اعضای تحریریه مدرسه فیمینیستی. نویسنده کتاب «جنبش زنان و فمینیسم در ایران» و کتاب های مجموعه شعر «پروانه ای در راه است» و «روایت چند تصویر».
«تأثیر قدرت و سنت و مخالفت در برابر کلیشههای جنسیتی بر سانسور بدن زن در آثار هنری» ارائه شده توسط غزال مرادی، فوق لیسانس ریاضیات، مدیریت اجرایی. از همکاران ماهنامه چوک، انتشار و روزنامه ابتکار. از دبیران وبسایت ادبی چوک. شاعر مجموعه شعر «باد مخابره خواهد کرد» و «درناها نمکگیر میشوند». نویسنده جستارهای پژوهشی و فمینیستی در نشریهها و وبسایتهای ایران.
«جایگاه پیکر و تن در زیباشناسی و هنر نقاشی فمینیستی» توسط سرور صاحبی، کارشناس جامعه شناسی و تئاتر از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد از دانشگاه ونسن، سوربن 9. از بنیان گذاران «همایش زنان ایرانی» و «لاروزا» – مکانی برای ارتباط زنان از ملیتهای گوناگون – در هانوفر آلمان و از همکاران نشریه گاهنامه.
«سیری بر نظامیگری زنان و موقعیت آنها در جنبشهای اخیر خاورمیانه، تفاوتها و اشتراکات» توسط عصمت صوفیه، فعال حقوق زنان، مدرس در کالج دانشگاه نروژ. نویسنده کتابهای «آسمان گره نمیخورد» و «در چشم طوفان». مترجم کتاب «گذار زنان از سایه به نور». نوشتار به زبانهای فارسی، کردی، انگلیسی و نروژی در روزنامههای نروژ.
«نقش و موقعیت زنان در دوران نظامیگری و جنگ (مطالعه موردی روژاوا)، توسط افسانه بهشتی زاده، کارشناس رشته روزنامهنگاری و دانشجوی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات دانشگاه علوم تحقیقات تهران. از تلاشگران کمپینهای اعتراضی در حوزه زنان کرد. مدیر و مؤسس مؤسسه مشاوره شغلی در پاوه.
شرکتکنندگان چه میگویند؟
درحاشیه همایش با تنی چند از که مستمرا از شرکت کنندگان در کنفرانس های بنیاد هستند به گفتوگو نشستم و نظرشان را درباره این موضوع کنفرانس «قرن بیست و یکم، رنسانس زنانه یا واپسگرایی» و همچنین ویژگیهای این کنفرانس پرسیدم که نظراتشان را با صدای خودشان می شنوید.
ژانت باوِر، استاد دانشگاه در ترینیتی کالج در کانکتیکت آمریکاست که در رشته مردم شناسی، ایرانشناسی، زنان شناسی درس میدهد. او که یکی از کسانی است که از نخستین کنفرانس بنیاد درآن شرکت داشته و به جز یکی دو بار، تقریبا در همه کنفرانسها شرکت داشته است، درباره موضوعات، شرکتکنندگان و تغییرات به وجود آمده در طی این سالها می گوید:
شهروز رشید، شاعر، نویسنده، مترجم و منتقد ادبی از برلین آلمان یکی از شرکت کنندگان در کنفرانس بود که نظرش را چنین بیان میکند:
شهلا شفیق، پژوهشگر، نویسنده، و مدافع حقوق انسانی و آزادی زنان، که از طرف بنیاد «زن برگزیده سال» معرفی شد ،درباره موضوع کنفرانس «قرن بیست و یکم، رنسانس زنانه یا واپسگرایی» میگوید: