بیژن روحانی – ارائهی پرونده باغهای ایرانی به یونسکو، ابتکار مهمی از سوی ایران بود که اجازه داد مجموعهای از باغها در نقاط مختلف ایران تحت یک عنوان در فهرست میراث جهانی قرار بگیرند.
در سی و پنجمین نشست کمیتهی میراث جهانی سازمان یونسکو که از ۱۹ تا ۲۹ ماه ژوئن در پاریس برگزار شد، ۹ باغ در استانهای فارس، اصفهان، کرمان، یزد، خراسان جنوبی و مازندران در قالب پرونده «باغ ایرانی» به ثبت رسیدند. این باغها عبارتند از «پاسارگاد»، «ارم»، «چهلستون»، «فین»، «عباسآباد»ِ بهشهر، «دولتآباد»ِ یزد، «پهلوانپور» در مهریز، «اکبریه» در بیرجند و «باغ شازده» در ماهان. این پرونده که تعدادی از آثار را به دلیل اشتراکات فرهنگی به یکدیگر متصل میکند، قابلیت آن را دارد تا در آینده تعداد بیشتری باغ تاریخی را به خود بپذیرد. به بیان دیگر ایران در آینده این امکان را خواهد داشت تا باز هم تعداد بیشتری باغ و کوشک را که دارای شرایط جهانی شدن هستند به این فهرست اضافه کند.
علاوه بر پراکندگی جغرافیایی، این آثار معرف گسترهی تاریخی وسیعی نیز هستند. کهنترین این باغها شامل بقایای باغهای پادشاهی دوران هخامنشی در پاسارگاد است و متأخرترین آنها، «باغ اکبریه» در بیرجند و «باغ شازده» در ماهان، در دوران قاجار ساخته شدهاند.
بخش مهم دیگری از این باغها مربوط به دوران صفوی و زندیه است، یعنی دورانی که بار دیگر باغسازی در ایران رشد و شکوفایی قابل توجهی را تجربه کرد، که از این میان میتوان به باغ «چهلستون»ِ اصفهان، «عباسآباد» در بهشهر و «باغ دولتآبادِ» یزد اشاره کرد. در حقیقت به جز بقایای بسیار اندک از باغهای باستانی و توصیفاتی از باغهای سدههای میانی در ادبیات و همچنین نقاشی ایرانی، نشان چندانی از باغ و باغسازی تا دوران صفویه بر جای نمانده است.
در دوران صفویان، باغهای متعدد سلطنتی، باغهای شهری و باغهای عمومی، اصفهان را به یک باغشهر بزرگ تبدیل کرد. باغ و کاخ «چهلستون» یکی از این باغهای مهم برجای مانده از همان روزگار است.
باغ «عباسآباد» در بهشهر نیز در زمان شاهعباس و بر فراز تپهی بسیار بلندی ساخته شد. این باغها جزو مجموعهی بزرگ تفرجگاهی و تفریحی پادشاه صفوی بوده است. معماران صفوی با سد بستن روی رودخانه و ایجاد دریاچه، چشمانداز مناسبی برای ساختن کوشک و باغ فراهم کرده بودند. شاه عباس به دلیل علاقهی ویژه به طبرستان و مازندران و پیوندهای خانوادگی، بخشی از اوقات سال را در این خطه میگذراند. به همین دلیل تعدادی کوشک و باغ در این منطقه ایجاد شد که باغ «عباسآباد» یکی از آنهاست. کاوشهای باستانشناسی توانسته است بخشی از قسمتهای از میانرفتهی این باغ و تأسیسات آن را مشخص کند.
در خصوص قدمت «باغ فین» کاشان، که یکی از برجستهترین نمونههای بر جای مانده از باغ ایرانی است، برخی منابع تاریخی به وجود آن پیش از دوران صفویه نیز اشاره کردهاند و طرح آن را مربوط به دوران آل بویه میدانند. برخی نیز حتی فراتر رفته و حضور باغی در آن منطقه را به دوران پیش از اسلام نسبت میدهند. گرچه اثبات این نظریهها به پژوهشهای باستانشناسی و تحقیقات بیشتر نیاز دارد.
تمام باغهایی که اکنون در پروندهی باغ ایرانی به ثبت رسیدهاند تداوم اندیشههای مشترکی هستند که رابطهی میان انسان، طبیعت، چشمانداز و معماری را در اقلیمهای مختلف ایران از دوران باستان تا ابتدای دوران مدرن برقرار کرده است و عمیقاً هم از فرهنگ بومی تأثیر گرفته و هم بر آن تأثیر گذاشته است.
در بسیاری از مناطق ایران، بهخصوص در اقلیم گرم و خشک آن، باغسازی نشانهی تلاش انسان برای بهوجود آوردن تغییرات مطلوب در محیط زندگی و سامان بخشیدن به اقلیم در مقیاس خرد و کوچک است. این امر بهخصوص وقتی برجسته میشود که بدانیم بسیاری از باغها توسط قناتها و کاریزهایی سبز میشوند که آب را از مسافت بسیار طولانی در عرصهی کویر بهسطح میآورند.
به جز تقسیمبندیهای تاریخی، باغها را در ایران بر حسب کارکردشان نیز میتوان گروهبندی کرد. باغ-خانهها که نمونههای صفوی و قاجار آن هنوز موجودند، باغهای سلطنتی همانند نمونهی «پاسارگاد»، چهارباغها که نمونهای از باغهای شهری و در مقیاس بزرگ هستند، و همچنین باغ-مدرسهها.
اهمیت باغ را در فرهنگ ایرانی میتوان بهخوبی در ادبیات پارسی و همچنین فرش و قالی نیز مشاهده کرد. تعدد واژگان و همچنین توصیفهای مفصل از باغهای قدیمی در بسیاری از منظومهها و اشعار فارسی به چشم میخورد. در حالی که برخی پژوهشگران به باغ به چشم پدیدهای در عرصه زندگی مادی انسان نگاه میکنند که نتیجهی فرهنگ اقلیمی او در طول سدههاست، در برابر تعدادی دیگر همچون سید حسین نصر، فیلسوف اسلامی، بر اهمیت جایگاه غیر مادی باغ ایرانی در اندیشهی ایرانی تأکید داشته و میگویند ساختن چنین جایگاههایی در سرزمین ایران با تصویر بهشت و حقیقت معنوی در ارتباط بوده است. به جز چنین تفسیرهایی عرفانی، اهمیت باغ و حفاظت از آن در بسیاری از اسطورهای ایرانی نیز وجود دارد. برخی نیز تقسیمات چهارگانه در باغ را با اندیشههای کهن و عناصر چهارگانه طبیعت در ارتباط دانستهاند.
با اینکه ایران با معرفی و ثبت این آثار در فهرست میراث جهانی یونسکو توانست موفقیت جالب توجهی در شناساندن این بخش از فرهنگ خود به دست آورد، اما بهنظر میرسد هنوز زوایای مهم تاریخی، معماری و محیطی باغهای مشهور ایران بهدرستی شناخته نشدهاند. خردادماه امسال، در همایشی که با نام «باغ ایرانی» در خانه هنرمندان تهران برگزار شد، محمد بهشتی رییس پیشین سازمان میراث فرهنگی اعلام کرد: «بهعنوان کسی که هشت سال در سازمان میراث فرهنگی مسئول بودم میگویم که نقشهی دقیقی از “باغ فین” کاشان نداریم، حتی یک فهرست از باغهایی که قبلاً وجود داشته است نیز نداریم». علاوه بر موجود نبودن مستندات دقیق از باغهای ایرانی، تعدادی از مهمترین آنها با آسیبهای فراوانی روبهرو شدهاند. به گفتهی کارشناسان محیط زیست، «باغ فین» که اکنون جزو میراث جهانی قرار دارد، در سالهای اخیر تعداد زیادی از درختان کهنسال خود را به دلیل شرایط بد نگهداری و حفاظتی از دست داده است.
عکسها:
نمونهای از باغ ایرانی، باغ «فین» در کاشان و باغ «عباسآباد» در بهشهر
در همین زمینه:
::سرو روان: مختصری در اهمیت نمادهای گیاهی در فرهنگ ایرانی::
::بولوار یا چارباغ؟::
::مرگ سروها در باغ فین کاشان::