مدت انتظار خانوارهای کم درآمد برای خانه دار شدن سه برابر خانوارهای با درآمد متوسط است.
روزنامه اعتماد سهشنبه ۱۶ خرداد گزارش کرد خانوارهای دهک درآمدی اول تا چهارم در ایران ۱۹ تا ۳۶ سال برای خانهدار شدن انتظار میکشند.
بر اساس این گزارش شاخص دسترسی به مسکن برای خانوارها در سال ۹۴ به ۱۲ سال رسیده که به نسبت ۱۰ سال قبل (۸۴) چهار سال افزایش یافته است.
همچنین در دوره مورد بررسی سهم هزینه مسکن در سبد هزینه خانوارها از ۲۸ درصد به ۳۴ افزایش یافته که بیانگر افزایش هشت درصدی هزینه مسکن در سبد هزینه خانوار است.
برپایه این گزارش خانوارهای دهک درآمدی اول تا چهارم هزینه بیشتری برای مسکن میپردازند. سهم مسکن در سبد هزینه خانوارهای چهار دهک نخست درآمدی حدود ۴۰ درصد برآورد شده که ۱۵ درصد از متوسط شاخص جهانی بیشتر است.
گزارش بانک مرکزی ایران از هزینه و درآمد خانوارها در سال ۹۳ نشان میدهد که سهم مسکن در سبد هزینه دهک درآمدی نخست حدود ۴۸ درصد و دهک درآمدی دهم حدود ۳۵ درصد است.
بر اساس این این گزارش سهم هزینه مسکن در خانوارهای دهک هشتم و نهم حدود ۲۹ درصد و کمتر از سایر دهکهای درآمدی است در حالیکه دهک دوم و سوم ۴۲ و ۳۶ درصد از درآمد خود را برای مسکن هزینه میکنند.
این گزارش همچنین نشان میدهد که سهم هزینه مسکن در سبد هزینه خانوارها در سال ۱۳۹۳ به نسبت ۱۳۹۲ حدود ۱.۳۶ درصد افزایش یافته است.
دولت حسن روحانی طی چهار سال گذشته وعده کرد که با اجرای طرح «مسکن اجتماعی»، شاخص دستیابی به مسکن برای خانوارهای کم درآمد را کاهش دهد. بر اساس این طرح که اسفند سال گذشته اجرایی شد، قرار است که سالانه حدود ۱۰۰ هزار واحد مسکونی با قیمت مناسب به خانوارهای کمک درآمد اختصاص یابد.
افزایش قیمت مسکن و اجاره بها و ناتوانی خانوارها در تامین هزینه مسکن موجب افزایش جمعیت حاشیهنشین و سکونت خانوارها در واحدهای مسکونی کوچک و بیکیفیت شده است.
منابع خبری ایران هفته گذشته گزارش کردند که حدود ۱.۵ میلیون خانوار ایرانی در واحدهای مسکونی ۱۲ متری زندگی میکنند. همچنین به گفته عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی ۱۹میلیون نفر از جمعیت ایران «حاشیهنشین» یا «بد مسکن» هستند.
برخلاف ادعا علیه مسکن مهر، اگر این طرح با اصلاحاتی ادامه یابد یکی از بهترین کارهاست. برای خانه یک طبقه تا نمی قیمت خانه در واقع قیمت زمین است. البته مرتفع سازی تا 12 طبقه اساسا مقرون به صرفه نیست و خودش موجب افزایش هزینه می شود بخصوص آپارتمان های 3 تا 5 طبقه به شدت هزینه افزایش میابد چرا نیازمند خرید تراکم و تجهیزات گرانی مانند آسانسور است.
بهترین الگوی ساختمان منازل دو طبقه ممر جدا است. اما نیازمند اصلاح قوانین است. تراکم فروشی که یکی از حربه های کسب درامد شهرداری است ضربه زیادی به اقتصاد مسکن زده است. اساسا این شورای شهر و انتخاب شهردار و سپردن تامین مالی به شهرداری ها ترفندی برای شانه خالی کردن دولت بوده است که منجر به عوارض سنگین و بالا رفتن هزینه زندگی و اقتصاد مولد شده است! تراژدی 2.6 میلیون مسکن گران قیمت خالی به ارزش 250 میلیارد دلار سرمایه حبس شده!
بهترین کار توسعه امکانات رفاهی و تامین امنیت برای حواشی شهرهاست تا مازاد جمعیت بدانجا منتقل شود با داشتن زمین ارزان . هیچ راه حل دیگری نیست.
Computerist / 06 June 2017