حجتالاسلام طائب گفت «جريان انحرافی همانند فتنه به دنبال براندازی نظام است.»
به گزارش خبرگزاری مهر، حجتالاسلام مهدی طائب، عضو شورای مرکزی جمعيت رهپويان انقلاب و استاد حوزه علميه در نشست «انحراف؛ امتداد فتنه» گفت: «اينها از هر مسيری برای اين کار بهره گرفتهاند تا نظام انقلاب را زمين بزنند و يکی از ابزارهای آنها هم سحر و جادو است.»
وی «جريان انحرافی» را به دين يهود نسبت داد و گفت يهوديان «متخصص سحر و جادو هستند.»
طائب گفت: «از برخی از افرادی که دستگير شدهاند چيزهايی مانند ستاره داوودی به دست آمده که نماد يهود و صهيونيسم است و سحر و جادو دستاويزی برای اين بوده که شايد از اين مسير براندازی انجام شود.»
«جريان انحرافی» توصيفی است که اصولگرايان منتقد دولت درباره اسفنديار رحيم مشايی، رئيس دفتر محمود احمدینژاد، رئيسجمهور ايران و نزديکان وی به کار میبرند.
پس از ماجرای برکناری حيدر مصلحی از وزارت اطلاعات و مخالفت آيتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ايران با آن، حملات عليه مشايی و آنچه که «جريان انحرافی» خوانده میشود، شدت گرفته است.
مهدی طائب: من احمدینژاد را در اين ماجرا خطاکار میدانم ولی مشايی نيرويی امنيتی بوده و بايد عمق ارتباط او را با ديگران کشف کرد
در دو ماه گذشته چندين تن از نزديکان مشايی بازداشت شدهاند و شماری از چهرههای اصولگرا نيز خواهان بازداشت مشايی شدهاند.
با اين حال با افزايش موج انتقادها عليه مشايی، محمود احمدینژاد حاضر نشده است وی را برکنار کند.
مهدی طائب، برادر حسين طائب، معاون اطلاعات سپاه پاسداران و فرمانده سابق بسیج، در تشريح «جريان انحرافی» گفت: «من احمدینژاد را در اين ماجرا خطاکار میدانم ولی مشايی نيرويی امنيتی بوده و بايد عمق ارتباط او را با ديگران کشف کرد.»
وی با بيان اينکه «میتوان مدعی شد مشايی عنصری نفوذی و از جريان نفاق است»، افزود: «بايد روی مشايی کار بشود که ببينيم به کجا وابسته است و حساب او را بايد از احمدینژاد جدا کرد.»
مهدی طائب در بخش ديگری از سخنان خود گفت: «ما بايد منتظر فتنههای بزرگتری باشيم که در آن فتنهها سامانه استکبار فرو خواهد ريخت، مسئوليت ما بسيار سنگينتر میشود و ما يگانه سامانه دنيا خواهيم بود.»
طائب افزود: «با فتنه جهانی در آينده روبهرو هستيم و بايد رئيس جمهور و مجلسی را انتخاب کنيم که از رئيس جمهور و مجلس فعلی فراتر باشند و در مقابل اين فتنهها نظام را ياری دهند.»
«فتنه» اصطلاحی است که طرفداران حکومت ايران به رويدادهای پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری در ايران نسبت میدهند و شرکتکنندگان در اعتراضات خيابانی به نتايج اين انتخابات را «فتنهگر» میخوانند.
روز سه شنبه ۳۱ خردادماه حجتالاسلام مجتبی ذوالنور، جانشين نماينده آيتالله علی خامنهای در سپاه پاسداران فضای جامعه را برای «برخورد» با «جريان انحرافی» مناسب ندانست و راه «مدارا» در شرايط کنونی را پيشنهاد کرد. وی گفت «مدارا» به اين معناست که «نگذاريم باند انحرافی هر کاری که دلش میخواهد انجام دهد.»
وی با تأکيد بر اينکه «پر و بال را بايد قيچی کرد»، اظهار داشت: «نبايد اجازه داد نغمههای شوم پياده شود و با کمترين هزينه دوران گذر را بگذريم.»
اختلافات حکومتی در ايران همچنان رو به افزايش است. دو روز پيش وزير پيشنهادی محمود احمدینژاد برای وزارت ورزش از مجلس رأی نياورد و پس از چند روز کشمکش بر سر گزينش محمد شريف ملکزاده به سمت معاون اداری مالی وزارت امور خارجه و فشارهای اصولگرايان، وی استعفا کرد و علیاکبر صالحی، وزير امور خارجه اين استعفا را پذيرفت.
اگر در مورد از بين رفتن اين نظام خيلي خوشبين باشيم كه بزوددي ازبين ميرود حداقل حداقل بايد 300سال بگذرد پس بيخود خودتان را دلخوش نكنيد بريد دنبال الكي خوش بودنتان در سايتهاي ضد نظام و خودتان را با حرفهاي بيخود آنها خوش كردن كه اين نظام امروز ميرود فردا ميرود مطمئن باشيد كه نوه و نتيجه هاي شما هم آن روز را نميبنند پس الكي خوش باشيد.
کاربر مهمان / 03 December 2011
اینان بخوبی می دانند چه آینده ای ذر انتظارشان است. برای همین هم از وحشت و دهشت و ترس فرار به جلو را انتخاب کرده اند. این فرار بجلو کارشان را راحت تر مرگآور خواهد کرد.
کاربر مهمان / 24 June 2011
بنظر من ضرب المثل انگليسي معروف “انگليس نه دوست دائم دارد نه دشمن دائم بلكه منافع دائم دارد”اگر آويزه گوش ما و سياستمداران ما باش بسياري از مشكلات ايران حل خواهد شد مي بايست منافع دائم ملت ايران را مد نظر داشت وارد اين قضيه نميشوم كه منافع فعلي ملت ايران چيست كه اين كار خبرگان سياست جامعه شناسي و ساير علوم اجتماعي مرتبط است.چيزي كه مرا اذيت مي كند خون نداها و سهراب ها و كيانوش ها و ترانه هاست!مگر نه اينكه اينان جان باختگان انديشه رهايي ايران بودند و همچنان خواهند بود؟اگر ما مبارزان راه آزادي منفعلانه عمل كنيم و همچنان عكس العمل نشان دهيم عايدي ما چيزي بيش از ياس فروخورده و بغض شكسته در گلوي ملت نخواهد بود.مثالي مي زنم اگر كه در وضعيت كنوني كه همه عليه احمدي نژاد و مشايي موضع گرفته اند بشود بنوعي با اين دو با رعايت اصول آزاديخواهي و كسب حقوق حقه ملت ايران ائتلافي عليه رهبر تشكيل داد بهتر نيست تا اينكه اينگونه سر در گم و حيران در اين ميانه به فرياد الله اكبري در نيمه شبي دل خوش كرد؟آيا معني سياست اين نيست كه در حكومت ديكتاتوران با ارائه استراتژي فعال و تاكتيك هاي انعطاف پذير از تعارض ميان مستبدان بنفع ملت استفاده كرد خواهشمندم لااقل اين موضوع را با ميهمانانتان مطرح نماييد كه آيا اين كار امكان پذير است و يا اصلا ميتواند جزئ گزينه هاي موجود باشد
شيدوش رهام / 24 June 2011