بخش دوم گفتوگوی من با مهری جعفری را میخوانید. او در بخش پیش از مشکلات قانونی همجنسگرایان در ایران و راهحلهای آن سخن گفت. در این برنامه وی از وضیت قانونی و اجتماعی همجنسگرایان در بریتانیا میگوید.
مهری جعفری در این برنامه توضیح میدهد که چگونه حمایت کشورهای پیشرو در حقوق بشر از دگرباشان یکی از مهمترین علل تفاوت کیفیت زندگی دگرباشان در آن کشورها است.
برخورد دیروز و امروز شرق و غرب با گرایش جنسی
مهری جعفری: قانون ضد تبعیض شامل زنان، تمام اقوام، ملت و نژادهای مختلف و همچنین همجنسگرایان میشود. این قانون بهطور خاص به همجنسگرایان هم میپردازد.
سابقه تاریخی تقسیم انسانها به مرد و زن از غرب میآید و متعلق به شرق نیست. در ایران، خاورمیانه و شرق نگاه به این شکل نیست که مرد، مرد باشد و زن، زن باشد. در طول تاریخ میبینیم که به انواع و اقسام اسمها ما همجنسگرایان را در فرهنگ خودمان قبول کردیم. در اصل آن چیزی که ما در ادبیات خود داریم صحه میگذارد بر این که در قدیم برخورد خشن یا توام با ترس نسبت به همجنسگرایان نداشتیم. ما در فرهنگمان نداشتیم که به این شکل امروزی با همجنسگرایان برخورد شود. ولی بعد از اینکه فرهنگ غرب به کشور ما میآید و مدرنیته نهادینه میشود متاسفانه برخورد ما هم به نسبت جنسیت عوض میشود و جنسیت به شدت مردانه و زنانه میشود. توی اروپا نگاه به این موضوع ریشهایتر است در نتیجه کار آنها برای مبارزه با هموفوبیا سختتر است.
کسانی هستند که همجنسگرا هستند ولی خودشان را همجنسگرا معرفی نکردهاند. شاید دوستانشان میدانند ولی خانوادهشان نمیداند. یا خانواده میداند ولی همسایه نمیداند و یا شاید خانواده و همسایه میداند ولی در محل کار خود به کسی نگفتهاند که همجنسگر هستند. این لایههای ترس از معرفی کردن و معرفی شدن در همجنسگراها در اینجا وجود دارد. این موضوع که در یک سطحی راجع به آن در ایران صحبت میشود و راجع به آن قضاوت میشود در غرب هم در یک سطحی متفاوت همهگیرترشده. برای مثال خیلیها را که تا به حال در پارلمان بودند و خودشان را همجنسگرا معرفی نکرده بودند دیدیم که به عنوان همجنسگرا خود را معرفی کردند. خیلی از هنرپیشهها یا نویسندگان هم اینکار را کردند. میبینیم رفته رفته آمار کسانی که معروف و مهم هستند و خودشان را همجنسگرا یا دوجنسگرا معرفی نکرده بودند و الآن خیلی راحتتر گرایش جنسی خود را معرفی میکنند بالا رفته است. کما اینکه کارزارها و کمپینهای زیادی تشکیل شده تا کلیسای کاتولیک را قانع کند که ازدواج همجنسگرایان را به رسمیت بشناسد. بحث آنها این است که بسیاری از همجنسگرایان میگویند ما مشکل قانونی برای ازدواج نداریم، ما میخواهیم کلیسا ما را متبرک کند. در واقع زوجهای همجنسگرا حرفشان این است که ما هر دو مسیحی هستیم و قانون هم به ما اجازه داده تا ازدواج کنیم ولی باید ازدواج ما در کلیسا متبرک بشود. هرچند تاکنون با تمام این بحثها کلیسا در مقابل پذیرش قسمت مذهبی این ازدواجها مقاومت کرده است. در مورد اسلام هم همینطور. اخیراً دوتن از فقهای اسلامی پذیرفتند که همجنسگرایی حرام نیست و قابل قبول است. در حوزههایی از اسلام هم کسانی هستند که خودشان را به عنوان مسلمان همجنسگرا معرفی میکنند. فعالان مذهبی زیادی در انگلیس وجود دارند که برای برداشتن قباحت و حرام بودن از همجنسگرایی تلاش میکنند چرا که هیچ منبع فقهی قابل قبولی وجود ندارد که این رابطه خودخواسته و انسانی و در بسیاری از موارد عاشقانه را زیر سئوال ببرد و رد کند.
پلیس به همجنسگرایان احساس امنیت میدهد
اینجا با هموفوبیا به شدت برخورد میشود اگرچه هموفوبیا وجود دارد. هموفوبیا یک واقعیت جامعه انگلیس است. همانطوری که نژادپرستی در هر جامعهای میتواند وجود داشته باشد. یعنی ترس و واهمه از گونهای دیگر بودن. منتها مسئله مهمی که اینجا اتفاق افتاده این است که قوانین بسیار جدی و محکم در زمینه برابری انسانها و قوانین ضد تبعیض در بریتانیا وجود دارد که همجنسگراها هم شامل آن شدهاند. قانون ضد تبعیض حق را به کسی میدهد که آسیبپذیرتر است. در نتیجه پیشبینیهایی کرده تا شما در احساس امنیت کامل بهسر ببرید. یک قانون کلی ضد تبعیض در پارلمان اروپا به تصویب رسیده و باز هر کشوری برای خود قانون ضد تبعیض دارد. در اینجا در قانون ضد تبعیض به پلیس اختیارات خاصی داده شده که با هرگونه هموفوبیا مواجه بشود و با آن مقابله کند. پلیسهای بریتانیا در زمینه دفاع از حقوق همجنسگرایان آموزش خاص میبینند. یعنی هر پلیسی جدا از آموزش عمومی که میبیند، آموزش میبیند که چطور میتواند علیه خشونت علیه همجنسگرایان مقابله کند. این خشونت دیده میشود، خیلی کم ولی برخورد خیلی شدیدی با این مسئله میشود.
دلیلش این است که در انگلیس از قدیم نسبت همجنسبازها از تمام کشورهای اروپایی بیشتر بوده است. در تاریخ این کشور هم بسیاری از مشاهیر اینکاره بوده اند و زیاد هم قبحی نداشته.
کاربر مهمان / 23 June 2011