دومین حملهء نیروهای عراقی به شهر اشرف در هشتم آوریل ۲۰۱۱ بازتابی گسترده در سطح جهانی به دنبال داشت. بسیاری از رسانهها در کشورهای گوناگون آن را پوشش دادند، دولتمردان به آن واکنش نشان دادند و بسیاری از گروههای مخالف دولت ایران، از جنبهء حقوق بشری آن را محکوم کردند.
اما پس از فروکش کردن جنجال رسانهای بر سر این موضوع، وضعیت در شهر اشرف چگونه است؟ آیا برای رفت و آمد به شهر که در محاصره نیروهایی عراقی بود تغییری رخ داده؟ آیا زخمیهای برجای مانده از حمله از امکانات درمانی برخوردار شدهاند؟
کریم قصیم، از اعضای شورای مقاومت (مقیم آلمان) به «رادیو زمانه» میگوید: «شرایط در شهر اشرف همچنان بحرانی است.» این عضو «مقاومت» که شرایط بیش از سه هزار و پانصد تن از ساکنان «اشرف» را پیگیری میکند در رابطه شرایط کنونی این شهر میگوید:
الان در دو سطح باید این مسئله را دید؛ در زمینهی مسائل حقوق بشری کماکان باید از وخامت وضعیت شهر اشرف صحبت کرد. هنوز ۴۲ مجروح آن جنایت در وضعیت وخیمی بهسر میبرند. هیچگونه رسیدگی مکفی پزشکی انجام نگرفته و اینها هنوز در شهر اشرف در انتظار رسیدگی پزشکی هستند.
بسیاری از بیماران در وضعیت وخیم هستند که در اثر محاصرهی طولانی، با عدم رسیدگی پزشکی روبرو هستند. حتی بیمارستان اشرف را هم که در داخل شهر اشرف قرار دارد، به اشغال درآوردهاند و رسیدگیای که شایسته و در خور یک بیمارستان باید باشد، در آنجا انجام نمیگیرد.
فردی که بیمارستان را اداره میکند، یک فرد عراقی است که پس از تصرف بیمارستان، مدیریت آنجا را بر عهده گرفته است و کمکها و حتی صدورجوازهای لازم براي بیماران را انجام نمیدهد. مثلاً آقای کاظم نعمتالهی، مجاهد ۵۱ ساله که روز یکشنبهی گذشته درگذشت، کافی بود هر دو هفته یک بار برای دیالیز به بیمارستانی در شهر بعقوبه فرستاده میشد. در این صورت، این اتفاق وحشتناک نمیافتاد و ایشان درنمیگذشت.
به لحاظ رفت و آمد به خود شهر اشرف چطور؟ آیا محدودیتها همچنان مانند گذشته است؟
آنجا مطلقاً محاصره است. همین هفتهی پیش، یک گروه حقوق بشری از شهر بعقوبه به اشرف رفت که بر اساس اطلاعاتی که از مراجع بینالمللی رسیده بود، در مورد نقض حقوق مجاهدان تحقیقاتی بکند، همان جلوی درب ورودی نگذاشتند وارد بشوند و گفتند باید بروید از نخستوزیری، از مالکی عراق مجوز بیاورید. بدیهی بود که او هم چنین اجازهای نمیدهد و آنها ناگزیر شدند برگردند.
این هیأت، یک هیأت عراقی بود یا اینکه از یک سازمان بینالمللی به آنجا آمده بودند؟
نه! یک هیأت عراقی حقوق بشری از شهر بعقوبه به طرف شهر اشرف راه افتاده بودند. این هیأت در زمینهی نقض حقوق بشر در شهر اشرف با مراجع بینالمللی در ارتباط بودند. ولی جلوی آنها را گرفتند، اجازهی ورود به آنها ندادند.
به این ترتیب، شما معتقدید که بازتاب بینالمللی مسائلی که در چند ماه گذشته در شهر اشرف روی داده، تأثیری عملی در وضعیت ساکنین آنجا نداشته است؟
نمیتوانیم بگوییم که تأثیری نداشته است. یک سطح، مسائل حقوق بشری است که کماکان توطئهها و فشارهای سرکوبگرانهی رژیم، ادامه دارد. ولی به لحاظ تلاشهای سیاسی برای رفع وضعیت نابسامان حقوق بشری، وضع فرق کرده و در سطح سیاسی، در سطح حقوق بشر بینالمللی، تلاشها و تحرکات جدیدی در شرف تکوین است.
در این فاصله، خوشبختانه طرحهایی جدی مطرح شدهاند. از همه مهمتر، طرح پارلمان اروپا، معروف به «طرح استیونسن» است که برای حل و فصل همهی این مسائل و کل این بحران پیشنهاد شده و مورد استقبال شورای ملی مقاومت و مجاهدین هم قرار گرفته است.
ممکن است در مورد جزییات این طرح، کمی توضیح بدهید؟
اهمیت این طرح در این است که برای انتقال مجاهدین در شهر اشرف به صورت تضمین شده و حفاظت شده به کشورهای دمکراتیک، برنامهای را پیشنهاد کرده که البته اهمیت اساسی و جدی بودن آن به شرایط مقدماتیاش برمیگردد که برای اجرایی شدن آن پیشنهاد شده است.
این شرایط، تضمین حفاظت ساکنان اشرف تا رسیدن به یک راهحل نهایی و اتخاذ اقدامات لازم برای پایان دادن به سرکوب روزمره، از جمله محاصرهی وحشتناک نظامی است که قوای مسلح دائماً آنجا هستند و تحریک میکنند به درگیری. این محاصره باید برچیده بشود تا مقداری امکان فعالیت ایجاد شود.
در این طرح، همچنین پیشبینی شده که از هرگونه جابهجایی اجباری ساکنین اشرف در درون عراق جلوگیری و پرهیز بشود. چون اگر چنین اتفاق وحشتناکی بیافتد، خود مقدمهای است برای کشتار بعدی.
در این طرح، وضعیت حقوقی و قانونی ساکنان اشرف بار دیگر مورد تاکید قرار گرفته و از نیروهای بینالمللی و از ایالات متحده خواسته شده که ساختار حقوقی اشرف که برخورداری از کنوانسیون چهارم ژنو و برخورداری از اصل مسئولیت طرح حفاظت بینالمللی، معروف به آرتوپي (Responsibility to Protection) است، رعایت بشود.
اینها همه قوانینی هستند که ساختار قانونی و حقوقی شهر اشرف تاکنون متکی به آنها بوده است و بایستی رعایت بشود تا بتوان وارد یک روند انتقال سازمانیافتهی حفاظت شده به کشورهای دمکراتیک شد که قرار است به کمک اتحادیهی اروپا صورت بگیرد.
خانم کاترین اشتون در همایشی در شهر بروکسل، صحبت از این کردند که با کمک آمریکا و سازمان ملل متحد، وارد گفتوگوهایی بشوند و اقداماتی در این جهت انجام گیرد.
الان تلاشها در جهت روندی که از آن صحبت میکنید، در چه مرحلهای است؟
آخرین تحولی که در این روند صورت گرفت، هفتهی پیش بود که نتایج آن در همایش بزرگی، توسط خانم رجوی اعلام شد. برای موفقیت طرح اعلام شده، باید پارلمان اروپا، امریکا، اتحادیهی اروپا و سازمان ملل، با هم وارد همکاری بشوند و در جهت تحولی برای پیاده کردن یک طرح رفع بحران همکاری کنند.
این طرح هنوز قدمهای نخستین خود را طی میکند، ولی تحرکات سیاسی متنوعی در این جهت انجام میگیرد و البته نیاز دارد به تلاش سنگین خود مقاومت، هموطنان ایرانی و یک همبستگی بینالمللی که این طرحها از حالت طرح تئوریک به طرح اجرایی تبدیل بشود.
طرح دیگر این است که خود «مقاومت» از قوانین و قواعد مربوط به حفاظت برخوردار بشود و ساکنان در اشرف باقی بمانند. اما اگر این مقدور نباشد، طرح استیونسن هم هست که بر بسیاری از قوانین بینالمللی متکی است. شرایط مقدماتی مهمی دارد، مانند حفاظت، برچیدن محاصرهی نظامی و رسیدگیهای پزشکی.
مهمترین انتظار و گامی که باید در جهت اجرایی شدن آن فعالیت کنیم، رسیدگی به بیماران و مجروحانی است که حالشان وخیم است. همانطور که گفتم، ۴۲ نفر از مجروحان آن جنایت، هنوز در شرایط وخیمی بهسر میبرند و رسیدگی کافی به آنها نشده است.
به این ترتیب، تصمیم نهایی در مورد شهر اشرف این است که یا ساکنان شهر اشرف، با بهره گرفتن از شرایط امنیتی در آنجا بمانند و در غیر این صورت، به کشورهای اروپایی منتقل بشوند؟
در چهارچوب طرح پارلمان اروپا که به کوتاهی به مفاد آن اشاره کردم. ولی بازهم تکرار میکنم که از همه مهمتر، تأمین شرایط مقدماتی طرح آقای استیونسن است که اگر آن شرایط مقدماتی به جریان بیافتند که تنها با کمک پارلمان اروپا، امریکا و سازمان ملل عملی است، آن زمان ما میتوانیم از یک طرح انتقال هم به کشورهای دمکراتیک، به صورت سازمان یافته و حفاظت شده صحبت کنیم.
طرحی است بسیار قابل اجرا و بسیار خوب، اگر قدرتهای مربوطه (پارلمان اروپا، اتحادیهی اروپا، سازمان ملل و آمریکا) به وظایف و تعهدات خودشان در این زمینه عمل کنند، آن را جدی بگیرند و پای اجرای آن بروند.
فکر میکنید از الان چه مدت ممکن است طول بکشد تا سرنوشت نهایی شهر اشرف روشن بشود؟ بر پایهی تلاشهایی که دارید انجام میدهید؟
«مقاومت» مایل است که حفاظت، امنیت و زندگی معمولی ساکنان اشرف، هرچه زودتر به آنها برگردانده شود. الان با حضور نیروهای تا دندان مسلح و مهاجم عراقی که بخشهایی از آنها مرتکب جنایت هشتم آوریل شدهاند، طبیعتاً شرایط در خاک اشرف بسیار نامناسب است.
مهم این است که قوای بینالمللی، بهخصوص ایالات متحده آمریکا که در عراق حضور دارد، تعهدات خود را همانطوری که در مادهی 45 کنوانسیون چهارم ژنو آمده، اجرا کند و حفاظتی را که فراتر از دو سال پیش به دولت عراق منتقل کرد و دولت عراق بیلیاقتی و عدم کفایت خود را برای اجرای این تعهدات نشان داد، دوباره بر عهده بگیرد.
در جنایت دوبارهای که صورت گرفت، کاملاً اثبات شد که دولت عراق چنین شایستگیای را برای انجام حفاظت ندارد. بنابراین باید این حفاظت به خود ایالات متحده برمیگشت و هنوز هم این امکان باقی است، وگرنه میماند همکاری ایالات متحده با سازمان ملل و اتحادیهی اروپا، برای ایجاد وضعیتی امن و حفاظتشده برای ساکنان اشرف.
به این ترتیب شما هنوز زمانی نمیتوانید بدهید…
ما خواهان انجام هرچه سریعتر اقدامات اولیهی حفاظتی هستیم تا اقدامات بعدی هم امکان تحول و سازمانیابی و اجرایی شدن پیدا کنند. هرچهزودتر بهتر! بستگی به ما ندارد، «مقاومت» از طریق مسئولاناش بارها اعلام کرده و یکبار دیگر هم من تکرار میکنم که مقاومت و مسئولاناش برای همهگونه همکاری، در شرایط قانونی و تعهدات بینالمللی آماده بوده و هستند.
پیوند مرتبط:
– شیرین عبادی: دولت عراق حق بازگرداندن مجاهدین را ندارد
– ایمیل تهیهکننده: [email protected]
بنظر من باید راه حل پارلمان اروپا در باره اردوگاه اشرف را پشتیبانی نمود. برای اجرای این طرح باید ابتدا نیروهای عراقی از این محل خارج گردند. 2- پزشکان باید بتوانند برای مداوای مجروحان بدون قید و شرط وارد این مکان گردند.3- خبرنگاران باید بتوانند آزادانه از آنجا گزارش تهیه نمایند تا جهان بداند در انجا چه می گذرد. 4/- خانواده های این افراد باید بتوانند ازادنه فرزندانشان را ملاقات نمایند.5- باید 300 بلندگو که مشغول جنگ روانی است خاموش گردند6- وکلای ساکنان اردوگاه و وکلای خانواده های آنها باید بتوانند از اشرف دیدن نمایند 7- سیاستمداران جهان از جمله نمایندگان پارلمان اروپا باید بتوانند وارد این محل گردند.8- مواد غذائی و داروئی باید زیر نظر پزشکان بدون مرز به این افراد برسد.9- سازمان ملل باید مراقبت این محل محاصره شده را بر عهده بگیرد.10- سازمان ملل و کمیسر یای عالی پناهندگان باید این افراد را به محل های امن مانند کشورهای اروپایی منتقل نمایند.11- دادگاههای بین المللی باید کسانی که دستور حمله به این افراد بی پناه را دادند تعقیب و محاکمه کنند.12- افراد تبعیدی و مخالف دیکتاتوری مذهبی نباید هرگز به کشور شان برگردانده شوند چون با خطر شکنجه و اعدام مواجه خواهند بود. 13/ رسانه های جهانی نباید در این باره سکوت نمایند و دائما وضعیت آنجا را برای مردم توضیح بدهند.14- کشور عراق باید اموال به غارت شده این افراد را پس بدهد و به جنگ روانی علیه مخالفان حکومت ارتجاعی حاکم بر ایران پایان بدهد.
صدف / 07 June 2011
اقا ما نفهمیدیم که اینا چه جور پناهندگانی هستند که یک قسمت از خاک کشور میزبان را دورش دیوار کشیده اند و مال خودشان کرده اندو به هیچ زبانی هم حاضر به پس دادن ان نیستند.ضمنا اگر برادران مجاهد با این کار منتظرند که امریکا یک روز نقش مجاهدین شمال افغانستان را برای فتح تهران به انها بده بی خود منتظر نباشند نه مسعود رجوی احمد شاه مسعوده با اون سابقه خوب و نه جمهوری اسلامی طالبانه که به این سادگی قدرت رو از دست بده.
کاربر مهمان مزدور / 05 June 2011
در تایید نظر محمد، واقعا قابل تاسف است که جان بیشتر از 3000 ایرانی این چنین بازیچه دست گروه های درگیر در نبرد قدرت شده است. یک داستان تاسف اور دیگر این است که به نظر رهبران فعلی خود این سازمان کشته شدن این افراد تا وقتی که بتوان از ان فیلم های تبلیغاتی ساخت هر برنامه ای را توجیه می کند.
طرف دیگر هم البته رژیم مسلط بر ایران است که نگاه داشتن محدود این سازمان را به انهدام کامل ان ترجیح می دهد. وجود این سازمان با عملکرد های گذشته اش بهترین توجیه همین فضای سرکوب در ایران است که از سال 60 تا کنون بر کشور مسلط بوده است. داستان قرارگاه نظامی واقع در دیاله اگر همتی برای حل آن بود خیلی وقت قبل حل شده بود. ولی در آن صورت دیگر علت وجودی برای ان تشکیلات درباری در نزدیکی پاریس نبود.
بازی وقتی پیچیده تر می شود که پای امریکایی های به میان امد که سعی کردند از وجود افراد ساکن در این قرارگاه به عنوان یک برگ برنده در معامله نهایی با حکومت ایران استفاده کنند و حالا همین موضوع عاملی شده است در رقابت بین احزاب داخل عراق. این خون ایرانیان است که بر خاک عراق می ریزد، ولی نه در دفاع از ایران در مقابل حمله عراق. توجیه این خونریزی توسط ارتش عراق این است که این جا بخشی از خاک عراق است که به اشغال ایرانی ها درامده است. و ما با رفتار ها و نحوه عملکرد ارتش عراق از سی سال قبل اشنا هستیم.
قرارگاه دیاله گاهی من را به یاد الموتی در داخل یک صحرا بی اب و علف می اندازد. تاسف اور است که رادیو زمانه چنین خبرنگار مبتدی را برای بررسی موضوعی به این پیچیدگی انتخاب کرده است، شاید هم که این موضوع جریی از همین بازی بزرگ باشد.
کاربر مهمان / 05 June 2011
همين يك مقاومت مانده و عده اي همواره مي خواهند به يكي از دو طريق زير آن را از پا درآورند:
1- جداسازي هواداران از رأس رهبري
2- نشانه گرفتن رأس رهبري
قبلاً با تهديد و ارعاب ميخواستند به اين هدف دست يابند و حالا نگاه كنيد با حرف هاي به اصطلاح دلسوزانه و نرم به جنگ مجاهدين و مقاومت آمده اند!! نوبت جنگ نرم با مجاهدين آمده!!
کاربر مهمان / 05 June 2011
هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران طبق فتوای خمینی باید همه کشته شوند. قاضی صلواتی برای توجیه اعدام آقای محمد علی حاج آقایی و صارمی و کاظمی گفت اینها محارب و مستحق اعدام هستند طبق روایت خمینی و بعلت موجودیت سازمان. تا زمانی که این سازمان وجود دارد حکومت می تواند هواداران و اعضای این گروه را اعدام نماید.
مالکی یکی از وابستگان علی خامنه ای است و وفادار به خمینی و به این علت کشتن ساکنان اشرف را واجب می داند. جامعه جهانی یا تسلیم این احکام ضد بشری و فاشیستی بشود و یا در مقابل این بر بریت عریان برخیزد و از قوانین بین المللی تبعیت نماید. همانطور که دکتر کریم قصیم گفتند و همه می دانند ساکنان این شهر یا کمپ پناهندگی طبق کنوانسیون چهارم ژنو افراد تحت حفاظت می باشند. دادگاه عالی اسپانیا طبق این قوانین حکم جلب بعضی از مهاجمان به این کمپ بی سلاح را داده است. مالکی و سرهنگ شمری و عمر خالد باید مانند رادکو میلا دیج دستگیر و برای محاکمه به هلند فرستاده شوند.
نتیجه سکوت و بی عملی جهانی شهادت هاله سحابی می شود در روز روشن و در کنار جسد پدرش. شکنجه گران و بازجویان این زندانی سیاسی را به این شکل از سر راه برداشتند. در زندان هم آقای دکمه چی که فرزندش در شهر اشرف بود درمان نکردند و او را زجر کش نمودند. متاسفانه جریانهای موسوم به سبز و اصلاح طلبی در مقابل جنا یات رژیم و محکومیت یورش به اشرف سکوت کردند و حتی فردی به اسم شیخ کدیور از آمریکا خواسته که آنها را محارب و تروریست بداند و از لیست خارج نکند. قربانی کردن مجاهدین وجه مشترک و همکاری با ولایت مطلق فقیه شده از طرف اصلاح طلب برای نزدیکی و مصالحه با نظام و همچنین اوباما و دولت آمریکا. بعد از تضاد احمدی نژاد با خامنه ای رفسنجانی قصدش بردن اصلاح طلبان حکومتی زیر چتر ولایت فقیه است.اینها بجای دفاع از حقوق بشر فقط بفکر حکومت و قدرت هستند.
آمریکا با سکوتش در برابر کشتار در اشرف جریانهای ارتجاعی منطقه مانند خامنه ای و مالی را تقویت می کند و با این کار تروریسم جهانی رشد می یابد.
حقیقت / 05 June 2011
دوستان عزیز مجاهد. ما مخالف رهبری و عملکرد شماییم. نمی دانم منظور شما از جنگ نرم چیست. من و امثال من جز قلم و بحث و گفتگو نه راه دیگری بلدیم و نه می خواهیم و نه می توانیم. نه اهل توهین و کشتاریم نه آن را تایید می کنیم. نه طرفدار سبزیم و نه آبی و نه قرمز. نه جنایات رژیم جمهوری اسلامی را تایید می کنیم نه دنباله رو اصلاح طلبانبم. نه سلطنت طلبیم و نه اعتقاد به دخالت نظامی بیگانه در کشور داریم. تنها حرفمان این است که مسائل را با عقل خود تجزیه و تحلیل می کنیم و در هر زمان بدون منفعت طلبی آنچه را حق بدانیم عنوان می کنیم. تا آنجا که از دستمان می آید نیز مطالعه می کنیم. البته نقد به حرف خود را نیز می پذیریم.
من چون پای صحبت بسیاری از شما طرفداران دو آتشه مجاهدین نشسته ام. به خوبی می دانم که عمدتا اخبار دریافتی شما از سیمای آزادی مجاهدین است و اگر به بی بی سی، صدای آمریکا و یا رسانه های دیگر گوش می دهید برای مچ گیری و اثبات خیانت آنها به ایرانیان است نه پی بردن به حقیقت. می دانم که تهمت پشت تهمت می زنید. هر کدام را که اثبات می کنی دروغ است به سرعت تهمتهای دیگری می زنید. من به خوبی می دانم همانطور که شما می دانید. هیچ اعتقادی به اصالت مبارزه برای هیچ گروه و دسته دیگر قائل نیستید. حتی امروز به به آمریکا دخیل بسته اید آن را نیز به گمان خود دارید فریب می دهید تا به قدرت در آینده ایران برسید (البته عنوان می کنید که این به قدرت رسیدن سعادت ملت را به همراه خواهد داشت). شما در جلسات خصوصی خود عنوان می نمایید که دیگران اصلا صلاحیت اظهار نظر در مورد مجاهدین را ندارند زیرا مجاهدین پوست و گوشت خود را در راه مبارزه گذاشته اند. عنوان می کنید که دیگران اصلا قدرت فهم ایدئولوژی سازمان و رهبری خاص الخاص آقای رجوی را ندارند. می گویید پیروزی از آن ماست و آنوقت مردم به ما گرایش پیدا خواهند کرد. وحدت امروز شما با دیگر مبارزان تنها و تنها تاکتیکی است. فقط به عنوان ابزار از آن استفاده می کنیدو هیچ اعتقادی به شیوه ای جز شیوه خود در مبارزه ندارید. امروز احساس می کنید باید به بی بی سی بیایید می آیید و پشت سر آن آیت ا… بی بی سی می گویید. اگر فردا احساس کنید که خطتان با نیامدن و یا ضد او نوشتن به پیش می رود این کار را خواهید کرد. آمریکا را فحش می دهید و در عین حال از او کمک می خواهید. یکبار دیگر آن شبی که عراقی ها مشغول حمله به اشرف بودند را به یاد بیاورید. مجری بارها و بارها از طرف سازمان درخواست کمک از آمریکا می کرد. اگر اشتباه نکنم وزیر دفاع آمریکا در دو قدمی شما بود و تنها به جمله ای بسنده کرد که عراق از خود خویشتنداری به خرج دهد. آیا زمانی که خانم رجوی با آمریکایی ها جلسه می گذارد و آنها از مقاومت شما حمایت می کنند در آن شب به پوچ بودن و منفعت طلب بودن آنها پی نبردید؟ آیا دلتان به مظلومیت افراد در اشرف نسوخت؟ دبیرخانه مقاومت چند بار آمریکا را به مسئولیت قانونی خود فرا خواند. حتی بیمارستان خود را در اختیار شما نگذاشتند. مطمئن باشید در آینده نیز همین گونه خواهد بود و معجزه ای رخ نخواهد داد.
من کاری به این صحبتها ندارم. تنها از شما می خواهم آنگونه که فکر می کنید صحبت کنید. مردم را فریب ندهید. در اندرونی حرفهایی که می زنید بیرونی کنید.
شما عنوان می کنید که هر کسی با مقاومت (مجاهدین) نباشد بی آنکه خود بداند با رژیم ولایت فقیه است. مگر اینکه غافل باشد. اگر وجدان خود را قاضی کنید حرفهای من را تصدیق می کنید. بسیاری از حرفهای ناثواب دیگر هم در گفتگوهای خود بیان می کنید که اگر همگان بدانند به سرعت از اطراف شما پراکنده می شوند.
در بحثها اگر حرفی نه مخالف تنها کمی زاویه دار با شما بزنی عصبانی می شوید و صدایتان بالا می رود. قدرت تحمل هیچ حرفی مخالف خود را ندارید. به دموکراسی به معنای آن که در دنیا مصطلح است عقیده ندارید. نمی گویم باید عقیده داشته باشید بلکه می گویم این را صریح بگویید.
یک سوال دارم که در خلوت به خود پاسخ دهید: کلیپی موجود است که آقای رجوی در حال معرفی خانم رجوی به عنوان رئیس جمهور مقاومت است. اگر روزی که آقای رجوی رو به جمعیت کرد و گفت آیا با ریاست جمهوری خانم مریم رجوی موافقید و همه با شدت گفتند بله اگر خدای نکرده ایشان در آن جلسه می گفتند آیا با خائن بودن ایشان موافقید و باید محاکمه شود آیا همه نمی گفتند بله. هر چه که ایشان می گفتند به دلیل شدت علاقه و عشقی که به آقای رجوی دارند می گفتند بله. ما دنبال کشوری هستیم که آدمها قبل از موافقت یا مخالفت اندکی بیندیشند. مخالفان خود را خائن، مزدور، جانی، نادان و از این دست القاب نخوانند. موافقان خود را نیز امام و مقدس و تنها حق گویان و پیشرو و انقلابی ندانند.
بحث بسیار است. اینکه مالکی با رژیم زد و بند دارد بر کسی پوشیده نیست. اینکه آمریکا و غرب برای منافع خود حاضرند با رژیم وارد معامله شوند نیز مشخص است. اتفاقا این را ما باید از شما بپرسیم که با اینکه اینها را می دانید چرا به جای تکیه بر مردم به دامان آمریکا پناه برده اید؟ چرا در سیمای آزای خود نوری مالکی را مسخره می کنید و به او توهین می کنید و فرمان بیا بیا به او می دهید؟ حتما می دانید که رفتار شما توسط او رصد می شود. شما به جای ما. آیا این معنی را نمی دهد که دارید از کشته شدن استقبال می کنید. آیا از قبل نمی دانستید که با حمله آمریکا به عراق امکان هر گونه اتفاقی برای شما وجود دارد؟ آیا در قران نیامده است که با دست خویشتن خود را به تهلکه نیندازید؟ آیا شما از صحبتهای آقای قصیم چیزی متوجه می شوید مبنی بر اینکه قرار است از اشرف (کانون استراتژیک نبرد) خارج شوید؟
با توجه به شناختی که از شما دارم. به نظرم به هیچ عنوان قصد خروج از اشرف را ندارید. دنبال حمله دیگری به اشرف می باشید. ما نمی خواهیم تشکیلات مجاهدین از هم جدا شود. ما می خواهیم پاسخگو باشد. کارهایش با عقل بخواند. دموکراتیک باشد. نگویید که دموکراتیک هستید. کافی است به سایت آقای مصداقی از هواداران خود مراجعه کنید و در آنجا ایشان چند بار اشاره کرده است که روابط مجاهدین با بدنه خود دموکراتیک نیست. البته ایشان در آخر نتیجه گرفته است که مجاهدین دشمن مردم ایران نیستند و کسانی که آنها را دشمن مردم می دانند یا ناآگاهند یا از جنس رژیم. اما ما نه غافلیم و نه با رژیم. تمام حرف ما با شما این است که می شود مجاهد نبود و با رژیم نیز نبود و البته آزادی خواه نیز بود و مبارزه نیز کرد. این جمله برای شما بسیار سنگین است. اینکه به فرمایش آقای رجوی 120 هزار شهید داده اید. دلیل بر حقانیت شما و یا سکوت ما نمی شود. ما حرف خود را می زنیم حتی اگر از جانب شما متهم به مزدوری شویم. شاید تنها یکی از شما به صداقت ما پی برده کمی دقیقتر به روش و منش مجاهدین دقت کند. من با همین شیوه و نه با فحش و حمله چند نفر را به بررسی دوباره شما رسانده ام که دیگر مانند سابق هر حرفی می ز نیذ را قبول نمی کنند. و نقدهای جدی به شما دارند. باز خاطر نشان می کنم که دو آتشه ها این متن را طور دیگری می خوانند. روی صحبت با افراد منصف شما و کسانی که در حال بررسی شما برای هواداری می باشند است. تمام تلاش خود را هم خواهم کرد زیرا نه پی قدرتم نه ثروت و نه در پی دسته و جناح و گرایش.
با سپاس از وقتی که برای خواندن گذاشتید.
محمد / 05 June 2011
بودجه فعلی این سازمان از کجا تأمین میگردد ؟
دلیل و علت موجودیت این سازمان در شرایط فعلی چه میباشد؟
آیا عملکرد و سابقه این سازمان مورد تأئید مجامع حقوق بشر میباشد؟
چرا محافل حقوقی بشر به طریق انفرادی به وضعیت اعضاءاین سازمان نمی پردازد؟
آیا ایجاد ترور و تروریست در دیدگاه محافل حقوق بشر ، درجه بندی و طبقه بندی شده است؟
آیا حق ۲ و یا چند گانه است و قابل توجیح است و میزان و معیار آن بر حفظ منافع یک گروه خاص میباشد؟
کاربر مهمان / 06 June 2011
مرسی مصاحبه خوب و روشنگرانه ای بود. امیدورام حفاظت این هموطنان در کمپ اشرف را بزودی سازمان ملل متحد بر عهده بگیرد. دفاع از موازین و میراث حقوق بشر وظیفه ماست. پادشاهان ایران یهودیان را در بابل از اسارت آزاد کردند و حالا افرادی به اسم ایرانی از عراقی ها می خواهند و آنان را تشویق می کنند که این ایرانیان آوراره و تبعیدی را به بدترین شکلی بکشند و متا سفانه جهان به اصطلاح متمدن غرب نظاره گر این فاجعه غم انگیز است.
صدیقه از سوئد / 05 June 2011
خداوندا سرزمین مرا از طمع ورزیهای سران مجاهدین تروریست و بنیادگرا محافظت فرما و بیچارگان اشرف را از یوغ رجوی ها و دیگر قدرت طلبان آزاد کن
کاربر مهمان / 06 June 2011
نخست اینکه این سیاوش زمان ما میخواهد که دیگران به سازمان کهکشانی الهی بی بدیل بی نظیر بی وکیل بی نقیل بی بی بی بی بپیوندند تا ضد بشری را سر نگون کنند بچه مجاهد ها یا بچه هوادار ها ها واقعا همان بچه هم هستند در گوزنها زمانیکه رفیقه بازیگر سید در تاتر با همکارش در گیر میشود به او میگوید فلان فلان شده اگه بنا بود چیری بماسد تا این مدت ماسیده بود از مردم وملت ایران چیزی برای باند وفرقه مسعود رجوی مریم قجر این همیشه در حجله گان نخواهد ماسید شما خیالت راحت باشد اما هنوز چشم باز نکرده ای هنوز نتوانستی بفهمی که ملت به کدام سو واین فرقه به کدام سو روان اند شما یک دایره المعارف دارید بنام دجال بنام ضد بشری بنام آخوند بنام مزدور وچند تا لغت دیگر فهم وشعور سیاسی تان از محدوده همین لغات بیشتر گذر نمیکند واینرا نشان هم مترقی بودن خود هم مبارز بودن خود هم بر حق بودن خود هم تنها آلتر خطیب بودنتان نه ناتیو بودنتان میدانید در حالیکه ملت نه بهایی به شما نه برای مبارزه این اصطلاح شما ست میدهد شما مبارز نیستید برای خود مبارزه کردن در فرهنگ مبارزه جایی ندارد شما همواره در مسیر خلاف مردم شنا کرده اید میخواهید مردم به شما بپیوندند آخوند آخوند کردنتان از چیست خود که هم آخوندید هم روضه خوانید هم وصل میشوید هم رهبرانتان بی بدیل ترینند هم طرز حکومتتان تافته جدا بافته از ملایان نیست که بخواهید خود را غیر از آخوند بدانید براستی چه دارید که آخوند ها ندارند؟ چه کرده ویا نکرده اید که آنان کرده ویا نکرده باشند غرض خط کشی بین خود وملایان است یعنی ما مترقی مدرن دموکراتیک هستیم آنان بقولتان واپسگرا.شما عده ای خام شده شستشوی مغزی شده نظیر آنچه در ایران شاهدیم را به جایی بردید واز بیت المال مردم عراق خوردید وبر سر وروی مردم ایران زدید وبر گرده مردم مخالف صدام کوبیدید امروز گرفتار خشم هم ملایانید هم مردم وحکومت عراق اینجا باز شما باید همه سایت ها هم صفحات هم رسانه ها را اشغال کنید تا نشان بدهید مظلومید هل من ناصرا میزنید تا راهی برای حفظ اشرف بنمایید نه راهی شدن به دیارانی که از آنجا به عراق رفتید که نه شمارا بردند تا داماد حرامسرای جدیدش را بعد از قبضه قدرت در ایران بسازد این خیال خام با یک حساب سرانگشتی کافی بود هر آدم با شعوری را بیدار کند که اگر ملایان تنها از هر ده ایران 1 نفر را بخواهند وبگویند بروید وخود بمیرید تا منافقان را بقولشان محو کنید این شصت یا هفتاد هزار نفر واقعا اینکار را میکردند وقتل عام شما آسان بود گاهی به تهران نمیرسیدید اما توپ وتانک ادوات صدام خامتان کردفکر کردید دلارها در سامسونیت هم هست چه غمی تا رسیدن به حرمسرای بزرگ مسعود خان قاجار بنا بود قاجار شود نشد که نشد ومیخواهید در اشرف بمانید حتا اگر نصفی دیگر نیز قربانی شوند اینرا رهبران فرقه میخواهند چرا؟در این خیال که مردم کاری خواهند کرد وما تهران را تسخیر میکنیم وقهرمان ملی نامیده خواهیم شد اینهم اشتباهی دیگر است بهتر است هر چه زودتر راهی همان کشورهایی شوید که از آنجا به عراق برده شدید سازمان این اجازه رابه شما نمیدهد زیرا تهران چی شد 24 ساعت بعد تهران را میگیریم چی شد وهزاران سوال دیگر شما منظور آنانی که در اشرفند امروز گرفتا انتقام شده اند مظلوم نمایی سازمان بیشتر جهت مطرح کردن سازمان است نه این بینوایان به هر دری میزنند تا این موج را سوارشده وپیاده نشوند زیرا مدتها بود سازمان مرده مجاهدین اسمش در رسانه های دنیا نبود حال هست مردم باید چکار کنند جز اینکه بگویند بی گناهان را به کشتن ندهید همانانی را که در ایران در حملات بچه گانه به کشتن دادید کافی است شما فاقد شعور ودرک سیاسی اداره کردن یک سازمان سیاسی وفرقه سیاسی هستیدچه رسد به اداره ایران شما به جایی نرسیده قداره میبندید زبان میبرید گلوله نگه میدارید تا 1 گلوله تنها 1 گلوله برایت گذاشته ایم را بموقع عملی کنید یعنی بکشید آنروز نمیدانم آن مظلومانی که دچار انتقام شما شوند در مصاحبه هایتان از حقوق بشر حرفی خواهیدزد ؟قطعا نه عده ای که در اشرف پیر شده اند حق کشته شدن ندارند باید اجازه دهید به هر کشوری که دوست دا رند بروند حتا اگر دوست دارند بروند وپای ملایان را ببوسند که فرقی با بوسیدن پای شما ندارد عده ای در غرب نشسته وعشق وحالشان بجاست آنگاه وا مظلوما میکنند تا رهبرانشان را مطرح کنند نه آن سیه روزانی که با وطنخواهی در دامن شیادان افتاده اند و دچار الینا سیون .با بسیج شدن همین در صد اندکتان در رسانه هایی نظیر بالاترین هم بجایی نخواهید رسید ملت را به حال خود بگذارید ووقت نگیرید خیری نخواهید رساند شر مرسانید این چند هزار نفر را بگذارید به میل خود راهشان را برگزینند فرستادن اینان پیش شزط وپس شرط ندارد اگر سازمانهای بین المللی مستقیما با این افراد وارد بحت شوند خیلی سریع موضوع فیصله پیدا خواهد کرد منتهی این سازمان است که با قیم کردن خود راه را پیچیده میکند چرا؟دلیلش روشن است زیرا سیاسی کاری است باید به حداقل خواسته های سازمانی خود برسد نه خواسته های افراد که سازمان همیشه از فدا شدنشان حرف زده وتبلیغ کرده است کم کم حوصله ما مردم هم از این طرفند ها واین مظلوم نمایی ها بسر میرود وبراستی خسته شدیم از اشرف اشرف کردنتان
دارا / 06 June 2011
داستان و قضیه شهر یا کمپ اشرف محل زندگی هزاران نفر از مجاهدین یک بحث حقوقی بیشتر الا ن می باشد که هر کارشناس حقوق بین الملل را بخود مشغول می سازد. اکثر کارشناسان و حقوقدانان برجسته جهان که با این موضوع برخورد داشته اند معتقدند که جامعه جهانی و بخصوص کشور آمریکا به وظیفه خود عمل نکرده است. نمایندگان پارلمان اروپا از مسئول سیاست اروپا خانم اشتون خواستند که بطور جدی این قضیه را پیگیری نماید تا جهان شاهد جنا یتی دیگر نشود.
بعضی از حقوقدانان که من شخصا با انها صحبت کردم می گفتند دفاع نکردن از حقوق اساسی ایرانیان در این کمپ باعث می شود که حقوق پناهندگی در جهان صدمه زیادی ببیند و در آینده هر دیکتا توری تصمیم بگیر مخالفانش را با معامله و مماشات و پول حتی خارج از کشورش تحت فشار و محدود سازد یا از بین ببرد. یکی از وکلای برجسته می گفت دفاع از ایرانیان مقیم این کمپ دفاع عمومی از حقوق افراددتعقب در سراسر دنیاست. برای خیلی دفاع از مجاهدین در اشرف دفاع پایه ای از حقوق افراد تبعیدی است که نمی توانند از حق خودشان دفاع نمایند. بعد از حکم مهم دادگاه پاریس مبنی بر منع تعقیب اعضای مجاهدین در پاریس حقوقدانان می توانند راحتر از حقوق اولیه این افراد در عراق حمایت و دفاع نمایند. برای حقوقدانان در گیر در این پرونده بی سابقه دفاع از ایرانیان در کمپ اشرف یک حیثیت کاری و دفاع از ارزشهاست که براحتی پایمال می شود. در قضیه میکونوس هم حقوقدانان جلو سیاستمداران ایستادند و قاتلان کردها را محاکمه و مجازات نمودند. الان در جهان غرب مسئله اشرف یک جدال بزرگ حقوقدانان در برابر سیاستمداران هم هست که برایشان حقوق بین المللی و پناهندگی بی ارزش و بی اهمیت می باشد. برای سیاستمداران معامله و قرارداد و سود مهم است به قیمت چشم پوشی بر حقوق انسانها ولی حقوقدانان می خواهند با قدرت جلو این سیاست غیر انسانی و بی رحم بایستند.
این داستان جامعه غرب را هم بشکلی شقه نموده و وارد کارزار نهایی خود در آمریکا خواهد شد.
کاربر مهمان / 06 June 2011
کشتار در مانی راه حل قرارگاه اعضای مجاهدین خلق ایران نیست. جمهوری اسلامی از ابتدا با کشتن مخالفان بدنبال راه حل بود. حمله به کردستان ایران و یورش به دانشگاهها. قتلهای زنجیره ای روشنفکران و منتقدان سیستم مذهبی. اعدامهای جمعی مخالفان در دهه شصت تا قتل عام 90 در صد زندانیان سیاسی در سال 67 توسط رهبر این رژیم خمینی. آیت الله منتظری به خمینی گفت مجاهدین خلق با کشتن از بین نمی روند و این حتی مخالف قوانین سنتی اسلامی همین دستگاه است. الان این رژیم که همه مشکلاتش را با کشتار درمان می کند سعی دارد توسط نوری مالکی که پرورش یافته همین مکتب کشتار درمانی روحانیون حکومتی ایران است اعضا و هواداران اپوزیسیون اصلی حکومتی را از بین ببرد. زمانی هم در دوره رفسنجانی و فلاحیان برای خاموش کردن مخالفان در خارج کشور ترور درمانی مد بود که دهها قربانی گرفت از پروفسور کاظم رجوی استاد حقوق در سویس تا دکتر شرفکندی رهبر حزب دمکرات کردستان ایران. الان با یک همبستگی بزرگ و تلاش بین المللی می توان جلو کشتار درمانی در شهر اشرف را گرفت. با سپاس از جناب دکتر قصیم و تشکر از آقای پژمان اکبر زاده برای این پرسش و پاسخ حول معضل بغرنج اشرف که سرنوشت هزاران انسان به اآن بستگی دارد.
همانطور که آقای دکتر در مصاحبه فرمودند ساکنان شهر اشرف طبق قوانین حقوق بین المللی انسانهای تحت حفاظت می باشند و خود آمریکا این استا تو را به تک تک آنها چند سال قبل هم ابلاغ کرده بود.
غلامعلی. خ / 06 June 2011
دفاع از حقوق اولیه انسانها امری است که مواضع سیاسی را نادیده میگیرد-علیرغم مخالفت یا موافقت بامواضع افراد نمیتوان با حقوق آنها مخالفت نمود-افراد حاضر در اشرف یا هر اردوگاه و قرارگاه دیگر به انتخاب و با میل خود به انجا رفته اند و حق دارند از امکانات اولیه برخوردار شوند —حکومت اسلامی از طریق سربازان گمنام خود میخواهد با طرح مسئله جنگ اجحاف کنونی با افراد ساکن در اشرف را خدشه دار و موجه نماید امری که اساسا پایه درستی ندارد زیرا جنگ علیه دو ملت ایران و عراق بوده و تلاش برای خاتمه دادن به آن جنگ هدف اصلی اپوزیسیون (و بالاخص شورای ملی مقاومت و مجاهدین)بوده و مسئله جاسوسی و همکاری نظامی -یک گروه اپوزیسیون با یک دولت -(که به گفته حکومت ایران از طرف سیو چند کشور حمایت میشده)امر خنده داری است که حتی کودکان هم باور نمیکنند…
amir-ebrahimi / 04 June 2011
با سلام وخسته نباشید خدمت مبارز خستگی ناپذیر آقای قسیم
بادرود بر اشرفیان قهرمان ورهبرانشان وعلی الخصوص شهیدان اشرف آنان که الحق واژه ایستادگی وایثار را تکامل بخشیدند وبه آنان که ایستادگی اشرفیان لرزه بر آنها وکل نظام پلید آخوندیشان افکنده و میافکندو مطمئن باشند دیر نیست آنروزی که ندای ایستادگی ومقاومت اشرفیان باعث به حرکت در آمدن سیل خروشان خلق ایران گردیده وبساط پلید این نظام ضد بشری را برای همیشه در هم پیچیده وبه زباله دان تاریخ نزد اسلافشان روانه کند.
کاربر مهمان / 02 June 2011
آقای محترم شما چرا مقیم آلمان هستید چرا نمی روید در کشورتان شهرک اشرف شریف شوید؟
چرا آن بیچاره های نیمه انسان را بحال خود رها کرده اید. خانم رجویتان کجا ست ، آقای آیت الله مسعود خان کجا هستند. این پامبران زمان ما کجا و در کدام کاخ قصر زندگی می کنند، این مظهران شرف در کدام کعبه هستند تا ما بسوی این پاکان نماز بخوانید خدا لعنت کند آن «آری اینچنین است برادر» را و خمینی را و اجدادشان را و خدا اینان را با ملعونان و نفرین شدگان همدمشن و محشورشان کند که برادران و خواهران و شاگردانشان یا در عراق سرگردانند و یا در سپاه و بسیج و زندانها ی پرشما ولایت فقیه در کار معاملت با پیکر آزادیخواهانند.
زنی از تهران / 02 June 2011
این مصاحبه را با دقّت گوش کردم. دست مریزاد ! امیدوارم دیگر دوستان هم این مصاحبه را گوش کنند تا تفاوت مصاحبه بی طرفانانه با مصاحبه های خصمانه روشن شود
*
امرالله ابراهیمی / 02 June 2011
این دوست مجاهد چنان از حقوق بشر و قوانین بین المللی سخن میگوید که انگار سازمان مجاهدین تا کنون ارزشی برای آن قائل شده است.
مصاحبه گر زمانه هم انگار کارآموز خبرنگاری است و اصلا نمی پرسد که چرا شما که اینقدر برای مدافعین حقوق بشر و قوانین سازمانهای بین المللی ارزش قایلید، ترور و مشی مسلحانه را که اینان عملی ضد بشری میدانند،کنار نمی گذارید؟
چرا از آمریکا و اتحادیه اروپا که خود با مبارزان حماس به خاطر مشی مسلحانه مخالف هستند و انان را به رسمیت نمی شناسد،توقع دارید که شما را ه رسمیت شناخته و یاریتان کنند؟
آیا کشور المان که این (…) در آن زندگی مکند،دولتش تحمل تروریستهای فراکسیون ارتش سرخ المانی را داشت؟ ولی از تروریستهای مجاهد و کمونیست( … )و غیره حمایت مالی،تسلیحاتی و لجستیکی و غیره میکند؟البته زیر نظر مامورین موساد.
ایا دولت امریکا و پارلمان اروپا به دولت جمهوری اسلامی ایراد نمیگیرند که چرا از مبارزان لبنانی و فلسطینی حمایت میکند؟اکنون شما توقع دارید که انان باز هم به این سازمان تروریستی کمک کنند،انهم به صورت رسمی؟
به قول نظر دهنده فوق سرکرده های مزدور و ضد ایرانی شما چرا در ویلاهای سازمان سیا و موساد ،دارند عشق و حالشان را میکنند و مشتی انسان،ولی منحرف سیاسی و فریب خورده باید تاوان شمایان را بپردازند؟
به نظر من قبل از اینکه کمکی به این افراد متوهم و فریب خورده که دستشان به خون عراقیها و ایرانیان الوده است،بشود، باید یک گروه از فعالین واقعا انساندوست از جامعه حقوق بشر و یک تیم روانکاو به این پادگان وحشتناک بروند و ساکنین انجا را که سالهاست شستشوی مغزی شده اند را یاری نمایند و مجاهدین بتوانند شخصا تصمیم بگیرند و دیگر بازیچه اجنبی و مزدوران انان نشوند.انگاه جامعه حقوق بشر میتواند از حقوق انسانی انان دفاع کند.در غیر اینصورت نمی توان از دولتهای عراق و ایران توقع انساندوستی داشت.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 02 June 2011
مصاحبه جالبی بود. با تشکر از شما لطفا اگه امکان داره با یکی از مسئولان شورای ملی مقاومت ایران در مورد نقش آنها در جنگ ایران و عراق و رابطه آنها با دولت صدام حسین مصاحبه بشه تا حداقل نظرات آنها رو هم بدونیم چون معمولا نظراتی مطرح میشه که حاکی از همکاری نیروی نظامی شورا، به نام ارتش آزادیبخش ملی ایران، هست. آیا نیروی نظامی شورای ملی مقاومت – در زمانی که ارتش آزادیبخش وجود داشت – در هیچ عملیات مشترکی با ارتش عراق همکاری میکرد؟ نقش مجاهدین در جنگ بین ایران و عراق چی بود؟
کاربر مهمان / 02 June 2011
mansour piry khanghah, amoo jan janabnali zaheran hanuz farghe beine mosahebe va bazjui barat roshan nist.
کاربر مهمان / 02 June 2011
جان انسان های ایرانی را که در کشاکش قدرت بین گروه های سیاسی قرار گرفته اند را باید حرمت داشت، حتی وقتی که یک سر آن گروه های کشاکش کننده رهبری سازمان خودشان باشد که موضوع جان ان انسان ها برایش اصلا مطرح نیست. ولی تاسف اور از رادیو زمانه و ان اقای خبرنگار که اصلا مثل گنجشک مات مانده است. اقای خبرنگار شما باید سوال کنید و جانب های متفاوت داستان را باز کنید نه این که این چنین مبتدی عمل کنید و در نهایت از این تریبون یک محمل تبلیغاتی در اورید. شما تا حالا مصاحبه های خبرنگاران امریکایی را از رئیس جمهورشان ندیده اید. ان چنان سوال هایی می کنند که از رئیس جمهور مربوطه مثل شاه شطرنج در حالت اچمز می شود. از این که جان تعدادی از هموطنان جوان من، به هر صورت، دستاویر بازی های سیاسی شده است متاسفم.
کاربر مهمان / 02 June 2011
از شما بخاطر این گفتگو تشکر میکنم
کاربر مهمان / 02 June 2011
بعضی از هموطنان مثل اینکه اصلا حواسشون نیست. این مصاحبه درباره وضعیت کنونی در شهر اشرف است نه برای بازخوانی فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق! ما متخصص عدم درک و با پیش زمینه، مطالب را خواندن هستیم.
سامان / 02 June 2011
با تشکر از رادیو زمانه برای یک مصاحبه بیطرفانه و روشنگری در مورد مجاهدین کمپ اشرف.
مردم ما باید بدانند که صرف نظر از وجه سیاسی آنها، در حال حاضر چه شرائطی را دولت عراق بر آنها حاکم کرده. چنانکه آنها
توسط کمیساریای عالی پناهندگان در زمستان سال 2006 بعنوان پناهنده سیاسی و مشمول کنوانسیون چهارم ژنو در مورد
حمایت جانی و انسانی در آمده اند.
حمله های پی در پی به پناهندگان در هر کجای دنیا یک نقض آشکار کنوانسیونهای بشردوستانه است و یک جنایت بر علیه بشریت بحساب می آید. عاملین چنین جنایتی مشمول پیگرد قانونی و بین المللی در خواهند آمد.
اسناد و شواهد در حمله هایی که به مجاهدین شهر اشرف شده خود بیانگر روشنی از نقص آشکار حقوق مقدس پناهندگی است و دولت عراق مسبب آن است و باید در دادگاه بین المللی مورد محاکمه قرار گیرند
پناهنده سیاسی ساسان از لندن
ساسان / 02 June 2011
با تشکر از آقای دکتر کریم قصیم از توضیحات بسیار روشنگرانه در رابطه با اشرف که واقعا باید گفت خیلی آموزنده بود/
دشمن ملت ایران یعنی تمامیت رژیم جمهوری اسلامی که یکسرش در تهران و سر دیگرش در عراق و دیگر سرهایش در لبنان و سوریه و جاهای دیگر است / بلاشک بدترین دشمن ایران و ایرانی و بشریت است / باید همه ما ایرانیان متحدا این رژیم ضد بشری را سرنگون کنیم
من فکر می کنم اشرفیان قهرمان بهترین گزینه برای همه نیروهای سرنگونی طلب هستند / که میتوان با حمایت خود از آن و پس راندن رژیم و مزدورانش از عراق
شهر اشرف این سیاوش گرد دوران را اولا حفظ کرد /
دوما می توان اشرف را عاملی برای پیوستن همه نیروهای عدالتخواه به
سرنگونی تمامینت رژیم ضد بشری ولایت جهل فقیه را تسریع کرد.
.
سیاوش / 02 June 2011
کامنت گذار به انگلیسی و سامان خان
مصاحبه در رشته خبرنگاری تا انجا که من میفهمم،تقریبا حالتی نیمه بازجوئی و در موارد خاص کاملا شکل بازجوئی را هم به خود میگیرد.اما انچه مد نظر شماست، نظرخواهی نام دارد که صرفا برای تبلیغات هدفمند صورت میگیرد و چون رادیو زمانه مدعی بیطرفی میباشد و نام خود را یک رسانه ازاد گذارده است.لذا باید در کار خبرنگاری خود حرفه ای و متعهدانه عمل کند،نه اینک بلندگوی سازمان مجاهدین بشود و مورد اتهام قرار گیرد.ضمنا اولین کسانی که باید به ساکنان اردوگاه اشرف کمک کنند، مجاهدین خارج از کمپ هستند که در اوپا و امریکا و اسرائیل نشسته اند ولی حاضر نیستند اعتراف کنند که اشتباه کرده اند و هنوز هم میکنند تا افراد متوهم در پادگان اشرف هم بفهمند و راهی عاقلانه را برای اینده سیاسی و یا زندگی شخصی خود برگزینند.توقع کمک بدون رد مشی مسلحانه و قبول قوائد مردماسلاری از طرف مسئولین سازمان،خواستی غیر طبیعی، از جوامع حقوق بشری و بین المللی است.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 02 June 2011
سپاس
عالی بود
کاربر مهمان / 02 June 2011
mansour piry khanghah, amoo jan dar mavarede kheili kheili khastar estefade az dagho darafsh dar heine mosahebe ia haman be ghole shoma bazjui che? aia tosie mifarmaid? ke hamchin kamelan eslami, va motabeghe sireie molaietan shavad ke esaril o amirka va baghieie doshmanane eslan ham hesabe kare khodeshan ra bokonand?!!!
کاربر مهمان / 02 June 2011
با سپاس از دکتر قصیم که ما را از مسئله اشرف و موقعیت حقوقی و موازین بین المللی حول آن آگاه نمودند ..به امید حل مسئله این فرزندان این خاک وبوم در اشرف و آرزوی سلامتی برای تک تک شان .
رازی از ایزان / 02 June 2011
آقای قصیم دست شما درد نکند.
در این دنیا که پر از مزدور و اطلاعاتی است ، میبینیم که چون شیر از حق مظلومان دفاع میکنید. مصاحبههای شما چه در بی بی سی و چه اینجا خیلی روشنگر بود. اگر در تمامی دنیا فقط یک زندانی هست در هیچ جای عالم آزادی نیست. برای آزادی و حق و حقوق اشرف حمایت شخصی خود را اعلام میکنم. گذر از حق مجاهدین و دیگران دیر یا زود به بقیه هم ربط دارد.
اگر کسی کوچکترین عبرتی از تاریخ بگیرد این است و بس.
مهران / 04 June 2011
مجاهدین مقاومت کنید شما امید مایید.اصلاح طلب توبه تلویزیونی میکند,سبزی آسیبی و ضرری نبیند دو سه تا شعاردر کادر قوانین جمهوری اسلامی میدهد، مجاهدین از بچه ها یشان هم میگذرند!درودبر غیرت شما قهرمانان ایران وایرانی.با تشکر از اقای اکبر زاده بخاطر مصاحبه بیطرفانه با اقای دکتر کریم قصیم در باره ساکنان کمپ اشرف و حقوق اولیه پناهندگی و انسانی آنان.
فریدون / 03 June 2011
آقای قصیم مرسی برای این همه زحمات شبانه و روزی شما .من اینجا میخوام جواب اون خانومی که از تهران نظر دادند را جواب بدم.خانم گرامی میشه آدرس کاخ مسعود رجوی و کاخ مریم رجوی را برای من بفرسید .
که ما برویم حدالاقل ببینم که این کاخ کجاست؟
که همهٔ شما خبر دارند و ما که در بغل خانه خانم مریم رجوی که گاهان بخاطر مراسم یاد بودها(شهیدان .زندانیان ) رفت و آمدی داریم .کاخی ندیدم.اینجا که که خانم مریم رجوی زندگی میکنه کاخ نیست دوست عزیز .برو یک کمی کتاب بخون و چند تا خبر هم بخون بعدا میفهمی که ما در چه کاخی زندگی میکنیم .اون کاخ اسمش این هست .
۳۳ سال در تبعید برای آزادی ایران .
در کاخ ۳۳ سال مبارزه برای دمکراسی و آزادی . در کاخ افشا کردن ۳۳ جنایات جمهوری اسلامی در ایران .در کاخ .۳۳ سال مبارزه شبانه روزی .خوب حالا حاضری بیأیی توی کاخ ما .من میگویم نه تو هیچ وقت نمیخواهی بیای توی کاخ ما چون پول توش نیست .کاخ ما و مردم ایران در اشرف میباشد ای هموطن .چشمهایت را باز کن و گوشت را هم شنوا کن .منتظر پنجه بوکس هستی که بیاد توی خانهات.بس کنید این اراجیف بافیهای رژیم را .تا چه زمانی باید شاهد اعدام و زندان و تجاوز و سنگسار و فقر و خیانت و سکوت میخواهی باشی ..با درود بر آقای قصیم .(اشرف رهایی )(مجاهدین خلق)برای همیشه در سرزمین ایران ماندگارند .و ننگ بر جمهوری اسلامی تشنهٔ به خون ملت ایران
کاربر مهمانshiva shojaei / 02 June 2011
ضمن درود و سپاس از آقای دکتر کریم قصیم بخاطر مطالب بسیار روشنگرانه در رابطه با شهر شرف، اشرف پایدار.
دشمن قسم خوردۀ ایران و ایرانی یعنی رژیم سراپا جهل و جنون و جنایت جمهوری (…) خامنه ای که شاخش در بیت العنکبوت در تهران است و دمش در کاخ مزدور عرب اش مالکی خبیث در بغداد، اشرف را خاری در چشم خود میبینند و سالهاست که کمر به نابودی آن بسته اند اما کور خوانده اند، شتر در خواب بیند پنبه دانه.
تردیدی نیست که تا این آخوندهای جانی سوار برقدرت اند، وضع ایران و منطقه بدتر و باز هم بدتر خواهد شد، اینرا تجربۀ 32 سال گذشته بخوبی ثابت کرده است. لذا باید همۀ ما ایرانیان آزادیخواه دست بدست هم داده و متحداً این رژیم ضد بشری را هر چه سریعتر شرش را از سر مردم و میهنمان کم کرده و با تمام مزدوران داخلی و خارجی اش سرنگون کنیم.
من هم مانند بسیاری از ایرانیان آزاده و صادق که اسیر تعصب و حسادت و تبلیغات وزارت بدنام اطلاعات آخوندی نیستند، فکر می کنم اشرفیان قهرمان بهترین گزینه برای اتحاد همه نیروهای سرنگونی طلب هستند / که میتوان با حمایت خود از آن و پس راندن رژیم و مزدورانش از عراق سریعتر به آزادی رسید.
اشرف با پایداری قهرمانانۀ خود در برابر دیکتاتور عمامه بسر و مزدورانش بدرستی و شایستگی ثابت کرده است که میتواند عاملی برای ایجاد اتحاد و پیوستن همه نیروهای آزادیخواه و دمکرات برای سرنگونی تمامیت رژیم ضد بشری خامنه ای و شرکاء باشد.
بهـروز آزاد / 02 June 2011
iyn chizhaiy ke iyshan goftand ke rahe hal nist.
کاربر مهمان / 03 June 2011
mosahebe konande besyar farde zaifi bood.
کاربر مهمان / 03 June 2011
چه عجب! راديو زمانه به فكرش رسيد كه بابا به غير از اصلاح طلبان ديگران نيز وجود دارند!! مصاحبه با يك غير اصلاح طلب! هرجه ميري اصلاح طلبان هستند. راديو فردا،راديو زمانه، بي بي سي، صداي آمريكا، رسا، جرس و … حالم از اصلاح طلبان به هم مي خورد!
کاربر مهمان / 03 June 2011
salam va tashakor. besiar aali bood. vazife ma nashre ensandoosti va solh ast. kinetooziye afrade mashkook va saadisti ke az jahanbiniye zedde bashariye mollaye haakem bar iran nashàt migirad, mashhood va mahkoom ast. kama inke talashe shoma dar efshaye jenayate mohraz alayhe bashariyyat va tarhe raahhaye komak be ensanhaye ista va sambolhaye aashtiye melli va hoghooghe bashari, ghaabela arj ast.
khaaheshmandam be kaare khod bast dahid ke hamana angosht bar zakhme regim va regimihaast. piruz bashid!
کاربر مهمانkambiz / 03 June 2011
من دوستان مجاهد بسیاری را میشناسم. آنها بسیاری براحتی میتوانند در اروپا زندگی کنند. بسیاری از کسانی که در شهر اشرف هستند و سننین حدود 20 سال دارند کودکیشان را در اروپا کذانده اند. در واقع این سیاست آمریکا و سازمان مجاهدین است که در صددند اشرف را برای روز مبادا نگاه دارند. چه پایگاهی بهتر از اشرف که در شرایطی نابسامان در ایران از آن استفاده شود. بقیه ماجرا همه سیاست بازی است و بس و کمی هم اختلال در روند عادیی که قرار گذاشته شده بود.
کاربر مهمان / 03 June 2011
با تشکر از اقای اکبر زاده بخاطر مصاحبه بیطرفانه با اقای دکتر کریم قصیم در باره ساکنان کمپ اشرف و حقوق اولیه پناهندگی و انسانی آنان. وظیفه رسانه ها باید انتقال اخبار باشد تا خود خواننده بتواند قضاوت نماید. صرفنظر از مواضع مجاهدین خلق ایران باید به حقوق انسانی 3400 نفر ایرانی که هزار نفرشان زنان ایرانی هستند توجه نمود.
طبق قوانین شناخته شده و معتبر جهانی افرا اشرف طبق کنوانسیون چهارم ژنو انسانهای حفاظت شده می باشند. این افراد در جنگ 2003 که آمریکا شروع نمود بیطرف بودند ولی آمریکا و انگلیس آنها را بمباران نمودند. بعد از ماهها مجاهدین خلق دواطلبانه سلاحها را در مقابل حفاظت به نیروهای اشغالگر عراق دادند ولی آمریکا متا سفانه به تعهداتش عمل ننمود و بشکلی چراغ سبز کشتار اینها را برای نزدیکی به احمدی نژاد داد تا شاید راه حلی برای بر نامه اتمی نظام بیابد. حقوق پایه ای انسانها در هیچ شرایطی قابل معامله نیست.
بنده بعنوان یک پزشک از همکارم جناب دکتر قصیم تشکر می کنم که برای روشنگری به مصاحبه با رسانه های مختلف پرداخته و این مسئله را با مردم ایران در میان گذاشته است.
سرنوشت 3400 انسان به مردم ایران و جهان مربوط می شود. نباید اجازه داد افرادی در قرن 21 هزاران انسان بی دفاع را شکنجه و کشتار نمایند مانند سروها در بوسنی. اولین وظیفه نیروهای حقوق بشری رساندن کمهای پزشکی به افراد زخمی است.
اینجانب حاضرم برای کمک به این مجروحان زیر نظر سازمان ملل به شهر اشرف بروم. از اقای دکتر قصیم که خود یک پزشک هستند تقاضا می کنم یک کمیته پزشکی تشکیل بدهند تا پزشکان ایرانی بتوانند در این کمیته کمکهای خودشان را به اشرف بر سانند . از کمهای داروئی تا آمادگی برای رفت به شهر اشرف.
رسانه های فارسی زبان هم باید بیطرفانه و انسانی برای کمک به این انسانهای فداکار و از جان گذشته بشتابند. الان دورانی نیست که فردی مانند هیتلر یهودیان را براحتی قتل عام نماید. الان سال 67 نیست که فردی مانند شیخ خمینی هزاران زندانی سیاسی را حلق آویز نماید. رسانه ها از جمله رادیو زمانه می توانند یک نقش بزرگی در کمک به ساکنان اشرف داشته باشند. بنظر بنده رسانه های فارسی زبانه در این رابطه باید مانند پزشکان بیطرف باشند.
یک پزشک ایرانی مقیم اروپا
ساسان / 03 June 2011
اقای قصیم، اقای اکبر زاده
این ایرانیهای مقیم اشرف گول قدرت طلبی ایت اله مسعود را خوردند و به بدبختی خیانت به وطن گرفتار شدند. همانطور که اکثریت مردم ایران گول ملا ها را خوردند و به نکبت جمهوری ناطق نوری و جنتی و خاتمی و امثالهم گرفتار شدند . عجیب دنیاییست که مجاهدین مفتخر به قتل مستشاران امریکایی سالهای قبل از انقلاب برای چند روز دیگر زندگی خفت بار این چنین یه دریوزگی امریکا و کاترین اشتون اروپایی افتادند. بنظر بنده افراد خورده پا اشرف یا به ایران بروند ویا جاهای دیگر و دانه درشتها مثل ایت الله مسعود و حجت الاسلام قصیم از مراد سابق خود درس گرفته و جام زهر را بنوشند البته اگر هنوز اثری از غیرت پایه گزاران این سازمان درانها موجود بوده باشد.
فریبرز از فرانسه / 03 June 2011
ضمن قدردانی بی پایان از جناب آقای دکتر کریم قصیم محترم، این انسان شریف و فرهيخته و آگاه به امور مسائل ایران و مجاهدین و نیز عضو مستقل و پر افتخار شورای ملی مقاومت بخاطر این صحبتهای روشنگرانه اشان.
……
به دوستان عزیز دیگری که دلسوزانه در مورد مسائل حضور مجاهدین در اشرف ابراز نگرانی میکنندباید عرض کنم که برای یک مبارز فرقی نمیکند که کجا و چگونه مبارزه کند. اما آیا باید امکانات و وسایل بین المللی تغییر شیوه مجاهدین فراهم شود تا آنها بتوانند تغییر شیوه از اشرف به جای دیگری بدهند یا نه؟
در همان روزهای اول بعد از حمله جنایتکارانه مزدوران عراقی مالکی جانی مطلبی را در فیسبوک نوشتم که خواندن آن را به هموطنان گرامی ام که دلسوزانه به موضوع مجاهدین در اشرف نگاه میکنند را توصیه میکنم.
http://www.facebook.com/photo.php?fbid=156951857700804&set=a.131377470258243.23868.100001579731426&type=1&theater
البته اینجا باید خاطر نشان کنم که این مطلب قبل از طرح حل جامع دراز مدت مسئله مجاهدین اشرف از سوی پارلمان اروپا که به تایید مقاومت ایران نیز رسیده است نوشته شده. لذا آنچه که امروز اصالت دارد تنها و تنها همین طرح و نه کمتر و نه بیشتر چرا که هر طرح دیگری تا این لحظه نه تنها برای جان و حراست از مجاهدین تهدید آمیز است بلکه مردود میباشد.
مجتبی فتحی / 04 June 2011
با سلام
به نظر من مجاهدین قصد دارند زمان بخرند و به گمان خود اگر تنها یکی دو سال زمان تمدید شود کارؤزیم جمهوری اسلامی تمام می شود و دیگر نیازی به این نیست که تشکیلات آنها و البته اسرار درونی و مگوی آنها بگو شود. با توجه به اینکه خود در خانوادد ای به دنیا آمدم که هوادار مجاهدین بوده است. به تمام هموطنان خاطر نشان می کنم که قول و فعل این آقایان یکی نیست. اگر مصاحبه ای می کنند یا می گویند به قواعد بین المللی تن می دهند تنها ظاهر سازی است. مجاهدین خود را تنها آلترناتیو جایگزین جمهوری اسلامی می دانند. خود را مترقی ترین و پیشروترین جنبش آزادی خواهی در حال حاضر که می توانست بنا به ضرورت تاریخی وجود داشته باشد می دانند. کسانی که با آنها مخالفند را یا دشمن و از جنس ولایت فقیه می دانند یا غافل که باید آگاهش کرد. اگر امروز فریب روش زور پرست و ظاهر ساز آنها را بخوریم یک نسل دیگر از ما قربانی خواهد شد. امروز می گوییم به حرفهای آقای خمینی در پاریس دقت نکردیم و او با خدعه ما را فریب داد و این شد که می بینیم. آنوقت فرزندان ما 30 سال دیگر خواهند گفت کاش از آنها دقیق می پرسیدیم. کاش آنها را مورد نقد قرار می دادیم. کاش و ای کاش. امروز نیز خواهش می کن بروید صحبتهای آقای رجوی را دقیق بخوانید. خشونتی که در کلام او هست را بشناسید. کینه و انتقام آنان را بشناسید. تهمت، توهین و روشهای غیر اخلاقی با مخالفان خود را در زمانی که به قدرت نرسیده اند را بررسی کنید. باور کنید انها به هیچ جریانی اجازه ظهور و بروز نخواهند داد. تفاوتی که با رژیم جمهوری اسلامی دارند این است که بسیار باهوشترند و البته تشکیلات بسیار منظمی دارند. اگر حاکم بر ایران شوند روی هزار بار آرزوی امروز را خواهیم داشت. رژیم جمهوری اسلامی به زودی رفتنی است حواسمان به رژیم بعدی باشد. من با پوست و گوشت و از نزدیک رویه آنها را دیده ام. وقتی اصلاح طلبان در زندان شکنجه می شدند اینها می گفتند حقشان است چون در سالهای 60 تا 67 هزاران بلا بر سر ما آورده اند. آنها به حقوق انسانی نمی اندیشند. وقتی بیبیسی مصاحبه ای با انسانی متفائت از نظرات اینها پخش می کند توهین می کنند. من نه طرفدار اصلاح طلبانم نه سلطنت طلبان و نه هیچ گروه و دسته دیگر. تنها هشدار می دهم که فریب نخورید. من طرفدار ایرانی هستم که هر انسانی با هر آیین و مسلکی بتوانند بدون خشونت و انحصار طلبیدر آن به فعالیت بپردازند. و بنا به وزن اجتماعی خود تاثیر گذار باشند. البته هر انسانی در هر گروهی باید جوابگوی جنایات گذشته خود در آینده ایران باشند. البته در دادگاه های صالح نه بنا به نظرات شخصی من و شما.
کاربر مهمان / 03 June 2011
این مجاهدین که در تو عراق هستند چرا این بیابان ….را رها نمیکنند بیآیند تو اروپا مثل خیلی های دیگر راحت بخورند و بخوابند و این قدر هم سرکوفت و گلوله نخورند, آخه بابا این ملت لیاقت اینهمه دردسر را ندارد …., شما چرا حرص جوشون میخورین , برین حالتون بکنید ….
شیرین / 03 June 2011
با تشکر از آقای دکتر کریم قصیم از توضیحات بسیار روشنگرانه در رابطه با اشرف و با تشکر از اقای اکبر زاده بخاطر مصاحبه بیطرفانه در باره ساکنان کمپ اشرف و حقوق اولیه پناهندگی و انسانی آنان.
درود بر مبارزان راه آزادی
مرگ بر رژیم ضدبشری آخوندی ولعنت بر مزدورانش
کاربر مهمان Farideh / 03 June 2011
تشکر بخاطر ابتکار جالب رادیو و مصاحبه با مسئولین شورای ملی مقاومت و پخش نظراتشان پیرامون شهر اشرف که فعلا در سطح جهانی مطرح می باشد. هدف خامنه ای و مالکی اگر بتوانند و سکوت و بی تفاوتی باشد کشتن همه آنهاست مانند کار خمینی در بیست سال قبل برای خلاصی از مقوله زندانی سیاسی. مالکی یک مقلد و فرمانبر خامنه ای است و برای رضایت خامنه ای هر کاری را انجام می دهد که خامنه ای به او کمک کند بر سر قدرت و برای غارت نفت باقی بماند. کشورهای غربی هم بدلیل منافع کلان با حکومت خامنه ای و احمدی نزاد حاضر نیستند قوانین بین المللی را هم بدرستی رعایت نمایند. آمریکا هم بدلیل شکست در عراق نمی خواهد بیشتر ابرویش برود و قصدش ترک عراق با سرعت و فوریت می باشد و تحویل این کشور به طرفدارن خامنه ای که همه کار می کنند بجز رعایت حقوق انسان چه عراقی یا ایرانیان مخالف در کشورشان. انتظار از سازمان ملل و افکار انسانهای آگاه و طرفدار حقوق بشر در سراسر جهان است که مانع شکنجه و کشتار مخالفان حکومت ظالم اسلامی ولایت فقیه در اردوگاه اشرف گردند. رسانه ها و رادیوهای فارسی زبان هم می بایست خطر یک آشویتز دیگر را درک کنند و مردم را با این مسئله مهم و پیچیده آگاه سازند. دفاع از حقوق اولیه انسانها فراتر از فکر و جنسیت و ملیت آنها باشد. انسانهای بی دفاع و بی سلاح باید مورد حفاظت قرار گیرند و مخالفان یک دیکتا توری نباید تحویل دیکتا تور گردند. توجه به حقوق انسان باید خارج از گرایشات سیاسی و مخالف و موافق باشد. غرب به مخالفان قذافی کمک می کند ولی در مورد جنایات اسد در سوریه کاری عملی و جدی انجام نمی دهد. مخالفان خامنه ای در اردوگاه اشرف از ابتدائی ترین لوازم پزشکی محروم هستند. خانواده های این افراد نمی توانند از خارج ویزا بگیرند و به عراق بروند. وکلای افراد ساکن اشرف نمی توانند به دیدار آنها بروند. نمایندگان پارلمان اروپا به ریاست استیونسون نتوانستند به شهر اشرف سفر نمایند. دهها مجروح در حال مرگ نمی توانند از امکانات پزشکی لازم بهره مند گردند. بیمارستان آمریکائی ها در 20 کیلومتری کمپ اشرف است و می تواند همه بیماران را درمان نماید ولی این کار را نمی کنند و قصدشان اینست که مقاومت این انسانها را دره بشکنند و آنان را جمعی تسلیم حکومتی نمایند که بخونشان تشنه است و یارانشان مانند آقایان علی صارمی و جعفر کاظمی را بدار کشید چراکه فرزندانشان در شهر اشرف بودند. مادر خانم صبا هفت برادران تلاش کرد از اروپا به اشرف برود که به او ویزا ندادند. صبا بهمراه 7 زن ایرانی دیگر در یورش اخیر مالکی به اشرف با چشمان باز شاهد اب شدن لحظه به لحظه زندگی اش بود. صبا در قسمت پا تیر خورده بود و می شد سریع جلو خونریزی را گرفت ولی گذاشتند ساعتها خونریزی نماید تا بدنش از کار افتد ولی در آخرین لحظات حیاتش گفت ما تا آخر ایستاده ایم. پدرش در نامه ای خطاب به جهانیان نوشت که سهم صبا از حقوق بشر چه بود؟ باید به رضا هفت برادران و سارا خواهر صبا در شهر اشرف نشان داد که انسانیت نمرده و هزاران انسان برای کمک به آنها تلاش می نمایند. باید این مسئله بغرنج که سرنوشت هزاران انسان به آن بستگی دارد را با دقت دنبال نمود و از حقوق انسانی این انسانهای تبعیدی پشتیبانی نمود. امیدواریم اتحادیه اروپا نقش بزرگی در انتقال این انسانها به اروپا بردارد. بیش از هزار نفر از این انسانها اقامت اروپا را دارند و باید بتوانند به این کشور ها باز گردند. نگذاریم فاجعه بزرگی دوباره در جهان تکرار شود. رادیوها و سایتهای اینتر نتی هم می توانند فرا سازمانی و با هر دیدگاهی که دارند از حقوق پایه ای و انسانی و پناهندگی ساکنان شهر اشرف حمایت نمایند. حمایت از حقوق انسانی افراد ایرانی در اشرف حتما دلیل حمایت از خطوط سیاسی شورای ملی مقاومت ایران یا سازمان مجاهدین خلق ایران نسیت. در کنار انتقاد به مواضع این و تشکیلات سیاسی می توان از حقوق پناهندگی ایرانیان اشرف حمایت نمود. برخیزیم که سکوت ما می تواند در عملی شدن فاجعه ملی و انسانی نقش داشته باشد. بعد از مرگ هزاران نفر دیگر عزاداری و مراسم بیفیده است. نباید فقط بفکر مردگان باشیم و برایش مراسم بر گزار کنیم بلکه باید به زندگان اندیشید که به کمک تک تک ما نیاز دارند. کینه و اختلافات سیاسی را باید کنار گذاشت و کاری اساسی انجام داد.
ک. طالقانی / 04 June 2011
آقای کریم قصیم. مصاحبه شما را خواندم. مصاحبه شما با بی بی سی را نیز دیدم. بسیار از شما ممنونم. یکی از راه هایی که موجب شناخت مجاهدین می شود همین به صحنه آمدن شماست. با هر صحبتی که می کنید بیشتر روش و منش گروه خود را نشان خواهید داد. اگر رادیو زمانه یا هر طیف دیگری بتواند شما را به پای دیالوگ دوطرفه با مخالفان خود بکشاند عالی خواهد شد. زیرا شما به دلیل آموزه های خود نمی توانید هیچ اندیشه دیگری به جز اندیشه خود را تحمل کنید. به همه عزیزان ایرانی توصیه می کنم تا می توانید با مجاهدین به بحث بنشینید تا متوجه عمق خشونت طلبی این گروه شوید. تنها به حرفهای خود آنها خوب توجه کنید. از آنها بخواهید نظرات خود را در موارد گوناگون بیان کنند. سوالهای مشخص، کلیدی و روشن گرایانه بپرسید. اگر در جواب آنچه بدان می اندیشند را به زبان آورند که چنان دافعه ای ایجاد می شود که خطر آنها برای آینده ایران از بین خواهد رفت. اگر بخواهند ژست دمکراتیک بگیرند مجبور به دروغگویی خواهند شد و با هر دروغ دچار تناقضات در گفتار خواهد شد و باز دست آنها رو خواهد شد. ضمنا به برنامه های سیمای آزادی آنها به دقت نگاه کنید. به چهره افرادی که پای صحبت آقای رجوی نشسته اند خوب بنگرید. کتابهایشان را از سایتشان دانلود کنید و به دقت بخوانید. در هر مورد، هر تهمت و به قول خودشان افشاگری که در مورد مخالفانشان می کنند دنبال سند و مدرک باشید. سره را از ناسره مشخص کنید. …..البته به گمان من بسیاری از افرادی که به مجاهدین پیوستند با ایده های بنیانگذاران اولیه سازمان و در نهایت خلوص و پاکی و برای مبارزه با جمهوری اسلامی پیوستند و بعضا از همه چیز خود دست شستند اما در چنبره تشکیلاتی آنها اسیر شدند و با مغزشویی دیگر آن آدمهای اولیه نیستند. هموطنان عزیز تنها ناآگاهی و عدم مطالعه ماست که موجب شده است 100 سال در پی آزادی باشیم و به آن نرسیم. باید با تلاش و آگاهی بخشی و نه جنایت در حق آنها یا طرفداری از جنایتکاران بر علیه آنها، بلکه تنها با سلاح قلم و گفتگو به مبارزه با شیوه ناثواب آنها برویم. امیدوارم روز ی برسد که افراد در بند اشرف بتوانند با تجدید سازمان به مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی یا هر ظالم دیگری در دنیا به شیوه دموکراتیک و با قبول نقد از طرف مخالفان و با پذیرفتن قواعد حزبی و به دور از سیطره رهبران انتصابی و نه انتخابی خود به عالم سیاست برگردند. یادمان باشد این ایراد ملی ماست که روزی رضاخان را بت می کنیم. روزی دیگر خمینی را. روی دیگر رجوی را و این امر ادامه می یابد. خوی ولایت پذیری خود را تغییر دهیم. انسانها را اگر خوبند نیز به عنوان معلم بپذیریم نه به عنوان بت اعظم. بتها را روی کار نیاوریم تا مجبور شویم کلی هزینه دهیم تا بار دیگر آنها را بشکنیم. روی صحبت من با هواداران دو آتشه مجاهدین نیشت که آنها امثال ما را مزدور می خوانند. روی صحبتم با آزادی خواهانی غیر متعصبی است که به آینده ایران می اندیشند. و البته هواداران منصف مجاهدین که ممکن است دچار تردید شده باشند. به این هواداران توصیه می کنم یکبار مواضع آقای رجوی را از سال 60 به بعد مرور نمایید(از سایت و سیمای خودشان نه از بیان دشمنانشان). 30 سال از آن زمان گذشته است و هر بار ایشان وعده سرنگونی کوتاه مدت داده اند. اگر نخواهیم وصله ای به ایشان بچسبانیم، در خوشبینانه ترین حالت ایشان را رهبری ضعیف و کم درایت و دور از واقع بینی در خواهیم یافت. جملاتی نظیر 1 میلیون نفر به مرز ایران برای مبارزه با خمینی خواهند آمد. وعده های سرنگونی 6 ماهه. پیش بینی ادامه جنگ، عملیات نظامی برای فتح تهران، پیش بینی حمله آمریکا به ایران بعد از عراق، به پایان نرساندن دوره ریاست جمهوری خاتمی در هر بار، همینطور احمدی نژاد، پیش بینی شکست نوری مالکی و هزاران پیش بینی دیگر. اگر وجدان خود را قاضی کنید تنها و تنها یکی از این پیش بینی های نادرست را مخالفان شما انجام می داند در مورد آنها چه می گفتید؟ چرا عقل خود را بر احساس غلبه نمی دهید؟ ضمن محکوم کردن جنایت عراقی ها در رابطه با کشتن مجاهدین در اشرف که قلب هر انسان آزاده ای را به درد آورد چنانکه نتوانستم صحنه های این جنایت را به دلیل ناراحتی شدید از کشته شدن هموطنانم مشاهده کنم این را نیز اضافه کنم که مجاهدین (رهبران) از هر کشتار دیگری استقبال خواهند کرد. آنها اشرف را کانون استراتژیکی نبرد و قیام می دانند. پس چگونه حاضر می شوند آن را ترک کنند؟ اگر مصاحبه های آقای رجوی را شنیده باشید تاریخ هر کشتار را سرفصلی برای پیروزی قیام و صدق و صفای مجاهدان می خواند. هر بار نیز با عدد و رقم تعداد شهدا و زخمی ها را تکرار می کند. همان کاری که رژیم در مورد شهدای جنگ می کرد. شهدا ملک شخصی گروهی نیستند. آنها به این دلیل خون خود را می دهند که فکر می کنند راهشان راه آزادی است. نه شهدای ایران و عراق ملک شخصی آقای خمینی بودند نه شهدای مجاهدین ملک شخصی آقای رجوی. امیدورام کشورم به زودی رنگ آزادی را به خود ببیند و آرزو می کنم این آزادی با کمترین هزینه و ریخته شدن خون باشد. آرزو می کنم روی برسد که بتوانیم بدون کشتار، تهمت، دروغ و ناجوانمردی به تلاش برای ساختن و رشد روز افزون بپردازیم. و هر کس نظر خود را داشته باشد.
محمد / 04 June 2011