حکومت اسلامی حکومت “دکتر-آیت الله-سردار”هاست. از حکومتیان کسانی که تیتر آیت الله یا سردار را ندارند، کوشش میکنند دست کم لقب دکتر را داشته باشند. در هنگامههایی چون انتخابات بحثهایی درباره لقب دکتر درمیگیرد. دکترها دست هم را رومیکنند، و آنهایی که دکتر نشدهاند، از کسانی که دکتر شدهاند، میخواهند که مدرکشان را رو کنند. این فرصتی است برای منتقدان، دانشگاهیان و دانشجویان برای دست گذاشتن بر روی یکی از جنبههای فساد در نظام ولایی.
از رجالی که شورای نگهبان آنان را برای کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ صالح تشخیص داده است، چهار نفرشان دارای دکترای مشکوک هستند: دکتر اسحاق جهانگیری، دکتر حجت الاسلام حسن روحانی، دکتر آیت الله ابراهیم رئیسی، دکتر سردار محمدباقر قالیباف.
در شبکههای اجتماعی بحث درباره دکترای این رجال بالا گرفته است. روحانی در دور قبل هم که کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شده بود، با مشکل شک درباره دکترایش مواجه بود.
راحتترین کار برای رفع شک، انتشار رساله دکتراست که بنابر یک هنجار دانشگاهی نمره قبولی آن به صورت همیشگی تثبیت شده نیست و اگر کسی ثابت کند که در آن تقلبی صورت گرفته، آن نمره باطل میشود و عنوان دکترا از فرد متقلب پس گرفته میشود.
بنابر گزارش سایت “الف”، یک گروه دانشجویی تصمیم به بررسی دکترای دکتر حجت الاسلام حسن روحانی گرفته است. اما تکلیف دکتر آیت الله ابراهیم رئیسی، دکتر سردار محمدباقر قالیباف، و دکتر اسحاق جهانگیری چه میشود؟ در شبکههای اجتماعی این خواست طرح شده که: آقایان دکاتر، رسالهتان را منتشر کنید!
منشأ شک به دکترای حکومتیان
“دکتر” یک عنوان دانشگاهی است که در پایان دوره نهایی دانشگاهی به دانشجویی اعطا میشود که با یک کار تحقیقی ثابت کند که به اصول و مبانی تحقیق در رشته خودش آشناست، یک موضوع را میتواند به صورتی عمیق و همه جانبه بررسی کند و سطح تحقیق در آن موضوع را از آنچه هست فراتر برد. کار تحقیقی بر روی موضوع دکترا کاری شاق و زمانبر است و در دانشگاههای جدی به طور متوسط میان ۳ تا ۶ سال وقت میبرد. (نگاه کنید به عنوان نمونه به دایره المعارف ویکیپیدا، مقاله درباره دکترا به انگلیسی و به آلمانی).
در مورد دولتمردان جمهوری اسلامی این سؤال مطرح شده است: چگونه آنان ضمن داشتن مسئولیتهای تمام وقت توانستهاند دکتر شوند؟ مثلا محمود احمدینژاد، در دورهای دکتر میشود که در شهرهای ماکو و خوی فرماندار بوده است.
رساله دکترای این دولتمردان در دسترس نیست. علاوه بر این آنان یا تألیفاتی ندارند، یا اگر مقالهای مینویسند یا جایی سخنرانی میکنند، این شک را برمیانگیزانند که چگونه کسی با علم و اصول تحقیق آشناست، اما حرفهایی میزند که فردی با تحصیلات درست دبیرستانی هم نباید چنان چیزهایی بگوید. موضوعی که استاد دکتر مهندس احمدینژاد درباره تولید انرژی اتمی در آشپزخانه طرح کرد، از این گونه حرفهاست. هم اکنون دکتر کاندیداها نظراتی درباره اقتصاد طرح میکنند، که درباره آشنایی آنان با جمع و تفریق شک برمیانگیزد (در این باره نگاه کنید به انتقاد صادق زیباکلام).
همه دکتر-دولتمردان جمهوری اسلامی این مشکل را هم دارند که زبان خارجی نمیدانند و مثلا از پس یک مکالمه ساده به زبان انگلیسی هم برنمیآیند، در صورتی که تسلط به زبان خارجی شرط تحصیل دانشگاهی در مقطع دکتراست.
“دکتر” به عنوان لقب اعطایی
در ورود به عصر جدید در همه کشورها، از جمله ایران، القاب خانی و اشرافی برانداخته میشوند. لقبهایی به جا میمانند یا شکل میگیرند و رواج مییابند، که به شغل و کاردانی مربوط میشوند و قاعدتا حیطه کاربست آنها در محدوده آن شغل یا حوزه کاردانی و کارآموزی است. در گذشته لقبها عطا میشدند یا ارثی بودند.
پس از انقلاب در ایران لقبهایی که در حوزه آخوندی رواج داشت، مهم و پرارزش شدند. جریانهایی که حکومت به عنوان “وحدت حوزه و دانشگاه”، “انقلاب فرهنگی” و “اسلامیسازی دانشگاهها” راه انداخت زمینه تبدیل عنوان “دکتر” به یک لقب اعطایی به عوامل حکومت را ایجاد کرد. دانشگاه که تصرف شد، دوره اعطای لقب دکتر به خودیها آغاز شد.
این جنبه از فساد در میان حکومتیان به دلیل آلودگی عمومی، مورد بحث قرار نمیگیرد، اما گاهی رقابتها و دستهکشیها دکترها و دکتر-نشدهها را به جان هم میاندازد و این باعث میشود که گوشهای از پرده افکنده بر فساد بالا رود.
در همین زمینه
- چهار چهره از فساد دانشگاهی و پنج راهحل ساده
- بیان نظر و بحث درباره وضعیت علوم انسانی در ایران
- تیرهروزی و بهروزی علوم انسانی در ایران
- اگر میتوانی بخر و اگر نمیتوانی بمیر! –کالایی شدن آموزش عمومی و عالی در ایران
- موردِ عجیبِ آقای م. خ.
- رونق پایاننامهفروشی در ایران: تازه میخواهی یا ترکیبی؟
- گارسون، یک پایاننامه لطفا!
- زیر پوست دانشگاه − آسیبشناسی عملکرد اساتید در زمینهی پایاننامه
- پایاننامه فروشی، تجارت علم یا بیاعتباری نهاد دانشگاه؟
- فساد دانشگاهی در ایران
جناب آیت الله رئیسی دارای دکترای ویژه در “رشته بیطاری” هستند که رشته بسیار شناخته شده در مذهب شیعه دوازده امامی است. اسم این رشته در دوران پیش از اسلام “استوربانی” بوده است. در لغت نامه در این باره آمده است:
بیطار. [ ب َ ] (ع اِ) (از بطر بمعنی کفانیدن ریش ) طبیب چهارپایان . (غیاث ). پچشگ ستور. (دهار) (مهذب الاسماء). طبیب چارپایان . (آنندراج ). ستورپزشک (در پهلوی ). دام پزشک . (از لغات مصوب فرهنگستان ). پزشک چاروا. آنکه ستور راعلاج کند. معالج دواب . پزشک ستور.
حکیم ناصر خسرو سروده است:
مرکب ایمانت اگر لنگ شد
قصد سوی کلبه ٔ بیطار کن .
شیخ سعدی ضمن حکایتی در گلستان آورده است:
مردکی را چشم درد خاست پیش بیطار (دام پزشک) رفت که دوا کن بیطاراز آنچه در چشم ستوران می کرد در دیده ی او کشید و کور شد. شکایت به داور برد. داور گفت: “بر او هیچ تاوان (جُرم) نیست؛اگر این خر نبودی پیش بیطار نرفتی”.
داود بیرنگ
بهرنگ / 26 April 2017
وقتیکه اساس خلافت آخوندی بر پایه تقیه و دروغ و فریب تحقق یافته ساختگی بودن مدرک دکترای گردانندگان با صلاحیت یا بدون صلاحیت این خلافت چه تاثیری در اداره کشور ، فقر و فحشا و فریبکاری…..زندان و اعدام ، دزدی و اختلاس و قاچاق ..خواهد داشت
پیروز / 26 April 2017
مشکل شماها عنوان مدرک کاندیداهاست
اصلا فرض کنید همه شان مدرک زیر دیپلم دارند به شما چه ربطی داره
مهم اینه که خار چشم شماها هستند و دارید می سوزید. خخخخخخخخخخخخخخخخخ
میثم / 26 April 2017
آقای میثم
من به شما حق می دهم!
مشکل من ذات متقلب شماست. شما حتی دین خدا را مایۀ تزویر کرده اید.
من وقتی تاریخ ایران را می خوانم خیلی رویدادها ی آن مثل خار در چشم من است و من را می سوزاند. برای نمونه مرور تاریخ مغول و تیمور هنوز خاری در چشم من است و من را می سوزاند.
حکومت “جمهوری اسلامی ایران” که بدتر از مغول و تیمور است و روی همه جنایتکاران تاریخ ایران را سفید کرده است نیز خاری در چشم من و مایه سوز درون من است. من از این بابت یه شما حق می دهم. اما اگر شما خودتان را پیروز و مغرور می دانید در دو کلمه نامتان و نام فامیلی تان را این جا بنویسید و خودتان را در دو خط معرفی کنید و بگویید اهل کدام شهر و محله اید و در حال حاضر مشغول چه خدماتی و در کجا هستید؟
پیشاپیش از لطف شما ممنونم.
بهرنگ
بهرنگ / 26 April 2017
بنظر من اکنون پا فشاری در باره اینکه داوطلبین احراز مقام ریاست جمهوری دکتر ایشان درست است یا قلّابی است فقط منحرف نمودن افکار عمومی است .داشتن دکترا در امر مدیریت دردی را دوا نخواهد کرد .باید از آنها پرسید چه برنامه ای برای اقتصاد، رفاه و امنیت شهروندان دارند. مدیر قابل میتواند از بهترین متخصصان بعنوان مشاور استفاده نماید. بار دیگر یادآور میشوم بجای یک چنین سئوالهای بی ثمر به طرح سوالات اساسی بپردازید. ارادتمند-دکتر مهندس-شهاب
Mohammad Reza Shahab / 26 April 2017
بگو بین بد و بدتر چه حق انتخابی هست ؟!
Farid / 27 April 2017
تنزل سطح دانش و علم در این دوران فاجعه ای تاریخی برای جامعه ایران است . مدارک تحصیلی فله ای و کیفیت معلومات دارندگان این مدارک باعث شده که قشر درس خوانده در همه لایه های اجتماعی بی اعتبارشوند از مهندس گرفته تا استاد دانشگاه و….مصیبتی است برای فرهنگ این کشور .
bijan / 27 April 2017
عنوان مقاله و محتوای آن پرده از عدم انسجام فکری، تقلب، دروغ و عدم اشباء امیال خبیث افرادی برمی دارد که قریب به چهل سال است با سوار شدن بر موج احساسات مذهبی مردم چهار نعل می تازند و پاسخگوی هیچ احدی هم نیستند، چون آنها سایهی خدا بر روی زمین هستند، لیسانس نگرفته دکتر هستند، تازه وارد حوزه شدهاند آیت الله لقب می گیرند و بدون اینکه دانشکدهی افسری را گذرانده باشند لقب سردار می گیرند و همین سردارها، دریادار و بعد از مدتی شهردار می شوند!!!! همچنانکه یک شبه حجت السلام به آیت الله عظما و اخیرا هم لقب امام را از طرف مزدورانش گرفتند. نلسون مانلا، مهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو هیچکدام مدرک دانشگاهی بیشتر از لیسانس نداشتند اما چون بزرگ منش بودند و افکار بلند انسانی داشتند، مرزهای جغرافیایی را درنوردیدند و برای همیشه جاودانه شدند،.
اینها همه چیزدان جاهل و نادانند و حتی در بکار بردن کلمات معمولی علمی عاجز و ناتوانند، کشور ما دست چنین افرادی افتاده است. !!!
به یاد جملهای زیبا از اندیشمندی افتادم: ” در سرزمینی که سایهی انسان های کوچک بزرگ دیده می شود؛ بدان که خورشید در حال غروب است.”
متین / 27 April 2017