بیژن روحانی- تخریب مجدد بخشهایی از محلات تاریخی در شیراز به دلیل نوسازی، اعتراض دوستداران میراث فرهنگی و انجمن معماران ایران را برانگیخته است. دور تازهی تخریبها از روز بیست و هشتم اردیبهشت ماه آغاز شده است. اما آنچه امروز در شیراز اتفاق میافتد، قابل پیشبینی بوده است زیرا نتیجهی چند دهه بیتوجهی و شکست سیاستهای مدیریت شهری در خصوص حفاظت از بافتهای تاریخی است. اتفاقی که کمابیش در شهرهای دیگر ایران نیز تکرار شده است.
قدمت هستههای شهری بسیار قدیمی شیراز به دوران صفاریان و آل بویه بازمیگردد. گرچه سابقهی سکونت در این منطقه به دوران پیش از اسلام میرسد. سنگ بنای مسجد جامع عتیق شهر در دوران صفاریان یعنی سدهی سوم هجری گذاشته شد و از آن پس شهر با دورههای گسترش گوناگونی روبهرو بوده و چند بار به پایتختی برگزیده شده است. در دوران زندیه، احداث بازار، ارگ، مدرسهها، کاروانسراها و سراها به یکپارچگی شهر قدیم شیراز جامعیت بیشتری بخشید و امکانات اقتصادی و رفاهی شهر توسعه یافت.
اما احداث خیابان زند در دروهی رضا شاه، بازار وکیل و بافت تاریخی اطراف آن را از هم شکافت و بخش تاریخی شهر را به دوپاره تقسیم کرد. این خیابان و خیابانهای دیگری که با اندیشه و شالودهی شهرسازی قدیم بیگانه بودند، سرآغاز دورهی از همگسیختگی زندگی ارگانیک و سپس فرسوده شدن فضاهای شهری را فراهم کردند. با تحولات بعدی ساکنان اصلی و بومی بافت تاریخی، محلات خود را ترک کردند و این محلات آرام آرام محل سکونت حاشیهنشینان شد و مشکلات اجتماعی و اقتصادی در آن رشد کرد.
در دههی پنجاه خورشیدی طرحی برای مرمت شهری و باززندهسازی بافت قدیمی شیراز بر مبنای زنده کرن مرکز محلات ارائه شد. اما این طرح هرگز مجال اجرا شدن را نیافت و خود نیز بعد از مدتی به حاشیه رفت. پس از انقلاب برای مدتی طولانی هیچ طرح و برنامهای برای حفاظت و مرمت شهری در شیراز تدوین نشد. از اواخر دههی ۶۰ و ابتدای دههی ۷۰ بازنگری در طرحهای شهری شیراز در دستور کار قرار گرفت.
اما در همین زمان از سوی دیگر با سرمایهگذاری و حمایت متولیان حرمین، حرم شاهچراغ و حرم سید علاءالدین، طرحهایی اجرا شد که فضاهای بیشتری را در بافت تاریخی تخریب کرد. در طرح اصلی بینالحرمین قرار بود به بافت تاریخی شیراز هیچ آسیبی نرسد و با احداث زیرگذر، پارکینگ و محل رفت و آمد خودروها به آن منتقل شود. روی زیرگذر نیز به فضاهای خدماتی اختصاص داشت. اما پیش از اجرای کامل طرح، شهرداری شیراز بخشهای وسیعی از بافت تاریخی را بهطور کامل تخریب کرد. با احداث خیابانها و فضاهای جدید، بخشهای باقیماندهی بافت بیشتر از پیش به حاشیه کشانده شد و بسیاری از فضاهای محلات به مکان رشد ناهنجاریهای اجتماعی و وقوع بزهکاری تبدیل شد.
فرسودگی و نابودی محلات تاریخی شیراز در سه مقیاس متفاوت صورت گرفته است. عدم نگهداری فضاهای عمومی شامل گذرها و کوچهها و مراکز محلات. نپرداختن به واحدهای معماری_ شهری مانند مسجدها، مدرسهها و همچنین رها کردن واحدهای با ارزش خصوصی مانند خانههای تاریخی.
اکنون با فرسوده شدن بخشهای بزرگی از بافت تاریخی شیراز و پس از اجرای بخشی از طرح بینالحرمین، مدیران شهری تصمیم گرفتهاند به وسعت محدودهی شاهچراغ بیفزایند. عملیاتی که شامل ۵۷ هکتار از بافت میشود و در مرکز آن اتفاق خواهد افتاد. اما در این میان مسئولان میراث فرهنگی اعلام کردهاند به بناهای ثبتشده در این بافت آسیبی نخواهد رسید و سازمان میراث قاطعانه از این بناها دفاع میکند.
اما مسألهی مهم آن است که حفاظت از بافتها و مراکز تاریخی تنها با حفاظت از چند بنای منفرد امکانپذیر نیست. بافت تاریخی کلیت بههمپیوستهای است که حفاظت از آن شامل حفاظت از ارزشهای معماری و شهری، پرداختن به تنگناهای اقتصادی و برطرف کردن مشکلات اجتماعی است. در این میان با حفظ چند ساختمان تاریخی و از میان بردن ساختار ارگانیک یا انداموار بافت شهری در حقیت مکانی جدید و بیهویت جایگزین محلات قدیمی میشود و دیگر نشانی از ساختار شهر که تحولات تاریخی آن را بازتاب میدهد، بر جای نخواهد ماند. پرداختن به مفهوم پیچیدهای به نام «مرمت شهری»، نیازمند دیدگاهی است که در ابتدا بتواند زندگی را به بافت تاریخی برگرداند و ساکنان اصلی را در خانه و محلهی خود حفظ کند؛ طرحهایی که باید بتواند مشارکت ساکنان اصلی مراکز تاریخی را نیز به خود جلب کند. نمونههای موفق از طرحهای مرمت شهری در دنیا، آن طرحهایی هستند که با جلب مشارکت و رضایت ساکنان به انجام رسیده است. عدم وجود چنین رویکردی در دوران معاصر در ایران و فقط نوسازی و احداث خیابانها و ساختمانهای جدید، سبب فرسودگی و سپس ویرانی در بسیاری از محلات و مراکز تاریخی در ایران شده است. به جز نمونهی شیراز میتوان از نابودی محلات تاریخی تهران از جمله محلهی «عودلاجان» نیز نام برد.
اکنون دوستداران میراث فرهنگی در شیراز تجمع کردهاند و معماران نیز به مقامات بلندپایه نامه نوشته و از آنها تقاضا کردهاند تا جلو تخریب گرفته شود. با این حال به نطر میرسد حتی اگر همین امروز هم تخریبها متوقف شود، تا زمانی که برنامهای جامع و علمی برای نجات و زندگیبخشی به بافت تاریخی شیراز تدوین نشود، سرنوشت دیگری به جز فرسودگی و ویرانی در انتظار این شهر تاریخی نخواهد بود.
عکسها:
نشانههایی از ویرانی و فرسودگی بافت تاریخی شیراز
در همین زمینه:
::ساخت و سازهای جدید در عودلاجان، بیژن روحانی، رادیو زمانه::
بافت قدیم شهر ها بر اساس فرهنگ،جغرافیا
، تاریخ ، اقتصاد،سیاست،نیازها ،استعدادها و خلاصه آنچه که به انسان و زندگی او ارتباط دارد شکل گرفته است و در حقیقت آیینه تمام نمای گذشته است. به همین دلیل در کشور های پیش رفته تحت هیچ عنوانی با تخریب حتی بخش کوچکی از
آن موافقت نمیشود و شهر داران هر شهر با همکاری گروهی مشاوران متخصص در شناسایی ، راهنمایی مالکان ، باز سازی و نگهداری آن ,تمام تلاش خود را مینمایند . نه تنها در شهر ها بلکه در روستاهایی هم که جمعیت زیادی ندارند و تک و توکی خانه قدیمی یافت میشود همین روش اجرا میشود . علاوه بر مسئولین خود مردم هم به اهمیت خانه ها و با فتهای قدیمی واقفند و می دانند با نگاهداری آنها نه تنها گذشته خود ، روستا ، شهر و کشور را زنده نگاه میدارند، بلکه منبع در آمدی است برای خودشان و شهرو کشورشان. امروزه بازدید از بافتها ی قدیمی شهر ها در صدر برنامه توریستها قرار دارد و صد در صد آنها چه پیر و چه جوان از هر طبقه و صنفی به هر حال به دیدن بخش قدیمی شهرها میروند و سازمانهای مربوطه هم با برنامه ریزی دقیق از این منبع بزرگ اقتصادی بهره بر داری میکنند . اما در کشور ما نه تنها شهرداری ها بلکه مردم هم دست به تیشه برده و به جان ریشه های خود افتاده اند تا جایی که نه از تاک نشان ماند ، نه از تاکنشان. به جای حل مسأله صورت مسأله را پاک میکنند . یعنی به جای رسیدگی ، برنامه ریزی ، باز سازی و و و و ………خیلی راحت اقدام به تخریب میکنند و خیال همه را راحت .نه گذشته ای میماند و نه آینده ای.
این دردی است که نه تنها گریبانگیر شیراز است بلکه اصفهان ، کرمان،تهران،تبریز ،همدان ، خراسان ، سیستان ، اهواز ،سنندج ، بوشهر ، بندرعباس و…………..همه جای ایران را فرا گرفته است.این را تقدیم میکنم به تمامی کسانی که دلی در این راه دارند و امید وارانه برای نگهداری گذشته و آینده مان در تلاش هستند و بخصوص شیراز ازگل بهتری که مثل گل دارد پرپر میشود و همچنین به یاد همشهریم بیژن سمندر
منصور فتوحی قیام
کاربر مهمان / 30 June 2011
خانه ایکه باچوب وکاهگل صدسال قبل ساخته شده ودرحالت ویرانیست چه چیزش به آثار باستانی شباهت دارد که اینهمه مته بخشخاش میگذارند.دررامسر باهمین حرفهای صد من یک غازمانع تخریب دیوار ماسه آهکی باغ رضا شاهی شدند میراث میگه جزء مجموعه ثبت شده است درنتیجه خیابان کمربندی احداث نگردید مردم وتوریست ها درایام تعطیلات دچار مشگل بوده وهستند آنجا که باید حفاظت بشه نمیشه بخانه محوطه مردم گیر میدن دانسته ندانسته باعث سرگردانی میشوند مردم آزاری شده هنرخداوند بما عقل معاش بدهد.
کاربر مهمان رحیم دانش پژوه / 25 May 2011