از تهران تا استرالیا فاصله زیادی است، نزدیک به سیزده هزار کیلومتر و بیش از ۱۶ ساعت با هواپیما، برای رویابینهایی که دل به اقیانوس میسپارند و عزم مهاجرت میکنند، این فاصله اما «بسیار» بیشتر است. بیشتر از حوصله جغرافیا و البته باریکتر از خط نازک مرگ و زندگی. دستکم برای رضا براتی، جوان ۲۳ ساله ایلامی که پس از گذر از اقیانوس و در یک قدمی تحقق رویا به ارودگاه مانوس در کشور پاپواگینه نو فرستاده شده و در آنجا در فوریه ۲۰۱۴ به قتل رسید، این فاصله «ابدی» بود. ماجرا اغلب از اندونزی و با جستجوی بلیت هنگفت سفری غیرقانوی یک لنج یا قایق نامطمئن به مقصد استرالیا آغاز میشود و باز اغلب به مانوس و نائورا و بلاتکلیفی در اردوگاهی جهنمی ختم میشود.
یک کارگردان جوان ایرانی، نازنین سهامیزاده ، حالا به شکلی مستند همین ماجرا را در تهران به روی صحنه برده است: نمایش «مانوس» که داستان زندگی هفت مهاجر ایرانی است که پس رسیدن به ساحل استرالیا از مسیرهای گوناگون، به اردوگاه مانوس فرستاده شدهاند.
نمایش «مانوس» قبل از هرچیز بر چگونگی گذران زندگی این هفت مهاجر در اردوگاه و نبرد روزانه آنها با خشونت و محرومیت و تحقیر زیر سایه یک آینده نامطمئن متمرکز است. این نمایش تغییر حال جسمانی و روانی آنها را روز به روز در ارودگاهی که واجد حداقل امکانات رفاهی، بهداشی و آموزشی و… است، به تصویر میکشد.
به گزارش گاردین، نازنین سهامیزاده می خواهد نمایش «مأنوس» را به استرالیا و نقاط دیگر جهان ببرد تا به شنیده شدن «صدای پناهندگان» این جزیره دور افتاده کمک کند. او امیدوار است که به کمک نمایشهایی همچون «مأنوس» خیلی زود جنبشی برای بستن اردوگاههای مانوس و نائورا و آزادی پناهجویان زندانی در این اردوگاهها به راه افتد.
سهامیزاده میگوید: «این ماجرا بسیار تراژیک و تکاندهنده است؛ استرالیا کشوری در جهان اولی و مدعی دفاع از حقوق بشر است. اما این رفتار با پناهندگان و پناهجویان رفتاری کاملاً ضد بشریست.»
مرگ مداوم در اردوگاه
لیلا حکمتنیا و کیوان سررشته، این نمایش را به شکلی مستند نوشتهاند، و در طول زمان نگارش، با بهروز بوچانی، از برجستهترین مدافعان حقوق پناهجویان در داخل اردوگاه مانوس، که خود یکی از شخصیتهای اصلی نمایش است، دائماً در ارتباط بودهاند.
بهروز بوچانی به گاردین میگوید: «ما بیش از یک سال با هم کار کردیم و من هرچه در مانوس میگذشت، از جمله اخبار دادگاه و انتخابات استرالیا و تغییرات درونی اردوگاه و حتی خبر خودکشی افراد را برای نویسندگان میفرستادم. من تقریباً هر روز اتفاقات اردوگاه مانوس را گزارش میدادم. نقش من در این پروژه، آوردن نازنین به زندان با شرح جزئیات زندگی پناهجویان بود. نازنین این گزارشها را به زبان هنری ترجمه کرد.»
او اضافه میکند که «لحظه افتاحیه نمایش برای من جذاب بود. به ساحل رفتم و از آنجا برای بازیگران و تماشاگران بخشی از نوشتههای خودم را در مورد زندان مانوس و تجربه زندانی بودن در آنجا را خواندم.»
نازنین سهامیزاده در مورد واکنشهای متفاوت به این نمایش میگوید: «برخی بر این باورند که پناهندگان نباید از مسیرهای غیرقانونی اقدام به مهاجرت کنند و دولت حق دارد با آنها مقابله کند، اما اغلب مردم مخالفاند و معتقدند که این ارودگاهها باید بسته شوند و دولت استرالیا نباید اینطور رفتار کند.»
حسین بابااحمدی، مهاجری که پیش از بازگشت به ایران، خود قبلاً مدتی در مانوس زتدگی کرده، در یکی از اجراها، حضور یافته و گفته است که هنوز از آن دوران رنج میبرد: «تنها کسانی که این سفر را تجربه کردند، میتوانند آن را تصور کنند. هر لحظهاش مثل مرگ بود.»
«مانوس» با بازی احسان بیاتفر، ابراهیم عزیزی، السا فیروزآذر، احسان کرمی، صبا گرگین پور، حمیدرضا محمدی، نسرین نکیسا، نرگس نیک سیرت هم اکنون در سالن قشقایی در تهران بر روی صحنه است.