پانتهآ بهرامی – هفتهنامه «تپش» روز هفتم اسفندماه با انتشار عکسی از یک جنین مرده در جوی خیابانی در تهران، نوشته است هرماه ۱۵ جنین در زبالههای شهر تهران پیدا میشود. به گزارش «سایت پزشکان بدون مرز»، آمار غیر رسمی، خبر از مرگ دختران زیر ۱۶ سال بر اثر سقط جنین میدهد. این آمار نشان میدهد که از هر ۱۰ دختر زیر ۱۶ سال که سقط جنین غیر قانونی میکنند، یکنفر میمیرد.
این اخبار جسته و گریخته خبر از یک بحران اجتماعی به نام سقط جنین در ایران میدهد.
دکتر مریم موسوی، با نگاهی تخصصی به قوانین سقط جنین و انواع سقط درمانی و سقط جنایی اشاره میکند و میافزاید: «حدود سال ۲۰۰۴ قوانین سقط جنین در ایران کمی تغییر کرد. بعد از این که این قانون در مجلس تصویب شد، موارد بیشتری را برای سقط جنین در نظر میگیرند. مثلاً وقتی سلامت مادر دچار خطر شود یا جنین ناهنجاری عمدهای داشته باشد. بههرحال این دو قضیه باید توسط سه پزشک تأیید شود و این که پدر و مادر هردو باید موافق انجام این سقط باشند، ولی خیلی از بیماریها پوشش داده نمیشوند؛ چه بیماری مادر و چه بیماری جنین. مثلاً بیماری اماس که در این قانون در نظر گرفته شده است، اماسی باید باشد که زندگی مادر را مختل کرده باشد و مثلاً نوع معمولی آن را در بر نمیگیرد. سقطهای جنایی هم داریم که در ایران غیر قانونی هستند. این سقطها که سقطهای قانونی هستند، به اسم سقطهای درمانی شناخته میشوند، اما سقطهای جنایی هم داریم که مادر خارج از این مواردی که در قانون ذکر شده، مبادرت به انجام سقط میکند.»
سقط درمانی و سقط جنایی
به گزارش سایت پزشکان بدون مرز، «به علت این که سقط جنین در ایران قتل عمد محسوب میشود، هیچکس در این مورد آماری ندارد، اما متأسفانه سقط جنین در کشور به شدت شایعه شده است و مردم از دادن اطلاع در این خصوص میترسند».
خانم موسوی علل مختلفی را ازجمله دلایل پزشکی، اقتصادی و روابط خارج از ازدواج برای سقط جنینهای غیر قانونی برمیشمرد: «در ایران هم واضح است مادران زیادی هستند که سقط غیر قانونی انجام میدهند. علتهای مختلفی هم دارد. بههرحال در شرایط خاصی هم انجام میگیرد. یک، قوانینی که در این زمینه ناقصاند. یعنی بسیاری از مشکلات را پوشش نمیدهند. ازجمله این که ممکن است یک زن احتیاج پیدا کند که یک سقط انجام دهد. دوم موارد شرعی و عرفی است که بههرحال روابط جنسی خارج از ازدواج در ایران غیر قانونی است و به لحاظ عرفی هم در خیلی از خانوادهها قابل پذیرش نیست. غیر از این موارد، موارد اقتصادی- اجتماعی است. ازجمله فشارهایی که روی زن و روی خانواده است و منجر به این میشود که به طور کلی نتوانند بچه را نگه دارند؛ چه از نظر اجتماعی و چه از نظر اقتصادی. در بسیاری از مواقع نیز به خاطر مشکل اعتیاد یا به خاطر مشکلات اجتماعی دیگر نمیتوانند بچه را نگه دارند. حتی ممکن است زوجهایی باشند که در رابطه ازدواج قرار گرفته باشند و اصلاً به علل مختلف بچه نخواهند یا به طور اتفاقی بچهدار شوند و بچه را نخواهند.
نوسان سنت و تجدد
… اما اینها تنها علل بارداریهای ناخواسته در ایران نیستند. دکتر عطا هودشتیان، استاد فلسفه به دو فضای درونی و بیرونی در جامعه ایران اشاره دارد. فضای بیرونی همان است که حاکمان در آن قدرتورزی میکنند و فضای درونی به شکل ناهمگونی گسترده شده و نمیخواهد تن به سنتهای گذشته دهد.
وی با نگاهی اجتماعی به موضوع سقط جنین میافزاید: «امروز زن در یک ستیز سرگیجهآور بهسر میبرد و نمیخواهد مثل مادر و مادربزرگهایش به ازدواج و بچه و به دست این مقولات زندگی خودش را خلاصه کند. میخواهد که آزادی را تجربه کند، با عشق زندگی کند و اینجاست که در واقع مسئله درون و بیرون بسیار زیاد میشود. از لحاظ جامعهشناسی مسئله آموزش جنسی مسئلهای است که هنوز در ایران با آن به شکل یک تابو برخورد میشود. دولت بههیچ وجه نمیتواند بفهمد که با زن نمیشود مثل گذشته برخورد کرد. زنان امروز دریافتهاند که معنای آزادی چیست. بسیاری از اینها پیش از ازدواج تجربه جنسی داشتهاند و این خیلی مهم است و کارشناسان دولتی بههیچوجه به این مسئله توجه نمیکنند که این زن امروزی مثل زن گذشته نیست و مسئله جنسی را درک میکند، ولی مسئله بارداری ناخواسته مسئله اساسی است.
مشکل این است که بارداری ناخواسته نباید یک دختر جوان را به زن بدل کند. بدل کردن یک دختر جوان به زن، تحمیلیست به زندگی او. این بارداری ناخواسته چیزی را به او تحمیل میکند که او نخواسته است. ولی به دلیل عدم تجربه و میل به عشق، میل به آزادی، وارد رابطه جنسی شده است. من فکر میکنم این مقوله، یعنی مقوله سقط جنین که گام به گام با مقوله آزادی زن و بالارفتن شعور زنان در جامعه همراه است، به یکی از بزرگترین مشکلات دولت بدل شده است، ولی دولت توان و کفایت لازم را برای حل این مسئله ندارد.»
حجاب، سقط جنین و آزادی زنان
آقای هودشتیان بر این باور است که مقولاتی مانند حجاب و سقط جنین با آزادی زنان رابطه مستقیم دارد و حکومت ایران به هر دوی این مقولات نگاهی ایدئولوژیک دارد.
اوادامه میدهد: «آزادی زن از جمله اجازه دادن به او برای عشق ورزیدن و دوست داشتن است. این لزوماً به این معنا نیست که با مسئله سکس یا به مسئله رابطه جنسی همچون مقولهای ناخواسته برخورد کنیم. رابطه جنسی میتواند کاملاً خواسته باشد، ولی بچهدارشدن نه! این دو مقوله جدا ازهم است. حالا اگر محافظت صورت نگیرد، اگر آگاهی کامل نباشد، میتواند این رابطه جنسی که ناشی از بههرحال نوعی بلوغ انسان هم هست، به بارداری زن کشیده شود. مسئله سقط جنین ارتباط با تغییر و تحولاتی دارد که در جامعه صورت گرفته است. این ارتباط دارد به این که زنها مثل سابق نمیخواهند عمل کنند.
نمیخواهند که تجربه نخستین را در روز ازدواج داشته باشند. بسیاری از آنها تن دادهاند به آزادی؛ به نوعی که بتوانند با مردها با جوانان رابطه جنسی بگیرند.
بارداری ناخواسته اما چیزی است که فرد نیاز دارد که قانون حامیاش باشد و از زن همچون مرد دفاع کند. زنی که این کار را میکند، یعنی رابطه جنسیای میگیرد که آن رابطه جنسی به بارداری ناخواسته و چه بسا خواسته بدل میشود، بهعبارتی در نزد حاکمان وقت همانند روسپی قلمداد میشود. حاکمان وقت در واقع دارند با این مسئله، برخورد ایدئولوژیک میکنند.
به گزارش سایت پزشکان بدون مرز از هر صد سقط جنین غیر قانونی در ایران، احتمالاً ۲۰ تا ۳۵ درصد منجر به فوت میشود و این دختران بین سنین ۱۶ تا ۳۰ سالگی هستند. به عنوان نمونه مرگ یک زن در تهران منجر به شناسایی یک مرکز زیرزمینی شد. اعضای باند گرداننده این مرکز بسیار کثیف و غیر بهداشتی، دو زن و چند مرد بودند که تنها طی چهارماه اقدام به بیش از ۷۰ مورد جراحی غیر قانونی کرده بودند که با وجود دریافت مبالغ کلان، اغلب منجر به عفونت و در نهایت مرگ زن شده است.
داروهای نایاب با قیمتهای بالا
دسترسی به داروهای سقط جنین همانند دیگر داروهای نایاب در مناطقی چون خیابان ناصرخسرو در تهران بسیار سهل و آسان است؛ البته با قیمتهای بالا. اگرچه به دلیل داشتن عوارض زیاد فروش آمپولهای سقط جنین ممنوع اعلام شده است. دکتر مریم موسوی در پیوند با داروهای سقط جنین میگوید: «داروهایی وجود دارد برای اینکه رحم زن، جنین را نگه ندارد. داروهایی هم هست که تاریخ مصرفشان گذشته است. داروهای زیادی هم هستند که از این جهت در دسترس مردم قرار میگیرند و بسیار خطرناک هستند. حالا ممکن است شیاف باشد، یه به صورت تزریقی. مهمترین چیزی که پیش میآورند، این است که به هرحال سقط دارویی روشی است که ممکن است مناسب باشد، اگر به شیوه درست و با آگاهی انجام شود و مردم داروی مناسباش را بدانند و انجام دهند، ولی این احتمال هم وجود دارد که جنین در رحم بماند و به طور کامل سقط نشود، ناکامل باشد و مادر به خونریزی بیفتد. در نتیجه همان عوارض مرگ، شوک، خونریزی، عفونت و تمام چیزهایی که ممکن است برای مادر عوارض طولانیمدت، آنی، خطرناک آنی و خطرناک طولانی مدت داشته باشد، فرد را گرفتار کند؛ از سرطان گرفته تا حاملگیهای خارج از رحم و مشکلات روانی که به دنبال این سقطها هست.
نگاهی تاریخی به سقط جنین
شوروی سابق اولین کشوری بود که سقط جنین را قانونی اعلام کرد. در کشورهای غربی سقط جنین معمولاً تا زیر سه ماهگی با مشورت پزشک آزاد است. هرچند که محدودیت زیر سه ماه مثلاً در کشور آلمان منجر شده که بسیاری از زنان آلمانی هرساله برای سقط جنین به کشور همسایه، هلند بروند. در کانادا نیز هیچ محدودیتی در پیوند با سقط جنین وجود ندارد.
دکتر عطا هودشتیان با نگاهی کوتاه و تاریخی به سقط جنین در دنیا، درباره علت آزاد بودن سقط جنین، فقط تا زیر سه ماهگی در برخی از کشورهای غربی میگوید: «در شوروی ۱۹۲۰، یعنی حدود دو یا سهسال بعد از انقلاب اکتبر، لنین، سقط جنین را آزاد میکند. حدود ۱۵، ۱۶ سال بعد استالین سقط جنین را در این کشور قطع میکند. بهانهاش هم این بود که جمعیت کم شده است و جمعیت را باید گسترش داد. حدود ۲۰ تا ۳۰ سال بعد دوباره سقط جنین غیر قانونی میشود. بعد از آن موج سقط جنین پا به پای گسترش جنبش زنان و شکلگیری فمینیسم در غرب و بهخصوص شکلگیری جنبش ۶۸ که پا به پای آن جنبش جوانان، جنبش کارگران در سراسر غرب و بهخصوص حتی ژاپن و آمریکا نیز وجود داشت، مسئله سقط جنین و آزادی رابطه جنسی مطرح شد.
حدود دهه ۷۰ و ۷۵ فرانسه سقط جنین را قانونی میکند. مراحل متعدد داشته است، اما الان در فرانسه بین ۱۰ تا ۱۲ هفته نخست میتوان جنین را سقط کرد و پس از این مدت دیگر غیر قانونی میشود. ۲۰۰ تا ۲۵۰هزار سقط جنین سالانه در فرانسه صورت میگیرد، ولی کلینیکهای مخصوصی هستند که این کار را میکنند و تحت نظارت پزشک مسلماً انجام میشود.
اصولاً دین مسیحی از دوران قرون وسطا بر این باور بوده که جان در نطفه یعنی فوتوس از دوره حدود ۱۲ هفته به بعد شروع و دمیده میشود. حتی مسیحیان بر این اعتقاد بودند. برخی از مسیحیان به سقط جنین معتقد بودند و این نبوده که مسیحیت کاملاً مخالف سقط جنین باشد. حتی ابوعلی سینا هم دواهایی دارد؛ حتی دواهای گیاهی وجود دارد برای سقط جنین که در دوران قرون وسطا از آن استفاده میشده، اما مسئله قانونی شدن آن، به دلیل این که همه چیز پس از رنسانس قانونی شد، خیلی طول کشید و بههیچ وجه آقایان یعنی زمامداران قدرت، تن به سقط جنین نمیدادند و اصولاً سقط جنین را در غرب جنایت میدانستند.
دولت و جامعه دست به دست هم داده بودند، برای این که در مقابل آزادی زنان از یکسو و در مقابل مسئله سقط جنین از سوی دیگر مقاومت کنند. به این دلیل ساده که تصور میکردند نطفه یعنی فوتوس انسان است. این جان در او وجود دارد که بعد بحثی پیش کشیده شد که پس از ۱۲هفته این فوتوس یا نطفه جان میشود. به این دلیل به قیمت آزادی زنی که بچه نمیخواهد، او را نابود میکردند.
نبود آمار موثق
دکتر حسین ملک اسدی در سال ۱۳۸۲ در مورد آمار سقط جنین در ایران میگوید: «با توجه به غیر قانونی بودن سقط جنین در کشور، نمیتوان آمار کامل و صحیح ارائه کرد. برآوردهای غیر رسمی که چندسال پیش در یک تحقیق علمی آمده بود، عدد ۸۰ هزار سقط در سال را نشان میدهد. براساس آمار دیگر بیشترین زنانی که به سقط جنین دست میزنند، زنان جوانی هستند که در پایان دهه دوم زندگی خود قرار دارند و این به خاطر روابط ممنوعه قبل از ازدواج صورت میگیرد، یا این که در دوران نامزدی باردار شدهاند.»
پیشگیری از سقط جنین
خانم موسوی راهکارهای پیشگیری از خطر مرگ برای مادران جوان را در پی سقط جنین این گونه برمیشمرد: «پیشگیری از بارداری خیلی مهم است؛ چه در رابطه ازدواج و چه در رابطه خارج از ازدواج. برنامههای پیشگیری از بارداری ایران یکی از موفقترین برنامههای پیشگیری از بارداری جهان بوده است. متاسفانه در سالهای اخیر آقای احمدینژاد توصیه میکنند که این برنامهها را متوقف کنند. بعضاً حتی برای تجاوز جنسی در ایران قانون وجود ندارد. یعنی اگر کسی به علت تجاوز جنسی دچار بارداری شود، اجازه سقط در ایران را ندارد. قانون در این زمینه کاملاً ناقص است. حتی قانون عقبتر از فتوای بسیاری از مراجع تقلید است که آنها اجازه سقط را در برخی موارد دادهاند، ولی قانون حتی آن اجازه را هم نداده است.
بههرحال موارد قانونی را مردم باید بدانند که لااقل از آن موارد قانونی که به آنها اجازه میدهد استفاده کنند. این قوانین نیز خیلی محدود هستند. همینطور بالابردن آگاهی مردم از روشهایی که خطر کمتری را از نظر قانونی و از نظر سلامت برایشان پیش میآورد ضروری است. باید مراکزی را بشناسند که مجهزتر باشند. مسلماً به قشر فقیر جامعه نمیتوانم به این راحتی توصیه کنیم، چون وقتی سقط در بیمارستان انجام میشود، هزینهاش بسیار بالاست. یعنی آن زمانی که من دیدم، پنج سال پیش، ۶۰۰ هزارتومان بود. یک فرد فقیر نمیتواند بههیچوجه این هزینه را بپردازد. الان مسلماً این هزینه خیلی بالاتر رفته است. لازم است مثلاً در شرایط مطمئنتری این کار انجام شود که اگر خطری آن فرد را تهدید کرد، لااقل در شرایطی باشد که قابل مراجعه به پزشک باشد. ترجیحاً مطب هم نباشد.
بیمارستانهایی وجود دارند و بههرحال در تجهیزات بیمارستانی، تجهیزات احیاء شده است؛ تجهیزاتی هست که آن فرد را کمی در شرایط بهتری قرار میدهد. در مطب شرایط بیهوشی و شرایط دیگر امکانات ضروری ممکن است خیلی بد باشد. ضروری است وقتی فرد از آن داروها یا از هر روشی برای سقط جنین استفاده میکند و به خونریزی میافتد، یا دچار تب و عفونت و دیگر عوارض شدید میشود، بتواند سریعاً به مرکز درمانی مراجعه کند و از این قضیه نترسد. بههرحال میشود این قضیه را بهعنوان سقط غیرعمدی در نظر گرفت. یعنی حالا اینکه جنین مشکلی پیدا کرده و سقط شده و آن خونریزی و آن عفونت در پی آن بوده، نباید فرد را مجبور به تحمل قصاص، پرداخت دیه و پذیرش مرگ کند. به عبارت دیگر لازم است شرایطی فراهم شود تا فرد در چنین موقعیتی بتواند سریعاً به بیمارستان مراجعه کند.»