این گزارشی است از جلسه امروز خبرگان در حضور رهبر. ماوَقع را می‌توان در رسانه‌های حکومتی خواند. در گزارش ما برخی نکات مضمر تصریح شده‌اند.

خبرگان در دربار رهبر
خبرگان در دربار رهبر

وظیفه رسمی مجلس خبرگان نظارت بر رهبر است. اما در عمل این مجلس جمعی است برای مدح و ثنای ولی فقیه. جلسه تشکیل می‌دهند، بعد می‌روند پیش رهبر و به او گزارشی می‌دهند که شاه‌بیت‌اش این است که چقدر رهبرمان خوب است. رهبر هم از نظام، یعنی خودش تعریف می‌کند، و کاستی‌ها را به گردن مسئولان می‌اندازد و این که برای نظام که خودش خیلی خوب است، خوب کار نمی‌کنند. این موضوع امروز هم مثل دفعات قبل تکرار شد.

در خبرهای مربوط به دیدارهای خامنه‌ای در رسانه‌های حکومتی ابتدا می‌نویسند که رهبر چه گفت، سپس در ته گزارش اضافه می‌کنند که در ابتدای جلسه دیدارکنندگان چه گفتند. پرده دوم می‌آید قسمت اول، تا از همین طریق هم نشان داده شود که اولویت با کیست. اما ما از نظم طبیعی زمان تبعیت می‌کنیم.

پرده اول

مضمون پرده اول هم چیزی جز همین نکته نیست که اول و اصل رهبر است.

سخن را آیت الله احمد جنتی آغاز کرده و او از «مواضع راهگشای رهبر انقلاب اسلامی در موقعیت‌های حساس» قدردانی کرده است.

سپس آیت‌الله هاشمی شاهرودی، نایب رئیس مجلس خبرگان، به تعریف از نظام پرداخته و در شرح کارهای خبرگان در جلسه اخیر در درجه اول به «محکوم کردن فتنه و فتنه‌گران» اشاره کرده است. در مواردی که او برشمرده هیچ چیزی در مورد نظارت بر رهبری و تشکیلات او نیست. «اهمیت توجه به تهدیدها و فرصت‌های فضای مجازی» ذکر شده و عجیب است که جای تذکری درباره جلوگیری از کنسرت‌ها خالی است.

سخنان خامنه‌ای

خامنه‌ای نخست از خدا و پیغمبر و علی نام برده است. اینها در جمهوری اسلامی کُدهایی هستند در اشاره به نظام و رهبر. ستایش از مقدسان از زبان خامنه‌ای یعنی: من خیلی خوبم. همه مقدسان خوب‌اند و خامنه‌ای هم مقامی قدسی دارد.

اما اوضاع خراب است. پس باید توضیحی داشت برای خرابی اوضاع از یک طرف، و از طرف دیگر کسانی که خرابی‌ها را نشان می‌دهند. اینها “روشنفکران” هستند.

خرابی اوضاع نه به این خاطر است که نظام بد است، بلکه به این خاطر است که برخی مسئولان به اندازه کافی احساس مسئولیت نمی‌کنند. در زمان احمدی‌نژاد آقا این حرف را نمی‌زد، اما اکنون می‌زند، یعنی این که خرابی‌ها تقصیر روحانی و تیم اوست. خامنه‌ای، هم به کارگزاری حسن روحانی نیاز دارد و هم توی سر او می‌زند. روحانی نهایت چاکرمنشی را نشان می‌دهد، اما مقرر شده که همه اشکالات به او برگردانده شود.

در این میان معلوم نیست تکلیف ولایت مطلقه چیست، چون معنای اصلی آن مسئولیت مطلقه است، یعنی رهبر مسئول مطلق است. ولایت فقیه طبق ایدئولوژی حکومتی شعبه‌ای است از ولایت الاهی، همان گونه که هیچ چیزی جز با اذن و اراده الاهی در جهان رخ نمی‌دهد، در مملکت ولایی ما هم نباید بدون اذن و اراده ولی فقیه رخ دهد. آیا ولی فقیه مسئول خرابی‌ها هم هست؟

او خود را در قبال خرابی‌ها مسئول نمی‌داند. خبرگان هم او را مسئول نمی‌دانند. به او مدام می‌گویند که خیلی خوب است و او هم مدام می‌گوید که چقدر خوب است، و خوب است که مسئولان هم خوب باشند یعنی بیشتر تبعیت کنند.

اما حمله به روشنفکران. آقا گفته است: « برخی روشنفکرنمایان به گونه‌ای صحبت می‌کنند که گویا آموزه‌های غرب منشأ و مروج احساس مسئولیت در قبال مردم است در حالیکه مسئولیت اجتماعی و احساس مسئولیت در قبال خداوند و مردم از مبانی اسلامی حکومت و معارف و مفاهیم قرآنی است.»

منظور این است که مسئولیت در دموکراسی بروز نمی‌کند. اشکالات نظام را که می‌بینید، به فکر دموکراسی نیفتید. به فکر خداوند و مفاهیم قرآنی باشید که پیشتر گفتیم کدهایی هستند برای اشاره به نظام ولایی. پس منظور آقا این است که اگر اشکالی می‌بینید به جای دموکراسی‌خواهی، بیشتر سرسپرده ولایت شوید.

ولی فقیه در ادامه گفته است اصل سرسپردگی است. در رسانه‌های حکومتی درباره این بخش از سخنان خامنه‌ای آمده است: «حضرت آیت الله خامنه‌ای در ادامه به اختلاف نظر و سلایق متفاوت در موضوعات اصلی کشور و امکان وجود استدلال‌های گوناگون برای صاحبان هریک از دیدگاهها اشاره و خاطرنشان کردند: در چنین مواردی، راه حل، رجوع به مبانی و اصول و محکمات نظام اسلامی است و اگر استدلال مطرح شده با اصول همخوانی داشت، صحیح است و در غیر این صورت، مردود خواهد بود.»

منظور این است که به آن حزب و گروه و فردی اجازه فعالیت، به ویژه در انتخابات پیش رو، می‌دهند که در درجه اول سرسپرده باشد، به اصول‌ پایند باشد، اصول‌گرا باشد.

اما با کسانی که اصول‌گرا نباشند باید مبارزه کرد. به گفته آقا «مبارزه فقط به معنای رویارویی نظامی نیست بلکه ابعاد و شیوه‌های گوناگون فرهنگی، فکری، سیاسی و امنیتی دارد.» جهت اصلی این حرف نه سیاست خارجی، بلکه سیاست داخلی است. آقا می‌گوید برای سرکوب همه گزینه‌ها روی میز است: فرهنگی، فکری، سیاسی و امنیتی. «مبارزه فقط به معنای رویارویی نظامی نیست.» یعنی این هم به عنوان حجت آخر روی میز است.

در پایان آقا دوباره به “اقتصاد مقاومتی” رو آورده، و آن را چاره مشکلات دانسته. به نوشته‌ رسانه‌های حکومتی «ایشان با یادآوری اینکه در سال ۹۴ نیز مسئله اقتصاد مقاومتی مورد تأکید قرار گرفته بود، افزودند: چون آن سال، حرکت مطلوبی در عمل شکل نگرفت، سال ۹۵ را “اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل” نامگذاری کردیم.» او سپس گفته: «اگر همه کارهای ضروری در موضوع اقتصاد مقاومتی انجام شده بود، امروز تفاوت محسوسی را در اوضاع اقتصادی کشور و زندگی مردم شاهد بودیم» یعنی اگر اتفاق خوبی افتاده به حضرت برمی‌گردد، و گر نه اشکال از کوتاهی مسئولان است.

جمع‌بند

رهنمودهای خامنه‌ای در آستانه سال تازه و ورود به دور داغ انتخابات چنین است:

  • نظام اشکالی ندارد و بایستی تبعیت از رأس آن تقویت شود.
  • اشکالات به برخی مسئولان برمی‌گردد و چون مسئولیت اصلی در میان برخی مسئولان با حسن روحانی است اشکالات به گردن او انداخته شود تا اگر در انتخابات پیروز هم شد، رأی بالایی نداشته باشد و نتواند گردن‌فرازی کند.
  • فقط به اصول‌گرایان فرصت داده شود.
  • ایده‌های بدیلی که در جامعه مطرح می‌شوند، کوبیده شوند.
  • برای فقر و فلاکت چاره‌ای نداریم. نسخه آماده اقتصاد مقاومتی است، که به معنای فشار بر محرومان برای تحمل است و مقاومت نظام در برابر آنان اگر به پا خواستند.
  • نظام باید همه اشکال “مقاومت” را در خدمت بگیرد: فرهنگی، فکری، سیاسی و امنیتی و طبعا نظامی.