پس از استوار شدن نظام اسلامی در ایران، ترانه‌های اعتراضی دوره مشروطیت، از نو بازار گرمی پیدا کرد. بازاری گرم‌تر از زمان آفریده شدن آن‌ها. محدودیت‌های کم‌سابقه‌ای که نظام تازه در عرصه رسانه‌ها اعمال می‌کرد، این ترانه‌‌ها را هم «روز آمد» می‌کرد. عارف و بهار و امیر جاهد، بیشترین مخاطب را پیدا کردند. گوئی از اوضاع آن سال‌ها- که دارد به تمام سال‌ها تعمیم می‌یابد- نالیده‌اند. بار دیگر «خون جوانان وطن» لاله می‌رویانید و «مرغان سحر»، پیش از آنکه نوائی برآورند، گرفتار قفس «می‌شدند!

«مرغ سحر» را شمار زیادی از سنتی‌خوان‌ها و پاپ‌خوان‌ها از نو بازسازی کردند. علاوه بر شجریان و هنگامه اخوان و نادر گلچین که پیش‌تر آن را خوانده بودند، شکیلا و عقیلی و فرهاد نیز آن را در رپرتوار خود جای دادند.

فرهاد، تغییراتی نیز در خط ملودی‌ها به وجود آورد. بند دوم که رنگ و بوی تند‌تری دارد، در بعضی از اجرا‌ها به کناری نهاده شد. مرغ سحر، هنوز هم بازار گرم خود را از دست ننهاده و گمان می‌کنیم تا بساط زور و استبداد برجاست و قفس زیر و رو نشده است، ناله‌اش تسکین دهنده‌ی التهابات ماست!

ترانه‌های بی‌شناسنامه

پس از انقلاب، دو، سه ترانه اعتراضی دیگر مربوط به دوره مشروطیت- (۱۳۰۵-۱۲۸۵) از بایگانی‌ها به‌درآمد و با تنظیم‌های ساده تازه، بازخوانی شد- یکی از این ترانه‌ها، «‌ای نوع بشر» به یقین از آن محمد علی امیر جاهد است- که در جای خود از آن سخن گفتیم. امیر جاهد، در‌ «ای نوع بشر»، نگاهی اعتراضی به ادبار آدمیان در جهان دوقطبی دارد.

و هشدار می‌دهد که باید بساط «مالک و مملوک» را از میان برداشت و کرامت انسانی را قدر گذاشت.
«ای نوع بشر» را نیز شماری از خوانندگان نسل جوان‌تر بازخوانی کرده‌اند، از جمله زویا ثابت، پریسا بدیعی، و گیسو شاکری و…

و اما دو ترانه دیگر نیز با آنکه شیوه بیان» امیر جاهد «را دارد ولی امضای او بر دامنش نیست. اولی در ضرورت حفظ حرمت زنان است. چیزی که در دوره پس از انقلاب نیز چون دوره مشروطیت مخدوش و آسیب دیده باقی مانده است:

» زن، این گلبن گلزار هستی
زن در جامعه باشد گرامی
نیست زن درخور بی‌احترامی
گشته از بیهوشی
حامی روپوشی
شیخ عامی
زن اگر به خانه پنهان ماند
کجا دگر درس هستی خواند؟

دومی که تاکنون چند عنوان پیدا کرده: زنان ایران/ دختران سیروس/ و یا دختران سیه روز، باز در یک فضای گسترده‌تر به تیره‌روزی زنان می‌پردازد و در آن حتی صحبت از ضرورت انقلاب به میان می‌آید؛ و یکی از تند و تیز‌ترین ترانه‌های اعتراضی دوره مشروطیت محسوب می‌شود.

وقت انقلاب است!

دختران سیروس
تا به کی در افسوس؟
زیر دست مردان
تا به چند محبوس؟
در چنین محیطی، دختران ایران
تا به کی خموشی‌‌ ای زنان ایران؟
هیچکس را خبر نیست
فکر خیر و شر نیست
ای رجال ایران!
زن مگر بشر نیست؟
چند در حجابید؟
تا به کی بخوابید؟
از وجود شیخ است
این چنین خرابید!
مملکت خراب است
ملتش به خواب است
ای زنان ملت
وقت انقلاب است!
دختران ملت
تا به کی به ذلت
بر کنید از سر
چادر مذلت..

همانگونه که اشاره کردیم شیوه بیان متن‌ها، که دست‌کم متعلق به هشتاد سال پیش است، «امیر جاهدی»‌ست. حالا یا واقعاً از خود اوست که برای در امان ماندن از تعزیر و مجازات نام خود را پنهان کرده است و یا به سبب تأثیرگذار بودن این روش، دیگران تقلید از او متن‌ها را سروده‌اند. در میان نسل جوان‌تر، این دو ترانه را زویا ثابت و گیسو شاکری بازخوانی کرده‌اند.

عکس:

زویا ثابت، یکی از خوانندگان ترانه‌ی «وقت انقلاب است»

ترانه‌ی امروز:

::وقت انقلاب است، امیر جاهد، با صدای ملوک ضرابی . زویا ثابت::
(ترانه‌ی «وقت انقلاب است» را می‌توانید از طریق پلیر زمانه بشنوید)