فدراسيون بينالمللی جامعههای حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران ضمن محکوم ساختن «سرکوب اعتراض» مردم اهواز در روز ۲۵ فروردین خواهان پايان «تبعيض و سرکوب» عربهای ساکن ايران شدند.
اين دو نهاد حقوق بشری در بيانيهای مشترک نوشتهاند: «دولتمردان جمهوری اسلامی سالهاست که تبعيض گسترده سياسی، اقتصادی و فرهنگی در مورد عربها در خوزستان اعمال میکنند.»
در اين بيانيه آمده است: «عربها، همچون گروههای قومی ديگر در ايران، از حق آموزش به زبان مادری محروم هستند و ميزان بيکاری در ميان عربها بسيار بالاتر از ميزان متوسط در سطح کشور است.»
اين بيانيه میافزايد: «گزارشگر ويژه سازمان ملل در پی ديدار خود از ايران در سال ۲۰۰۵ به اين نتايج رسيد: عربهای ايران در خوزستان پيوسته در فقر و بدون دسترسی به مسکن و خدمات اساسی زندگی میکنند؛ دولت زمينهای کشاورزی آنها را به قيمتهای بسيار کمی تصاحب کرده است.»
عبدالکريم لاهيجی: دولتمردان ايران بايد فوراً تمام بازداشتشدگان را آزاد کنند
عبدالکريم لاهيجی، نايب رئيس فدراسيون بينالمللی جامعههای حقوق بشر و رئيس جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران گفته است: «دولتمردان بايد فوراً تمام بازداشتشدگان را آزاد کنند و با انجام تحقيقات مسئولان کشتار معترضان مسالمتجوی عرب را به دست عدالت بسپارند.»
به گفته وی «سرکوب معترضان مسالمتجوی عرب تنها آخرين حلقه از رشته درازی از حملات به گروههای قومی ايران، يعنی عربها، آذریها، بلوچها، کُردها، ترکمنها و ديگران، از ابتدای تأسيس جمهوری اسلامی است.»
روز شنبه ۲۷ فروردينماه جاری تارنمای شبکه العربيه از تظاهرات دو روزه مردم مناطق عربنشين در خوزستان ايران خبر داده بود که طی آن چند نفر کشته و زخمی شدند.
اين گزارش به نقل از «منابع محلی» نوشت: «تعداد زيادی از مجروحان از بيم بازداشت به بيمارستانها مراجعه نمیکنند و مأموران امنيتی به منازل دهها تن از شهروندان يورش برده و تعداد زيادی از جوانان، زنان و کودکان را بازداشت کردهاند.»
اين تظاهرات به دعوت گروههای عرب مخالف جمهوری اسلامی ايران بهمناسبت سالگرد تظاهرات ۱۵ آوريل ۲۰۰۵ و برای «اعلام خشم» خود نسبت به سياستهای حکومتی صورت گرفته بود.
تظاهرات شش سال پيش پس از انتشار نامه منسوب به دفتر رياست جمهوری اسلامی ايران مبنی بر اجرای برنامههايی برای «تغيير جمعيتی استان خوزستان به زيان مردم عرب بومی در مناطق عربنشين استان» برگزار شده بود اما دولت ايران وجود چنين برنامههايی را تکذيب نمود و نامه منتشر شده را جعلی خواند.
شيرين عبادی، برنده ايرانی جايزه صلح نوبل در واکنش به اتفاقات چند روز اخير در خوزستان در نامهای خطاب به ناوی پيلای، کميسر عالی حقوق بشر سازمان ملل از وی خواست که به رويدادهای اخير شهر اهواز رسيدگی کند.
شيرين عبادی در اين نامه نوشت که تعدادی از ايرانيان عربزبان و سنی مذهب استان خوزستان در شهر اهواز و در روز ۱۶ آوريل ۲۰۱۱ (۲۷ فروردين ۱۳۹۰) تظاهرات مسالمتآميزی در اعتراض به «وضعيت نامطلوب و تبعيضآميز» خود برگزار کردند که با خشونت نيروهای حکومت ايران روبهرو گرديد و در جريان رويدادهای آن «بيش از ۱۲ نفر کشته، حدود ۲۰ نفر زخمی و بيش از دهها تن نيز دستگير شدهاند.»
خانم عبادی افزود تاکنون از وضعيت بازداشتشدگان هيچ اطلاعی در دست نيست و مأموران امنيتی خانواده و بستگان کشتهشدگان را «با تهديد مجبور به سکوت کرده و چند نفر از آنان را که با رسانههای عربزبان مصاحبه نمودهاند، دستگير کردهاند.»
وی از کميسر عالی حقوق بشر سازمان ملل درخواست کرد که از کليه امکانات قانونی برای «آزادی بدون قيدوشرط» افرادی که در جريان رويدادهای اخير در خوزستان دستگير شدهاند استفاده کند تا از وقوع ناآرامیهای بيشتر جلوگيری شود.
برنده جايزه صلح نوبل در پايان همچنين خواست تا اين گزارش در پرونده «نقض حقوق بشر دولت جمهوری اسلامی ايران» درج شود تا پس از تعيين گزارشگر ويژه به نظر ايشان برسد.
به خدا، به پیر به پیغمبر، این تنها عربها نیستند که سرکوب میشوند، هیچ کس دیگر که اینها را نخواهد در امان نیست. موضوع هم عرب و غیرعرب نیست، اینها با هرکس که جمهوری آخوندی اسلامی را نخواهد دشمن هستند و سرکوبشان میکنند. دیدید با مردم تهران ، بابل، شیراز، زاهدان، و … و اصفهان چه کردند. اینها ضدانسانند. درمیان عربها هم اگر کسانی با اینها باشند شهروند درجه یک هستند و هرکس با اینها نباشد شهروند درجه سه هم نیست. ما هم نیستیم، هرچند نام درجه سه برخود نهادیم! گروهبان دریادار شمخانی عرب تبار را ببینید که عزیز دل خامنه ای است و درجه دریاداری گرفته و سالها وزیر و عالیرتبه ترین مقام پاسدار است و حتا کاندیدای ریاست جمهوری شد. عربهای مجلس اعلای عراق را ببینید که چه اندازه از ملت ایران خوردند و بردند و سرآخر خلیج فارس را گفتند خلیج عرب. به خدا آنها هم نه عرب میخواهند و نه غیرعرب را . اینها و آن دیگران سود خود میجویند و بهرقیمتی میخواهند حکومت خود را نگه دارند. آقای خمینی هم بی هیچ شرمی گفت که حفظ حکومت اوجب واجبات است. یعنی دست به هرجنایت و خیانتی بزنید تا حکومت حفظ شود. دیگر نه عرب مهم است و نه غیرعرب، هرکس مخالف بود و این حکومت را نخواست و صدایش درامد باید سرکوب کشته و شکنجه شود و حتا به ناموس او رحم نکنند.
شما را به خدا شعار این قوم و آن قوم هم ندهید و میان مردم چنددستگی درست نکنید. خامنه ای و موسوی و رجایی و بنی صدر و بازرگان و اقازاده و اینها همه آذری تبارند و دریادار گروهبان شمخانی و جزایری و … عرب.
درخانه اگر کس است یک حرف بس است. خدا بدادمان برسد . مخلص شما : شهروند درجه سه (درتهران)
کاربر مهمان / 20 April 2011
جای تعجب است که رفقای جامعه دفاع از حقوق بشر دلسوز عرب زبانان ایرانی شده اند،ولی حمایت ج.ا.ا. از عربهای فلسطینی،لبنانی،عراقی و غیره را محکوم می کند.ایا حق مسلمانان شیعی نیست که از برادران و خواهران مسلمان عرب خود حمایت کنند؟ایا رعایت حقوق بشر باید فقط برای مخالفان اسلام صورت پذیرد.ایا سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری ان از کشتار مردم غزه،یمن،بحرین و غیره بیخبر است؟ایا سرکوب مردم مسلمان در پاکستان،افغانستان،چیچن و دیگر نقاط کره زمین به دست عوامل امریکا و غرب و حمایت اشکار و نهان سازمان ملل،خشم حقوق دانان گروهک های مدافع حقوق بشر را نباید برانگیزد؟
ج.ا.ا. با تمام خوصیتهای زشتی که دارد،در حال حاظر موتور خیزشهای مردم مسلمان در خاور میانه است.هرچند که این موتور رغن سوزی شدیدی دارد.لذا هجوم همه جانبه جهت از کار انداختن این موتور،ریختن اب به اسیاب دشمنان مردم مسلمان عرب زبان و کل اعراب است.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 21 April 2011