علی لاريجانی، رئيس مجلس ايران از دولت اين کشور به دلیل تشکیل ندادن وزارت ورزش، به قوه قضائيه شکايت کرد.
به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، ابراهيم رئيسی، معاون اول قوه قضائيه جمهوری اسلامی ايران، امروز سهشنبه ٣٠ فروردين ١٣٩٠ گفت: «نامه ارسالی از سوی رئيس مجلس شورای اسلامی مبنی بر عدم اجرای قانون تشکيل وزارت ورزش و جوانان توسط دولت، با جديت رسيدگی خواهد شد و در اين راستا پرونده آن به واحدهای قضايی مربوطه ارجاع شده است.»
رئيسی افزود: «سازمان بازرسی کل کشور موظف است اين موضوع را در حوزه وظايف نظارتی بررسی و نتيجه را سريعاً اعلام کند.»
نمايندگان مجلس شورای اسلامی ايران، يکشنبه ۱۲ دیماه ۸۹ طرحی را تصويب کردند که بر اساس آن وزارت جوانان و ورزش بايد بهعنوان بيست و دومين وزارت دولت ايران تشکيل شود اما دولت ايران تاکنون اين وزارتخانه را تشکيل نداده است.
آخرين مهلت تشکيل وزارت ورزش و جوانان ۲۰ فروردين ۱۳۹۰ بوده است.
اسفنديار رحيممشايی: دولت و رئيسجمهوری، تشکيل وزارت ورزش را به صلاح ورزش کشور نمیدانند
علی لاريجانی هفته گذشته نيز طی نامهای به محمود احمدینژاد تذکر داده بود تا وزارت ورزش و جوانان را تشکيل دهد.
با اين حال اسفنديار رحيممشايی، رئيس دفتر رئيسجمهور ايران، ٢٨ فروردينماه جاری گفت: «دولت و رئيسجمهوری اين موضوع (تشکيل وزارت ورزش) را به صلاح ورزش کشور نمیدانند.»
يک روز پس از سخنان مشايی، مصطفی پورمحمدی، رئيس سازمان بازرسی گفت مجلس شورای اسلامی، تشکيل اين وزارتخانه را تصويب و شورای نگهبان نيز آن را تأييد کرد و نمیتوان با عناوينی چون «به صلاح نيست» و يا «درست نيست»، تشکيل اين وزارتخانه را به تأخير انداخت.
وی افزود: «در مرحله اول تذکر میدهيم، در مرحله دوم پیگيری میکنيم و در مرحله سوم اعلام میکنيم. اگر مؤثر واقع نشد تعقيب قانونی خواهيم کرد.»
پورمحمدی گفت: «مهلت قانونی تشکيل وزارتخانه ورزش و جوانان گذشت. تصرفات قانونی و عزل و نصبها خارج از مهلت قانونی اشکال شرعی و قانونی دارد.»
امروز همچنين مصطفی کواکبيان و ناصر موسوی دو نماينده مجلس ايران به محمود احمدینژاد درباره تشکيل نشدن وزارت ورزش و جوانان تذکر دادند.
وقتي مرحله سوم جواب نداد لابد بر مي گرديم و دوباره از مرحله اول شروع مي كنيم
کاربر مهمان / 19 April 2011
وضعیت کشور بسیار بحرانی شده و همچنان این سرزمین در دست شیاطین ولایت خلافت اسیر است و این امر بر همه واضح است که این نامردمان به راحتی دست کثیفشان را از سر این مردم برنمی دارند و با تمام قدرت مشغولند تا روز و روزگار ایران را به سیاهی بکشانند هر روز که می گذرد میلیاردها زیان اقتصادی به مملکت وارد می کنند و آنچه که باقیمانده است را به تاراج می برند و یا به تاراج می دهند. تمام بانکهای دنیا از هرگونه همکاری در رابطه با ایران خودداری می کنند و پولهای کشور در خارج بلوکه می شوند و صنعتگران نیز مستعصل که چه بکنند. سرمایه گذاران خارجی هیچ رغبتی به سرمایه گذاری در ایران ندارند. سیاستمداران ابله دایم التماس و درخواست می کنند که بیایید و در ایران سرمایه گذاری کنید که نمونه واضح آن سخنان امروز معاون احمدی نژاد است اما باید از این نابخرد پرسید به فرض که شخصی بخواهد این کار را بکند آخر از کدام راه می تواند سرمایه اش را به ایران بیاورد. دیوانگی تا به کی؟ حماقت تا به کجا؟ دستتان کوتاه و شرتان کم باد
داریوش / 19 April 2011
در ایران رسم است هر وقت رهبر جناحی مغضوب درگاه می شود مجلس هم وظائفش به یادش می آید در واقع همه ی ارکان جمهوری اسلامی تنها برای آن ساخته شده اند که موقع حذف جناحی دست به عملی زنند و سپس آنرا قانونی جلوه دهند . احمدی نژاد که خود را دولت امام زمانی می دانست و اعتبارش بنابر قول مصباح یزدی از ارتباط با امام زمان و هاله ی نور اطرافش کسب می کرد این روزها حال خوشی ندارد و حتی خود خامنه ای پس از کودتای خرداد 88 اعلام کرد که نظرات من به نظرات احمدی نژاد بیشتر نزذیک است تا دیگران . اما این فرزند خوانده ی دیروز اولین و آخرین فرد مسئول دولت نیست که هم اکنون با تحت فشار قرار دانش برای تمکین تا حذفش جلو رفته اند بنی صدر در خط امام بود رفسنجانی و خاتمی نیز پایه گذاران انقلاب بودند اما دولت و سیستم دولتی هم دارای نیازهایی ست که هر آدم ذهن گرایی هم که باشد او را تسلیم واقعیت خود می نماید از اینرو حتی خود خامنه ای هم اگر سیستم اجرایی را بدست بگسرد ناچار است شعارهای توخالی نه تنها جمهوری اسلامی که شعارهای بی محتوای خودش را نیز کنار بگذارد .
شکاف بین یک ارگان اجرایی و یک دستگاه حراف که حاضر به قبول هیچ مسئولیتی نیست در حالی که اساس قدرت را قبضه کرده برای ما تازگی ندارد . احمدی نژاد اما در این چالش یا باید کوتاه بیاید و یا برود زیرا خامنه ای هزینه های بسیاری برای حفظ او پرداخته است خامنه ای این روزها سعی می کند با مانورهایی فاصله ی خودش را با احمدی نژاد بیشتر در انظار عمومی نشان دهد تا ماه عسلهای چند سال گذشته که دامن او را گرفته فراموش شود .
بیکاری ورشکستگی صنایع و اجرای طرح حذف یارانه ها یعنی دستبرد به سفره ی نه تنها مردم که دستبرد به سفره ی بخشی از نیروهای بسیجی و حزب اللهی هم هست . احمدی نژاد نیز سعی نموده با آمار دروغ و مضحکه ی مدیریت جهانی و فحاشی به غرب خود را سرپا نگه دارد او در حالی که برنامه ی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول را اجرا می کند صحبت از مدیریت جهانی می نماید . او در حالی که رشد اقتصادی را به صفر رسانده صحبت از از بین بردن بیکاری سر کار بردن یک ملیون و دویست هزار نفر می نماید در حالی که درست کردن کار برای این تعداد نیاز به چیزی حدود 250 میلیارد دلار سرمایه بوده است .
از اینرو کشتی احمدی نژاد در حال غرق شدن است انفجار بزرگ در چند ماه آینده آخرین امیدها را هم اکنون تبدیل به یاس نموده است خامنه ای دیگر نمی خواهد در این کشتی در حال غرق شدن شریک باشد و احمدی نژاد باید قربانی شود تا ایشان خود را نجات دهند .
مهدوی کنی که چند سالی مغضوب درگاه بود به خامنه ای کمک خواهد کرد که پایگاهی را که در میان آیت الله ها و روحانیون به دلیل تیم ضد روحانی احمدی نژاد کنار گذاشته شده بود حفظ نماید ضرورتا از این پس این جناح برای خوش خدمتی خودش پاداش قدرت بیشتر رت طلب خواهد کرد که این مطالبات حتی با بازگشت رفسنجانی برای میدان داری هم توام خواهد شد . خامنه ای اگر چه صعی می نماید خود را در این بند بازی ها نجات دهد اما هزینه ی از دست دادن احمدی نژاد برای او نیز بسیار گران تمام خواهد شد موقعیت یکه تازی اش محدود شده و تنها با مشورت دیگران می تواند امور کشور را حل وفصل نماید . وحشت جناحهای رژیم از وضعیت اقتصادی سرعت درگیری های درونی را بیشتر و بیشتر خواهد کرد این شرایط تنها انفجار بزرگ و حضور مردم تنها عنصری ست که همه ی معادلات را بر هم خواهد زد و در واقع جمهوری اسلامی را به ته خط می رساند فشارهای جهانی و منطقه ای و فشار های درونی جناحهای حکومتی را به جان یکدیگر انداخته که اساس فروپاشی را فراهم کرده است . ماههای آینده ماههایی ست که جمهوری اسلامی طی سالیان دراز حکومتی اش هرگز آنرا تجربه نکرده و قربانیان بیشتری از درون حکومت خواهد گرفت .
کاربر مهمان فرهاد - فریاد / 19 April 2011