این نوشته درباره همتاداوری است که به آن همتاخوانی هم می‌گویند.

همتاداوری وقتی است که کار یک پژوهشگر را یک همتای او بررسی کرده و درباره آن داوری کند.

در ایران هم ظاهرا چنین راهکاری برای بررسی انتقادی و داوری وجود دارد. اما چرا جواب نمی‌دهد؟

پیگیری کردن این پرسش راهی است برای شناخت بیشتر فساد دانشگاهی در ایران.

بازار پرسود «پایان‌نامه» در ایران: جلوه‌ای از فساد دانشگاهی

همتا-داوری

همتاداوری (peer-review) امروزه روشی بسیار رایج برای ارزیابیِ آثار پژوهشی در جهان است. همتاداوری یعنی اینکه کار پژوهشگر را همتایان او – دیگر پژوهشگرانی که در زمینه‌ی مورد نظر کار کرده‌اند – داوری کنند. روشن است که ارزیابیِ آثار پژوهشی نقش مهمی در رابطه با استخدام پژوهشگران و تخصیص بودجه در پهنه‌ی پژوهش دارد. امروزه در بسیاری از کشورها برنامه‌های مدونی برای ارزیابیِ پژوهش و بودجه‌بندیِ پژوهش وجود دارد. اما ارزیابیِ پژوهش و پژوهشگران برای برنامه‌‌ریزیِ پژوهشی را برای نخستین بار مارگارت تاچر در زمان نخست‌وزیری‌اش در شکل یک برنامه‌ی مدون درآورد. تاچر مجموعه‌ای از اصلاحاتی اساسی در نظام دانشگاهی انجام داد. بخشی از این اصلاحات برنامه‌ی جامعی برای سنجش کار استادان دانشگاه‌ها بود که به «برنامه‌ی پژوهش‌سنجی» نامدار گشت. برنامه‌ی پژوهش‌سنجی بر بنیاد همتاداوری استوار بود.

همتاداوری در همه‌ی مجلات به شکل یکسانی انجام نمی‌شود. برای مثال شمارِ داوران همیشه یکسان نیست. برخی از مجلات به یک داور بسنده می‌کنند ولی مجلاتی که جایگاه پژوهشیِ بالاتری دارند معمولاً دو داور را به کار می‌گیرند. همتاداوری معمولاً بطور ناشناس انجام می‌شود که به آن ناشناس-داوری (blind-review) می‌گویند. در این شیوه نه پژوهشگر می‌داند که چه کسانی اثرش را داوری می‌کنند و نه داوران می‌دانند که پژوهشگری که اثرش را داوری می‌کنند کیست. درباره‌ی اینکه کدام شیوه برای همتاداوری بهتر است بحث‌های زیادی شده و می‌شود. مثلاً برخی می‌گویند بهتر است داوران بدانند اثری که داوری می‌کنند از آنِ کدام پژوهشگر است تا بتوانند دیگر آثار او را هم ببینند و بتوانند داوری را دقیق‌تر انجام دهند. برخی دیگر می‌گویند بهتر است داوران همدیگر را بشناسند و با هم مشورت کنند چون این کار کیفیت داوری‌شان را ارتقا می‌دهد. نقدهای چندی هم بر روش همتاداوری وارد شده است. برخی آن را پرهزینه و برخی دیگر آن را مانعی برای نوآوری می‌دانند. با این حال اما همتاداوری همچنان رایج‌ترین روش برای ارزیابیِ آثار پژوهشی است. گذشته از این که همتاداوری به چه شیوه‌ای انجام شود، بی‌شک اصل این روش را نمی‌توان یکسره کنار گذاشت. همچنین همتاداوری کارکردی ارجمند در پیشگیری از فساد دانشگاهی دارد چون روشی است برای سنجش پژوهش‌ها بطور عینی و ناسوگیرانه.

فساد دانشگاهی و همتاداوری

در ایران هم همتاداوری جایگاهی محوری در ارزیابیِ آثار پژوهشی و کار پژوهشگران دارد. مقاله‌هایی که به مجلات فرستاده می‌شوند معمولاً باید نظر دو داور را جلب کنند. پایان‌نامه‌های دانشگاهی هم لازم است از سوی چند داور تأیید شوند. استادان هم بطور معمول بر اساس آثار پژوهشی‌شان امتیاز می‌گیرند و ارتقا می‌یابند. اما چرا با این حال فساد دانشگاهی در ایران چنان فراگیر و رایج است؟ در ادامه نشان می‌دهیم که همتاداوری در ایران چند کاستی مهم دارد که راه را بر فساد دانشگاهی می‌گشاید.

۱) کژداوری

کژداوری به این معناست که عمل داوری به‌درستی انجام نمی‌شود یا داوری در واقع چیزی جز یک سرپوش نیست. معمولاً در ایران استادانی که جایگاهی برای خود به هم زده‌اند مقاله‌هایشان را در هر صورت منتشر می‌کنند حتا اگر از کیفیت لازم برخوردار نباشند. معمولاً هر گروه دانشگاهی مجله‌ای برای خودش دارد و پذیرش و چاپ مقاله‌های استادان آن گروه در آن مجله با سهولت و آسان‌گیری همراه است و در صف‌های طولانیِ مقاله‌هایی که در نوبت داوری و چاپ هستند معمولاً مقاله‌های آنان در اولویت قرار می‌گیرند.

۲) دادوستدِ فسادآمیز

برای اینکه مجله‌ی هر گروه آموزشی بطور کامل به مقاله‌های استادان آن گروه اختصاص نیابد، طبق قوانین موجود فقط درصدی از شمار مقاله‌های آن مجله می‌تواند در اختیار آنان باشد. از این رو گاهی زد-و-بندی میان مجلات شکل می‌گیرد به این صورت که مثلاً مجله‌های گروه‌های جامعه‌شناسی در دو دانشگاه قرار بر این می‌گذارند که مقاله‌های همدیگر را منتشر کنند. این دادوستد فسادآمیز بی‌سروصدا انجام می‌شود.

۳) نبود تخصص

اساساً نظام آموزش دانشگاهی در ایران تخصص‌گرا نیست. با واحدهای درسی پراکنده و گاهی بی‌ربط و بی‌فایده، دانش‌آموختگانی پرورش می‌یابند که چیزهای زیادی می‌دانند اما هیچ چیز را درست و دقیق نمی‌دانند. این مشکل به‌ویژه در رشته‌های علوم انسانی دیده می‌شود. همچنین، وقتی با دانشگاه‌های برتر دنیا بسنجیم، در تحصیلات تکمیلی در نظام دانشگاهی در ایران بسی سختی‌ها و در عین حال آسان‌گیری‌های زیان‌باری می‌بینیم. سختی‌ها مربوط به این واقعیت است که دانشجویان تحصیلات تکمیلی غالباً هیچ گونه تأمینی ندارند و ناگزیر هستند در وضعیت‌های بسیار افسوس‌بار در خوابگاه‌ها در اتاق‌های چندنفره زندگی کنند و برای امرار معاش به کارهای پراکنده مشغول شوند. و آسان‌گیری از این جهت که این دانشجویان معمولاً به حال خود رها می‌شوند تا زمانی که با حدود دویست صفحه پایان‌نامه بیایند و دفاع کنند. روشن است که از این آسان‌گیری و آن سختی‌ها دانش‌آموختگانی متخصص ساخته نمی‌شود. افزون بر اینها، سازوکارهای فسادآمیز، ازجمله دخالت‌های سیاسی در پذیرش و تأمین دانشجویان، باز به‌ویژه در علوم انسانی به افزایش شمار نامتخصصان انجامیده است، یعنی کسانی که مدرک دارند اما سواد لازم را ندارند.

در نبود متخصصان، کارهای پژوهشی هم داوریِ درستی به خود نمی‌بینند، آثار ضعیف و بی‌ارزش منتشر می‌شوند و دزدی‌ِ ادبی افزایش می‌یابد. اساساً جان‌مایه‌ی همتاداوری این است که پژوهش‌ها در هر رشته به دست متخصصان آن رشته داوری شود. پس اگر جامعه‌ی متخصصان در یک نظام آکادمیک شکل نگرفته باشد، طبیعتاً همتاداوری هم به‌ معنای درست انجام نمی‌شود.

۴) ارزیابیِ یک‌لایه‌

در جوامعی که همتاداوری جایگاهی درست و سودمند در ارزیابیِ آثار پژوهشی دارد این روش معمولاً همراه می‌شود با دیگر لایه‌های ارزیابی مانند همایش‌ها، کارگاه‌ها، نشست‌های بحث‌ و گفتگو، و بازخوانی‌های همتایان. معمولاً پژوهشگر حاصل کارش را پیش از انتشار در اختیار برخی از همتایانش می‌گذارد تا از نظر آنان باخبر شود. همچنین کار پژوهشگر معمولاً پیش از انتشار در همایش‌ها و نشست‌ها مطرح می‌شود و در معرض نظرات دیگران قرار می‌گیرد. این ارزیابیِ چندلایه تا اندازه‌ی بالایی راه را بر فساد دانشگاهی و پژوهشی می‌بندد و هم‌هنگام زمینه‌ای برای پژوهش‌های نوآورانه و ارزشمند فراهم می‌آورد.

در ایران اما داوریِ آثار پژوهشی در بهترین حالت یک‌لایه است و در شکل سامانه‌ای مکانیکی انجام می‌شود: آثار پژوهشی کمتر به بحث و گفتگوی جدی گذاشته می‌شوند، همایش‌ها فرصتی برای ارزیابیِ پژوهش‌ها فراهم نمی‌آورند، و بازخوانیِ همتایان هم اصلاً مرسوم نیست. به همین دلیل، نه‌تنها کار پژوهشی به شکل زنده و پویا در جامعه‌ی آکادمی انجام نمی‌شود بلکه راه بر روی کارهای بی‌ارزش، تکراری، و حتا دزدیِ ادبی هم گشوده است.

برآیند

همتاداوری اگر به‌درستی انجام شود تا اندازه‌ی بالایی راه بر فساد دانشگاهی بسته خواهد شد. در نظام دانشگاهی در ایران این روش به‌درستی انجام نمی‌شود. برای اصلاح این روش توجه به نکته‌هایی از قبیل آنچه در این جستار آمد بایسته است. البته روشن است که پژوهشگران اخلاق‌مدار باید برای اصلاحاتی از این دست پیش‌قدم شوند وگرنه آنانی که از این وضعیت بهره می‌برند طبیعتاً مشکلی با آن نخواهند داشت.


در همین زمینه از همین نویسنده

معمای فساد دانشگاهی

چهار چهره از فساد دانشگاهی و پنج راه‌حل ساده