اخبار رسیده از لیبی حاکی از تصرف بندر نفتی راس لانوف و شهر بنجواد از سوی مخالفان معمر قذافی، رهبر لیبی است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، مخالفان قذافی که امروز، یکشنبه بندر نفتی راس لانوف را از نیروهای قذافی پس گرفتهاند، اعلام کردهاند که در هفته آینده آماده صادرات نفت این منطقه هستند.
مقامات کشور قطر اعلام کردهاند که نفت استخراج شده در مناطق تحت تصرف نیروهای مخالف قذافی را به فروش خواهند رساند. قطر پیش از این نیز با ارسال چند هوایپمای جنگی در عملیات ایجاد منطقه پرواز ممنوع در آسمان لیبی شرکت کرده بود.
بر اساس این گزارش هواپیماهای جنگنده نیروهای بینالمللی با بمباران مواضع نیروهای قذافی از این پیشروی نیروهای مخالف دولت حمایت کردهاند. در جریان این حملات پنج هوایپما و دو هلیکوپتر ارتش لیبی در شمال غربی لیبی از سوی جنگندههای ارتش فرانسه نابود شدند.
نیروهای مخالف قذافی روز گذشته نیز کنترل شهر اجدابیا، از مناطق تحت کنترل معمر قذافی را با حمایت جنگندههای غربی بدست آوردند.
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا روز گذشته در یک سخنرانی رادیویی گفت که ماموریت نظامی ائتلاف بینالمللی در لیبی موفقیتآمیز بوده است.به گفته وی نیروهای اتنلاف با «اقدام به موقع»، جلوی یک فاجعه انسانی را گرفته و زندگی غیرنظامیان را نجات دادهاند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، حملات یک هفته گذشته نیروهای قدافی به این شهر دست کم ۱۰۹ نفر کشته و بیش از ۱۳۰۰ نفر مجروح برجای گذاشته است. یک مقام مسئول در وزارت بهداشت لیبی نیز گفت که در اثر حملات نیروهای ائتلاف دست کم ۱۱۴ نفر کشته و ۴۴۵ نفر زخمی شدهاند.
حملات نیروهای ائتلاف به ارتش لیبی از شامگاه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۹در پی تصویب قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنیت علیه معمر قذافی آغاز شده است.
با سلام و تشکر بابت نصب این مطلب
دررابطه با حملات ناتو به لیبی به خوبی قابل درک است که پس از سقوط هواپیمای پان امریکن در سالهای 1980 امریکا به دنبال یک دریچه فرصت طلایی بود -که با حرکت اعتراضی مردم در هفته های اخیر به وجود آمد- تا حساب معمر قذافی را برسد. آقای قذافی هم خودش میدانست که اگر روزی چنین فرصتی پیدا شود حسابش با کرام الکاتبین است. وقتی رهبر یا دولت یک کشور پارا از عرف دیپلماتیک معمول و رایج فراتر میگذارد و از دستگاههای دولتی برای انجام مقاصد فردی و گاه غیر انسانی استفاده میکند مسلم است که کشورهای دیگر در انتطار همان فرصت طلایی خواهند نشست تا فرارسد که هم اکنون قرا رسیده و امریکا در حال بهره برداری بهینه از این قرصت است. میبینیم که امریکا به هیچوجه خواهان نابودی فیزیکی-نظامی رهبر منفور لیبی نیست اما با هدف قرار دادن ماشین نظامی وی به مخالفین قذافی این فرصت را میدهد تا آنها بتوانند بر فتوحات خود بیفزایند و سرانجام رهبر خودپسند لیبی توسط خودمردم از صحنه سیاست دنیا بیرون گذاشته شود. به همین میگویند سیاست که متاسفانه دولتمردان ایران در سی سال اخیر از آن غافل مانده اند و در هر فرصتی دوستان را به دشمن و طرقداران را به مخافان دولت تبدیل کرده اند.
می بینیم که این تظاهرات نه در لیبی و نه در مصر ونه سوریه و دیگر کشورها تاکنون جنبه مذهبی و یا ناسیونالیستی به خود نگرفته اند و در عوض جنبه آزادی طلبی این جنبشها به عنوان خصیصه بارز جنبش به چشم میخورد. این خود نمایانگر این واقعیت است که این اعتراضات از جوانها جوشیده و توسط آنها به نتیجه خواهد رسید. دیر یا زود دارد اما سوخت وسوز ندارد. البته همین جوانی نیروهای معترض خود میتواند پاشنه آشیل جنبش شود چه بی تجربگی و ناآگاهی را جایگزین و درمانی نیست مگر سعی و خطا و بیداری اعضاء جنبش.
این وقایع اخیر خاورمیانه هشداری است به دولتمران ایران که در سی سال اخیر از هیچ فرصتی برای ایچاد جو دشمنی، تقابل و عدم اعتماد فروگزار نکرده است. همین چندروز پیش بود که اداره حقوق بشر سازمان ملل تصمیم به تحقیق در باره نقض حقوق بشر در ایران گرفت و علاءالدین بروجردی هم نظر داد که این هییت را به ایران راه ندهند. خوب شما که فکر میکنید حسابتان پاکست از محاسبه شما را چه باک است که این چنین کشور و مردم کشور را در تقابل با دنیا قرار میدهید؟
اما تجربه لیبی به امریکا و غرب نشان داد که حتی یک حمایت چندروزه از مخالفین میتواند نتیجه درگیری را به طور چشمگیری به نفع آزادی خواهان مبارز تغییر دهد. تجربه ای که امریکا در زمینه لیبی دارد کسب میکند خود میتواند یک نمونه برای به کارگیری در ایران باشد. برای اینکه امریکا بتواند از این گزینه استفاده کند وجود چند پیش نیاز ضروری است.
اول اینکه امریکا میخواهد مطمن شود که معترضان و مخالفان در اکثریت قاطعی هستند. دوم اینکه اگر از گزینه نظامی برای حمایت از معترضان ایرانی استفاده شود مردم یک شبه نظر خودرا عوض نمیکنند و “شعارهای مرگ بر دیکتاتور” را به “مرگ بر امریکا” تغییر نمیدهند. سوم اینکه امریکا بایستی سازمان ملل را متقاعد کند که برای گزینه نظامی علیه ایران رای مثبت بدهد. البته این کار در حال انجام است و حرکت اداره حقوق بشر سازمان ملل در زمینه تحقیق در باره ایران خود مبین حرکت جهان در این راستاست که دارد سرعت میگیرد.
دولتمردان ایران یا نمیدانند یا اینکه نمیخواهند بدانند که نه تنها زوری و قدرتی ندارند بلکه هرآن ممکن است همین خورده زوری هم که تصور میکنند دارند به کلی از دست بدهند که اخیرا تا حدودی چنین هم شده است. متاسفانه وقتی این موضوع را خواهند فهمید که منطقه ممنوعه پرواز بر فراز ایران اعلام شود که دیگر راهی جز فرار یا خود کشی یا اعدام برایشان باقی نخواهد ماند. تصور کنید اگر در طی یکی از همین تظاهرات سه شنبه های اعتراضی اروپا و امریکا چندتا از مراکز نظامی و یا استراتژیک ایران را هدف قرار دهند. آنوقت خواهیم دید که ایا نیروهای وفادار به ضحاک به ضرب و شتم مردم ادامه خواهند داد یا اینکه برای کمک به هم قطاران خود بسیج خواهند شد. در هر صورت باخت با دولت ایران خواهد بود چون اگر به حملات خود علیه مردم ادامه دهد دیگر بر همه روشن خواهد شد که این حکومت را هیچ منظور و مقصودی در حمایت و صیانت از ایرانیان نیست و تنها به بقای خودش می اندیشد. اگر هم در مقابل امریکا بایستد که مردم مراکز سیاسی اجتماعی را تصاحب خواهند کرد و زمام امور اداره کشور را به دست خواهند گرفت.
در این مقطع اگر چه بعید به نظر میرسد که امریکا و اروپا به زودی به چنین اقدامی دست بزنند ولی شواهد موجود در مورد لیبی و دیگر کشورهای عرب نشین خاورمیانه نشان میدهد که در مورد ایران فقط همین گزینه باقی مانده است.
با سقوط معمر قذافی یکی از سه رکن تروریزم مذهبی دنیا در حال فروریختن است. سوریه هم که متحد و همدست ایران است هم اکنون در حال فروپاشی است و به احتمال زیاد به سرنوشتی شبیه لیبی دچار خواهد شد. هرچه تعداد کشته شدگان اعتراضات سوریه بالاتر رود احتمال صدور قطعنامه ای مشابه لیبی بر علیه حکومت سوریه بیشتر خواهد شد. وقتی سوریه هم فروریزد دیگر “علی می ماند و حوضش”. حکومت منفورایران که تقریبا از همه سو در محاصره ارتش امریکاست و از درون هم ناراضیان خواهان رفتن آن هستند از ترس شلوارش را زرد خواهد کرد و تنها سه راه برایش باقی خواهد ماند. یا باید به خواست معترضین گردن نهد که به احتمال فراوان در آنموقع دیگر دیر شده یا باید همه سران حکومت دست جمعی پا به فرار گذارند که البته جایی برای آنها وجود نخواهد داشت. یا اینکه بایست خودرا برای خودکشی یااعدام دست جمعی آماده کنند.
به امید پیروزی و سالی پر برکت و آزاد برای ایرانیان
کاربر مهمان بی نام و نشان / 27 March 2011
سیاست دوگانه چندی از کاربران پیرامون اعتراضات مردم کشورهای عربی فرقی با سیاست دو گانه کیهان شریعتمداری ندارد. دولت کودتا بر علیه کشورهای دوستش مانند سوریه نمینویسد. و تعدادی “مشخص” از کاربران بر علیه عربستان دیکتاتوری که زن حتی اجازه رانندگی هم ندارد، بحرین که حکومت اپارتاید، اقلیتی 30 در صدی بر اکثریت 70 در صدی میباشد و دیکتاتور های دیگر مانند قطر، اردن و…. حرفی نمی اورند و بیش از 90 درصد لینکهایشان در این مورد بر علیه سوریه و لیبی است
اگر شما فقط مخالف دیکتاتورهایی چون اسد باشید که مخالف اسراییل هستند و این روش را شیوع کنید و ادامه دهید، به تهمت اسراییلی بودن این جنبش بوسیله حکومت کودتا کمک میکنید، و اب به اسیاب دشمن میریزید.
جنبش سبز به “مساوات” بر علیه تمامی دیکتاتور ها قدم بردارد. این موضوع بسیار حساس است.
مزدک
کاربر مهمان / 27 March 2011
موفقیت جنبش های مردم عرب ناشی از نداشتن “اصلاح طلبان” کثافتی مثل خاتمی و دار و دستشه. و دیگر این که عامه مردم – و نه فقط گروه فرهیخته و دانشگاهی و … – به خیابان آمده اند. در ایران عامه مردم فعلا سرگرم تماشای شبکه های تلویزیونی سپاه و وزارت اطلاعات – فارسی وان + پی ام سی + جم تی وی + من و تو + تی وی پرشیا و سایر مزخرفات – هستند و با یارانه 40000 تومانی به دیدن اخراجی ها می روند وصفا می کنند یا به ارمنستان و دبی و ترکیه و … می روند تا یک کمر سیر ، قر بریزند . اهل شعور هم خون دل می خورند و در زندان ها شکنجه می شوند.
کاربر مهمان / 27 March 2011
این کودتاهایی که در تونس، مصر، لیبی و ..،. راه انداخته اند و این وحشی گریهایی که در این کشورها دارد رخ می دهد را ما سی سال پیش پشت سر گذاشتیم. سی سال دیگر لازم است تا این ملتها پی ببرند که بهترین راه برای تغییرات، بکار گیری خرد، کار فرهنگی بر روی ملت و آموزش میهن پرستی به آنهاست. چیزی که ملت ایران کمابیش به آن رسیده است و با وجود تبلیغات غربی ها که تلاش دارند ایران را به عراق دوم تبدیل کنند و در این راه مزدوران خود را (هم در خارج از کشور و هم در بیت رهبری) نیز آماده کردهاند، باز ملت ایران با پافشاری بر اندیشه های ملی، می کوشد کسانی ر در دولت که سخن از فرهنگ ایرانی می زنند (مانند مشایی و احمدی نژاد) پشتیبانی کرده و راه را برای آزادیهای اجتماعی و پیشرفت اقتصاد و دمکراسی نسبی باز کنند. ملت ایران دیگر گول تبلیغات غربی ها و مزدوران آنها را نخواهند خورد که با یک انقلاب خونین می توان یک شبه به دمکراسی رسید. دمکراسی یک شبه، یک افسانه و دروغ بزرگ است و دروغ بزرگتر از آن این که بیگانگان دلشان برای ما می سوزد و می خواهند دمکراسی برای ما بیاورند. مرغ پخته هم از این ادعاهای مسخره خنده اش می گیرد!
کاربر مهمان / 27 March 2011
واقعا ما که در ایران زندگی میکنیم و زمان جنگ را دیدیم چه قضاوتی باید نسبت به دیکتاتور لیبی بکنیم؟
میدونید که تنها کشوری که حاضر شد تسلیحات پیشرفته به ایران بده همین لیبی بود که اگر نداده بود الان شاید وضع استقلال و تمامیت ارضی ما بشکل دیگه ای بود.
ایران در پاسخ به موشک پرانی صدام به شهر ها درمانده بود تا اینکه محسن رفیقدوست به لیبی رفت و از او موشک و طوری که خودش میگه چند تا کشتی اسلحه گرفت واورد که واقعا سرنوشت جنگ را تغییر داد.
این یک مثاله که نشون میده مسائل همیشه سرراست و واضح نیست و قابل تحلیل از چند زاویه است.
البته من نمیخواهم از قذافی حمایت کنم بهرحال اگر دستش به خون الوده شده باید محاکمه و مجازات بشه.
فقط می پرسم چه احساسی باید بهش داشته باشیم؟
کاربر مهمان / 27 March 2011
این نیک آهنگ فکر میکنه با بچه بازی کردن سیاست و تاریخ میتواند نقش اصلی و بازیگر نقش اصلی بودن در ضد امپریالیستی کردن و ضد امر یکا و ضد اسرائیل کردن جو سیاسی ایران و ادبیات سیاسی ایران از شهریور ۱۳۲۰ تا کنون را با بریدن و چسباندن چند تا نوار کاغذ از اینجا و آنجا ( مثل دانشجویان خط امام مجری طرح ک گ ب ) را از فراماسونری مارکسیست های روسی بگیرد بیندازد گردن لیبرال ها ، ملیون ! کمی هم مجاهدین ! یعنی همانها که در همان زمان توسط همان فدایی توده ایها لیبرال سازشکار و آمریکایی خوانده میشدند ! هنوز هم نئو لیبرال و آمریکایی هستند .
کور خوندی . لازم نیست به گذشته رفت . همین الان کی به دکتر یزدی اتهام رابط سیا با خمینی را میزنه ؟ کی دکتر یزدی و بازرگان و بنی صدر را عامل انقلاب علیه بختیار مثلا سوسیالیست ! می داند ؟ همین الان کی ضد اسرائیل و امریکا دائم جو سازی میکنه ؟ میگه امریکا نفت لیبی را میخواد ؟ همین الان کی در اخبار روز میگه جنبش سبز آلوده به امریکا است ؟ همین الان کی همه جنایات جهان را ناشی از عملکرد امپریالیست ها می داند ؟ همین الان کی از کاسترو ، قذافی ، اسد ، اورتگا ، لوکاشنکو ، پوتین ، …. دفاع میکنه و به اردوغان ، ترکیه ، کره جنوبی ، نئو لیبرالیسم ، ملی گرایی ، ناسیونالیسم ، لیبرال دموکراسی ، دموکراسی غربی ، بازار آزاد ، خورده بورژوازی ، …. حمله میکنه ؟ همین الان کی اخبار بیکاری ، فساد ، دیکتاتوری کوبا ، بلاروس ، قذافی ، اسد ، روسیه را سانسور و دست کاری میکنه ؟ …..
همین شما ها الان خطر امریکا را بزرگ نمیکنید ؟ دنبال فلسطین و اعراب نیستید ؟ همین مقالات دنبال موجه سازی اشغال سفارت امریکا و ایجاد جو ضد امریکایی نیست ؟
همین الان کی دائم احمدی نژاد را یهودی ، عامل اسرائیل ، انقلاب اسلامی را ساخته و پرداخته ا مریکا ! میداند ؟ و بختیار با توصیه دولت انگلیس و امریکا را چهره ملی میکنه ؟ کی بر روابط آلوده بختیار با قدرت ( ساخت و پاخت با خمینی و اجازه خروج او از کشور در حالیکه فرخ رو پارسای بد بخت و ان پاسبان کلانتری هم اعدام شدند ؟) سر پوش میکشه ؟
نقش فدائیان خلق در اغتشاش در گنبد و کردستان را نمیتوانی با پریدن از روی ان و تونل زدن به فلسطین ! ندیده بگیری ! فدائیان خلق و توده ایها در آنزمان بیش از مجاهدین خلق ضد امپریالیست و ضد امریکا و ضد اسرائیل و هوادار عرفات و فلسطین بودند !
هنوز هم همنیطور است .
اصلا این ادبیات ضد آمریکایی و ضد اسرایلی و عرب پرور ساخت مارکسیسم خصو صا احزاب چپ ایرانی است .
اصلا مطلبی در روزنامه های کار و مردم و نوشته های کانون نویسندگان ، بیانیه های فدائیان و توده ایها و راه کارگر و حزب کمونیست کارگری و …… نمیتوانی پیدا کنی که فحاشی به امریکا و سرمایه داری و غرب و دموکراسی و لیبرالیسم در آنها نباشد . همین الان اخبار روز پر است از مقالاتی که از حمله به غرب ، دموکراسی غربی ، لیبرالیسم ، نقشه های غرب برای نفت خاورمیانه ، ساقط کردن دولت های انقلابی !!!! قذافی و اسد و لوکاشنکو و کاسترو و چاوز است .
همین خودنویس ساوامایی -توده ای آیا جرات دارد از رابطه با امریکا دفاع کند یا به مضرات نزدیکی به روسیه حتا به صورت خیلی ملایم بپردازد ؟ نفت و گاز شمال و اشغال خار را بررسی کند ؟ طولانی شدن نیروگاه بوشهر را ؟
حالا شما توده ایها میخواهید حاصل ۷۰ سال خیانت مستمر خودتان را به مردم ایران و جنبش های ان به گردن قربانی بیندازید ؟ واقعا که حرامزاده هستید !
یعنی سنجابی و یزدی که همین الان هم آنها را آمریکایی و مهره سیا میدانید را میخواهید متهم کنید به ضد آمریکایی بودن در ان زمان ؟ مسول ایجاد جو ضد آمریکایی ؟ لابد کیانوری ، کشتگر ، فرخ نگه دار، فتا پور ، اله بقراط ، اشرف دهقانی ، بهزاد کریمی ، دولت آبادی ، زر افشان ، ریس دانا ، خوئی ، نوری الا ، طبری ، به آذین ، عز الدین حسینی ، غنی بلوریان ، …. در آنزمان مهره سیا بودند و برای برقراری رابطه با امریکا و اسرائیل و علیه جنبش فلسطین و اعراب با لیبرال ها میجنگیدند و از خلخالی و جلال الدین فارسی حمایت میکردند ؟ و از مسلح شدن سپاه به سلاح سنگین و انحلال ارتش انقلابی شاهنشاهی ضد امریکا و ضد اسرائیل سخن میگفتند ؟
به مادر سلام برسانید
کونتان پا ره است !
تاریخ دارد بد جوری ورق میخورد .
قذافی تان با اسدتان رفتند بغل دست صدامتان . دیگر جنبش فلسطینی نمیماند که شما در ازای ان منافع ملی ما را قربانی منافع روسها و عربها و آمریکای جنوبی ها کنید .
کاسترو هم همین روز ها با همت کارتر و رابطه با امریکا ریق خلاص دیکتاتوری را سر میکشد .
چاوز که بچه خوبی است نفت ارزان میدهد و فحش میدهد . مثل ماجرای ان بچه ای که بنی صدر تعریف کرد و ان بچه باز . اگر هنوز یادش باشد به شما میگوید . بچه تفنگ و هفت تیر بسته بود میگفت اینها برای کسانی است که بخواهند خیانت کنند ! طرف هم گت ما که خیانت نمیکنیم !
دیلما که به دلبری از اوباما مشغول است . زاغه نشینان برزیل کار و نان و مسکن میخواهند ! با شعار و هفت تیر کشی که نمیشه نان مسکن آزادی آورد .
ریس جمهور شیلی هم که دنبال تشابهات میگشت با اوباما فهمید که هر دو چپ دستند ( نه دست چپی ) و زن هردو زیباست ! امان از یک لقمه نان ! آنچه انسان را کند روبه مزاج !
حالا شما جاسوسان کیسه به سر روسیه یا ان نقا بداران استنفورد نشین و لندن و پاریس نشین و اورلاندویی عشق باز تان زور بزنید تاریخ را وارونه نویسی کنید . منطقه و جهان به نفع نئو لیبرالیسم و لیبرال دموکراسی دارد تغییر پیدا میکند .
رهبران شما ها را در موزه خواهیم گذاشت . کنار مومیایی لنین و استخوانهای پوسیده استالین . اما زنده مثل باغ وحش . تا یادمان نرود که چقدر خائن بودید به ایران و مزدور روسیه .
این نسل زبان شما را نمیفهمد . موسوی هم چون با زبان شما حرف زد جنبش سبز را به گا داد . حالا کلمه و شورای هماهنگی سبز دارند یاد میگیرند به زبان نسل جوان صحبت کنند . از عجوزه پیر مارکسیسم روسی و طبقه قلابی کارگر ساندیس خور فاصله بگیرند . به قول داریوش همایون ، تا کی میتوانیم منتظر بالا رفتن سطح درک این طبقه باقی بمانیم ؟ خوب رشد کنند .
کاربر مهمانmozdouran rousi dar khodnevis / 28 March 2011