با وقوع سومین انفجار در نیروگاه اتمی فوکوشیما نگرانی از به وجود آمدن فاجعه ی اتمی گسترده تر شده سطح انتشار رادیو اکتیو حالا به شش درصد یعنی درجه ی زیان آور رسیده در حادثه ی چرنوبیل بزرگ ترین فاجعه ی اتمی غیر نظامی تاریخ سطح مواد رادیو اکتیو به هفت رسیده بود.
مدیرکل آژانس بینالمللی از خطر نشت مواد رادیوآکتیو گفته است. ۱۴۰ هزارنفر از ساکنان اطراف نیروگاه خانههای خود را تخلیه کردهاند. وحشت از نشت مواد رادیو آکتیو بهویژه ساکنان توکیو را فراگرفته است.
در گفتوگو با دکتر علی نیری، کارشناس فیزیک اتمی در آمریکا پرسیدهام: چقدر خطر پخش مواد رادیوآکتیو بر اثر انفجار سه رآکتور نیروگاه اتمی فوکوشیما جدی است؟
دکتر علی نیری: معمولاً برای ایمنی نیروگاهها، مسائل بسیار زیادی وجود دارد که رعایت میشود. به طور متعارف نیروگاههایی که ساخته میشوند، لازم است که بتوانند هنگام زلزله یا هر نوع انفجاری که باعث تکان نیروگاه شود، به طور خودکار و به دلیل مسائل ایمنی خاموش شوند. منتهی علیرغم این که ژاپن پیشرفتهترین و بهترین کشور از لحاظ مسائل ایمنی نیروگاهها هست، در مورد این زلزلهی اخیر غافلگیر شدند.
اتفاقی که میافتد این است که در هستهی اصلی نیروگاه، جایی که شما از میلههای اورانیوم استفاده میکنید، برای این که بتوانید ذرات هستهای به نام نوترون را برای شکاف هسته به شتاب وادارید، دمای نیروگاه بالا میرود. معمولاً شما با کنترل حرارت نیروگاه از یک انفجار اتمی خودداری میکنید.
در واقع فرق عمده بین نیروگاه اتمی و بمب اتمی در همین است که واکنشهای زنجیرهای که براثر این فعل و انفعالات هستهای صورت میگیرد، در انفجار بمب هستهای به صورت کاملاً غیر مهار شده است، اما در نیروگاههای اتمی به شکل مهارشده قرار میگیرد.
بدین ترتیب اگر نتوانید دمای هستهی اصلی را بههر دلیلی کنترل کنید یا خطای انسانی در میان باشد و یا قسمتی از دستگاهی که باید درست عمل کند درست عمل نکند، این امر باعث ذوب شدن هستهی اصلی و یک واکنش تمام عیار هستهای خواهد شد. یعنی در واقع شما یک انفجار اتمی خواهید داشت.
انفجار اتمی هم باعث پخش مواد رادیوآکتیو خواهد شد که اثرات بسیار بسیار سوء و مضری روی بدن انسانها دارد. چون وقتی مواد رادیوآکتیو پخش میشود، عموماً خطرناکترین آن چندین پرتو مختلف دارد که در فضا پخش میشود. خطرناکترین آن پرتوهای گاما هستند که هیچ چیزی جلودار آنها نیست. پرتوهای گاما به راحتی در بدن انسان یا در هر بافت زندهای نفوذ میکنند و با تغییر شکل سلول بافتهای زنده میتوانند باعث انواع مختلف سرطان شوند. متأسفانه چون ژاپن خود اولین کشوری است که در آن سلاح هستهای مورد استفاده قرار گرفت و از این جهت تاریخی بسیار تاریک و تلخ دارد، دچار یک ترس مضاعف شده است.
در پیوند با اتفاقهای اخیری که در ژاپن افتاد و زلزلهی شدیدی که آمد، ژاپنیها ابتدا سعی کردند روی این وقایع سرپوش بگذارند، ولی در عمل به جایی رسیدند که مجبور به اعتراف شدند که متأسفانه نشت رادیوآکتیو انجام شده است. آنها در وهلهی اول تا شعاع ۱۲ کیلومتری نیروگاه را خالی کردند، ولی با انفجار های دوم و سوم خطر چند برابر شده خطر آن قدر قوی است که ممکن است کل این شهر برای سالیان سال غیر مسکونی باقی بماند. یک راه دیگر هم مدفون کردن نیروگاه است که البته آخرین مرحله است. آن مرحله در واقع مرحلهای است که باید کاملاً از آن قطع امید کرد؛ یعنی از این که بشود نیروگاه را نجات داد. زمانی است که تقریباً باید با شهر فوکوشیما خداحافظی کرد. امیدوارم به آن سمت کشیده نشود.
آیا شما فکر میکنید فاجعهی دیگری چون چرنوبیل در ژاپن اتفاق بیفتد؟
ممکن است این فاجعه سنگینتر از فاجعهی چرنوبیل هم باشد. به این علت که خسارتهایی که وارد شده است نه فقط به واحد یک، بلکه حتی به واحد سوم نیروگاه هم صدمه رسانده.تا بهحال ما فقط یک واحد را داشتیم، بعد واحد دوم اضافه شد. الان همه در فکر این هستند که به گونهای واحد سوم را نجات دهند. متأسفانه به نظر میآید شانس بسیار کمی برای نجات واحد سوم وجود دارد.
سه واحد نیروگاه اتمی در واقع یعنی سه نیروگاه اتمی متفاوت. ما در چرنوبیل فقط یک واحد داشتیم. بنابراین این میتواند فاجعهی بسیار سهمگینتری را بهوجود آورد. خطر متأسفانه بسیار جدی است و مردم ژاپن در شرایط بسیار بحرانی به سر میبرند. امیدوارم با کمک تکنولوژیکی که آمریکاییها میکنند و البته برخی کشورهای اروپای شمالی هم در این امر خبره هستند بحران رفع شود. مثلاً در مورد چرنوبیل ما میدانیم که فنلاندیها کمک بسیار شایان توجهی کردند در این که بتوانند حداقل میزان پخش رادیوآکتیو در چرنوبیل را متوقف کنند، اما چنان که میدانید، هنوز که هنوز است بعد از گذشت اینهمه سال از آن حادثهی دردناک، همچنان چرنوبیل بدون سکنه است.
نگرانی از احتمال خطر یک فاجعهی زیست محیطی و انسانی در پی انفجارهای نیروگاههای اتمی فوکوشیما در همه جای جهان دیده میشود. امروز در پاریس تظاهراتی علیه گسترش نیروگاههای اتمی به راه افتاد. کشوری که بیشترین نیروی برق خودش را از نیروگاههای اتمی بهدست میآورد. چشمانداز شما در این زمینه چیست؟
من اولاً خیلی خوشحالم که در فرانسه چنین واکنشی دیده میشود. من در سالهایی درگیر مسائل اتمی در سطح بینالمللی بودم و در طول این سالها همیشه گفتهام مخالف استفاده از انرژی هستهای هستم. نه فقط فرض کنید برای یک کشور خاص، بلکه برای همهی کشورها. در کشور همسایگی شما آلمان، در زمان قدرت داشتن حزب سبزها، قرار براین شد که رآکتورهای اتمی تا سال ۲۰۲۵ برچیده شوند. البته شنیدهام که تحت صدارت خانم مرکل قرار است که این قضیه به طور کامل اجرا نشود.
یعنی حتی قبل از این انفجار هم مشاهدات زیادی شده بود. ازجمله اگر رقمش درست خاطرم باشد، بچههای کسانی که در ۵۰ کیلومتری نیروگاه های اتمی زندگی میکردند، مشکلاتی داشتند. لو کیمیا یا مشکلات دیگری در میان بوده است. بنابراین من فکر میکنم مستقل از این که اصلاً در چه کشوری هستیم و از چه تکنولوژیای استفاده میشود، اگر در نیروگاه هستهای فاجعهای رخ دهد، قابل قیاس با اتفاقهایی نیست که در دیگر نیروگاهها ممکن است بیفتد. اگر یک نیروگاه گازی هم منفجر شود، مشکلاتی را برای منطقه بهوجود خواهد آورد، ولی تداوم، گسترش و حتی ضریب نفوذش به اندازهای فاجعهی تخریب یک نیروگاه اتمی نیست.
به این ترتیب وضعیت نیروگاه بوشهر را چطور ارزیابی میکنید؟
خوشحالم از این که این سئوال را کردید. من اصلاً کاری به مسائل سیاسی قضیه ندارم، اما حالا فرض کنیم که مسائل سیاسی را کنار گذاشتهایم. مسائلی که من همیشه عنوان میکردم، یک این بود که آیا ساختن یک نیروگاه اتمی به سود منفعت ملی ما هست یا نیست. دوم با توجه به این که ایران یک منطقهی زلزلهخیز است، آیا این به صلاح است که در ایران نیروگاه اتمی ساخته شود. بهخصوص حالا که میبینیم کشوری مثل ژاپن با تمام تکنولوژی پیشرفتهای که داشت و از نظر تکنولوژی مقاومسازی در زلزله از بهترینها در سطح دنیا بوده، با آمدن یک زلزلهی هشت و یکدهم ریشتری به این شکل غافلگیر میشود.
نگرانی من همیشه این بوده که اگر چنین زلزلهای در دهانهی خلیج فارس اتفاق بیفتد، با توجه به این که نیروگاه اتمی ما ملغمهای است از ساختار آلمانیـ روسی، آنهم با نظارت روسها بر آن که تاریخچهی چندان مثبتی نیز در رابطه با مسائل ایمنی نیروگاهها ندارند، آیا بازهم به صلاح هست که چنین نیروگاهی در آنجا ساخته شود؟ اگر چنین اتفاقی در آنجا بیفتد، چنانچه شبیهسازیهایی که انجام شده بود نشان داد، اولاً رادیوآکتیو آن میتواند به کل منطقه و شبه قارهی هند سرایت کند. بعد هم بهغیر از مسائل انسانی، اتفاقی که در مورد خلیج فارس میتواند بیفتد این است که حدود ۱۵۰ سال هر نوع آبزیای را که در آنجا وجود داشته باشد از بین میبرد.
در عمل شما فکرش را بکنید، نه فقط از نظر اقتصادی، بلکه از نظر زیبایی طبیعت چه صدمهای به آن منطقه خواهد خورد. من خوشحالم که امروز مردم پاریس حداقل نشان دادند که این خطر ممکن است برای هر کشور دیگری اتفاق بیفتد. چون شما هیچگاه نمیتوانید حدس بزنید که زلزلهی بعدی با چه قدرت و چه نسبتی ممکن است در کشور شما رخ دهد و یا چه فاجعهی طبیعی، تروریستی و یا هر چیز دیگری ممکن است اتفاق بیفتد.
بنابراین من امیدوارم با آگاهیرسانی به مردم بتوانیم نشان دهیم که انرژی هستهای بازیچه نیست که آدم مثل یک بچه که به یک اسباب بازی مدرن و خیلی شیک میرسد از آن اظهار خوشحالی کند. این وسیلهای است بسیار خطرناک. چه از آن استفادهی نظامی شود، چه استفادهی صلحآمیز، میتواند باعث از بین رفتن انسانهای بسیار زیادی شود. میتواند طبیعت را از بین ببرد و میتواند بحرانهای بسیار زیادی ایجاد کند که شما آن را بههیچ وجه با هیچ سیستم دیگری نمیتوانید مقایسه کنید.
من امیدوار هستم که مردم کشورهای دموکرات حداقل با فشار روی دولتهایشان مجبورشان کنند که بهجای سرمایهگذاری روی انرژی هستهای، بروند به سمت سرمایهگذاری روی انرژیهای نو و تجدیدپذیر. برای این که بتوانیم یک دنیای خالی از خطرات جبرانناپذیر هستهای، بهوجود آوریم.
نیروگاه هسته ای فوکوشیما ژاپن، یک بار دیگر ثابت کرد که انرژی هسته ای نه تنها انرژی پاک و قابل اطمینان نیست، بلکه می تواند بسیار کشنده و وبران گر باشد.
ایران الان سال هاست که بر روی نیروگاه بوشهر کار می کند، این موضوع گاه رنگ سیاسی گرفت و گاه رنگ تخصصی. از سوی دیگر خوراک خبری انواع و اقسام رسانه های مخالف و موافق دولت ایران را هم به قدر کافی تامین کرد.
حالا سئوال اینجاست که چرا هیچ یک از این رسانه ها اعم از مخالف و موافق بحث های جددی ای را درباره ی ساخت انواع نیروگاه های خورشیدی در کویر ایران که هم پاک است،هم خدادادی، هم ایران همه جوره امکان و ظریفت آن را دارد، و میزان انرزی تولیدی ان بمراتب از انرژی هسته ای است، مطرح نمی کنند و بر روی آن کار نمی کنند؟
حتما باید انگیزه ای سیاسی یا بلایی مثل زلزله ژاپن باید نازل بشود تا رسانه ها در این گونه موارد فعال شوند؟
محمد رضا / 18 March 2011
حتا تصورش هم هولناک است چه برسد به وقوع آن.حسرت انسان دو چندان مي شود وقتی می بيند دولتمردان ما از نعمت خورشید صرفنظر میکنند و بنا به مصلحت ی که معلوم نیست به صلاح کيست راه خطا می روند.مثل این است که آدم کلیه اش را بفروشد برای آنکه بتواند با پولش ماشین مدل بالا بخرد.درایت دولتمردان ما در انتخابشان و نوع نگاهشان به پيشرفت و نمايش قدرت از یک چنين طرز تلقي ای مایه می گيرد.
کاربر marjan / 18 March 2011