گزارش روزنامه «شهروند» درباره گورخوابها در گورستان نصیرآباد در شهرستان شهریار به بحثهایی در عرصههای اجتماعی و حتی سیاسی دامن زده است. برخی در پرتو این پدیده اجتماعی یک بار دیگر ضرورت عقیمسازی زنان کارتنخواب و معتاد را مطرح کردهاند.
بحث عقیمسازی که اولین بار از سوی فاطمه دانشور عضو شورای شهر تهران مطرح شد. او در گفتههای خود تاکید کرده که منظور عقیمسازی دایمی زنان نیست. سایر کسانی که این بحث را مطرح کردهاند نیز، اجرای آن را به معنای کنترل بارداریهای پرخطر و ایجاد امکان استفاده از روشهای موقتی و دائمی پیشگیری از بارداری با انتخاب فرد دانستهاند؛ امکانی که با طرحهای افزایش جمعیت از بین رفته است.
دانشور گفته است: «همه زنان حق مادر شدن دارند. در مورد زنان کارتنخواب هم باید وسایل جلوگیری تا زمانی که صلاحیت مادر شدن ندارند استفاده شود و بعد از آن باید اجازه بدهند که آنها مادر شوند.»
موضوع عقیم سازی «موقت» زنان معتاد از آنجا مطرح شده که آمار کودکان متولد شده از مادران معتاد که به دلیل عوارض اعتیاد میمیرند یا دچار عوارض غیرقابل جبران میشوند، قابل توجه است. روز گذشته، هفتم دی ماه ۱۳۹۵ یک نوزاد که در پارک از مادری معتاد به دنیا آمده بود درگذشت.
شارمین میمندی نژاد، موسس جمعیت امام علی، خرداد ماه گذشته گفته بود که روزانه در تهران سه تا چهار کودک با اعتیاد به دنیا میآیند و نزدیک به دو میلیون کودک کار در کشور وجود دارد. او این آمار را بر مبنای گفتههای مسوولان در ایران بیان کرده است: مرگ تدریجی رویاها: هر روز در تهران سه تا چهار کودک معتاد به دنیا میآیند
آمار دقیق نوزادان معتاد در دست نیست اما منابع غیررسمی از وجود حدود ۱۵۰ هزار مصرفکننده مواد مخدر زیر پنج سال در کشور خبر می دهند.
سال گذشته هم فاطمه دانشور، رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران گفته بود که گزارش ولادت سه تا چهار نوزاد معتاد در هر ماه به دست آنها میرسد و آمار ولادت نوزادان کارتن خواب به شدت افزایش یافته و به طور میانگین دو تولد در هر روز گزارش میشود.
او این آمار را تنها آمار موجود معرفی کرده بود که از مراجعات زایمان زنان کارتن خواب به بیمارستانها و مصاحبه با مسوولان برخی بیمارستانهای تهران به دست آمده است.
در مقابل اما پرویز افشار، سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر، در واکنش به سخنان دانشور درباره تولد روزانه دو معتاد در شهر تهران، گفته بود: «متولی موالید کشور و کنترل سلامت زنان وزارت بهداشت است و متاسفانه اطلاع دقیقی از آمار به دنیا آمدن نوزاد متولد شده از زنان معتاد در کشور نداریم.»
افشار همچنین به آمار ارائه شده از سوی یکی از مسئولین وزارت بهداشت درباره تولد سالانه ۷۰ هزار نوزاد از زنان معتاد، گفته بود: «سهم زنان از جمعیت معتادان کشور ۱۰ درصد است و گرچه این زنان بیشتر در سن باروری و زاد و ولد قرار دارند اما محاسبات ما با آمار ولادت سالانه ۷۰ هزار نوزاد در کشور، اختلاف دارد.»
سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر البته اصل ولادت نوزاد معتاد از زنان معتاد را موضوعی قطعی دانسته بود اما گفته بود این آمارها، نیازمند بررسیهای جدی است.
دولت برای مادران معتاد چه میکند؟
اما غیر از پیشنهاد عقیم سازی موقت، چه اقداماتی برای کاهش عوارض تولد کودکانی با مادر معتاد انجام شده است؟
حمیدرضا فتحی، رییس اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد وزارت بهداشت اعلام کرده که تا ماه پیش حدود ۲۶۰ تا ۲۷۰ مادر باردار معتاد شناسایی شدند.
رییس اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد وزارت بهداشت گفته که وزارت بهداشت همیشه برنامههایی برای عموم، و برنامههایی برای گروههای هدف و پرخطر دارد. افراد بیخانمان، کسانی که از نظر بضاعت مالی کمبهره هستند و این باعث میشود بقایشان در فرآیند درمانی کم باشد و افراد HIV مثبت جزو گروههای پرخطر هستند. به گفته این مقام مسوول، در اکثر برنامههای حوزه سلامت، مادر باردار و کودک جزو گروههای هدف و اولویتدار هستند.
او درباره درمان اعتیاد در مادران باردار گفته: «در حوزه مادران باردار پروتکل درمانی ابلاغ شده بود و مشخص میکرد که مادر بارداری که در دوران بارداری مبتلا به اختلال مصرف مواد است، چطور در فرآیندهای مراقبتی وارد شود.»
او میگوید که مراقبتهایی تحت عنوان مراقبتهای ادغامیافته مادری سالم در نظام مراقبتی بهداشت اولیه در حال اجراست؛ یعنی زنان باردار برای مراقبتهایی به مراکز بهداشتی – درمانی مراجعه میکنند و تحت پیگیریهایی در خصوص مشکلات خود قرار میگیرند. در این فرآیند، اگر شخص طی دوران بارداریاش مبتلا به اختلال مصرف مواد باشد، با توجه به اینکه بهعنوان یک مادر پرخطر طبقهبندی میشود، در سیستم شناسایی میشود و خدمات درمانی دریافت میکند.»
او با اشاره به اینکه راهنمای درمانی مادران معتاد چند سالی است در کشور ابلاغ شده، تاکید کرد که باز هم خلأهایی در مورد سایر خدماتی که میشد در این حوزه ارایه داد، وجود دارد.
با وجود این گفتهها معلوم نیست که اگر زنی معتاد، تا زمان زایمان برای مراقبتهای ویژه به مراکز درمانی مراجعه نکند، چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد. همچنین در این برنامهها دسترسی ویژه ای به خدمات مشاوره، آموزش یا پیشگیری از بارداری برای زنان بیخانمان یا معتاد در نظر گرفته نشده است.
فتحی به موضوعاتی اشاره کرده که پرداختن به آنها در حوزه کاری وزارت بهداشت نیست: «سال گذشته و امسال موارد زیادی داشتیم که مادر با اختلال مصرف مواد، برای زایمان به بیمارستانی مراجعه میکرد و شاهد آسیبهای زیادی بودیم از جمله اینکه کودک، بدسرپرست میشد یا به خانواه دیگری واگذار شده یا دچار مشکلاتی از این دست میشد.»
رییس اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد وزارت بهداشت گفته: «مراقبتهای ادغامیافته مادری سالم، سالهاست وجود دارد. اما بحث این است که آیا غربالگری اختلال مصرف مواد در آن وجود داشته و آیا فرآیندهای درمانی به شکلی که یک زن باردار سازماندهی شود و تا زمان زایمان خود مراقبتهای درستی را دریافت کند، بوده است؟ آیا این زن به عنوان کسی که اختلال مصرف مواد داشته، درمان مناسبی میگرفته که باعث آسیب به خودش و بچهاش نشود تا شاهد آسیبهای دیگری مثل فروش بچه، رها شدن در سطل آشغال یا به شکل مرده در آغوش مادر معتاد مشغول گدایی نباشیم؟»
کنترل بارداری زنان معتاد: آری یا نه؟
بحث کنترل بارداری زنان معتاد و کارتنخواب بارها در جامعه مطرح شده و موافقان و مخالفان استدلالهای خود را در این زمینه مطرح میکنند.
وسایل پیشگیری از بارداری در اختیار این زنان قرار ندارد و با اجرای طرحهای افزایش جمعیت دسترسی به آنها تقریبا محال شده است. از آنجا که سقط جنین قانونی و انتخابی برای زنان معتاد و کارتنخواب ممکن نیست، معمولا بارداری این زنان ادامه پیدا میکند. آنها نه فقط به سقط جنین بهداشتی و امن دسترسی ندارند، بلکه بسیاری از آنها به نوزاد به عنوان منبع درآمد خود نگاه میکنند: یا او را در بدو تولد میفروشند، یا برای گدایی اجارهاش میدهند.
زنان معتاد، پیش از بارداری، به دلیل عوارض اعتیاد در معرض آسیبهای جسمی گوناگونی هستند و در زمان بارداری هم، از ترس تحت تعقیب قرار گرفتن، به مراکز درمانی مراجعه نمیکنند.
به دلیل احتمال روابط متعدد جنسی، احتمال آلودگی آنها به اچآیوی بسیار است و چون در محلهای غیربهداشتی نوزاد خود را به دنیا میآورند و از روش زایمان طبیعی استفاده میکنند، اگر مبتلا به اچآیوی باشند، از این طریق به سادگی نوزاد خود را مبتلا میکنند.
بیشتر بخوانید: کارتنخوابی و مادری
برخی کارشناسان عقیم سازی و جلوگیری از بارداری زنان معتاد و کارتنخواب را عامل جلوگیری آسیبهای آینده و شیوهای از کنترل آنها بر بدنشان میدانند اما بعضی دیگر میگویند که این کار سلب آزادی این زنان و محرومیت آنان از حقشان بر بدنشان است. سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت ایران هم از طرحهای عقیم سازی دایم حمایت نمیکنند.
سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر پیشتر گفته است: «آنچه مد نظر ماست، عقیمسازی زنان کارتن خواب نیست بلکه طرح کنترل موالید در جمعیتهای پرخطر است.»
معاون کاهش تقاضا و توسعه مشارکتهای مردمی ستاد مبارزه با مواد مخدر گفته بود: «اگر از یک جمعیت پرخطر نوزادی متولد شود، تبعات و عوارضی متوجه نوزاد میشود که برخی جبران ناپذیر است؛ کارشناسان معتقدند خانم معتادی که مبتلا به HIV ایدز یا دیگر بیماریهای واگیر است و یا آن قدر در آخر خط اعتیاد قرار دارد که امکان حمایت و نگهداری از نوزادش را ندارد، تا زمانی که موالید آنان تحت پوشش قرار نگرفته و درمان نشده و خود آنان تبدیل به مادری که قادر به انجام وظایف مادرانه خود نشده است، به تعویق بیفتد.»
پرویز افشار، اجرای این طرح را شامل ارائه خدمات پیشگیرانه و توزیع وسایل پیشگیری یا روشهای دیگر مانند توزیع قرصها و آمپولها دانسته بود.
سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر گفته بود که باید این اطمینان حاصل شود که از زنان معتادی که به انواع بیماری های HIV ایدز، هپاتیت و یا دیگر بیماری های عفونی مبتلا هستند، فرزندان ناسالم و یا کودک مبتلا به دنیا نمیآید؛ بر این اساس اگر مرد یا زنی به بیماری ایدز یا دیگر بیماری های عفونی خطرناک مبتلا است باید نخست زیر پوشش رمان داروهای خاص با دُز مناسب قرار گیرد تا از صحت نوزاد متولد شده اطمینان حاصل شود. این نوع کنترل اکنون در دنیا و ایران در حال اجراست.
به گفته افشار، هزینهها، عوارض و تبعات اجتماعی به دنیا آمدن یک نوزاد مبتلا به HIV ایدز، آن قدر سنگین است که حتی یک خانواده عادی نیز نمیتواند از پس آن برآید چه برسد به خانوادهای که خودش ابتلا به بیماری و اعتیاد دارد.
نوزادانی که از مادران معتاد به مواد مخدر سنتی متولد میشوند، مبتلا به سندروم محرومیت نوزادی میشوند که این سندروم باعث بدحالی شدید این نوزادان میشود. این نوزادان را در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بستری کرد.
برای نگهداری از آنها میزان دوز انتقالی از جفت در رحم مادر به این نوزاد تعیین میشود و با در نظر گرفتن مصرف مادران، دوز مورد نیاز مرفین یا اپیوم از طریق سرم به این نوزادان منتقل شود.
وقتى به سرنوشت اينهمه كودك كار ،كارتن خواب وحاشيه نشين نگاه كنيم ميبينيم
گرفتن حق انتخاب مادر شدن از شون انقدرهام ظالمانه نيست. ظلم واقعى متولد
شدن اين بچه ها بدون خانواده واقعى و زندگى نرماله.
به نظر من هر كسى، تكرار ميكنم هر كسى كه نتونه مسئوليت سلامت روانى و جسمى
فرزندش روبر عهده بگيره حق پدر يا مادر شدن نداره. همونطور كه كسى كه گواهينامه نداره نميتونه رانندگو كنه و ديمرانو به خطر بندازه ، كسى هم كه نميتونه مسئوليت يه موجود زنده رو بر عهده بگيره
نباييد اجازه ى فرزند آورى داشته باشه! اين تنها راهيه كه ميتونه دنيا رو نجات بده.
فافا / 29 December 2016