سعید شیرزاد، فعال سیاسی و عضو جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان که در زندان رجایی‌شهر کرج محبوس است و بیش از ۱۶ روز از اعتصاب غذایش می‌گذرد، در پاسخ به نامه «مادران خاوران» که خواهان پایان اعتصاب غذایش شده‌‌اند نامه‌ای نوشته و گفته است که بسته به شنیده‌ شدن «صدای بی‌صدایان»، اعتصاب غذای خود را قطع یا آن را تبدیل به اعتصاب غذای خشک خواهد کرد.

15722885_10155106053912448_1498901499_n
سعید شیرزاد در کنار کودکان کار و خیابان

او با ابراز تشکر از نویسندگان نامه درخواست پایان اعتصاب غذا که جمعی از خانواده‌های کشته‌شدگان سیاسی در ایران در دوران حکومت جمهوری اسلامی و تنی چند از زندانیان سیاسی قدیمی هستند، نوشته است: «چند روز است شرم بر جبین مانده‌ام که به پاس محبت و دل نگرای‌تان چه بنویسم جز این‌که خواهش کنم بگذارید برای صدای بی‌صدایان در بند شده تا ۳۰ روز این اعتصاب را پیش ببرم شاید که این گرسنگی بهانه‌ای شود برای رسیدن صدای دردهای دربندانی که صدای‌شان را فریادی نیست.»

این فعال سیاسی و مدافع حقوق کودکان، از روز ۱۷ آذر ماه در اعتصاب غذاست. او در اعتراض به توهین مستمر مأموران به خانواده‌های زندانیان، عدم قبول نامه‌های رسمی اعتصاب غذا که موجب سلب مسئولیت پزشکی از مسئولان زندان می‌شود، بازداشت اعضای خانواده‌های زندانیان سیاسی در سالن ملاقات، جلوگیری از اعزام زندانیان سیاسی بیمار به مراکز درمانی، ضرب و شتم زندانیان سیاسی و اعزام اجباری به دادگاه و در نهایت جلوگیری از گردش هوا در سالن با جوشکاری در و پنجره‌ها که سلامت زندانیان را به خطر می‌اندازد، اعلام اعتصاب غذا کرد و از آن روز لب‌های خود را دوخت.

سعید شیرزاد:

به شما اطمینان می‌دهم که حالم خوب خوب است و بهتر از همیشه. قول می‌دهم در پس این ۳۰ روز به حرمت نامه‌تان دوباره برای‌تان بنویسم و ببینم اگر صدایی برای بی‌صدایان نمانده باشد، اعتصابم را خشک کنم یا محدود به آب و اگر جز این بود، اعتصابم را بشکنم. من به شما خواهم نوشت.

بیشتر بخوانید: ادامه اعتصاب غذای سعید شیرزاد با لب‌های دوخته شده

به دنبال این اعتصاب غذا، روز ۲۹ آذر ماه تعدادی از مادران و خانواده‌های خاوران و کشته‌شدگان دهه‌ ۶۰ و همچنین خانواده‌های افراد کشته شده در اعتراض‌ها در دهه‌ ۷۰ و ۸۰ (تا‌کنون)، در کنار برخی از زندانیان سیاسی قدیمی و گروهی از خانواده‌های زندانیان سیاسی کنونی، نامه‌ای خطاب به زندانیان در اعتصاب‌ غذا نوشتند و از آن‌ها خواستند به اعتصاب غذای خود پایان دهند: «ما خانواده‌هایی که عزیزان‌مان را برای ساختن دنیایی انسانی از دست داده‌ایم یا زندانی سیاسی داشته یا داریم، با تمام وجود با شما احساس همدردی می‌کنیم و آرام و قرار نداریم و شبی نیست که با آرامش سر بر بالین بگذاریم و نمی‌خواهیم مرگ هدی صابر و شاهرخ زمانی‌ها دوباره در زندان تکرار شود.»

نویسندگان این نامه با تأکید بر احترام به تصمیم زندانیان اعتصاب‌ کننده، از آنان درخواست کردند تا اعتصاب‌شان را بکشنند: «ما خانواده‌های زخم خورده و دادخواه، اعتصاب غذای نامحدود را خودکشی می‌دانیم و به شدت با آن مخالفیم و دیگر طاقت نداریم.»


در همین زمینه:

وضعیت بحرانی صادقی و مراد‌پور در شصتمین و پنجاه‌ و نهمین روز اعتصاب غذا


15730726_10155106054592448_405022075_n

سعید شیرزاد اما روز سوم دی‌ ماه در پاسخ به نامه مادران خاوران، نوشته است: «… این کرده‌ام برای عزیزانی‌{ست} که جان‌شان این روزها در خطر است و صدای‌شان به جایی نمی‌رسد. صدای ضرب و شتم‌ها، تحقیرها، توهین‌ها، سرکوب و مرگ‌های خاموش در زندان.»

شیرزاد که از خرداد ماه سال ۹۳ بازداشت شده و در زندان به سر می‌برد، به پنج سال حبس محکوم است. او در دوران بازداشت بیش از دو ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین در انفرادی و بدون داشتن ارتباط با خانواده و وکیل خود به سر برده است.

این فعال مدنی ۲۱ شهریور ۱۳۹۴ به اتهام اجتماع و تبانی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی محاکمه و در دادگاه بدوی به اتهام «ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﻭ ﺗﺒﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﮐﺸﻮﺭ» به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد. این دادگاه پس از گذشت ۱۵ ماه از بازداشت او برگزار شد.

شیرزاد دوازدهم خرداد ۹۳ در محل کار خود در پالایشگاه تبریز بازداشت و ابتدا به زندان اوین و سپس به زندان رجایی‌شهر منتقل شد.

از جمله اتهامات وارده به این فعال حقوق کودک، «کمک به مشکلات آموزشی کودکان زندانیان سیاسی» است.

سعید شیرزاد در آخرین احضارش به دادگاه در اردیبهشت سال گذشته، در اعتراض به نحوه رسیدگی به پرونده و ممانعت دادگاه از حضور وکیلش، جلسه را ترک کرده بود.

پیش‌تر نیز این فعال حقوق کودک دو بار به دلیل آنکه با دستبند و پابند به دادگاه اعزام شده بود، از حضور در جلسه رسیدگی به پرونده خود در دادگاه امتناع کرده بود.

شیرزاد اولین بار در ۳۱ مرداد ۱۳۹۱ در پی کمک‌رسانی به مردم زلزله زده آذربایجان شرقی بازداشت و پس از ۱۹ روز با قید کفالت آزاد شد.