موزه ملی ایران در چند ماه گذشته پرچالش و خبرساز بوده، گرچه این موضوع هر بار با بیتوجهی مسئولان سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی روبهرو شده است. موزه ملی ایران که یکی از مهمترین موزههای دنیا به شمار میرود در سایه رخوت و سکون حاکم بر آن، حاشیه امنی برای متخلفین و دستاندازی آنها به گنجینههای ارزشمند ملی ایجاد کرده. این موزه که علاوه بر جاذبههای گردشگری قابلیتهای بسیاری برای درآمدزایی نیز دارد، در سایه سکوتی قرار گرفته که بروز هر تخلفی در آن کمتر به چشم میآید، آن هم در کشوری که هر روزش پرخبر است.
علاقهمندان به میراثفرهنگی هنوز از یاد نبردهاند روزی را که آزاده اردکانی مدیر اسبق موزه ملی ایران در انبارهای موزه را باز کرد تا نشان دهد مدیران سابق موزه ملی ایران چگونه اشیاء تاریخی را در کارتنهای موز و شیرینی، و در میان نم و رطوبت نگه داشتهاند.
اردکانی که میکروبشناس و شاغل در بخش رسانهای سازمان میراث فرهنگی و از حلقه نزدیکان حمید بقایی بود، در ادامه شگفتیآفرینیهای دوران ریاست جمهوری احمدینژاد، رئیس موزه ملی شد و با این اقدام خود تلاش کرد بیکفایتی محمد رضا کارگر، مدیر قبلی را افشا سازد. با تغییر رئیس جمهور، مدیر بیکفایت مورد نظر البته نه تنها توبیخ نشد بلکه اکنون مدیرکل اداره موزههای ایران است و تاکنون طولانیترین دوره ریاست موزه ملی ایران را به نام خود ثبت کرده. او در ماههای گذشته چندین نمایشگاه از آثار ارزشمند موزه ملی ایران را برگزار کرده و اینک اشیاء تحت اختیارش را برای سفر به آلمان مهیا میسازد.
حراج با استفاده از خلا قانونی
چندی پیش گزارشی دربارهی سفر بیش از ۴۰۰ شیء فرهنگی تاریخی هنری به آلمان برای شرکت در نمایشگاهی با عنوان «آب و کویر» منتشر و در آن به مسئله مهمی اشاره شد که البته از دیدگاه مسئولان چندان مهم نبود: طبق مادهی ۲۱ آییننامهی اموال فرهنگی، هنری و تاریخی مصوب ۱۳۸۱، «خروج موقت اموال فرهنگی، تاریخی و هنری درجه یک مشمول این آییننامه، برای شرکت در نمایشگاههای خارج از کشور، پس از تأیید سازمان میراث فرهنگی کشور به تصویب هیأتوزیران خواهد رسید. (سپس در صورت تصویب هیأتوزیران به مجلس ارسال میشود و در صورت تصویب مجلس، شورای نگهبان نظر نهایی را خواهد داد.)»
اما محمدرضا کارگر، مدیرادارهی کل موزهها درباره قانون یاد شده به «شبکه آفتاب» گفت : «این مادهی قانونی یک تبصره دارد و مسئولان موزه بر اساس آن تبصره عمل میکنند و یکسری از این قوانین تشریفاتی است. ما طبق تبصرهی این مادهی قانونی عمل میکنیم. طبق این تبصره تمامی آثار درجهی یک، تا قبل از اجرایی شدن برای انتقال به خارج از کشور، درجه دو محسوب میشوند و تنها امضای رئیس سازمان میراثفرهنگی، که معاون رئیسجمهور است، برای فرستادن این اشیا به خارج از کشور کافی است.»
تبصرهی مادهی ۲۱ قانونی چه میگوید؟
«خروج موقت اموال تاریخی، فرهنگی و هنری درجه دو و سه با موافقت سازمان میراث فرهنگی کشور انجام خواهد شد.»
بنابراینُ سالهای طولانی است که نمایشگاههای مختلفی از اشیاء باستانی و تاریخی ایران بدون اینکه به امضاء هیات وزیران برسد، برگزار میشود. فرستادن آثار به کشورهای خارجی اگر چه اتفاقی مهمی برای آشنایی سایر ملل با تاریخ و هویت ایرانی است اما خطرات بزرگی هم در پی دارد. گم شدن اشیا در نمایشگاه (همانگونه که در نمایشگاه هفت هزار سال هنر ایران افتاد)، آسیب دیدن آنها در مراحل حمل و نقل، و بسیاری خطرات دیگر که این اقدام را دشوار و حساس میکند. معمولاً در کشورهای پیشرفته انتقال اشیاء در سطح بسیار محدود و با تعداد اندک انجام میشود. با این حال به نظر میآید این مسایل چندان مورد توجه مسئولان موزه ملی ایران نیست. اما خلاء قانونی چیست؟ پرسش این است که اگر بر مبنای گفتهی آقای کارگر اشیاء درجهی دو و سه به این نمایشگاهها راهی میشوند، درجهبندی بر چه مبنایی انجام میشود؟ این موضوع متأسفانه در قانون مشخص نشده و مسئولان هم با استفاده از این خلاء قانونی اشیاء درجهی یک را درجهی دو به شمار آورده، و بدون گرفتن مجوز هیأت دولت به نمایشگاههای خارجی میفرستند.
بررسی نمایشگاههایی که تا امروز برگزار شده از جمله نمایشگاه «شیر و گاو در هنر ایران باستان»، که پس از حدود پنج ماه نمایش در موزهی ملی شهر آکویی لهیای ایتالیا به ایران بازگشت، نشان میدهد آثار درجهی یک در این نمایشگاه به نمایش درآمده، بااینحال برگزاری این نمایشگاه به تصویب هیأت دولت نرسیده است. اینکه چرh چنین عمل میشود، پرسشی بی پاسخ است.
جالب اینجاست که در نمایشگاه هفت هزار سال هنر ایران سنجاقی گم شد. محمد رضا کارگر در سال ۱۳۸۴ در یک نشست خبری دربارهی این اتفاق صحبت کرده بود. او در آن زمان به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در توضیح گم شدن سنجاق یاد شده گفته بود:
«احتمال سرقت هميشه وجود دارد و حتی اين مسائل براي موزهی لوور نيز اتفاق میافتد. به هر حال برپايی نمايشگاهها نوعی تعامل با موزههاي ديگر است. حق بيمهی اين سنجاق پنجهزار يورو بوده است كه به دولت ايران پرداخت شده؛ درحالی كه اين سنجاق در حراجیهای لندن به مبلغ ۲۵۰۰ يورو خريد و فروش میشود. در ضمن اين سنجاق كمارزشترين شیء است كه در نمايشگاه هفت هزار سال هنر ايران وجود داشته و همانند آن را در مجموعههای ديگر در كشور داريم. هر موزهای تلاش میكند كوچكترين لطمهای به اشيای خودش و اشيای امانتی وارد نشود. در مورد سنجاق نيز وكيل گرفتهايم و هماكنون پرونده در قسمت قضايی كشور بلژيك در حال بررسی است و اميدواريم كه بهزودی اين شيء پيدا و بازگردانده شود.»
سنجاق هرگز به ایران بازنگشت.
شکستن دو ظرف زرین در موزه اسلامی
یکی از مهمترین موزههای ایران باستان، موزه اسلامی آن است که سالیان طولانی تعطیل بود و آمادهسازی آن برای بازگشایی به درازا کشید. اما این موزه در زمان ریاست مسعود سلطانیفر، دومین رییس سازمان میراثفرهنگی در دولت تدبیر و امید و وزیر کنونی جوانان و ورزش افتتاح شد. افتتاح این موزه در مدت زمان کوتاهی رخ داد، رییس موزه ایران باستان استعفا کرد، جبرئیل نوکنده به عنوان رییس جدید معرفی و تحت فشارهای سلطانیفر این موزه در شرایط بسیار نامناسب افتتاح شد. اما نتیجه این راهاندازی چه بود؟ موزهای بدون تهویه، با دکورهایی غیر استاندارد و از روز راهاندازی آن هر روز یک خبر تأسفبرانگیز منتشر میشود. اول آبان ۹۵، دو ظرف سلجوقی موزهی اسلامی، که مردم ایران آن را به امانت به مسئولان موزه سپرده بودند، شکست.
رئیس موزهی ملی ایران در اینباره گفت که علت این اتفاق، افتادن دیوارهی تقسیمکنندهی شیشهای ویترین روی این اشیاء تاریخی بوده و قرار است همهی ویترینها بار دیگر از سوی کارشناسان فنی مورد بررسی قرار گیرند. دو اثر سلجوقی زرینفام هم بهشدت آسیب دیده و به دست مرمتکاران سپرده شدهاند.
رئیس موزهی ملی ایران اما درباره ویترین معیوب به این گفته بسنده کرد:
«احتمال دارد شیشهی ویترین به دلیل سرد و گرم شدن دمای هوای داخل موزه دچار چنین آسیبی شده و روی دو اثر تاریخی افتاده باشد.»
در همان حال، باید توجه داشت که در اصول موزهداری دمای هوای موزهها مهمترین مسئلهای است که باید به استاندارد مشخصی برسد و اینکه چرا این استاندارد رعایت نشده جای سؤال دارد، در حالیکه با بازدید از این موزه به سادگی مشخص میشود که هوایش به طرز غیر متعارفی گرم است.
اما چرا این اتفاق اینقدر باعث تعجب شد؟ نباید از یاد برد که موزهی اسلامی، که در ساختمان دورهی پهلوی و در جوار موزهی ملی ایران بر پا شده، به تازگی افتتاح شده است. جالبتر از آن این است که این موزه، برای بازسازی و ساماندهی و تجهیز، به مدت ۹ سال تعطیل بوده. هرچند تعطیل بودن این موزه بارها از سوی کارشناسان میراث فرهنگی و رسانهها مورد نقد قرار گرفته، اما همه امیدوار بودند که این تأخیر به نفع آثار تمام شود و حفاظت و سلامت آنها را تضمین کند. بااینحال با تغییر ناگهانی رئیس موزهی ملی ایران، این موزه بدون اینکه امیدهای دوستداران میراث فرهنگی تحقق پیدا کنند، بازگشایی شد. ظروف ارزشمند آسیب دیده که نمیتوان قیمت مشخصی بر روی آنها گذاشت، قربانی سیاسیکاری مسئولان شد، گرچه پس از این اتفاق رییس موزه ملی به شیوهای که این روزها در بین سیاستمداران ایرانی باب شده، از مردم ایران عذرخواهی کرد.
ماجرای قرآنهای کوفی
اما این پایان ماجراهای موزه اسلامی نبود. چند هفته پس از ماجرای آسیب دیدن ظروف، عکسهایی از سوی خبرگزاری مهر منتشر شد که نشان میداد برخی از صفحات هشت قرآن متعلق به دوران صدر اسلام که روی پوست آهو و به خط کوفی نوشته شده، بر اثر تغییرات هوا در ویترینهای موزه دوران اسلامی دچار آسیب جدی شدهاند.
گفته میشود قرآنهای دوران صدر اسلام که ۱۴۰۰ سال سن داشته در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی کشف شده بودند که در موزه دوران اسلامی به عنوان بخشی از موزه ملی ایران نگهداری میشدند. این قرآنها در زمان افتتاح موزه دوران اسلامی داخل ویترینهایی قرار گرفتند که بارها رسانهها درباره ناامن و غیر استاندارد بودن آن و هوای تهویه موزه گزارشهای متعدد نوشته شده بود. قرآنهای متعلق به صدر اسلام بر روی پوست آهو نوشته شدهاند و ورقهای آنها نسبت به هوای گرم و سرد داخل ویترین و سالن موزه حساس بوده و پس از چند ماه نمایش حالت طبیعی خود را از دست داده و دیگر قابل نمایش نیستند.
رسانهها نوشتند که تهویه موزه دوران اسلامی به حدی غیر استاندارد است که بازدیدکنندگان یک روز از هوای گرم موزه شکایت میکنند و یک بار از هوای سرد آن. تغییرات مداوم هوای داخل موزه موجب شده است که هشت جلد از قرآنهای این موزه آسیب ببینند. مشکل تهویه سالنهای موزه دوران اسلامی و سیستم نورپردازی آن دو مشکل عمدهای بود که ۹ سال پیش مسئولان این موزه را مجبور به بستن آن کرد و با اینکه این مشکل حل نشده اما موزه افتتاح شد.
خطر دیگری که در این گونه نمایشگاهها که در خارج از کشور برگزار میشود،آثار باستانی ایران را تهدید میکند تعویض نمونه های اصلی با نمونه تقلبی است چون در هنگام عودت این آثار به ایران بعد از اتمام نمایشگاه آزمایش کربن 14 روی هیچ کدام از نمونه ها انجام نمیگیرد و هیچگونه نظارتی در این مورد وجود ندارد. احتمال اینکه آقازاده های فسیل های جنایتکار ایران نمونه های اصلی را در حراجی های لندن به فروش برسانند و نمونه تقلبی را به موزه تحویل دهند بسیار زیاد است و دور از ذهن نیست.
behzad / 14 December 2016
انقدر ما از این گنجینه های عینی رو از دست دادیم که نپرس.
ثروتهای این کشور جوونهاش هستن که همینطور فراری و پرپر میشن
خدای بزرگ چه بسر مردم و وطنمون داره میاد ؟
آخه کی و چه وقتی عمامه بسر بفکر مردم بغیر از منفعت جیب خودش بود .
که به ایران باستان و و و فکر بکنه
hamed / 14 December 2016
با سلام و احترام فراوان.
برگزاری نمایشگاه آثار باستاني ایران در خارج از کشور علاوهبر خطرات احتمالی برای اشیایی که در صورت فقدانشان هرگز جبرانپذیر و تکرارشدنی نیستند و با پول بیمه هرگز نمیتوان خلاء آنها را پر نمود؛ با شعارهای اقتصاد مقاومتی نیز منافات دارد.
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری موظف است شرایطی فراهم نماید تا با حضور گردشگران خارجی، رونق اقتصادی بوجود آید.
پس این نمایشگاه باعث میشود بخشی از گردشگران خارجی که قصد داشتند به ایران سفر کنند، از سفر به کشور ما بی نیاز شوند.
لذا برگزاری نمایشگاه عکس و یا مولاژ اشیاء توصیه میشود که به معرفی جاذبههای توریستی خواهد پرداخت.
با کمال احترام و امتنان
علی هژبری
دانشجوی باستانشناسی
علی هژبری / 12 March 2017