من ۲۵ بهمن در خیابان‌ام، شما چطور؟

پیشتر در جستار «چه راهبردی وجود دارد؟»، درباره‌ی راهپیمایی ۲۵ بهمن چیزهایی نوشته‌ام؛ این‌که چرا این حرکت مفید نیست و پیش‌نیازهایی دارد که ابتدا باید آنها وجود داشته باشند. با این حال، باید به نکاتی توجه کرد: نخست این‌که خیابانِ خالی در این روز یعنی تمام دستگاه رسانه‌ای جمهوری اسلامی از مرگ جنبش سبز سخن خواهند گفت. این خیابانِ خالی چنان ضربه‌ای به جنبش سبز وارد خواهد کرد که جبران آن به این راحتی‌ها امکان‌پذیر نخواهد بود. دیگر آن‌که، خیابانِ به نسبت پر جان تازه‌ای به پیکر جوان جنبش سبز خواهد بخشید وانرژی تازه‌ای برای رسیدن به پیروزی ایجاد خواهد کرد؛ هرچند پس از آن بگیر و ببندها به میزان قابل ملاحظه‌ای افزایش خواهد یافت و ضرورت کارهای دیگری که در همان نوشتار ذکر شده، بیش از پیش خواهد شد. در نهایت، خیابانِ پر چنان ضربه‌ای به حکومت وارد خواهد کرد که جبران آن به این راحتی‌ها نخواهد بود و دیگر برای حکومت جانی برای اجرای نمایشی نظیر نهم دی باقی نمی‌ماند.

از یک سو، ما مردم احساسی می‌توانیم در بزنگاه‌هایی، چنان حرکت‌های غیر قابل پیش‌بینی‌ای انجام دهیم که در هیچ تحلیلی نگنجد.می‌توانیم این‌بار نیز کاری کنیم کارستان؛ نظیر آن کارستانی که تیم ملی ایران مقابل استرالیا در ملبورن انجام داد و نظیر آن حماسه‌هایی که در سال گذشته خلق کردیم. از سوی دیگر، نشانه‌هایی دیده می‌شود مبنی بر این‌که حکومت بسیار برای این روز آماده شده و از آن بسیار وحشت دارد.

چه‌باید کرد؟

مبارزه در میدانی که حکومت جمهوری اسلامی یک حریف آن است و حریف دیگر ما، مردم هستیم با دستِ خالی وارد میدان می‌شویم، نیاز به پیش‌درآمدهایی دارد تا هزینه‌ها را کاهش دهیم. این راهکارها-هرچند شاید تکراری باشند- اما مفیدند و برای دیگر راهپیمایی‌ها هم کاربرد دارند:

۱. تنها به تظاهرات نروید. سایرین را تنها نگذارید. تنها هم نمانید. سعی کنید با چند نفر از دوستان‌تان به تظاهرات بروید و با یکدیگر هماهنگ باشید که در چه مسیری و در چه محدوده‌ی زمانی‌ای حرکت می‌کنید و اگر هرگونه مشکلی در مسیر پیش آمد چه می‌کنید. اگر نقشه‌ی تقریبی بیمارستان‌ها و درمانگاه‌های نزدیک، مسیرها، دَرروها، فرعی‌ها و کوچه‌های بن‌بست را در ذهن داشته باشید که چه بهتر، اما اگر ندارید، در گروه‌تان حتماً باید یک نفر مسیر را تقریباً خوب بشناسد. اگر به اصطلاح شما را «قیچی کردند»؛ یعنی اگر چند سرکوبگر سواره وارد جمعیت شدند و ارتباط گروه‌ها را با هم قطع کردند، جدامانده‌ها را تنها رها نکنید. در این صورت همگی دست‌کم بازداشت خواهند شد. بی‌تردید اگر تظاهرات برگزار شود و مردم در خیابان بیایند، گروهی که شما را قیچی می‌کنند از جمعیت شما خیلی کمترند؛ از کنار با هم به موتورهای‌شان تنه بزنید، سرنگون می‌شوند.

۲.نترسید. ترس برادر مرگ است، اگر سرکوبگران حس کنند ترسیده‌اید، سرکوب را وحشیانه‌تر خواهند کرد. ایمان داشته باشید آنها از شما بیشتر از آن‌چه شما فکر می‌کنید می‌ترسند. اگر تصمیم گرفته‌اید در چنین تظاهراتی شرکت کنید، باید بدانید طرف مقابل‌تان با انواع تجهیزات و تمام قوا پا در میدان نبرد می‌گذارد و امکان هر خطری وجود دارد.

۳.ساکت باشید. قرار شده تظاهرات ۲۵ بهمن در سکوت برگزار شود. این به نوبه‌ی خود جلوی بسیاری از سرکوب‌ها را خواهد گرفت. هرجا خشمگین شدید و خواستید شعار سردهید دست بزنید و پا بکوبید. پاکوفتن و دست‌زدن چنان اثر هراس‌آوری دارد که خودتان شگفت‌زده خواهید شد.

۴. درگیری؟ بله، سرکوب‌گران به شما حمله خواهند کرد. در برابر حمله‌ی آنها، حمله‌ی متقابل که دست بالا با سنگ انجام خواهد شد کمترین فایده‌ای ندارد و علاوه بر خوراک‌های تبلیغاتی فراوانی که برای حکومت مهیا خواهد کرد، هزینه‌های سنگین و مجروح و شهید فراوان بر جای خواهد گذاشت. به جای آن، اگر نشد تظاهراتی نظیر ۲۵ خرداد شکل بگیرد، در گروه‌های کوچک سرکوبگران را خسته کنید. فرار کنید و باز متشکل شوید. آنها ماشین نیستند، خسته می‌شوند. وقتی خسته شوند شما آسوده‌تر می‌توانید تظاهرات کنید.

۵. بااخلاق باشید. اگر احیاناً سرکوبگری را بازداشت کردید با او آن‌گونه که اعتقاد دارید و برای آن مبارزه می‌کنید رفتار کنید. اگر به او آسیب برسانید تفاوتی با او ندارید. حتماً خلع سلاحش کنید، در ادامه می‌توانید او را در گوشه‌ای نگه دارید یا رهایش کنید. او از شما می‌آموزد، او دست‌کم پس از این آزادی تجدید نظری در افکارش خواهد کرد.

۶.وقت‌شناس باشید. نگذارید حضورتان در خیابان به شب بیانجامد، یادتان باشد در ۲۵ خرداد کشتار پس از غروب آفتاب انجام شد. وقتی حس کردید خیابان در حال خلوت‌شدن و هوا در حال تاریک‌شدن است به خانه بازگردید. از فرعی بروید و تمام آثاری را که حدس می‌زنید شک‌برانگیز باشد مخفی یا نابود کنید. باز هم تنها نمانید. با هم، با گروه‌تان باقی بمانید. در بازگشت مراقب مسافرکش‌ها و به ویژه موتوری‌ها باشید. خیلی‌های‌شان اگر آشکارا بسیجی نباشند، می‌توانند «سرباز گمنام امام زمان» باشند. خیلی زود هم خیابان را خالی نکنید. می‌دانم خیلی‌ها خیال می‌کنند می‌شود مانند مصریان ما هم در خیابان بمانیم، ولی این ایده به هیچ وجه عملی نیست و مهم‌تر از آن، بسیار خطرناک است.

۷.ناشناس باشید و مجهز. یک کوله‌پشتی که در آن یک بطری کوچک آب، یک پاکت سیگار، یک فندک، یک کارت تلفن عمومی، چند ماسک و یک کلاه- ترجیحاً لبه‌دار- وجود دارد همراه داشته باشید. در وقت مناسب متوجه می‌شوید هرکدام به چه دردی می‌خورند. در این بین مدارک شناسایی‌تان هرچه محدودتر باشد بهتر است. اگر خطر بازداشت را حس کردید همراهان‌تان می‌توانند علاوه بر خبردادن به خانواده‌‌تان، نام‌تان را رسانه‌ای کنند. موبایل هم احتمالاً در آن محدوده آنتن نخواهد داشت. پس همراه داشتن آن ضرورتی ندارد. چادر دست‌وپاگیر است، شلوار ضخیم بپوشید و کاپشن به تن کنید. کفشی بپوشید که برای دویدن مناسب باشد. یک تجربه‌ی شخصی آموزنده است که در ۱۳ آبان سال گذشته شاهد آن بودم: یک کارت دانشجویی از یکی از تظاهرکننده‌گان ضبط شد، ولی خودش بازداشت نشد. احتمالاً می‌دانید بعد از آن چه اتفاقی به وقوع پیوست.

۸.رسانه شمایید. حامی شمایید. این راهکارها را با بقیه مطرح کنید. هم‌چنین، اگر در ساختمان‌های مسیر تظاهرات هستید هرقدر می‌توانید عکس و فیلم تهیه کنید و مهم‌تر از همه، آنها را منتشر کنید. افراط نکنید که تماشاچی‌ها و تصویربرداران تظاهرات بیشتر از شرکت‌کنند‌گان آن شود. در ضمن، احتیاط کنید مبادا سرکوبگران متوجه شوند. اگر درِ خانه‌‌تان را زدند نترسید. اگر مردم به شما پناه آورده‌اند پناه‌شان دهید.

چه خواهد شد؟

روز سختی در انتظار ما و حکومت است. همان‌گونه که مهدی کروبی می‌گوید، روزی «سرنوشت‌ساز» برای جنبش سبز. این روز «سرنوشت‌ساز» را در کنار هم خواهیم بود و همه با هم به حکومت خواهیم گفت که مشروعیتش مدت‌هاست فروریخته است.