مجلس ایران روز دوشنبه ۱۲ بهمنماه در حالی با ۱۴۷ رأی موافق، وزیر راه و ترابری را برکنار کرد که برخلاف رویهی معمول، هیچ یک از شبکههای تلویزیونی صدا و سیما اقدام به پخش زندهی استیضاح وزیر راه در مجلس نکردند.
به گزارش سایت «آفتاب»، در گذشته همیشه یکی از شبکهها و معمولاً شبکهی خبر بهطور مستقیم به پخش اتفاقهای صحن علنی مجلس و استیضاح وزیران میپرداختند.
محمود احمدینژاد، رئیس دولت ایران به خبرنگاران گفته است: «استيضاح وزير راه غير قانونی است و اگر اين مطالبی که در مورد استيضاح مطرح شد به عنوان ايراد به وزير باشد صد برابر آن به استيضاحکنندگان وارد است.»
رئیسجمهور ایران در پاسخ به عدم حضور خود در جلسهی استيضاح وزير راه گفته است: «قصد داشتم اين استيضاح را به صورت جدی پيگيری کنم، اما چون در قانون برنامهی پنجم گفتهاند که دولت بايد تعداد وزارتخانهها را کم و به ۱۷ وزارتخانه برساند بنابراين بايد تعدادی از وزارتخانهها ادغام و وزارت راه و ترابری را با وزارتخانههای زيربنايی ادغام کنيم. بنابراین از پيگيری استيضاح منصرف شديم وگرنه قابل پيگيری بود.»
حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری، دومین وزیر استیضاحی در مجلس هشتم و نخستین وزیر دولت دهم است که طرح استیضاح وی در مجلس مطرح و از کار برکنار شده است.
بیژن افتخاری، تحلیلگر اقتصادی دربارهی این استیضاح میگوید: «در مجلس از مجموع ۲۳۴ نمایندهی حاضر در موقع رأیگیری، ۱۴۷ نفر به استیضاح ایشان رأی مثبت دادند، ۷۸ نفر منفی و نه نفر ممتنع. یعنی برای اولینبار در تاریخ ۵۰ سال گذشتهی ایران، زمانی که وزیر را استیضاح میکردند، خود وزیر در جلسه حضور به هم نرساند. ظاهراً این موضوع مورد بیاعتنایی احمدینژاد قرار گرفته و خود وزیر هم در آنجا شرکت نکرده است. موضوع حاشیهای که نمایندگان مطرح کردهاند این است که قبل از شروع رسمی جلسه، یکی از نمایندگان طرفدار وزیر، بهنام هدایتخواه به همراه معاون پارلمانی وزیر میز به میز میرفتند پیش نمایندگان و تهدیدشان میکردند که رأی به استیضاح ندهید و در غیر این صورت در ادامهی وضع ما به حوزهی انتخابی شما امکانات دولتی را نخواهیم داد و آنجا را محروم خواهیم کرد؛ در نتیجه شما دفعهی دیگر با رأی مردم روبهرو نخواهید بود.»
دلایل استیضاح
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران «ایسنا»، در نامهی استیضاح حمید بهبهانی دادن قولهای فراوان غیرعملیاتی توسط شخص وزیر از جمله دلایل این استیضاح عنوان شده است. بهطوری که خود وزیر طی نامهای به معاون اول رئیس جمهور اظهار داشته که «بودجهی ۱۲ سال آینده در سفرهای استانی پیشخور شده است».
جواد جهانگیرزاده، نمایندهی ارومیه در مجلس «میزان بودجهی پیشخورشده» در وزارت آقای بهبهانی را ۶۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرده است. افزون برآن ۱۷هزار کشته در تصادفهای جادهای ایران در ۹ ماه نخست امسال اتفاق افتاده و علاوه برآن بزرگراه تهران ـ شمال بعد از ۱۵ سال هیچ پیشرفتی نکرده است.
به گزارش «خبرآنلاین»، علیرضا زاکانی، تصاویری را در مجلس به نمایش گذاشت که نشان از تبعات افتتاح زودهنگام آزادراه تهران ـ پردیس داشت و گفت: «ایشان یکبار قبل از رأی اعتماد در سال گذشته این آزادراه را افتتاح کردند، اما امسال هم قبل از استیضاح آن را دوباره افتتاح کردند.»
وی گفت: «در حالی که این عکسها نشان میدهد که با ریختن خاک دستی و بدون آزمایش آن را آسفالت کردهاند. زیرساختهای نامناسب هم گویای ایجاد یک بحران جدید بیخ گوش ما در تهران است.»
به گزارش سایت «آفتاب»، احمدرضا دستغیب، نمایندهی شیراز مدعی شده که وزیر راه در افتتاح آزمایشی راه آهن شیرازـ اصفهان، به جای حمل چهارپایان که در دیگر کشورها رایج است، از خانوادهی شهدا استفاده کرده که توهین بزرگی به آنهاست.
به گزارش «خبرآنلاین» نمایندهی اصلاحطلب شیراز در موافقت با استیضاح وزیر راه از آمارهای تلفات جادهای در سیستم حمل و نقل ریلی خبر داد که همچنان علت آنها در دست بررسی است، اما با وجود خروج پیاپی قطارها از ریلها که به ۱۰ مورد رسیده است، هنوز این علت در کمیسیون عالی سوانح شناسایی نشده است.
بیژن افتخاری، علل دیگر استیضاح را اینگونه برمیشمرد: «اول: سقوط هواپیماها بوده که البته این حادثهی اخیر تهران ـ ارومیه جنبهی جدیتری پیدا کرد و درست همان موقع که این اتفاق در ارومیه افتاده، به ادارهی کل راه استان آذربایجان غربی اعلام کرده است که من برای بازدید میآیم به منطقه و آنها هم خوشخدمتی کردند و عکسهای بسیار بزرگی از ایشان را روی پلاکارتهای بزرگ در شهر نصب کردند که به شدت مورد نفرت مردم قرار گرفت و در حالی که او را یکی از مسئولین این اتفاق میدانستند، ایشان میخواست از این فرصت سوء استفاده کند که خیلی برایش بد تمام شد. به این نکات بیافزایید مسائلی چون سقوط مکرر هواپیماها، ضعف سیستم هواپیمایی در ارسال مسافرین به مکه و عدم نوسازی قطارها را که گفته میشود عمده واگنهای قطارهای ایران متعلق به ۵۰ سال پیش است و تغییر نکرده است.
در حالی که میدانید حداقل خطوط ریلی ایران و قطارهای ایران مورد تحریم نیست و بنابراین میشد که این کار انجام شود. در ادامهی این نکات، عدم تکمیل پروژههای بزرگراه تهران ـ چالوس است. ۱۶ سال است که این پروژه مطرح شده و به دست یک پیمانکار چینی سپردهاند. آن پیمانکار تا امروز تنها دهدرصد از پروژه را پیش برده است.
از دیگر موارد، فساد شدید در دستگاه وزارت راه است. بیش از ۴۱ پروندهی اختلاس مالی نزدیک به ۷۰۰ میلیارد تومان یا ۷۰۰ میلیون دلار در وزارت راه وجود دارد. وزیر از مدیرانی که این اختلاسها را انجام دادهاند دفاع میکرده است.
گماردن افرادی با تحصیلات غیر متعارف در رأس دانشگاه صنعت هوایی از موارد دیگر بوده است. سازمان هواپیمایی کشوری در یک مورد شخصی را که در ظاهر پزشک بوده، رئیس دانشکدهی صنعت هوایی کشور کرده است و در یک مورد هم شخصی را که لیسانس معارف اسلامی داشته است، رئیس سازمان هواپیمایی کشوری کرده است. در صورتی که این دو شغل بسیار مهم و فنی است. افرادی که قبلاً اینجا بودهاند، یکی از آنها تحصیلاتش دکترای هواـ فضا از آمریکا و دیگری شخصی بوده که ۲۵ سال سابقهی مدیریت در صنعت هواپیمایی را داشته است. هردو را برداشتهاند و به جای آنها افرادی را با تحصیلات غیر متعارف قرار دادهاند. ایراد دیگر استخدام تربیت خلبانهای کم تجربه و بیتجربه است که در نتیجه سقوط هواپیماها را تسریع کرده است.
مورد دیگر پرداخت هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان به مؤسسات مطالعاتی بوده که طرح و برنامه برای ۲۵ سال آیندهی ایران را نوشتهاند. این طرح و برنامههایی که تهیه کردهاند، اصولاً با امکانات مالی وزارت راه هیچ همخوانی ندارد. در نتیجه یک بودجهی ۱/۱۴ میلیاردی ظرف دو، سهسال گذشته از وزارتخانه خارج و نصیب کسانی شده که طرحهایی را نوشتند که قابلیت اجرا در ایران ندارد. ایشان از ابتدای دولت دهم وزیر راه شدند.»
جنگ قدرت بین دو جناح سپاه
به گزارش خبرگزاری مجلس شورای اسلامی، علی لاریجانی، رئیس مجلس، عدم حضور حمید بهبهانی در جلسهی استیضاح را تخلف از قانون نامید و با بیان این که طبق آییننامه دو نماینده میتوانند در دفاع از وزیر راه سخن بگویند، از نمایندگان خواست در دفاع از وزیر سخن نگویند.
کشمکش بین مجلس و دولت همچنان ادامه دارد. در حالی که ۱۴۷ نمایندهی مجلس به برکناری وزیر راه رأی دادهاند، دولت استیضاح را از حد نصاب افتاده و بیاعتبار میداند.
به گزارش «پارلمان نیوز»، معاون پارلمان دولت در این زمینه اظهار داشت: «با توجه به این که استیضاح با ۲۲ امضا اعلام وصول شده است، با پس گرفتن ۱۳ امضا از سوی استیضاحکنندگان از نظر دولت این استیضاح از حد نصاب افتاده است.»
وی از ارسال نامهای به رئیس مجلس خبر داد و گفت: «من در آن نامه عنوان کردم که ۱۳ نفر از نمایندگان از استیضاح انصراف دادهاند و لذا استیضاح از حد نصاب افتاده است.»
بیژن افتخاری، علل کشمکش را جنگ قدرت بین دو جناح از سپاه میداند و میافزاید: یک بلبشویی در این وزارتخانه هست، اما خوب که دقت کنیم، وارث بسیاری از اینها آقای بهبهانی است. مثلاً ضعف سیستم هواپیمایی کشور ایران چیزی نیست که دست ایشان بوده باشد. این ضعفی ست که ما ۳۰ سال است شاهد آن هستیم و آن هم به دلیل تحریمهاییست که علیه ایران شده و هواپیماهایی هم که جایگزین شدهاند، هواپیماهای مطرحی در سطح جهان نیستند و عمدتاً هواپیماهای روسی هستند که در خود روسیه هم پروازشان ممنوع است. مسئلهی فساد اقتصادی نیز چیزی نیست که فقط در وزارت راه باشد.
فساد اقتصادی در تمام وزارتخانههای جمهوری اسلامی ظرف ۳۰ سال گذشته یک شاخص اولیه و همیشگی بوده است. یا استناد کردن به این که خب چرا بزرگراه تهران ـ چالوس به مرحلهی انتهایی نرسیده است. خب ۱۶سال است که کلنگ این پروژه خورده شده و قرار بود ظرف سه سال ساخته شود. مشخص است بسیاری از اینها ضعفهاییست که قبلاً هم در وزارت راه بوده، اما معلوم نیست چرا امروز عمده شده است. این جابهجایی به این شکل را مرتبط میدانم با اخراج آقای متکی در وزارت امور خارجه که به آن شکل واقعاً توهینآمیز بود.
جمهوری اسلامی امروز در درون خود دچار یک جنگ قدرت در بالاترین سطوح است و این جنگ قدرت بین دو گروه از سپاهیان است که عدهای پشت سر آقای خامنهای سنگر گرفتهاند و عدهای هم پشت سر آقای احمدینژاد و بروز این جنگ قدرت در سطح جامعه به این شکلیست که میبینید. گروه احمدینژاد آقای متکی را به آن شکل مفتضح از کار برکنار میکند، به شکلی که ایشان در جلسه با رئیسجمهور سنگال از زبان رئیس جمهور سنگال میشنود که شما دیگر وزیر امور خارجه نیستید و من نمیتوانم با شما صحبت کنم. جواب آن را هم جناح مقابل که عمدتاً برادران لاریجانی هستند در خدمت آقای خامنهای، با این شکل میدهند و دست میگذارند روی یکی از وزرا که میدانستند بسیار مورد توجه احمدینژاد هست و به این شکل ایشان را از کار برکنار میکنند. در نتیجه من این را نتیجهی جنگ قدرت در بین گروههای حاکم موجود بر جمهوری اسلامی میبینم.
بنابراین علت این را که این مسئله در حال حاضر مطرح شده و نه مثلاً یکسال پیش، در همین موضوع میبینید که جنگ قدرت بالا گرفته است؟
جنگ قدرت بالا گرفته، برای این که به نظر من گروه آقای احمدینژاد به این نتیجهگیری رسیده است که باید کاملاً تمام ارکان قدرت را در اختیار داشته باشد تا اگر توافقی با کشورهای غربی میکند، بتواند اجرا کند. کشورهای غربی همواره این مشکل را با ایران داشتهاند که در ایران چندین پایگاه قدرت وجود دارد و این پایگاههای قدرت در بسیاری از موارد همدیگر را خنثی میکنند. شما اگر از زمان خمینی به این طرف هم نگاه کنید، یادتان میآید که مذاکرات رفسنجانی با نمایندگان ریگان، بلافاصله توسط جناح دیگر افشا شد که افتاد گردن داماد آقای منتظری به نام آقای هاشمی و مانع هر نوع نتیجهگیری شد که البته در نتیجهی آن آقای هاشمی را اعدام کردند.
همیشه اینگونه بود و این مشکل قدیمی در جمهوری اسلامی است که مانع شده غربیها بتوانند با اطمینان با دولت جمهوری اسلامی به یک توافق برسند و امیدوار باشند که این توافق به نتیجه میرسد. من معتقدم که احمدینژاد در سفر اخیری که به نیویورک کرد و برخلاف همیشه به شکل باورنکردنی بیش از حد نیاز آنجا ماند و تلاش کرد که مذاکره کند، اشاعهی این صحبت بود که خیالتان راحت باشد، قدرت در اختیار جناح من است. الان هم به نظر میرسد که در همین جهت دارد گام برمیدارد تا بتواند با یک کاسه کردن قدرت در صحبت با جهان غرب- اگر احیاناً بخواهیم اسمش را بگذاریم تعامل- به تعاملی برسد. به نظر میرسد این تزی است که امروز جناح سپاه هوادار احمدینژاد به شدت از آن طرفداری میکند و در این مسیر، برخورد با پایگاههای قدرت دیگر مثل اصلاحطلبان و بعد از آن جناح خامنهای ضروری به نظر میرسد. بنابراین من تعجب نخواهم کرد که در روزهای آینده برخوردهایی از این دست را شاهد باشیم.
به این ترتیب باید شاهد درگیری های بیشتری در راس قدرت باشیم! چه خوب است که گرگهای گرسنه به جان هم افتاده اند. ممنون از گزارشتان.
مجید از امریکا / 09 February 2011
منهم فکر میکنم جمهوری اسلامی در کلیتش دچار تضادهای مختلفی گردیده که موجودیتش را زیر سئوالات جدی برده و لذا جناح های موجود در هرم قدرت سعی می کنند این تضاد ها را از طریق حذف جناح مقابل و بنفع خود حل کنند. این اختلافات تا داخل خانه خامنه ای و بین او و فرزندش مجتبی هم بروز کرده است. اگر ما مردم ایران هم مثل مردم مصر
اراده کنیم که چند روز در خیابانهای شهر تجمع کنیم این رژیم هم رفتنی است چون هیچ پایگاهی در بین مردم ندارد.
کاربر مهمان از ایران / 11 February 2011