در همان حین که شهرها رشد میکنند و اقلیمها تغییر مییابند، بارندگی افزایش مییابد و با هر توفان بزرگ- از بوران بیسابقه در بوستون گرفته تا سیلها در هیوستون -تلاطمی از آبها و سیلی از مشکلات پدید میآید.
کتاب «روانآبهای رگباری»، که به قلم ویلیام ج. ویلسون و بهتازگی از سوی انتشارات دانشگاه شیکاگو منتشر شده است، بهتفصیل به موضوع هرزآبهایی میپردازد که در پیِ توفانها به راه میافتند و دردسرساز میشوند. این کتاب نخستین راهنمای جامع علم و مدیریت روانآبها در محیطهای شهری است، در محیطهایی که هرزآبهای خروشان هم سلامت انسانها و هم سلامت محیط زیست را تهدید میکنند.
چنانکه ویلسن به ما نشان میدهد، هرزآبهایی که از سطوحی که انسانهای ساختهاند -برای مثال، جادهها، پیادهروها و مناطق صنعتی- سرازیر میشوند با خود مقدار زیادی رسوبها و آلایندهها حمل میکنند.
آسفالتها برخلاف خاک این آلایندهها را پالایش یا تجزیه نمیکنند. روغن، آفتکشها، نمکهایی که برای جلوگیری از یخزدگی بر روی جادهها ریختهاند، فلزات، مواد شیمیاییِ خودروها، و باکتریها همه به روانآبها وارد میشوند. این هرزآبها اغلب کنترلناشده و پایشنشده یکراست وارد آبراههها میشوند و به اکوسیستمها (بومسازگانها) آسیب میزنند.
ویلسون آسیبهایی را که این هرزآبها در پی دارند بهتفصیل بررسی میکند و همچنین روشهایی برای کنترل آنها پیشنهاد میکند، روشهایی چون «احیای آبپخشانها»، «بامهای سبز» و «باغهای باران». او با این کار به ما امیدی برای مقابله با تهدیدی همیشگی میدهد. در دهههای توفانیِ آینده، کتاب «روانآبهای رگباری» یک منبع پایه خواهد بود برای برنامهریزان و دانشمندان شهری، سیاستگذاران، شهروندان کنشگر، و آموزگاران زیستمحیطی.
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم:
شمار بالایی از مردمان در شهرها میزیند. این واقعیت به ما درکی درباره بافتار و سازوکارها و بایستههای محیطهای شهری میدهد، درکی که برای تصمیمگیریهای درست در جهت سلامت و رفاه انسان و نیز در زمینه پاسداری از محیط زیست در معنای گستردهتر ارزشمند است.
بخشی از این محیط شهری را روانآبها شکل میدهند و کتاب «روانآبهای رگباری» هم به پسزمینه علمی و هم به مسائل عملیِ مربوط به این موضوع میپردازد. در شهرها باران بر سطحهای سخت و رسوخناپذیر میبارد و آلایندهها را از جای خود بیرون میآورد و در خود میریزد و به دیگر جاها سرازیر میشود. هرزآبی که در پی توفان شکل میگیرد چیزی شبیه به یک بهمن مایع است و در شبکههای روانآبها وارد میشود و در شکل جویبارهایی به هر کجا که جاندارانی در جهت بقا و تولید مثل میکوشند جاری میشود.
در دورهام در کارولینای شمالی که شهر خود من است، این جویبارها به آبانبارهایی میریزند که آب آشامیدنی را برای مردم تأمین میکنند. از این رو، سالمسازیِ هرزآبها مستقیماً بر سلامت شهروندان اثر میگذارد و یک راهکار این است که کاربری از فضاهای باز شهری را بخردانهتر گردانیم.
این کتاب بر سه بخش تقسیم میشود: اوضاع شهری، آسیبهای زیستمحیطی، و راهحلها. در نخستین بخش علت اصلی برای مشکلات مربوط به روانآبها -یعنی افزایش سرسامآور جمعیت انسان- و نیز رسوب و انتشار و تهنشستِ آلایندهها و رسوخناپذیریِ زمینهای شهری بحث و بررسی شده است. درمورد انتشار آلایندهها، تمرکز نویسنده بر منابع غیرنقطهای است و منابع نقطهای را تا حد زیادی نادیده گرفتهام. یک مخزن سوخت که در زیرزمین قرار دارد و نشت کرده است، ریختگی مواد شیمیایی در یک کارخانه، و یک خاکچال خاکستر زغالسنگ نمونههایی از منابع نقطهای هستند. درست است که این منابع هم ممکن است از کیفیت آب بکاهند، اما چندان پیچیده نیستند و واقعاً به روانآبها ارتباطی ندارند. منابع غیرنقطهای خودروها و موتورهایی را شامل میشود که با سوخت فسیلی کار میکنند. خودروها در نسبت به تراکم انسانی در سرتاسر زمین پراکندهاند و موتورهایی که منابع نقطهای هستند وقتی در جَو انتشار یابند هر کجا که باد بوزد به نشستهای غیرنقطهای تبدیل میشوند. ذراتی که از این منابع سرچشمه میگیرند بر سطوح سخت مینشینند و در رگبار بعدی شسته میشوند.
این اوضاع و احوال در شهرها به آسیبهای زیستمحیطی میانجامد که در دومین بخش از کتاب درباره آنها بحث شده است. سرراستترین آسیب از تغییرات آبی و خرابیِ زیستمحیطی که معلول هرزآبهای ناگهانی در شهرها هستند پدید میآید. از آنجا که باران نمیتواند در پارکینگها و سقفها رخنه کند، حجم بزرگی از آب در جویی بزرگ بهسرعت از این سطحها خارج میشود و ارگانیسمها و مواد را میشوید و میبرد. هرزآب همچنین آلایندههای متنوعی را با خود حمل میکند: کودها، فلزها، و آنچه نویسنده آلایندههای نوپدید نامیده است و در میان آنها هم مواد شیمیایی جدیدی که انسانها وارد طبیعت کردهاند هست و هم آلایندههای ثبتشده اما کمتر شناخته، مانند پلي هيدروکسي آلکانواتها (PAHs). تأثیرات حرارتی خود مسئله دیگری است که میتواند بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به اکوسیستمها آسیب بزند.
سومین بخش در این کتاب در دو فصل میپردازد به راهحلهای مشکلاتی که روانآبها به بار میآورند. در نخستین فصل، منافع اکوسیستمهای کنار رودخانهها بررسی شده و برخی آسیبهایی که روانآبها به این اکوسیستمها میزنند نشان داده شده است، اما این فصل در وهله اول بر طرح فوایدی متمرکز است که با بهسازیِ محدودههای کنار رودها به دست میآیند. در دومین فصل در این بخش، سنجههای کنترل روانآبها با تمرکز بر رهیافتهایی در زمینه «توسعه کمپیآمد» و «طراحیِ شهریِ آب-محور» بررسی شده است.
برای صدها میلیون سال، باران باریده و کسی اهمیتی به آن نداده است، اساساً به این دلیل که آدمی در کار نبوده است. سپس، برای حدود دو میلیون سال، باران باریده است اما باز آدمیان اهمیتی به آن ندادهاند و فقط زمانهایی که باران نباریده است نگران شدهاند.
امروزه اما جمعیت بسیار بیشتر است و این واقعیت مسائلی زیستمحیطی را در پی داشته است. افزایش جمعیت در دوران اخیر بهراستی سرسامآور بوده است. وقتی مسنترین پدربزرگ من در سال ۱۸۸۸ به دنیا آمد، فقط یک تا دو میلیارد انسان در جهان میزیستند. اکنون بیش از ۲/۷ میلیارد تن در جهان میزیند. جمعیت انسان در جهان طیِ ۱۳۰ سال، یعنی طیِ چند نسل، شش برابر شده است. استفاده از انرژی، انتشار مواد شیمیایی، دگرگونیهایی که در پیِ استفاده از زمین پدید میآید، سطحهای رسوخناپذیر، بهرهبرداری از آب، و تولید محصولات کشاوری هم متناسب با این افزایش جمعیت افزایش یافته است.
این جمعیت پرشمار، که بیشتر در شهرها متمرکز شده، فشارهای سختی بر اکوسیستمهای طبیعی وارد میآورد. جمعیت زیاد بهویژه بر روانآبها تأثیر دارد چراکه کاربریِ زمین به دست انسانهای مدرن جریان آب را تغییر داده و آلایندههای واقعاً آسیبزا از انسانها و فعالیتهایشان سرچشمه گرفته است -هرچه آدم بیشتر باشد آلاینده هم بیشتر است. وقتی باران و برف بر روی سطوح سخت و رسوخناپذیر که مشخصه شهرها ست فرومیبارد، آبها از طریق سامانههای روانآبها به جویهای شهری راه میگشایند. سطوح سخت و رسوخناپذیر در شهرها هستند که روانآبه را پدید میآورند و روانآب به نوبه خود جریانهای تند و کند را پدید میآورد و آلایندهها با این جریانها حمل میشوند، و این پدیده به انباشت زیستی، مسمومیت ارگانیسمها، و کاهش کیفیت زیستگاهها میانجامد.
در نظر داشته باشید که انسانها در زندگیشان با انواع بسیاری از آبها سروکار دارند: روانآبها، گندابها، آبهای زیرزمینی، آب آشامیدنی، و انبارها.
بارانی که بر سطوح رسوخپذیر همچون جنگلها و هامونها میبارد در این سطوح نفوذ میکند و میتواند منابع آب زیرزمینی را پر کند، گرچه بارندگیِ شدید ممکن است باعث شود آب از این سطوح سرازیر شود. برعکس، بارانهایی که بر سطوح رسوخناپذیر میبارند بطور خودکار به روانآب تبدیل میشوند چراکه رخنه در این سطوح ناممکن است. آبی که از سطحها سرازیر میشود—یعنی همان روانآبها سطحی—به روانآب تبدیل میشود و اغلب در جویهایی تخلیه شده به رودخانههایی میریزند که به دریاچهها و مخازن آب و اقیانوسها ختم میشوند. پس روشن است که روانآبها به محیط زیست بسیار آسیب میزنند.