پانتهآ بهرامی – یکی از زندانیان سیاسی که حکم اعدام گرفته است، اما در وضعیت نامعلومی به سر میبرد، زن جوانی است به نام زینب جلالیان که از سال ۱۳۸۶ به اتهام همکاری با گروه «پژاک» در زندان است. به گزارش سایت «جرس»، گزارشها حاکی از آن است که این زندانی سیاسی در دادگاهی چند دقیقهای و غیر علنی به اعدام محکوم شده است.
محمد شریف، وکیل زینب جلالیان پس از دیدار روز دوشنبه ۱۴ تیرماه با جعفری دولتآبادی دادستان تهران اعلام کرد، به فرجام پروندهی زینب جلالیان خوشبین است.به گزارش «کمیتهی گزارشگران حقوق بشر»، محمد شریف، گفته است که در این دیدار تصمیم دادستان مبنی براین بود که زینب جلالیان به کرمانشاه منتقل شود، چراکه پرونده در دادگاه انقلاب در این شهر مطرح و منجر به صدور حکم شده است.
به گفتهی این وکیل، انتقال زینب جلالیان به کرمانشاه حداقل شرایط را برای ملاقات خانواده با وی آسانتر خواهد کرد.
سازمانهای حقوق بشری بینالمللی نیز بارها خواستار توقف اجرای حکم زینب جلالیان زندانی کرد محکوم به اعدام به اتهام «محاربه با خدا» شدهاند.این زندانی سیاسی از بیماری چشم و بینایی رنج میبرد و نیاز به عمل جراحی دارد، اما تا به حال به وضعیت او در زندان رسیدگی نشده است.
آنچه اطلاعرسانی دربارهی این زندانیان را در شرایط فعلی دشوارتر کرده، فشاری است که از سوی حکومت جمهوری اسلامی بر خانوادهها و اطرافیان زندانیان سیاسی برای مصاحبه و گفتوگو با رسانهها اعمال میشود و باعث شده است که افکار عمومی نتواند آنطور که باید در جریان پروندهی برخی از زندانیان سیاسی قرار بگیرد.
در گفتوگویی که با یکی از نزدیکان زینب جلالیان داشتهام، وی به خاطر همین فشارها حاضر به گفتن نام خود نشد.
الان زینب در کدام زندان بهسر میبرد؟
کرمانشاه.
چه زمانی از اوین به زندان کرمانشاه منتقل شد؟
تقریباً سه ماهی میشود.
شما با ایشان ملاقات داشتید؟
نه. ما تلفنی صحبت میکنیم.
زینب محاکمه شده است؟
محاکمه شده. به من زنگ زد و گفت دادستان آمده پیش من و به من گفته شما را عفو میکنند. دیگر نمیدانیم چه طوری است.
حکم او چیست؟
حکمش اعدام بود.
الان چه مدت است که در زندان است؟
سه سال است.
در کجا دستگیر شد؟
کرمانشاه.
اتهامی که به او نسبت دادهاند چه بوده است؟
هیچکس نمیداند. اجازه نمیدهند که پرونده را نگاه کنند. نمیدانیم، اما برایش اعدام بریدهاند.
علت این که او را از زندان اوین به زندان کرمانشاه منتقل کردند چه بوده است؟
به ما گفته بودند حکمش اعدام بوده. برده بودند تهران اعدامش کنند. اعدامش اجرا نشد. بعد او را به کرمانشاه آوردند.
وقتی با شما تلفنی صحبت میکند، روحیهاش چطور است؟ از وضعیتش چه می گوید؟
روحیهاش خوب است، خیلی خوب است.
چه خواستهای از مقامات ایران دارید؟
آخر شما که با ما صحبت میکنید، اینجا ما را اذیت میکنند.
شیوا محبوبی، کنشگر کارزار من صدای او هستم:
صدای زندانیان سیاسی باشیم
اطلاعرسانی در مورد پروندههای زندانیان سیاسی باعث آزار و اذیت خانوادهها و نزدیکان آنها از سوی حکومت ایران میشود. این واقعیتی است که آن را با شیوا محبوبی، کنشگر کارزار «من صدای او هستم» در میان گذاشتهام. این کارزار فعالیت خود را برای زندانیان سیاسی ایران در بریتانیا آغاز کرده است.
شیوا محبوبی: حدود سه سال پیش زینب جلالیان را دستگیر کردند. زینب از ده سالگی از خانه بیرون آمد و سعی کرد یک زندگی مثل کسان دیگر داشته باشد. به خاطر محدودیتهایی که داشت، از خانه بیرون آمد و به حزب دمکرات پیوست. بعدها که شاخهی «پژاک» درست شد، زینب به این شاخه پیوست. به زینب گفتهاند شما مسلح بودید، چون طبعاً «پژاک» مسلح است. در عین حال جرم دیگری که به او نسبت دادهاند، همان «محاربه با خدا» است که به همه میگویند. محاربه با خدا حکمش اصولاً در ایران اعدام است. در واقع چیزی که خیلی وضعیتش را خطرناک کرده، همین اتهام است که به صورت مسلح در گروه پژاک بوده است. زینب این اتهام را رد کرده و در طول محاکماتش هم گفته است که هرگز دست به اسلحه نبرده، ولی جمهوری اسلامی این را قبول نکرده است.
به هرحال این چیز شناخته شدهای است. جمهوری اسلامی همیشه سعی می کند این اتهامات را بزند که بتواند اعدام کند و بتواند آن را توجیه کند. از چندی پیش حکم اعدام زینب صادر شده است ولی بازهم گفتهاند که دوباره بررسی میکنند. یکبارهم تجدید محاکمه کردند، اما مجدداً حکم اعدامش را دادند. به هرحال در حال حاضر حکم اعدامش قطعی است. ممکن است گفته باشد که شاید تجدیدنظر کنند، ولی این اصلاً نباید قابل قبول باشد. چون خطر در این است که وقتی جمهوری اسلامی میگوید عیبی ندارد و مثلاً یک حکم زندان به او میدهیم، اعتراضها کم شود و جمهوری اسلامی هم منتظر همین برای اجرای اهدافش باشد. حکم زینب جزو خطرناکترین حکمهاست و او در معرض خطر اعدام قرار دارد.
تجربهی شما در مورد اطلاعرسانی در مورد زندانیان توسط خانوادههای آنها چیست؟ در این اواخر تغییراتی رخ داده است؟
بیش از هر چیز برایمان مهم است که خانوادههای زندانیان سیاسی به خطر نیفتند. مثلاً همین الان خیلیهاشان حاضر نیستند حتی دربارهی عزیز دربند خود صحبت کنند. یک زمانی خانوادههای زندانیان سیاسی بودند که صدای زندانیان را به گوش دنیا میرساندند، ولی خانوادهی زینب و خیلی از خانوادههای دیگر این کار را نمیکنند، چون جمهوری اسلامی تهدیدشان کرده و گفته است که اگر با رسانههای مخصوصاً خارج از ایران مصاحبه کنید، شما را دستگیر میکنیم. برای مثال حکم بازداشت پدر بهنام ابراهیم زاده به همین دلیل آمده بود.
کارزار دفاع از زینب از چه زمانی تشکیل شده و وظیفهی آن چیست؟
اسم کامل این کارزار هست: « من صدای او هستم» که کارزاری است از کمیتهی مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی. این کارزار هر هفته را به یک زندانی سیاسی اختصاص میدهد. در پیوند با زینب جلالیان، نامههای اعتراضی به جاهای مختلف دادهایم که به جمهوری اسلامی فشار بیاورند. بهطور مشخص همین هفته را به زینب جلالیان اختصاص دادهایم. کاری که معمولاً میکنیم، این است که به زبان فارسی و انگلیسی در مورد وضعیت زندانی مینویسیم و از مردم میخواهیم که نامهی اعتراضی به جاهای مختلف بفرستند. در سطح وسیع این نامهها را پخش میکنیم تا آدمها بیشتر متوجه این قضیه شوند. به یک معنا زینب بخشی از این کارزار است، چون زندانیان بسیاری هستند، خودتان میدانید که چقدر تعدادشان زیاد است.
ما سعی کردهایم هرهفته یک نفر را به عنوان سمبل زندانیان سیاسی انتخاب کنیم و مورد او را در سطح جهانی مطرح کنیم، اما وضعیت زینب خیلی خطرناک است. چون وقتی کسی را به این که در یک گروه مسلحانه بوده، متهم میکنند، حتی اگر آن را رد کند، حکم اعدامش تقریباً قطعی است. تاکنون اعتراضهای زیادی نسبت به وضعیت زینب شده است و به همین دلیل جمهوری اسلامی عقبنشینی کرده است.
در پاسخ به سئوال شما باید بگویم بله، زینب بخشی از این کارزار است و ما آن را ادامه خواهیم داد تا بتوانیم این اعتراض را روشن نگه داریم. چون مسئلهی توازن قوا درمیان است. زمانی که اعتراضها پایین بیاید، جمهوری اسلامی اعدام میکند و همین که اعتراضها بالا میگیرد، جمهوری اسلامی عقب مینشیند. امیدواریم بتوانیم در رابطه با زینب هم همین کار را بکنیم.
آیا شما فهرستی دقیق از زندانیان سیاسی ایران دارید تا نشان دهد ما چقدر از این دست زندانی داریم؟
فهرست کامل نداریم. ما حدود سه هزار نفر اسم داریم، ولی تعداد آنها خیلی بیشتر است. این که من گفتم اگر دوستان همکاری کنند، به این دلیل است که تعداد زیادی هستند که مثلاً کسانی را که در زندان هستند، میشناسند، اما در سطح عموم شناخته شده نیستند. ما نیاز به این اطلاعات داریم. فکرش را بکنید، اگر ما فهرست هرچه وسیعتری از زندانیان سیاسی داشته باشیم، آسانتر است که سازمانهای جهانی را قانع کنیم که کاری اساسی در این رابطه انجام دهند. ما تاکنون یک فهرست سههزار نفره را گرد آوردهایم، اما باید بگویم که این بخش خیلی کوچکی از تعداد زندانیانیست که وجود دارند.
نشانی سایت شما چیست؟
نشانی سایت ما www.iranpoliticalprisoners.com است و علاقهمندان میتوانند روی فیسبوک ما را پیدا کنند. ایمیلمان هم هست [email protected] . در نهایت میخواهم عزیزانی که این گزارش را میخوانند، با کارزار «من صدای او هستم» همکاری کنند. تا به امروز فهرست وسیعی از حدود هزارنفر از زندانیان را تهیه کردهایم و درصدد ایجاد فهرست دو هزار نفر دیگر هستیم تا مردم بتوانند در سطح دنیا آن را ببینند. این فهرست نشاندهندهی بخشی از زندانیان سیاسی در ایران است.
بنابراین اگر در ایران هستید و زندانیان گمنامی را میشناسید که اسمشان در فهرست ما نیست، با سایت ما تماس بگیرید.
ما گفتهایم در هر کشوری که هستید، صدای یک زندانی سیاسی شوید. اگر زندانی سیاسیای را میشناسید، اگر میخواهید از او حمایت کنید اسمش را از روی این فهرست انتخاب کنید.
در عین حال در طول این مدت هر هفته ما یک زندانی سیاسی مشخصی را انتخاب میکنیم که دربارهی او با رسانههای مختلف صحبت کنیم و این نیاز به انرژی زیادی دارد و نیاز به کمک تکتک عزیزانی دارد که میخواهند کاری کنند تا این زندانیان سیاسی نجات پیدا کنند. همین حالا که من با شما صحبت میکنم، تعداد بسیاری از زندانیان استخوانهایشان زیر شکنجه و زندان خرد شده است. من فکر میکنم این وظیفهی همهی ماست که بتوانیم در این زمینه کاری کنیم. مهمتر از همه، صدای آنهایی باشیم که خاموششان کردهاند. صدای خانوادههایشان باشیم و این صدا را به گوش دنیا برسانیم.
اقایان و خانم های محترم مدافع حقوق بشر و ازادی بیان و عقاید
چرا این همه برای ازادی زندانیان سیاسی و اجتماعی فریاد به حق و ناحق میکشید ولی از کشتار جمعی توسط امریکا و متحدان غربی اش سکوت اختیار کرده اید.سقوط هواپیمای مسافربری و کشته شدن ٨٠ انسان بی گناه سیاسی و معمولی جنایتی است که هم دولت ج.ا.ا. و هم دول غربی ،مخصوصا دولتمردان ادم کش امریکائی و نیز تمام سیاسیون دو اتشه کج فهم ،مسؤلیت انرا عهده دار می باشند.تحریم لوازم یدکی و فروش هواپیمای سافربری به ایران عملی غیر قانونی و مغایر با شعار دفاع از حقوق بشر است.
اگر کشته شدن انسانها بر اثر سقوط هواپیماهای فرسوده عملی صحیح است،پس زندانی کردن ساسیون و حتی کشتü طرفدارüi امریکا و غرب توسط دولت ج.ا.ا. نیز باید پذیرفته شود.بنده از تمام فعالان سیاسی ایرانی استدعا دارم جهت جلو گیری از کشته شدن ایرانیان ,در رفع این دشمنی امریکا با مردم عزیزمان اقدامات عاجل بنماید.سپاسگذارم
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 14 January 2011