خبرهای منتشر شده حاکی از آن است که ماموران زندان کارون اهواز سیدضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل و زندانی را در آخرین ملاقات با خانوادهاش، مورد آزار و اذیت قرار دادهاند.
به گفتهی نزدیکان ضیا نبوی، ماموران زندان در حضور خانواده به صورت زنندهای به تفتیش بدنی وی پرداختند و مسئولان زندان درحالی که خانوادهی این زندانی رنج سفری ۲۰ ساعته از سمنان تا اهواز را برای ملاقات با فرزندشان متحمل شده بودند، پس از چند دقیقه با تبدیل ملاقات حضوری به کابینی از دیدار مستقیم خانواده با ضیا نبوی جلوگیری کردند.
گفتنی است پیش از انجام ملاقات حضوری که کمتر از یک دقیقه صورت گرفته است. ماموران زندان در اقدامی غیر قانونی و خلاف اخلاق و عفت عمومی، ضیا نبوی را به طرز زنندهای مورد تفتیش بدنی قرار دادند. در خبرها آمده بود که خانوادهی این دانشجوی زندانی نیز در بدو ورود به زندان مورد بازرسی بدنی قرار گرفتند به طوری که خواهرزادهی چهارسالهی ضیا نبوی نیز مورد تفتیش بدنی قرار گرفت.
به نظر میرسد دلیل این برخوردها و اعمال محدودیت برای این دانشجوی زندانی به قصد جلوگیری از خروج و انتشار دستنوشتههای این زندانی است که پیش از این در سایتها و خبرگزاریها بخشهایی از آن منتشر شده بود.
در ایام تبلیغات انتخابات جنجالی ۲۲ خرداد ۸۸ در فیلم تبلیغاتی مهدی کروبی که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد چهار فعال دانشجویی محروم از تحصیل دربارهی مشکلاتی که بر سر راه ادامهی تحصیل خود با آن مواجه بودند سخن گفتند.
پس از آن محمود احمدینژاد در بخشی از مناظرهی خود با مهدی کروبی در صدا و سیما وجود هرگونه دانشجوی ستارهدار و محروم از تحصیل به دلیل فعالیتهای انتقادی را منکر شد.
در آن ایام ضیا نبوی، شیوا نظرآهاری، مهدیه گلرو و مجید دری به همراه دیگر اعضای شورای دفاع از حق تحصیل که با عنوان «دانشجویان ستارهدار» شناخته میشوند، اعتراضهای گستردهای را علیه سخنان محمود احمدینژاد، انجام دادند.
این دانشجویان که در دوران ریاست جمهوری وی از ادامهی تحصیل محروم شده بودند، در مقابل دانشگاه تهران و صدا وسیما تحصن و به سخنان وی در جریان مناظرات تلویزیونی اعتراض کردند.
به دنبال آن پس از شکلگیری اعتراضهای مردمی نسبت به اعلام نتایج انتخابات، نهادهای امنیتی و قضایی هفت نفر از این دانشجویان ستارهدار از جمله ضیا نبوی را بازداشت کردند.
این دانشجویان ماهها تحت فشار شدید بازجویی برای اعتراف به اتهامات خود و پس گرفتن ادعاهای خود قرار داشتند.
مجید دری، فعال دانشجویی و عضو شورای دفاع از حق تحصیل دانشجویی، ابتدا از سوی شعبهی ۲۶ دادگاه انقلاب به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شد و سپس این حکم در دادگاه تجدید نظر به ششسال حبس در تبعید در زندان شهرستان بهبهان تبدیل شد.
شیوا نظرآهاری نیز پس از انتخابات بازداشت و پس از تحمل ۱۰۰ روز زندان در اول مهرماه سال ۸۸ ، با قرار وثیقهی ۲۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
وی سپس در ۲۹ آذرماه ۸۸ در هنگام رفتن به شهر قم برای حضور در مراسم تشییع پیکر آیتالله منتظری، از سوی مأموران وزارت اطلاعات بازداشت، و پس از نه ماه با موافقت با قرار وثیقهی ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
وی در دادگاه بدوی به ششسال حبس تعزیری، تبعید به زندان شهرستان ایذه و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود که در نهایت از سوی شعبهی ۳۶ دادگاه تجدید نظرتهران، به تحمل ۴ سال حبس تعزیری، تبعید به زندان شهر کرج و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.
سید ضیاالدین نبوی دانشجوی مهندسی شیمی دانشگاه نوشیروانی بابل نیز که در کنکور کارشناسی ارشد سال ۸۷ علیرغم کسب صلاحیت علمی، از تحصیل محروم شده بود، شب ۲۵ خرداد ۸۸ بازداشت شد.
روند بازجویی و فشارهای جسمی و روحی که در طول ۱۲۰ روز تحقیقات مقدماتی بر این فعال دانشجویی وارد شد، بارها مورد اعتراض فعالین حقوق بشر قرار گرفت.
ضیا نبوی از سوی شعبهی ۲۶ دادگاه انقلاب به ۱۵ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد که ۱۰ سال از این حبس در شهرستان ایذه است. این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ده سال حبس در تبعید تبدیل شد. ضیا نبوی در تاریخ یکم مهرماه سال جاری بدون اطلاع قبلی به زندان کارون اهواز منتقل شد.
گفته میشود ماموران امنیتی در زندان اوین شرط آزادی ضیا نبوی را انجام مصاحبهی تلویزیونی عنوان کرده بودند تا در این مصاحبه اعلام کند که محروم از تحصیل نبوده و اساساً دانشجوی ستارهدار در دولت احمدینژاد وجود ندارد که البته این درخواست بازجویان با امتناع وی مواجه میشود.
ضیا نبوی پیش از این در نامهای خطاب به صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ضمن تاکید بر بیگناهی خویش گفته بود که هیچ مستندی در پروندهاش مبنی بر محکوم بودن وی وجود ندارد و حتی قاضی پرونده نیز به او گفته که هیچ دلیلی مبنی بر محکومیت ضیا وجود ندارد و تنها به دستور نیروهای امنیتی برای این دانشجوی محروم از تحصیل حکم سنگین ۱۰ سال حبس در تبعید را صادر کرده است.
صادق شجاعی از فعالین دانشجویی و عضو شورای دفاع از حق تحصیل در خصوص علت برخوردهای صورت گرفته با اعضای این شورا به «رادیو زمانه» میگوید: «دربارهی اینکه علت برخوردهای شدید و غیرقابل انتظاری که با مجموعهی شورای دفاع از حق تحصیل بعد از انتخابات انجام شد چه بوده است باید بگویم که اولاً تاسیس و پایهگذاری این شورا کار نوینی بود که سابقهی زیادی نداشت. یعنی به این شکل که فعالینی در یک حوزهی خاص و با یک هدف مشترک و از یک صنف خاص متشکل شوند و بر سر یک مطالبه پافشاری کنند وجود نداشت و طبیعتاً این در تعارض با سیاستهای حاکمیت در برخورد با تشکلها بود.
از طرف دیگر محرومیت از تحصیل، به عنوان یکی از ستمهایی که حاکمیت بر جامعهی دانشجویی روا میداشت ستمی آشکار و در عین حال قابل درک و قابل فهم برای همه بود. به همین جهت هم بود که چه وزارت علوم و دولت، چه قوهی قضاییه، چه شورای عالی انقلاب فرهنگی همیشه در حال تکذیب وجود دانشجویان ستارهدار و محروم از تحصیل بودند. دانشجویانی که تنها به خاطر فعالیتهای سیاسی یا صنفی مسالمتآمیز خود با تیغ تیز محرومیت مواجه شدند.
شورای دفاع از حق تحصیل به ویژه در روزهای مناظرات انتخاباتی که احمدینژاد با صراحت تمام به تکذیب وجود دانشجویان محروم از تحصیل پرداخت، کارزار مستمری را جهت افشای این دروغ آغاز کرد. احتمالا یکی از دلایل کینهی شدیدی که اثرات آن را در حبسهای طویلالمدت برای اعضای شورا میبینیم، همین افشاگریهای شورا است؛ افشاگریهایی که باعث شد نهادهای بینالمللی و گروههای حقوق بشری تا حد زیادی در جریان نقض سیستماتیک حقوق آکادمیک در ایران قرار بگیرند.
در این بین، ضیا نبوی، مجید دری و مهدیه گلرو به عنوان اعضای سرشناس و بسیار فعال شورا، کانون برخورد حاکمیت قرار گرفتند و به زندانهای طولانیمدت و در مورد ضیا نبوی و مجید دری به همراه تبعید در شهرستانهای دور محکوم شدند.»
عضو شورای دفاع از حق تحصیل میافزاید: «البته تعداد دیگری از اعضای شورا نیز در همان ایام توسط نهادهای امنیتی بازداشت شدند و پس از طی مدتهای طولانی بازداشت که توام با بازجوییهای پیدر پی برای قبول اتهامات واهی بود اکنون با سپردن وثیقههای سنگین در خارج از زندان، در انتظار مشخص شدن وضعیت پروندهی خود هستند و برخی نیز مجبور به ترک کشور شدند.»
نکتهی جالب اینجا است که دقیقاً از بعد از انتخابات، سیل محروم از تحصیل و ستارهدار کردن دانشجویان معترض شدت یافت. بهطوری که قابل حدس است یکی از دلایل برخورد با شورا ایجاد زمینه برای ادامه و تشدید روند نقض حق انسانی تحصیل بود.»
شجاعی در خصوص علت برخوردهای توهینآمیز و اعمال محدودیتهای بیشتر برای ضیا نبوی و خانواده وی میگوید: «در بین فعالان شورا، ضیا نبوی به عنوان یکی از شاخصترین اعضای شورا، به حکم ناباورانهی ۱۰ سال حبس در تبعید محکوم شد؛ حکمی بر مبنای اتهام کذب ارتباط با سازمان مجاهدین خلق از سوی دادگاه صادر شد؛ اتهامی که بارها و بارها توسط وی رد شد، اما نه دستگاه قضایی و نه نهادهای امنیتی توجهی به دفاعیات این دانشجوی زندانی نداشتند.
نکته مهم اینجا است که زندانی شدن ضیا نبوی هرگز باعث خاموش شدن صدای او نشد و نامههایی که هربار ضیا از داخل زندان منتشر کرد، موج خبری گستردهای در مورد محرومیت از تحصیل و شورای دفاع از حق تحصیل ایجاد کرد. به همین دلیل است که تلاش کردند برای خاموش کردن صدای او، وی را به اهواز تبعید کنند، اما بازهم دستنوشتههای ضیا نبوی منتشر شد که همین امر منجر به برخوردهای توهینآمیز اخیر و اعمال محدودیتهای بیشتر از طریق لغو ملاقات حضوری و تفتیش بدنی توسط ماموران زندان کارون اهواز شد.»
قرار بود زندانها تبدیل به دانشگاه شود، نه اینکه دانشجو محروم از تحصیل گردد.حتی دانشجوی وطن فروش مجاهد
ادامه تحصیل باید در مدت حبس هم مقدور گردد و جوانان کشور رشد علمی نمایند.در معذوریت قرار دادن افراد منحرف و یا محروم کردن انان از تحصیل و اطلاعات عمومی باعث رادیکال شدن انان شده و نا خواسته انان به انجام اعمال بدتر تحریک می شوند.عواقب چنین سیاستی به کل جامعه لطمه زده و مسئولیت ان نیز به عهده مسئولین کشور است.فرقی ندارد چه اصولگرا و یا اصلاح طلب باشند.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 13 January 2011