تصویر زنان در دولت اسلامی (داعش) مدام در حال تغییر است. داعش از سویی دست به کشتار زنان یزیدی در عراق میزند، از سوی دیگر با مقاومت زنان کردی روبهروست که در خطوط مقدم علیه آن میجنگند. همزمان از برخی از زنان برای حملات انتحاری استفاده میکند؛ اتفاقی نو اما در حال وقوع.
نکته مهم در تحلیل رفتار داعش، جایگاه زنان در ایدئولوژی آن و نقش آنان در این نمایش است.
زمانی که داعش سرزمینهایی را در عراق و سوریه تصرف کرد تا خلیفهگری خودخواندهاش را ایجاد کند، پیش ازهر چیز میخواست تصویری از خود بسازد که دنیا نتواند آن را نادیده بگیرد. پس شروع به قتل، تجاوز، کشتار و به بردگی کشاندن زنان کرد؛ به ویژه در میان اقلیت یزیدی. رفتار خشن و ظالمانه داعش با زنان، با هدف مرعوب کردن دشمن انجام میشد و هشدار به تمام کسانی بود که به تفسیر رادیکال و تندروی آنها از اسلام باور نداشتند.
در ژانویه و فوریه ۲۰۱۶، سازمان دیدهبان حقوق بشر با ۱۵ زن یزیدی و ۲۱ زن مسلمان سنی مصاحبه کرد که توانسته بودند از داعش بگریزند. بیشتر آنها بیش از یک سال از عمر خود را در قلمرو داعش گذرانده بودند. اگر مسلمان نبودند، مجبور شده بودند به اسلام بگروند. همه آنها مجبور شده بودند بردگی کنند، تجاوز سیستماتیک را -گاه از سوی چند جهادی- تحمل کنند و مثل کالا خرید و فروش شوند.
داستان تراژیک این زنان بر مبنای انقیاد کامل زنان از سوی داعش ساخته شده بود و این گروه، با وحشیگری تبلیغات ضد زن خود را در ترویج ایدئولوژیاش به کار میگرفت.
در طول این زمان، داعش به طور سیستماتیک، خشونت جسمی و روانی نسبت به زنان را از طریق فتواهایی که از سوی فقهایش صادر میشوند پی گرفته است و از همه بدتر اینکه این رفتارها به گروههای تندروی دیگر مانند بوکوحرام در غرب آفریقا هم منتقل شده است.
ایدئولوژی این گروه بر این مبناست که حقوق زنان و کنترل آنها کاملا به دست خانواده و مردان باشد. کار اصلی زن این است که در خانه بماند و جهادیهای کوچک را بزرگ کند تا برای دولت اسلامی بجنگند. زنانی که نتوانند نقش همسر و مادر را آن طور که مورد نظر داعش است ایفا کنند، به سختی تنبیه میشوند. زنان باید به فتواهای دینی برای حفظ ایدئولوژی حاکم مشروعیت ببخشند؛ اما همزمان هرجا که لازم شد، سپر بلا میشوند.
در تضاد با چنین وضعیتی، زنان کرد در خط مقدم همراه با نیروهای ائتلاف ضدداعش به رهبری آمریکا با داعش میجنگند. عملیات نظامی اخیر سرزمینهایی را آزاد کرده که برای مدتی طولانی در اختیار داعش بودند: شامل مناطقی در جنوب موصل، مرکز این گروه در عراق. تصویر این پیروزیها پادزهری در مقابل تبلیغات این گروه است و زنان بیشتری را به مقاومت در برابر ایدئولوژی داعش تشویق میکند.
به نطر میرسد که پیامی در حال گسترش است: هرچه تسلط داعش کمتر شود، کنترلش بر زنان هم کمتر میشود. به یادماندنیترین تصویر از آزادی شهر سنجار در سوریه، تصویر زنانی بود که برقع خود را میسوزاندند و آشکارا جنایات داعتش را محکوم میکردند.
این تصاویر سمبلیک نیرومند، اثرات کوتاه و بلند مدت دارد. در کوتاه مدت، به معنی استقلال زنان است؛ بعد از دوران خشونت. در دراز مدت، تصاویر زنان در مقابل داعش، اشارتی است به مرگ محتوم ایدئولوژی سرکوبگر زنان.
این یعنی از آنجا که داعش زنان را در مرکز ایدئولوژی خشونتبار خود قرار داده، زنان تهدیدهای مخفی علیه آن به حساب میآیند. با نشان دادن عاملیت شخصی شان علیه داعش، زنانی که از کنترل آن خارج شدهاند، نشان دادهاند که این گروه شکستپذیر و محکوم به نابودی است.
روی دیگر سکه: زنان برای داعش میجنگند
چه از روی بیچارگی، چه بر اساس برنامهریزی قبلی، داعش اکنون برای موج تازه حملاتش در فرانسه و احتمالا دیگر نقاط جهان به استفاده از زنان و کودکان روی آورده است.
یکشنبه هفته گذشته، ماشینی رها شده در حوالی کلیسای نتردام -که یک منطقه توریستی تاریخی و مذهبی در قلب پاریس است- کشف شد. در صندوق ماشین، پنج قوطی گاز مخصوص اجاق آشپزی و سه بطری بنزین پیدا شد.
در تحقیقات مشخص شد که تقریبا اغلب افراد مرتبط به این حادثه زن بودهاند و یک مرد جهادی فرانسوی که به نام رشید قاسم شناخته میشود آنها را از راه دور و از قلمرو داعش در سوریه و عراق کنترل میکرده است.
دادستان پاریس همان زمان اعلام کرد که این گروه تروریستی را شناسایی کرده؛ گروهی که متشکل از زنان جوانی بوده که به ایدئولوژی داعش تعلق فکری داشتند.
به گفته دادستان پاریس، داعش برای این حملات از زنان بسیار جوانی استفاده کرده که از نزدیک همدیگر را نمیشناختند و برنامهشان را از دور طراحی کرده بودند.
چهره اصلی این حمله، دختر ۱۹ سالهای به نام اینس مدنی بود که ماشین پدرش را برای استفاده در برنامه حمله برداشته بود. او هنگام دستگیری به یکی از ماموران پلیس حمله و او را زخمی کرد.
تحقیقات پلیس نشان داده که او و همدستانش میخواستند به ایستگاه قطار پاریس هم حمله انتحاری کنند.
تاکنون پنج زن در این زمینه دستگیر شدهاند؛ به اضافه یک پسر ۱۵ ساله که با قاسم در ارتباط بود و میخواست با چاقو یک حمله تروریستی انجام دهد.
بر اساس تحقیقاتی که تاکنون انجام شده، میان برخی از این زنان و مردانی که قبلا به دلیل انجام اعمال تروریستی در فرانسه دستگیر شدهاند، ارتباطاتی وجود داشته است.
یکی از زنان دستگیر شده، نامزد دو نفر از جهادیها بوده. یکی از این افراد، همان تروریستی بود که یک مامور پلیس را پیش چشمان پسر دو سالهاش کشت. نفر دوم، عادل کرمیشه بود که گلوی کشیشی را در نورماندی برید. نامزد فعلی این زن هم یک جهادی دیگر است که اکنون دستگیر شده است.
رشید قاسم، فرد مرتبط با این زنان از چتهای رمزگذاری شده در نرمافرار تلگرام برای ارتباط با این زنان استفاده میکرده است. او همچنین، دو زن دستگیر شده را از طریق تلگرام راهنمایی کرده که چطور از گاز و بنزین برای درست کردن بمب در ماشین استفاده کنند.
شاید برای اغلب افراد این تصور وجود دارد که زنان جهادی، تنها همانهایی هستند که از کشورهای اسلامی یا از قلب اروپا و کشورهای غربی برای ازدواج با جهادیها به قلمرو دولت اسلامی سفر کردهاند و کارشان این است که مردان و همسران خود را به شهات تشویق کنند اما در واقع، بسیاری از گروههای تندرو پیش از این هم از زنان برای انجام عملیات تروریستی استفاده کردهاند. مثلا «بیوههای سیاه» چچنی زمانی شهرت زیادی داشتند یا زنان انتحاری لبنانی که در دهه ۱۹۸۰ فعال بودند و همچنین چندین زن فلسطینی که در دهه گذشته به اسراییلی ها حمله انتحاری کردهاند. علاوه بر اینها، بوکو حرام هم از زنان و دختران کوچک در حملات انتحاری استفاده میکند.
اما داعش در عراق و سوریه با اینکه قبلا هم گفته زنان را به کار میگیرد، همواره تاکید کرده که نقش آنها خدمترسانی به مردان جهادی به عنوان مادر و همسر است. بر اساس اخباری که از زنان در داخل قلمروی داعش منتشر شده، زنان جهادی تاکنون تنها به عنوان نیروهای امنیتی برای کنترل زنان دیگر به کار گرفته شدهاند. اما حالا استفاده از زنان در عملیات انتحاری، تغییر آشکاری در برنامهای داعش است.