طنین آوای متین و پرسوز قاری در فضای نیمهتاریک صحن کلیسایی در قلب شهر آمستردام، و هم مشاهدهی قرآنهای نفیس قدیمی با تذهیبهای فوقالعاده، اسناد تاریخی با خطاطیهای بینظیر، مینیاتور، جواهرات، فرشهای آنتیک، پردههای خانهی کعبه، پارچههای زربفت، ظروف کندهکاری شده و دهها اثر دیگر در نمایشگاهی از هنر اسلامی حادثهای در خور تامل است.
«شیفتهی کمال» نام نمایشگاه تازه در کلیسای زیبای «نیوکرک» آمستردام است؛ مجموعهای بس نفیس و زیبا از چهار گوشهی جهان با چهارصدو هفتاد کار از هنر اسلامی، اما چه کسی صاحب بزرگترین کلکسیون خصوصی هنر اسلامی در دنیاست؟
این کلکسیون شامل بیست هزار اثر هنری است که بخشی از آن تاکنون در سی و پنج موزهی معروف در سراسر دنیا به نمایش درآمدهاند.
این مجموعهی بینظیر متعلق به یک ایرانی یهودیتبار به نام ناصر دیوید خلیلی، استاد مطالعات شرق و آفریقا در دانشگاه لندن است.
او در سال ۱۹۴۵ در اصفهان متولد شده و در امریکا تحصیل کرده است. علاقهی شدید ناصر خلیلی به هنر اسلامی به دورهی کودکیاش در اصفهان برمیگردد.
به عقیدهی او هنر اسلامی با شور و اشتیاق به کمالگرایی عجین شده و یکی از زیباترین فرهنگهای هنری را در دنیا به وجود آورده است؛ هنری که هنوز هم در دنیا به درستی شناخته نشده است.
ناصر خلیلی در مصاحبهای گفته است که من این آثار را نه به خاطر اسلامی بودن بلکه به خاطر هنر و زیبایی نهفته در آن گرد آوردهام؛ هنری متاثر از اسلام و هم برآمده از فرهنگهای متنوع اقوام مسلمان در سراسر جهان.
ناصر خلیلی همچنین صاحب کلکسیونهای بزرگ دیگری از هنر اسپانیا، سوئد و ژاپن هم هست. در این نمایشگاه آثاری از عربستان، عراق، ایران، اسپانیا، افغانستان، هند، چین و سایر کشورهای اسلامی به نمایش درآمدهاند؛ آثاری از قرن سوم هجری به بعد که نه بازگوکنندهی تاریخ مذهب اسلام بلکه روایتگر هنر هنرمندان دنیای مسلمان هستند؛ هنرمندانی که همیشه شیفتهی دستیابی به سبک و سیاقی متفاوت و اصیل بودهاند.
درهم آمیختگی خلاقیت و تکنیک و هم تاثیر زیستگاههای بومی متفاوت هنر اسلامی را سرشار از تنوع و تفاوت میکند.
انتخاب عبارت هنر اسلامی برای این مجموعه به این معنا نیست که همهی این آثار با الهام از مذهب خلق شدهاند. بخش مهمی از این مجموعه آثار خلاقانی است که در بیان هنری از فرهنگ بومی و قومی متاثرند، اما آنچه آنها را به هم پیوند میدهد بیان تجسمی و خلق فرمهای هنری خاص است که در طول تاریخ اسلام در کشورهای مسلمان به تدریج ابداع و به این نام مشهور شدهاند. بیشتر آثار این نمایشگاه کار هنرمندان قرون گذشته است که به سفارش خلفا و یا پادشاهان سرزمینهای اسلامی ساخته شده ولی در اکثر موارد نام این هنرمندان فراموش شده و اطلاع دقیقی از جرئیات زندگیشان در دست نیست.
بخش بزرگی از این نمایشگاه هنر اسلامی به آثاری از ایران اختصاص یافته است. مینیاتورهای دورهی مغول، هنر خط و تذهیب دوران صفوی، نسخههای خطی دیوان مولوی، کتاب قانون ابن سینا، پردههای بزرگ زربفت با آیات قران و فرشهایی به قدمت چندصدسال از کاشان و کرمان چشمها را خیره میکنند.
تاج مرصعی از نپال، دو دست جواهرنشان از هند که به دستهای فاطمه معروفند و سمبل پنج تن و اهل بیت پیامبرند، تابلویی از قرن هفدهم در جشن روز تولد شاه جهان که او را در حال نگاه کردن به نبرد دو فیل نشان میدهد از آثار دیدنی این نمایشگاه هستند.
یک مجموعه زیورآلات از هند قرن نوردهم اوج هنر طلاکاری در این کشور را به نمایش میگذارند. پردهی بزرگی برای پوشاندن خانهی کعبه «کیسوه» نام دارد که در مصر قرن نوزدهم بافته شده است؛ پردهای سیاه با چند آیه از سورهی آل عمران با خطاطی ابریشمدوزی شده بیننده را جادو میکند.
چند سند اداری از دورهی عثمانی با خطاطی تذهیب شده به راستی شیفتگی و کمالپرستی خطاطان ترک را برای دستیابی به سبک و لحنی متفاوت در این هنر فاخر نشان میدهد. یک طراحی بینظیر از هنرمندی به نام احمد حلیمی، هنرمند دورهی عثمانی است. شیری خطاطی شده نمادی از حضرت علی است که شیرخدا هم نامیده شده و نقاش براساس اعتقادات صوفیانهاش پنج ناخن پای شیر را سمبل پنج تن و زبان سرخ شیر را نماد امام علی به عنوان جانشین واقعی پیامبر دانسته است.
در این مجموعه آثار کمیاب و قیمتی فراوانند. مینیاتوری از قرن پانزدهم سه پیامبر بزرگ، موسی، عیسی و محمد را در کنار هم نشان میدهد؛ مینیاتوری که میتواند به گفتهی خلیلی نماد پیوند و گفتمان میان این سه دین بزرگ و پیروانشان باشد.
جادوی هنر مردم را در هر کجا که باشند به هم نزدیک میکند. هنر فرهنگها و مذاهب گوناگون را در خود ذوب میکند و با زبان جهانی سخن میگوید؛ زبانی که برای همه آشنا و قابل درک است. در جایی که سیاست و مناقشه رنگ میبازد، هنر آشتیدهنده، صلحجویانه و آرامشبخش است. ناصر خلیلی میگوید: «من یهودیتبارم و با زحمت و عشقی عمیق بزرگترین مجموعهی هنر اسلامی را گردآوردهام که حال بخشی از آن در این کلیسای زیبا دیده میشود. اتفاق و اتحادی به ظاهر ناممکن! من این نمایشگاه را نمادی از پیوند عمیق میان سه دین بزرگ ابراهیمی میدانم و ایمان دارم در جایی که سیاست رنگ میبازد، هنر ارواح و دلهای مردم را فتح میکند.»