اولین دفعه که «آراکلی باستیدا بی» عبارت «تغییرات اقلیمی» را شنید؛ دو سال پیش؛ آن‌هم از طریق تلویزیون بود. از آن پس او تازه داشت می‌فهمید که چرا رخدادهای عجیبی در روستایش اتفاق می‌افتد. روستای «تابی»، دومین سال خشکسالی‌اش را تجربه‌ می‌کرد و غلاتی که قرار بود نیاز اهالی‌اش را تأمین کند، از رشد بازایستاده بودند. کشاورزان هم تحمل گرمای نیمروز منطقه را از دست داده بودند و برای اینکه کارشان به ظهر نخورد، از سپیده‌ی صبح در مزرعه حاضر می‌شدند.

پسربچه‌ی بی، هر روز بعد از حدود یک کیلومتر راهپیمایی، از مدرسه با سردرد به خانه می‌رسید. شب‌های تابستان شدیداً گرم بود و تا پیش از نیمه‌شب، امکان خوابیدن نبود. زمستان‌ها هم چنان سرد می‌شد که روستائیان مجبور به خرید پتو شده بودند. یک سال پیش‌تر، گردباد گرمسیری «دین» (Dean) تا عمق جنگل‌های بارانی مکزیک نفوذ کرده بود و کندوهای روستا و چندین خانه‌‌ی مسقف از برگ و پوشال را ویران کرده بود. باتیستا بی، ۳۱ سال دارد و به دور از شوهرش که در مناطق ساحلی به کارهای عمرانی مشغول است؛ از محصول غله‌شان نگهداری می‌کند. او می‌گوید: «نمی‌دانیم چه اتفاقی در حال وقوع است. فقط می‌فهمیم که چیزی تغییر کرده».

دولت‌های جهان اما ۲۵۰ کیلومتر آ‌ن‌سوتر؛ در منطقه‌ی کانکون با مشکلات روستای تابی دست‌وپنجه‌ نرم می‌کنند. اجلاسی با شرکت نمایندگانی از ۱۹۳ کشور، در آنجا مشغول بحث بر سر نحوه‌ی منع نشر اکسیدهای کربنی و گازهایی‌اند که موجبات رشد دمای میانگین جهانی را فراهم آورده است. از دیگر اهداف این نشست؛ هم‌فکری به‌منظور یاری‌رسانی به ۴۰۰ سکنه‌ی این روستا به‌منظور تغییر وضعیت‌شان به حالتی مطلوب است.

شاورزی از اهالی تابی، نحوه‌ی استحصال غله در جامعه‌ی مایایی روستا را برای خبرنگاران شرح می‌دهد. مطابق اعلام آژانس اقلیمی سازمان ملل متحد، ۲۰۱۰، «قطع به یقین» از زمره‌ی سه سال رکورددار گرما در زمین به‌شمار می‌رود و دهه‌ی ۲۰۰۱-۲۰۱۰، بی‌تردید از آغاز ثبت داده‌های اقلیمی در ۱۸۵۰؛ گرم‌ترین دهه‌ی از زمین بوده است / AP

 شاورزی از اهالی تابی، نحوه‌ی استحصال غله در جامعه‌ی مایایی روستا

را برای خبرنگاران شرح می‌دهد. مطابق اعلام آژانس اقلیمی سازمان

ملل متحد، ۲۰۱۰، «قطع به یقین» از زمره‌ی سه سال رکورددار گرما

در زمین به‌شمار می‌رود و دهه‌ی ۲۰۰۱-۲۰۱۰، بی‌تردید از آغاز ثبت

داده‌های اقلیمی در ۱۸۵۰؛ گرم‌ترین دهه‌ی از زمین بوده است / AP

اما کشاورزانی که تنها راه معاش‌شان، همین زمین‌هایشان به‌شمار می‌رود؛ صبر نمی‌شناسند. روش‌های کشت و زرع سنتی‌ آن‌ها که میراثی ۲۵۰۰ ساله از فرهنگ مایاست؛ دیگر جوابگوی نیاز کنونی‌شان با چنین وضعیتی نیست. شروع باران‌های آغاز فصل کاشت؛ که روزگاری حتی تا دقت یک روز قابل پیش‌بینی بود، هم‌اکنون نامعین شده است؛ حال‌آنکه اگر تنها ظرف مدت چهار روز این باران فرو نریزد، کشاورزان بایستی‌که مثل سال گذشته همه چیز را از سر بگیرند و به نظاره‌ی از دست رفتن محصول یک‌ساله‌شان بنشینند.

مطابق اعلام مؤسسه‌ی توسعه‌ی روستایی مکزیک؛ گرمای هوا طی پانزده سال اخیر، تولید منطقه را ۵۰ تا ۶۰ درصد کاهش داده است و این مقدار، در سال ۲۰۰۹، همراه با بدترین خشکسالی ۶۰ ‌ساله‌ی اخیر آن منطقه، به اوج‌اش رسیده بود. دانشمندان معتقدند که دمای میانگین زمین به‌شکل محسوسی در حال صعود است؛ آنچنان‌که هریک از سه‌ دهه‌ای که گذشت، از قبلی گرم‌تر بود. روستائیان می‌گویند حدوداً ۱۰ سال پیش‌تر که روزها هوا گرم‌تر شده بود و درختان‌شان مطابق ِ روالِ معمول، شکوفه نمی‌داد؛ این مسأله را متوجه شده بودند. امسال هم در مسیر همان سلسله‌رخدادهای نامنظمی که وصف‌اش رفت؛ باران‌های بهاری، به‌طرزی توفنده به روستا هجوم آوردند: بارشی به‌میزان حدوداً ۳۵۰ میلیمتر؛ آنهم در ماه می (زمان کشت محصول)، که نسبت به سال پیش‌اش ده برابر شده بود.

در همان زمان، دولت مکزیک نگران از این موضوع بود که معضل جنگل‌زدایی؛ با وجود اذعان روستائیان به مراقبت از جنگل‌هایشان؛ مقررات برداشت چوب از جنگل‌های بارانی بکر منطقه را به‌شدت نارسا کرده است. روستائیان، معمولاً یک مزرعه را با روش «ببُر و بسوزان» پاک‌سازی می‌کنند. آنان به مدت دو سال متوالی، در مساحتی به ابعاد چندین دوجین متر مربع از زمین منطقه کار می‌کنند؛ تا که خاک اصطلاحاً خسته شود و از آن پس آن را تا هشت سال متوالی به حال خود رها می‌کنند تا بازیابی شود. مطابق رسم ِ اکثر روستاهای مایایی، زمین‌ها متعلق به همه هست و هر خانوار، به‌اندازه‌ای که بخواهد قادر است هر زمینی را پاک‌سازی کرده و در آن اقدام به کشت کند.

«کاندلاریو دو پات»؛ از اهالی روستاست و ۶۴ سال دارد. او به گروهی از خبرنگاران، در مزرعه‌ای که ساقه‌ها تا چهار متر قد کشیده‌اند؛ می‌گوید: «۳۰ سال پیش، پدربزرگم بر دو هکتار زمین کار می‌کرد. حالا، ما برای همان مقدار از غذا به پنج هکتار زمین نیازمندیم. تفاوت را اینچنین حس می‌کنیم».

چهار سال پیش، «ویکتوریا سانتوس» از سازمان غیرانتفاعی تولیدکنندگان جنگلی مایا، بازدیدش را از تابی و دیگر روستاهای پراکنده در منطقه آغاز کرد تا که به آن‌ها بگوید امیدی به بهبود وضعیت هوا نیست. او به آن‌ها می‌گفت که زمین‌گرمایی از این پس فقط بدتر می‌شود و تنها راه چاره، امروزی‌سازی روش‌های کشاورزی‌شان است. او روش عاری‌سازی مزارع از سنگ؛ ریشه‌کنی درختان؛ شخم‌زنی؛ کشت ردیفی نهال‌ها به‌منظور ابقای آب و نیز اینکه در مقاوم‌ترین زمین‌ها نسبت به خشکسالی اقدام به کشاورزی کنند را به آن‌ها آموخت.

امروزه، مزارع همجواری که از روش‌های نوین و کهنه‌ی کشت محصول بهره برده‌اند؛ خود نشان از این می‌دهد که همین روش‌های ساده‌، خود تفاوت چشمگیری را به‌وجود آورده‌ است. تابی، قدمی کوچک اما قابل توجه را در مسیری که متخصصین اقلیمی، نام «انطباق» بر آن نهاده‌اند، برداشته است؛ روشی که در آن، روستائیان حیات‌شان را به شرایط متغیر زمین ِ گرم‌شونده‌مان تطبیق می‌دهند. «آنتونیو هیل»؛ از مؤسسه‌ی خیریه‌ی Oxfarm که سفر به تابی را سازمان‌دهی کرده؛ می‌گوید: «آنان راه ایجاد تغییر و انجام متفاوت امور را برگزیده‌اند و این، همان راهی‌ست که بایستی به‌واسطه‌اش با معضل تغییرات اقلیمی مواجه شد. انطباق، همان مسیر ساده‌ای‌ست که به شما امکان کنترل تغییراتی که هم‌اکنون در حال وقوع است و یا قرار است که رخ دهد را می‌دهد».

مذاکره‌کنندگان حوزه‌ی اقلیم، طی دو سال گذشته، در مباحث‌شان بر نحوه‌ی توقف نشر کربن و سهم هر کس در این چرخه‌ی گرمازای سیاره تمرکز کرده‌ بودند. با این وجود، این روزها توجه بیشتری به انطباق رفتارها بر تغییراتی که وقوع‌شان هم‌اکنون محرز شده، معطوف گشته است. کشورهای صنعتی، در سال گذشته ۳۰ میلیارد دلار را به بودجه‌های اضطراری موجود تا سال ۲۰۱۲، جهت کمک به کشورهای فقیر، به‌منظور آمادگی برای مواجهه با گرمایش زمین تزریق نموده و مقرر کردند که این مقدار، از سال ۲۰۲۰، به ۱۰۰ میلیارد دلار ارتقا یابد. کشورهای در حال توسعه نیز می‌گویند که دست‌کم نیمی از این بودجه بایستی در مسیر انطباق مصرف گردد و با نیم دیگر هم به این کشورها در جهت رشد صنایع‌شان، منوط به کنترل میزان کربن کمک شود.

مردمان تابی، از لحاظ مالی فقیرند؛ اما ضعفی در آن‌ها دیده نمی‌شود. روستای بی‌آلایش و ساده‌ی آن‌ها، مجهز به یک دبستان، یک زمین سیمانی بسکتبال/والیبال و عمارتی‌ست که برنامه‌های عمومی در آن اجرا می‌شود. خانه‌هایشان ساده است و اکثریت روستائیان باغچه‌هایی از سبزیجات و درختان میوه که جوجه‌ها در آن‌ها سرگردانند، دارند. اما محصول عمده‌ی روستائیان همان غلات است. نان ذرت در هر وعده‌ی غذایی‌شان مصرف می‌شود و بدون آن، جمعیت گرسنه خواهد ماند. آنان، خواهان بهبود شرایط جهت محافظت از غلات‌شان هستند و به‌زودی اقدام به حاصلخیزسازی زمین‌هایشان با کود مرغی و آلی خواهند کرد. اما می‌گویند که برای حفر چاه و یا ذخیره‌سازی آب باران جهت آبیاری مزارع‌شان؛ همچنان نیازمند بودجه‌اند و به‌گفته‌ی خودشان، تاکنون دولت از قبول درخواست‌ها امتناع ورزیده است.

«جرالدو باستیدا تولنتینا»؛ از اهالی روستا می‌گوید: «دولت از ما حمایت نمی‌کند و توجهی به نواحی روستائی نشان نمی‌دهد».