دیوارهای مهربانی در ایران از رونق افتادهاند.
روزنامه ایران در گزارشی از تعطیل شدن این دیوارها خبر داده است. تابستان و گرما یکی از علل این تعطیلی عنوان شده و حمایت نکردن دولت به عنوان دلیلی دیگر. تمام شدن مهربانی هم مسالهایست که خود مردم به آن اشاره کردهاند.
از آذر ماه سال گذشته عکسهایی از دیوارهایی در اصفهان و شیراز منتشر شد که گیرههای لباس بر آنها نصب شده بود و تعدادی لباس زمستانی هم از آنها آویزان بود. در روزها و ماههای بعد عکسهای مشابهای چنین دیوارهایی از شهرهای دیگر ایران منتشر شد. این دیوارها را «دیوار مهربانی» نامیدند و بر آنها نوشتند: «نیاز داری بردار، نیاز نداری بگذار.»
حالا در گزارش روزنامه ایران آمده است که بر یکی از این دیوارها در مقابل متروی میدان حر در تهران، حتی میخهای روی دیوار هم کنده شدهاند و فقط چند حفره خالی و رنگی از دیوار مهربانی برجاست: «زنی میگذرد. نگاهش به دستهای من است که از دیوار خالی عکس میگیرم. میگوید خانم تمام شد، عمر مهربانی هم سرآمد.»
اول بهمن ماه سال ۹۴ اما یک جامعهشناس از ایران درباره این دیوارها به رادیو زمانه گفته بود که این دیوارها وجود فقر را به شکل غلط و غیردقیقی به مسئولیت فردی ما گره میزند: «اگر این آدمها لباس ندارند، چرا لباس ندارند؟ چون تو یک دیوار مهربانی نساختهای که لباسهای اضافهآت را به اینها بدهی. نمیگویند چون تامین اجتماعی وجود نداشته، چون دولت کارش را درست انجام نداده و …. عین همین را در کمپین کم مصرف کردن آب میبینیم. مصرف خانگی سهم کوچکی از مصرف آب است، اما به شکلی مسئولیت کمآبی یا نابهسامانی وضعیت آب را گردن تو میاندازد و احساس گناه را گسترش میدهد. مسئولیت فقر و نابهسامانی اقتصادی میافتد گردن تکتک آدمهای جامعه. البته بیربط نیست و قطعا آدمها مسئولیت دارند، اما نه به این شکلی که در اینجا بازنمایی میشود.»
بیشتر بخوانید:
در گزارش ترانه بنییعقوب هم که با تیتر «مهربانی کی سرآمد، مهربانان را چه شد؟» در روزنامه ایران منتشر شده است، از قول لیلی ارشد، مدیرعامل خانه خورشید که تجربه سالها کار با زنان معتاد و آسیبدیده را در محله دروازه غار و شوش دارد، آمده است که عمر این دیوارها به سر آمد و تمام شد: «این ایده را دوستانی پیشنهاد دادند که خیلی لحظهای وارد این جریان شدند و فکر میکردند این ایده میتواند حرکتی مهم، متفاوت و عمیق باشد. کار اجتماعی پوست انداختن میخواهد و به همین راحتیها نیست که اگر ایدهای را دیدیم لحظهای اجرایش کنیم و فکر کنیم موفق هم خواهد بود.»
ارشد با توجه دادن مخاطب به وجوهی ناگفته از دیوارهای مهربانی از مشاهدههای خودش گفته است و اینکه چطور این دیوارها باعث توهین به کرامت انسانی افراد شدهاند: «بارها دیدهام مردم چیزی میگذارند و کسی که منتظر است سریع برش میدارد و همان لحظه فرد دیگری میآید و آن را میخرد. این یک سوی قضیه و سوی دیگر هم لباسهای کهنه و کثیف است که هم توهین به کرامت انسانی بود و هم چهره شهر را زشت کرده بود.»
اکبر رجبی، مدیر موسسه خیریه طلوع بینام و نشانها اما درباره ضرورت هدایت این ایده گفته است و از وجود مهربانی در جامعه ابراز خوشحالی کرده است: «همین که در جامعه ما مهربانی بود من خوشحال بودم. جامعه ما به مهربانی نیاز داشت اما این ایده باید هدایت میشد.»
مجید صفارینیا، روانشناس اجتماعی و استاد دانشگاه هم این ایده را ارزشمند دانسته و به خبرنگار روزنامه ایران گفته است که این حرکت به خودی خود قابل تحسین است، حتی اگر از روی هیجان و احساس باشد: «اسباب و لوازم آن از سوی مسئولان فراهم نشد. مردم توانستند ایدهای به این خوبی را خودشان طرح کنند و حالا نیازمند حمایت هستند.»
او همچنین دلیل از رونق افتادن فعالیت این دیوارها را فصل گرما دانسته و گفته است که خیلی از مردم فکر میکنند به خاطر تابستان نیازمندان به لباس احتیاج ندارند.
بیتوجهی به کرامت انسانی، غیرکارشناسانه بودن این ایده و انجام شدن کار بر اساس عواطف زودگذر، فصل مشترک نقدهاییست که به
دیوار مهربانی وارد شده است.
قاسم دریاباری، مدیر روابط عمومی انجمن یاریگران خورشید، گفته است که ایده دیوارهای مهربانی کاملا غیرکارشناسانه بوده و او حدس میزده که عمرشان خیلی زود تمام شود، اما نه به این کوتاهی.
آیا راه افتادن و تعطیل شدن دیوارهای مهربانی به معنای حساس شدن جامعه نسبت به فقرا و نیازمندان و از بین رفتن این حساسیت در مدت زمانی کوتاه است؟
با توجه به اینکه تحریمهای گسترده، سوء مدیریت اقتصادی و فساد افسارگسیخته در قدرت، نابرابری در ایران را در سالهای اخیر افزایش داده است، بخش زیادی از طبقه متوسط سقوط کردهاند و قشرهای آسیبپذیر به قشرهای آسیبدیده تبدیل شدهاند.
گرچه فقر لزوما به سالها یا دهههای اخیر مربوط نیست، اما در طول این سالها گسترش یافته و شمار نیازمندان بیشتر شده است.
دیوار مهربانی در عمل نمیتواند تاثیری بر وضعیت این نیازمندان بگذارد و شاید تنها بتواند کسانی را که لباسی بر این دیوارها آویزان میکنند، از نظر عاطفی راضی کند.
وضعیت بسیار وخیم است. مردم تحت فشار شدید اقتصادی هستند. باری چندرغاز برخی مردم به بی اخلاقی های وحشتناکی اقدام می کنند. از جمله سست شدن روابط عاطفی میان اعضای خانواده.
miran / 11 August 2016