تصمیم جدید بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا، تنها بر سرنوشت مردمی که در مرزهای این کشور زندگی میکنند موثر نیست. این خروج میتواند بر تمام دنیا اثر بگذارد. گرچه روند خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا دو سال طول میکشد، اما ترسهایی درباره عواقب سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این تصمیم وجود دارد؛ عواقبی که شاید دو دهه طول بکشد.
اما برکسیت چه اثری بر زندگی زنان خواهد داشت؟ این سوال بسیار مهم است اما پاسخ به آن آسان نیست. نه فقط به خاطر اینکه موضوع پیچیده است، بلکه به خاطر اینکه زنان از گفتوگو درباره این موضوع کنار گذاشته شدهاند.
چند روز قبل از همهپرسی، جو کاکس، نماینده پارلمان بریتانیا از حزب کارگر، به وسیله مردی کشته شد که فریاد میزد: «نخست برتیانیا». آن مرد او را به خاطر نظرات لیبرالش درباره مهاجران و علاقهاش به باقیماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا هدف گرفته بود.
در جریان تبلیغات برای این همهپرسی، صدای زنان درباره این موضوع خاموش شد و مطالباتشان نادیده گرفته شد. در مقالهای در گاردین که عقاید و نظرات زنان بریتانیایی را درباره این مساله گرد آورده است، هلن اویس مینویسد که بیشتر بحثها درباره این موضوع، از سوی مردان سفید سیاستمدار مصادره شده و تنها مردان ضداتحادیه اروپا و عضو هیات قانونگذاری و خود مهمپندار، یا مردان موافق با باقی ماندن در اتحادیه اروپا درباره حاکمیت، سیاست و مهاجرت حرف میزنند.
سوفی واکر، رهبر حزب «برابری زنان» بریتانیا، در یادداشتی در روزنامه تلگراف، به این موضوع پرداخت که چرا به نظر او زنان باید بخشی از گفتوگوهای پس از برکسیت باشند.
او نوشته که مسایلی مانند نگهداری از کودکان، اختلاف دستمزد زنان و مردان و تصویب کنوانسیون پایان دادن به خشونت علیه زنان در نشست استانبول، باید بخشی از این گفتوگوها باشد. او همچنین میگوید که درباره سرنوشت قوانینی که از اتحادیه اروپا ناشی شده و به بهتر شدن وضعیت زنان انجامیده نگران است:
«هربار در این کشور رکودی ایجاد شده، دولت به شیوهای مشابه رفتار کرده و رکود اولین اثر خود را بر اشتغال زنان در خدمات عمومی گذاشته و بودجهها صرف ساخت و ساز و مشاغل مردان شده است. بیایید این بار متفاوت عمل کنیم. من معتقد به گفتوگوهایی هستم که در آن استغداد و توانایی همه افراد مورد توجه قرار گیرد. مثلا اینکه اقتصاد حمایتی چطور باید باشد. در کنار این گفت وگوها میخواهم شفاف بگویم که نباید هیچگونه عدولی از قوانین تصویب شده در اتحادیه اروپا صورت گیرد که باعث تحول زندگی زنان کارگر شدند.»
با این حال، همان طور که میدانیم، زنان یکپارچه نیستند و بخشی از هواداران خروج از اتحادیه اروپا، زن هستند. میتوان به سایت زنان موافق برکسیت مراجعه کرد و با منطق آنها آشنا شد. با اینکه واکر درباره عواقب برکسیت بر قوانین تصویب شده در اتحادیه اروپا برای زنان نگران است، زنان موافق برکسیت، معتقدند که پیشرفت زنان و فعالیتها برای برابری در بریتانیا چیزی جدا از اتحادیه اروپاست. آنها در وبسایت خود نوشتهاند که بریتانیا از سالها پیش قهرمان مبارزه برای حقوق زنان است:
حق رای برای زنان ۱۹۱۸
قانون دستمزد برابر ۱۹۷۰
قانون مبارزه با تبعیض جنسیتی ۱۹۷۵
قانون حمایت از اشتغال و استخدام زنان ۱۹۷۵
نخستین نخست وزیر زن ۱۹۷۹
قانون خشونت خانگی و حمایت از قربانیان ۲۰۰۴
آنها میگویند این قوانین کمک کرده که حقوق زنان در بریتانیا بهبود یابد، گرچه تصویب آنها ربطی به عضویت در اتحادیه اروپا نداشته. اینها قوانینی ساخت برتیانیا هستند و همچنان پس از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا باقی خواهند ماند.
البته سایت آنها اشارهای به قوانینی که حاصل عضویت در اتحادیه اروپا بوده نمیکند. قوانینی مثل حمایت از ادامه اشتغال زنانی که باردار میشوند، پرداخت حقوق مرخصی زایمان برای هر دو والد و حق بنیادین حقوق برابر برای شغل یکسان و قانون حمایت در مقابل تبعیض به دلیل مذهب، جنسیت، گرایش جنسی، عقاید و سن. در واقع پیش از ایجاد قوانین اتحادیه اروپا در این زمینهها، بریتانیا تنها قوانینی درباره تبعیض جنسی و نژادی داشت.
مطمئنا بریتانیا میتواند راه خود را در این زمینهها پیدا کند اما تصمیم به خروج از بریتانیا به این معناست که تمام قوانین حمایتیای که باعث بهبود زندگی زنان در محیطهای کاری شده بودند، اکنون باد هوا شدهاند و زنان بریتانیا اکنون باید به قانونگذاران خود وابسته باشند که بسیاری از آنها درگیر باورهای نژادپرستانه و جنسیتزده هستند.
دکتر روبرت گوئرینا، در مقالهای به این نکته اشاره کرده است که حرکت به سوی برابری جنسی، همواره در شرایط بحران اقتصادی در خطر قرار میگیرد: «دولتها معمولا زمانی از برابری جنسی حمایت میکنند که وضعیت اقتصادی در ثبات است. عدالت اجتماعی، برابری جنسی و دستمزد برابر، در دوران ریاضت اقتصادی عقبگرد دارند.»
لوری پنی، نویسنده سیاسی بریتانیایی، درباره ترس خود از به حاشیه رانده شدن شهروندان بریتانیایی مقالهای در مجله تایم نوشته و هشدار داده که نباید آنچه در آمریکا اتفاق افتاده در بریتانیا پیش بیاید. او مینویسد:
«نه اینکه هرکسی که به خروج رای داده متعصب باشد اما مردمی که با این شیوه متعصبانه رای دادهاند و شهروندانی که از آنها پیروی کردهاند باید متوجه این حقیقت باشند که به قدرت گرفتن انگیزههای خشمگینانه و متعصبانه در کشور کمک کردهاند: آن هم در زمانهای که نژادپرستی اثر مستقیم خود را بر طبقه کارگر میگذارد. در آمریکا هم صدای مردم هرگز مورد توجه قرار نگرفته مگر زمانی که کار به ناسیونالیزم افراطی و خشونت رسیده. این همان موضوعی است که اکنون انسانها در دوران نیولیبرالیسم با آن دست و پنجه نرم میکنند. جوانان و کوئیرها، کمتوانان و مهاجران، رنگین پوستان و بسیاری از مردم عادی، مخاطب وعدههای توخالی برکسیت نیستند.»
در واقع همه پرسی خروج از بریتانیا در زمانی بسیار نامطمئن برای زنان انجام شده است. اگر تاریخ چیزی است که باید به پیش برود و بگذرد، به نظر میرسد که در این فاصله، روند رو به جلوی برابری جنسیتی، عقبگردی قابل توجه خواهد داشت تا زمانی که بتواند دوباره پیش برود.
این امید وجود دارد که زنان بریتانیا بتوانند متحد شوند و مطالبات خود را مطرح کنند. شاید در زمانی که آنها توان خود را برای تحقق مطالباتشان جمع میکنند، زنان جامعه بینالمللی هم از آنها حمایت کنند؛ حتی زنان اتحادیه اروپا.
نتیجه گیری از مقاله این که بوروکراتهای فاسد و ناشناخته اتحادیه اروپا که جواب گوی کسی هم نیستند مدافع حقوق زنان هستند و نخست وزیر آینده بریتانیا که یک زن خواهد بود، زنان را به پستو خواهد راند و خلاصه اینکه زنان را از کلیه حقوق خود محروم خواهد کرد. میتوانید خنده دارتراز این مقاله هم مقاله ای پیدا کنید؟
Behrouz / 07 July 2016