کتاب “پرواز مرگ” حاوی اعترافات یک دست‌اندرکار جنایت در زندان‌های آرژانتین در دوران حکومت نظامی است. این کتاب از جمله اسنادی بود که نقشی تاریخی در گشودن پرونده‌های آن جنایات بازی کرد و آرژانتین را در راس کشورهایی قرار داد که به نحوی روشنگرانه و قاطع به سراغ گذشته استبدادی خود رفته‌اند.

Argentina 1
صدها نفر از کنشگران چپ در حکومت نظامی آرژانتین ناپدید یا سربه نیست شدند. برخی را پس از شکنجه در زندان‌ها به دریا انداختند.

«از اولین پرواز که برگشتم دو لیوان ویسکی سرکشیدم و خوابیدم. احساسم این بود که اثر این مشروب بیشتر از  حرف‌های تسلی‌دهنده‌ای بود که کشیش اسما (ESMA بزرگترین مرکز شکنجه آرژانتین در دوران کودتای نظامی)  برای راحت‌کردن وجدانم زد. من مجموعا دو پرواز انجام دادم و در هر پرواز بین ۱۵ تا ۲۰ نفر را زنده زنده و در حالی که بیهوش‌شان کرده‌بودیم به دریا انداختم.»

آلفردو اسسیلینگو سال ۱۹۹۴ لب که به سخن گشود، اسراری را گفت که مو بر بدن انسان راست می‌کنند. او نزدیک به دو دهه این اسرار را پیش خودش نگه داشته بود تا آن که میانه‌اش با همقطاران نظامی‌اش از جمله بر سر ارتقا مقام‌ دو تن از آنها به هم خورد و عذاب وجدان نیز کم کم به خوره روحش بدل شد.

اسسیلینگو البته صرفا از سر پشیمانی و تاثر از اقداماتی که در نقض حقوق بشر و کشتن انسان‌ها انجام داده بودند لب به سخن نگشود. بلکه انگیزه و استدلالش این بود که بخش بزرگی از  افسران و کادرهای ارتش (به شمول او) به خاطر نقشی که در جنایات دوران دیکتاتوری (۱۹۷۶ تا ۱۹۸۵) در آرژانتین داشته‌اند با انتقاد عمومی و خطر محاکمه روبرو هستند. می‌گوید حالا در چنین شرایطی دو تن از این افسران که در شکنجه‌گاه معروف «اسما» فعالیت داشته‌اند ارتقا مقام بیابند و سایرین در زیر خطر محاکمه باشند غیرمنصفانه است. از نظر او یا کل مقام‌های ارشد ارتش که دست‌اندرکار «دفع خطر از کشور» بوده‌اند باید تبرئه شوند یا همه باید با هم محاکمه شوند، زیرا افسران رده‌های میانی و پایین، همگی دستورات را اطاعت کرده‌اند و اقدامات خود را مشروع می‌دانسته‌اند: «کاری بود که ما باید انجام می‌دادیم. نمی‌دانم که ماموران اجرای حکم اعدام با طناب دار یا با صندلی الکتریکی موقع این کار چه احساسی دارند. به هر صورت احساس خوشایندی نیست. ولی ما باید وظیفه خود را انجام می‌دادیم، بدون هیچ بحث و گفت‌وگویی. تصورمان این بود که اقدامی ارزشمند برای کشور انجام می‌دهیم.»

FOC23.tif
مرکز شکنجه زندانیان در دوران دیکتاتوری نظامی حالا به مکانی برای یادبود و بزرگداشت قربانیان دوران دیکتاتوری بدل شده است.

اسسیلینگو البته در این مسیر، تا حدودی دچار تردید می‌شود و بالادستی‌های خود را به پرسش می‌گیرد؛ همین باعث می‌شود به عنوان فرد دارای اختلالات روانی به روانپزشک ارجاع داده شود و نهایتا هم استعفای خود را بنویسد و از ارتش کنار بکشد.

دو افسر یادشده که تصمیم به ارتقاشان بیشتر خشم اسسیلینگو را برانگیخته بود به هنگام پرسش و پاسخ در مجلس سنا به نحوی غیرقابل انتظار لب به سخن گشودند و گوشه‌هایی از شیوه‌های شکنجه‌ها در «اسما» را بازگفتند که خود مانعی برای ارتقایشان شد. ولی روایت سر به نیست کردن مخالفان در دریا و جزئیات بیشتر از شکنجه‌ها و تالانگری‌ها علیه مخالفان در «اسما» را اسسیلینگو به عهده گرفت.

او که از رجوع به فرماندهان ارتش و شخص رئیس جمهور وقت (کارلوس منم) برای علنی‌کردن جنایات و انتشار فهرست قربانیان نتیجه‌ای نگرفت، راسا وارد عمل شد و بازگوکردن شیوه‌های شکنجه و جنایات در برابر افکار عمومی را موترتر یافت.

اسسیلینگو برای آن که “خاطراتش” جنبه عمومی پیدا کند و رسانه‌ای شود، روزی در ماه نوامبر ۱۹۹۴ خود را به صورت ناشناس به هورایکو وربیتسکی، روزنامه‌نگار معروف آرژانتینی در واگن  متروی بوئنوس آیرس رساند و قرار گذاشت که اسرارش را بازگوید. وربیتسکی این “خاطرات” را ضبط کرد و یک سال بعد به صورت کتابی به نام “پرواز” (El vuelo) انتشار داد. پرواز افکار عمومی جامعه آرژانتین را به لرزه درآورد و نقطه عطفی در بررسی پرونده جنایات نظامیان در هشت سال حکومتشان شد. شمار قربانیان این دوران به طور رسمی ۸۵۰۰ نفر اعلام شده، اما گروه‌ها و سازمان‌های مدافع حقوق بشر این رقم را تا ۳۰هزار نفر بر آورد می‌کنند.

از واکسن علیه بیماری تا غرق در دریا

verbitsky1
جلد کتاب پرواز – خاطرات اسسیلینگو

اسسیلینگو افسر خلبانی بود که در «اسما» به کار گرفته شده بود؛ مرکز بزرگ شکنجه در بونئوس‌آیرس که مرگ هزاران مخالف سیاسی آرژانتین در آنجا رقم خورد. دستکم پنج هزار تن از اعضای گروه‌ها و نحله‌های مختلف سیاسی، از مسلح و غیرمسلح و نیز از اعضای سندیکاها و گروه‌های مدنی، سر از این شکنجه‌گاه درآوردند که بخشی از آنها هرگز بازنگشتند و هنوز هم سرنوشتشان در هاله‌ای از ابهام است.

یکی از روش‌های وحشیانه نابودی بازداشت‌شدگان، انداختن آنها به دریا در حال بیهوشی بود. در همین رابطه، از «اسما» دو سال تمام هر چهارشنبه هواپیمایی برمی‌خاست که زندانیان سیاسی مدهوش را به اقیانوس  اطلس یا دریای ریو د پلاتا می‌ریخت.

در بخشی از کتاب «پرواز» می‌خوانیم: «به زندانیانی که نوبت‌شان رسیده بود گفته می‌شد که باید به زندانی در جنوب کشور انتقال یابند و لازم است که برای مصون ماندن از بیماری در آنجا به آنها واکسن زده شود. واکسن ولی چیزی نبود، جز آمپول بیهوشی.»

مجموعا دو هزار نفر به این ترتیب در حال بیهوشی در اقیانوس غرق شدند و کم و بیش اثری از آنها نماند.

انتشار کتاب پرواز بازتاب گسترده‌ای در آرژانتین پیدا کرد. در حالی که قربانیان و خانواده‌های آنها به رغم تلاش‌ها و  روشنگری‌های خود همچنان در اقناع و آشناسازی جامعه با جنایات دوران نظامی‌ها مشکل داشتند، اعترافات اسسیلینگو هر گونه شک و تردید را از بین برد و چرخشی مهم در بازخوانی پرونده آن جنایات رقم زد. کتاب از زاوایه‌ای دیگر نیز از روی شکنجه و قتل و نقض فاحش حقوق بشر در دوران حکومت نظامی‌ها پرده برداشت، زیرا  خود دست‌اندرکاران جنایات را هم به مشاجره و مجادله‌های علنی و رفع اتهام از خود کشاند و از این طریق نیز جامعه به اطلاعات و داده‌‌های تازه‌ای در باره نوع و ابعاد جنایات دست یافت.

«درد و رنج نامزد مرگ را کم می‌کنیم»

روزی که اسسیلینگو اولین پرواز مرگ خود را انجام داد، به سبب فشارهای روحی، نزد کشیش حاضر در «اسما» رساند تا شاید حرف‌های او تسلی‌اش دهد.

کشیش‌های حاضر در «اسما» کارشان این بود که اقدامات وحشیانه در آنجا را مشروعیت دینی بدهند. از همین رو حرف‌های کشیش مخاطب اسسیلینگو هم جز توجیه “دینی” جنایت چیز دیگری نبود: «این گونه مرگ جنبه دینی و مسیحی دارد، زیرا فرد به هنگام مرگ درد و رنجی حس نمی‌کند و دچار کابوس هم نمی‌شود. جنگ جنگ  است و نابودی این گونه افراد هم مشروعیت دارد. در انجیل هم آمده که باید گندم‌زار را از علف هرز پاک کرد.»

سال ۱۹۸۵، اندکی بعد از انتقال قدرت به یک دولت غیرنظامی، برخی از دست‌اندرکاران دولت کودتا، از جمله رهبران آن مثل خورخه ویدلا و ادواردو ماسرا به صورت نمادین محاکمه و محکوم شدند، ولی بعدا مورد عفو قرار گرفتند. قانون عفوی هم در سال ۱۹۹۰ به تصویب رسید که همه دست‌اندرکاران جنایات دوران نظامیان را  از محاکمه و زندان معاف می‌کرد.

DirtyWarTrial
خانواده‌های ناپدید شدگان در دادگاه

اسسیلینگو اما به دلایلی که گفته شد، ترجیح داد که واقعیت جنایاتی که در اسما و شکنجه‌گاه‌های دیگر صورت گرفت را بازگوید. او شاهد ارتقاء همکاران و فرماندهان ارشدی بود که در جنایات دست داشتند و در عین حال خود نیز از کابوس «پروازها» به الکل و قرص‌های خواب‌آور پناه برده بود. دیدار او با هورایکو وربیتسکی و اعترافات داوطلبانه‌اش اما به تحولی در جامعه انجامید که راه را برای بازخوانی جنایات دوران دیکتاتوری گشود.

بهمنی که به راه افتاد

با انتشار “پرواز” در اواخر سال ۱۹۹۵جامعه آرژانتین به حرکت درآمد. کمتر از شش ماه بعد بوئنوس آیرس با سازمان‌گری “مادران میدان مایو” (انجمن متشکل از خانواده‌های قربانیان) شاهد یکی از بزرگترین تظاهرات مردم برای لغو قانون عفو دست‌اندرکاران جنایات دوران دیکتاتوری بود. وکلای زیادی در همراهی با قربانیان و خانواده‌های آنها علیه دست‌اندرکاران جنایت اعلام شکایت کردند. شبکه گسترده‌ای از فعالان مدنی، جان به دربردگان از شکنجه‌گاه‌ها و بستگان آنها برای پیگیری قضایی ماجرا شکل گرفت و حتی دستگاه‌های قضایی اروپا هم به طرح شکایت دست زدند، زیرا در میان قربانیان شمار قابل اعتنایی از شهروندان اسپانیایی، فرانسوی، ایتالیایی و آلمانی بودند.

همه این تلاش‌ها و برآمدها نهایتا نتیجه داد و دولت چپ- میانه نستور کرشنر که سال ۲۰۰۳ در پی یک بحران اقتصادی بزرگ در آرژانتین به قدرت رسیده بود، بازگشایی پرونده جنایات دوران دیکتاتوری نظامی را هم جز اولویت‌های خود گذاشت. از جمله اولین اقدامات در این راستا، لغو قانون عفو دست‌اندرکاران جنایات بود. به این ترتیب محاکمات متفاوتی شکل گرفت و شمار متعددی از نظامیان، افراد پلیس، پزشکان، ماموران امنیتی، کشیش‌ها و قضات به خاطر نقشی که در جنایات بازی کرده بودند به صورت علنی پشت میز محاکمه قرار گرفتند، تا جامعه نیز بیشتر به حقوق بشر و جنایاتی که در نقض آن انجام گرفته آشنا شود و همین آموزه‌ها و حساسیت‌ها راه را بر تکرار موارد مشابه ببندد.

در محاکمات یادشده نزدیک به ۵۰۰ نفر حکم محکومیت‌های سنگین یا چند سال و چند ماه زندان گرفتند.

Sclinco
اسسیلینگو در دادگاه

با انتشار کتاب «پرواز»، اسسیلینگو در میان بخشی از نیروهای نظامی انگ «خائن» خورد، به شدت مورد حمله قرار گرفت و اظهاراتش دروغ اعلام شد. او سال ۱۹۹۷ به دعوت تلویزیون اسپانیا برای مصاحبه‌‌ای به مادرید رفت. اما یک قاضی اسپانیایی حکم جلب و بازجویی‌اش را صادر کرد و نهایتا در سال ۲۰۰۵ دادگاهی در این کشور برایش به جرم قتل ۳۰ نفر در دو پرواز حکم ۶۴۰ سال زندان صادر کرد. محتویات کتاب «پرواز» از اسناد مهم مورد استناد در صدور حکم بود.

هورایکو وربیتسکی که اعترافات اسسیلینگو را ضبط و در کتاب «پرواز» منتشر کرد، سال ۲۰۱۴ دوباره در زندان اسپانیا به دیدار او رفت و دید که اسسیلینگو به یک زندانی منضبط و سرمشقی برای سایر زندانیان بدل شده و از همین رو گاه گاهی می‌تواند به مرخصی برود. در موخره‌ای که  وربیتسکی بر ترجمه آلمانی کتاب نوشته، می‌گوید که اسسیلینگو را در زندان مجرمی یافته که از محاکمه و محکومیت خود به دلیل جنایتی که مرتکب شده ناراضی نیست، آن هم در حالی که در زمان اعترافات در سال ۱۹۹۴ همچنان خود را کم و بیش “مجری اوامر” و بی‌تقصیر دانسته بود.

کتاب پرواز، ورای نقشی که در بازخوانی پرونده دوران دیکتاتوری در آرژانتین بازی کرد، سندی آموزنده و چندبعدی هم هست که نشان می‌دهد چگونه یک نظام سیاسی جبار کارگزاران و ماموران خود را با القائات و تطمیعات به چرخ دنده ماشین مرگ بدل می‌کند و به سوی انجام جنایتکارانه‌ترین اقدامات سوق  می‌دهد. پرواز همچنین محملی است برای اندیشیدن به رابطه بعضا تنش‌آلود میان «انجام وظیفه» با اخلاق و وجدان و نقد فرهنگ و رویکرد اطاعت کورکورانه.

کتاب پرواز به تعدادی از زبان‌های دنیا ترجمه شده تا سندی باشد در باره نوع عملکرد نظام‌های دیکتاتوری و استبدادی و افشای مکانیزم‌های جنایت و نقض حقوق بشر در آنها.*


*ترجمه انگلیسی کتاب با عنوان  the flight. confessions of an argentine dirty warrior  یک سال پس از انتشار آن به زبان اسپانیایی منتشر شد. اندکی بعد ترجمه‌های پرتغالی، فرانسوی و ایتالیایی این کتاب هم نشر یافتند که هر کدام تا کنون چندین بار تجدید چاپ شده‌اند. ماه مارس اسمال، همزمان با چهلمین سالگرد کودتای نظامیان در آرژانتین، ترجمه آلمانی کتاب (Der Flug) هم به بازار آمد. متن بالا با استناد به نسخه آلمانی کتاب نوشته شده است.


Husseinifard-1-2

مقالات پیشین  از همین نویسنده