مصطفی کمال پورتراب، یکی از موسیقی‌دانان و آموزگاران موسیقی پیشرو ایران و مدیر هنرستان موسیقی در فاصله بین سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲، صبح چهارشنبه ٢ تیر در ۹۲ سالگی از دنیا رفت.

مصطفی کمال پورتراب، یکی از موسیقی‌دانان و آموزگاران موسیقی پیشرو ایران و مدیر هنرستان موسیقی در فاصله بین سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲
مصطفی کمال پورتراب، یکی از موسیقی‌دانان و آموزگاران موسیقی پیشرو ایران و مدیر هنرستان موسیقی در فاصله بین سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲

لوریس چکناوریان، از موسیقی‌‌دانان پیشرو ایران در واکنش درگذشت کمال پورتراب می‌گوید: «بسیار متأسفم. او استاد بزرگ موسیقی بود و خدمت بزرگی به موسیقی این کشور کرد.

پدر کمال پورتراب از افسران نظامی اتحاد جماهیر شوروی بود که بعد از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ به ایران آمد و ازدواج کرد.

او که در کودکی فلوت می‌نواخت و گوش حساسی هم داشت در هنرستان موسیقی زیر نظر استادان چک ساز «فاگوت» را فراگرفت. فاگوت از سازهای بادی‌ست و در کشورهای انگلیسی‌زبان آن را «باسون» می‌خوانند.

در شهریور ۱۳۲۰ که ایران اشغال شد، وقفه‌ای در آموزش موسیقی در ایران پدید آمد. در آن سال استادان چک ایران را ترک کردند و مصطفی کمال پورتراب هم ناگزیر به ساز ویلون روی آورد.

کمال پورتراب در ارکستر هنرستان به نواختن ویلون و ویلون آلتو (ویولا) پرداخت. با این‌حال او بیش از آنکه به نوازندگی علاقه داشته باشد، به تئوری موسیقی علاقمند بود. برای همین به تدریج بر دانش موسیقی‌اش افزود و به یک پژوهشگر در زمینه «موسیقی علمی» تبدیل شد.

به پیشنهاد پورتراب در هنرستان عالی موسیقی رشته «آهنگسازی» به‌وجود آمد و او خودش از نخستین دانشجویان این رشته بود. پس از ۹ سال تحصیل در رشته آهنگسازی، پایان‌نامه‌اش را در قالب یک سمفونی عرضه کرد که نخستین آفریده جدی اوست.

او در دانشگاه سوربن در رشته موسیقی‌شناسی به ادامه تحصیل پرداخت.

پورتراب با موسیقی ملی ایران هم به‌خوبی آشنایی دارد و ردیف‌های موسیقی سنتی را با ویلون نواخته است. او مدتی هم سرپرستی ارکستر شماره چهار و ارکستر بانوان را بر عهده داشت. در سال ۱۳۵۰ به ریاست هنرستان موسیقی ملی برگزیده شد و دوره عالی آهنگسازی را نیز در این هنرستان بنیان نهاد.

دکتر محمود خوشنام، کارشناس موسیقی درباره آفرینش‌‌های موسیقایی پورتراب می‌گوید:

«آفریده‌های پورتراب از تکنیک بین‌المللی برخوردار است، اما هویت ملی دارد. او اعتقاد داشت که گنجینه موسیقی ملی می‌تواند منبع الهام آهنگسازان باشد، ولی هرگونه دست بردن در متن آن را زیانبخش می‌دانست.»

پورتراب پس از انقلاب نیز به کارش ادامه داد و شاگردان بسیار پرورش داد. او تا پایان عمر همچنان در کار پژوهش موسیقی است.

از ترجمه‌های اوست: «کن‍ترپوان به‌زبان ساده»، نوشته اچ. سی. ال. است‍اک، «تج‍زیه و تح‍لی‍ل موسی‍قی برای جوانان»، نوشته ل‍ئ‍ونارد برنس‍تاین، «هارمونی بر روی شستی‌های پیانو»، نوشته کارل پدرن، «تک‍الی‍ف و حل مس‍ائ‍ل ت‍ئ‍وری موسی‍قی و تع‍لی‍م خط و خوشن‍ویس‍ی»، نوشته اتوره پوتس‍ولی، «آموزش کن‍‌تر پوان مدال (مق‍امی)»، نوشته مارسل دوپر، «هارمونی کلاسی‍ک»، نوشته سی. اچ. کی‍تس‍ون، «موسیقی مدرن»، نوشته موریس لورو، «موتس‍ارت»، نوشته یان مک لی‍ن، «زندگی پراضطراب چایک‍وفس‍کی»، نوشته هربرت ولس‍توک، «هانون»، نوشته شارل لویی، «هارمونی مدرن (توضی‍ح و کاربرد آن)»، نوشته ایگ‍لف‍یل‍د هال و «هماهنگی علمی و عملی»، نوشته هانری سارلی.

لوریس چکناوریان درباره کتاب‌هایی که کمال پورتراب ترجمه کرده گفته است این آثار همیشه می‌مانند.