مردم نظرات مختلفی درباره این پرسش که آیا مردان میتوانند فمینیست باشند یا نه دارند. پاسخ روشن این است که بله آنها میتوانند. در عین حال واقعا مهم است که مردان بدانند پیوستن به جنبش فمینیستی چگونه است. چون خیلی از مردها دغدغه برابری حقوق زنان و مردان را دارند اما روش و منش آنها چندان موثر نیست و حتی گاهی نتیجهای عکس دارد. این اصلا به این معنی نیست که آنها نمیتوانند یک فمینیست خوب باشند. اعتقاد به برابری جنسیتی لزوما به این معنا نیست که مدافعانش دقیقا میدانند چگونه باید برای هدفها بجنگند.
حقیقت این است که زنان و مردان دوران زیادی را تحت سلطه مردان بودهاند. اگر شما فمینیسم را در ۱۵ سالگی یا ۵۰ سالگی یا ۹۹ سالگی دریافته باشید، این بدان معناست که بسیاری از ارزشهای جامعه مردسالار اکنون در ذهن شماست، چه آن را بخواهید و چه نخواهید. از سوی دیگر فمینیسم تلاش برای محو قدرت مردسالارانه است و این شامل ایجاد مانعی است برای بازتولید مفاهیم مردسالارانه. اما بسیاری از فرضیات ناآگاهانه مردان درباره« چگونگی رفتار» در حوزه فمینیست اشتباه است. این تقصیر هیچ کس نیست اما چیزی است که ما باید تشخیص بدهیم و برای تغییرش تلاش کنیم.
چگونه میشود متحد واقعی جنبش زنان بود؟ این ۱۰ نکته را به خاطر داشته باشید.
فمینیست باشید
قدم اول همین است. فمینیست باشید و به آن افتخار کنید. نه فقط به عنوان یک شناسه بلکه به معنای واقعی کلمه یک فمینیست باشید. بسیاری سعی میکنند فمینیسم را در جوامع مختلف واژهای بد و توهینآمیز عنوان کنند. اما برای حمایت از برابری زنان و مردان شما باید این عنوان را با افتخار بپذیرید.
فمینیسم را با همه پیچیدگیهایش قبول کنید
برای پیوستن به یک جنبش، باید درکی از محتوای آن داشته باشید. فمینیسم گسترده و پیچیده است و مثل هر رویکرد فلسفی، سیاسی یا جامعه شناختی، عقاید و مکتبهای مختلفی را شامل میشود. پس بفهمید که فمینیست تنها یک صدا نیست. بیشتر تحقیق کنید و فرق فمینیستها و رویکردهایشان را بشناسید تا وقتی با فمینسیتهای «سفید» یا «وومنیست» یا «ترف» مواجه میشوید نظرگاهشان را دریابید. این خوب است که بدانید هر مکتبی در مورد موضوعات پیچیدهای مثل کار جنسی و پورن و یا موضوعات پیچیده دیگر چه نظری دارد.
لازم نیست که به یک کارشناس خبره فمینیسم تبدیل شوید اما برای اینکه به این اتحاد بپیوندید باید حداقل درکی از تصویر پیچیده فمینیسم داشته باشید.
بشنو، بشنو، بشنو!
ما در جامعهای مردسالار زندگی میکنیم. در این جامعه مردان با اعتماد به نفس ویژهای رشد میکنند و همیشه بر این گمانند که باورها و عقایدشان ارزشمند است. وقتی وارد جنبش زنان میشوید این برایتان دشوار خواهد بود که سکوت کردن را بپذیرید و حرف نزنید. فمینیسم جنبشی است که زنان به راه انداختهاند و اولویت اول آن پایان دادن به سرکوب و ستم زنان است. زنان کسانی هستند که مجبور به سازگاری با بسیاری از اثرات منفی مردسالاری شدهاند و این به مردان دیدگاه آگاهانهتری نسبت به مردسالاری میدهد. بنابراین به عنوان یک مرد فمینیست، وظیفه اصلی شما این است که به آنچه زنان باید بگویند گوش بدهید و به آن احترام بگذارید؛ هرچند که از جهاتی با آن مخالف باشید.
باز هم اضافه میکنم که اگر قرار است مردسالاری را محو کنیم باید این ایده اشتباه را که صدای مردان مهمتر است تغییر بدهیم.
مشکلات را بشناسید
ظلمی که به زنان میرود زیاد و گسترده است. خیلی از زنها بیشتر از یک نوع تبعیض و ستم را تجربه میکنند. مثلا زنان سیاه پوست نه تنها بهخاطر زن بودن مورد تبعیض قرار میگیرند، بلکه بهخاطر رنگ پوست نیز تجربههای تلخی دارند. فمینیسم رویکردی برابریخواهانه برای حمایت از «همه» است؛ همه زنانی که با نوعی از تبعیض و سرکوب و ظلم مواجه هستند. برخی از این تبعیضها را شاید دیده باشید اما برخی از آنها ممکن است از چشم شما پنهان مانده باشد.
مسائل مردان همیشه اولویت نیست
چیزهای مهمی هست که فمینیسم میتواند برای مردان انجام بدهد؛ مثلا آن مردانگی «مسموم» را که دست در دست مردسالاری دارد، پاکسازی کند. مردانگی مسموم نه تنها مطلوب همه نیست بلکه خیلی وقتها انتخابهای مردان را هم محدود میکند. این نوع مردانگی است که باعث میشود نتوانید خودتان را ابراز کنید و یا به علایق متفاوت و متضاد با تعریف ارائه شده با آن بپردازید.
با این حال مردان به اندازه زنان مورد آزارهای جنسیتی قرار نمیگیرند. خشونتهای خانگی علیه مردان نیز وجود دارد اما نه به گستردگی تجربه زنان. به طور معمول مردان دستمزدی بسیار بالاتر از زنان دارند. برای آنها دشوار نیست که ریاستی را به دست بیاورند. آنها برچسب هیستریا» نمیخورند و احساساتشان با «پیام اس» مشخص نمیشود. آنها با قوانینی سفت و سخت که سعی در کنترل بدن و یا نیازهای جنسیشان دارد محدود نمیشوند.
رفع تبعیضهای جنسیتی برای هر دو گروه انسانی مفید است اما فمینیسم در ابتدا باید به موضوعات زنان بپردازد بنابراین باید به آنها اولویت داد.
به چالش کشیدن مردان دیگر
یکی از چالشهای پیش روی فمینستها، جلب کردن توجه دیگران برای شنیده شدن صدایشان است. برای زنان آسان نیست که تبعیضهایی را که با آن مواجهاند بیان کنند. اما مردها چنین مشکلی ندارند. آنها برچسبهای کلیشهای زن دیوانه احساساتی را نمیخورند. اکنون برای مردها این فرصت فراهم است که برای مردان دیگر چالشهایی را ایجاد کنند که زنان نمیتوانند. اگر این فرصت مغتنم که به مرد دیگری آموزش بدهید برایتان فراهم است یا میتوانید این پیام را به دیگران برسانید که نگرشهای سکسیستی درست نیستند، از آن بهره ببرید.
حمایت از زنان پیرامون خود
زنان با تلخیهای زیادی روبه رو هستند و فمینیسم حمایت از زنانی است که در یک سیستم تبعیض آمیز گیر افتادهاند. به زنان زندگی خودتان نگاه کنید. اگر آنها از وضعیتی ناراحت هستند به آن گوش بدهید. اگر درخواست کمک یا حمایتی میکنند از آنها دریغ نکنید. اگر آنها میخواهند به تنهایی راهی را بروند به آن احترام بگذارید. از زنان زندگیتان حمایت کنید. این شامل همکار، دوست و خانوادهتان میشود.
مشارکت کنید
بسیاری از سیاستهای کلان دولتی علیه زنان هستند. از این سیاستها حمایت نکنید. به جنبشهایی که برای پایان دادن به خشونت علیه زنان شکل میگیرند بپیوندید. از افرادی که زنان را جنس دوم به حساب میآورند و انسانها را طبقه بندی میکنند حمایت نکنید. به رئیس جمهور یا نماینده مجلسی که مخالف فعالیت آزاد زنان است رای ندهید. این پیام را به همه برسانید که موضوعات زنان فقط مربوط به خودشان نیست. این مساله همگانی است.
این مشکلی بیش از شماست
وقتی به هر جنبشی که خدمتگزار جامعه است میپیوندید بسیار علاقهمند و پرشور هستید. حتی شاید فکر کنید مسائلی که وجود دارند بسیار راحت قابل تغییر و بهبود هستند. اما اگر واقعا اینطور بود بسیاری از مسائل و مشکلات خیلی قبل تر از این حل شده بودند. شما باید بپذیرید که تلاش شما موثر است اما مسائلی وجود دارد که بسیار پیچیده و دشوار هستند. با این حال هر قدم شما برای بهبود اوضاع واقعا الهام بخش است. حمایت از گروه وکلای رنان، خانههای امن زنان در معرض خشونت و حمایت از انواع کمپینهای مرتبط با فمینیسم گامهای موثر تغییر هستند. درک اینکه مشکلات زنان گسترده و حل و رفع آن فراتر از توان یک نفر است. البته به این معنی نیست که کاری از کسی بر نمیآید. کمپینها ایجاد میشوند که مشکلی را حل کنند و مشکل را کار گروهی و فردی افراد حل میکند.
من باز هم تکرار میکنم که شما میتوانید یک متحد قوی برای جنبش زنان باشید اما به عنوان یک مرد هرگز نمیتوانید تجربههای زنانه را همانطور که هستند بفهمید. زنها به طور معمول تحت سلطه مردان قرار داشتهاند. یک طبقه پایینتر اجتماعی در جامعه پدرسالار، به همین دلیل است که آنها باید جنبش زنان را برای رسیدن به حقوقشان هدایت کنند.
بهترین راه برای حمایت از جنبش زنان از سوی یک مرد، به چالش کشیدن قدرت برتر مردان، حق برتر مردان و خشونتهای مردان است. در حقیقت این بزرگترین خدمتی است که میتوان به جنبش برابریخواهانه زنان کرد. این مانع به هدر رفتن زمان برای توضیح تک به تک به هر مردی است که حقوق زنان چیست و جنبش زنان چه میگوید.
فمینیسم یک جنبش سیاسی است نه یک احساس یا هویت
فمینیسم پوشیدن تیشرتی که شما را یک فمینیست معرفی میکند نیست. چیزی که هر فردی به آن نیاز دارد درک محتوای این جنبش است. اصلا شما میتوانید یک فمینیست نباشید و از جامعه مردسالار خودتان دفاع کنید اما واقعا لازم است که بدانید فمینیست یک شعار، آرم یا برند نیست. فمینیست رویکرد، جهان بینی، اهداف و مقاصد خودش را دارد حتی اگر شما با آن موافق نیستید.
اگر فکر میکنید شی انگاری زنان، آزار خیابانی، برتری مردان، کلیشههای جنسیتی و یا خشونت های جنسی علیه زنان عادی و حتی مطلوب است مشخص میشود که شما فمینیست نیستید. سلفی گرفتن، ازدواج با یک فعال حقوق زنان، پوشیدن یک لباس خاص یا حضور در فعالیتهای اجتماعی زنان از شما فمینیست نمیسازد. اگرچه ممکن است به عنوان یک فمینیست از این کارها هم بکنید. تا زمانی که اعتقاد یا باوری نداشته باشید هرگز نمیتوانید وارد هیچ حزب یا گروهی با عقیدهای خاص بشوید. تلاشهای شما زمانی معنی دارد که باورها و رفتارهایی متناسب با هم داشته باشید. به عنوان مثال، فعالیت عمده جنبش زنان تلاش برای قدرتمندی سازی آنهاست اما اگر در موقعیتهایی قرار میگیرید که زیر سلطه قرار گرفتن زنان برایتان احساس خوشایند دارد یا سود و منفعت اجتماعی و مالی فراهم میکند، دیگر نمیتوان شما را جزو گروه افراد کنشگر در جنبش زنان به حساب آورد.
منابع:
جنبش های اسلامی و بنیادگراهم به پیروانشون نمیگن ساکت باشید و حرف نزنید. من یک برابری خواهم ولی هرگز یه فمنیست نیستم. چون فمنیسم نگاه جنسیت زده و سرشار از کینه به همه چیز که بوی مردانگی میده داره.
بهروز / 12 June 2016
مردانگی باید بازتعریف بشه . مردانگی ای که شما ازش دفاع می کنید ضد موجودیت نیمی از انسان هاست .
harfehesab / 13 June 2016
دموکراسی خواهم و بهترین نظام فعلی سکولاردموکراسی میدانم. ولی بارها درباره فمنیسم مطالعه کردم، هیچگاه دلیل قانع کننده ای ندیدم یک سکولاردموکرات بخواهد خودش را فمنیست بنامد و از بقیه سکولاردموکرات ها متمایز کند. در دل دموکراسی خواهی، همه اهداف فمنیستها در باره برابری جنسیتی هست. دموکراسی خواهی میگوید انسانها از هر رنگ و نژاد، زبان و قومیت، جنسیت، عقیده، از حقوق برابر و عادلانه باید برخودار باشند. البته در ابتدای ظهور دموکراسی مدرن هنوز زنها حق رای نداشتند و نابرابری بود، ولی ماهیت دموکراسی سیر نامحدود به برابری دارد و انتهایی هم برایش نیس، محدود کردن برخی کارها صرفا برای حفظ دموکراسی است. به همین سکولاریسم موجه است، چون با وارد کردن دین، نابرابری میان مردم ایجاد میشود، اکثریت یا اقلیتی با بهانه دینف بر دیگران تبعیض و ظلم روا میداند.
بنظرم هر دموکراسی خواه واقعی در ذاتش آنچه را فمنیستها از برابری و عدالت دنبالش هستاند را او هم دنبال میکند و نیازی ندارد خودش فمنیست بگوید. فمنیست زیر مجموعه خواستهای دموکراسی خواهی است.
فمنیست هم مثل دموکراسی خواه، تنوع دارد و اختلافاتی در جزئیات دارد، و حتی با عنوان کردن فمنیست هم باز به جزئیات نمیرسیمف چون فمنیست سوسیالیست و لیبرال و غیره داریم! هر چند منعی نیست در عنوان کردن و فعلا فمنیست را مخل سکولار دموکراسی نمیببند!
مرد تنهایی ها / 17 June 2016