علی خمینی، نوه روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، در سخنرانیای به مناسبت سالگرد مرگ پدربزرگش، از اعدامهای سال ۶۷ که به دستور و خواست مستقیم روحالله خمینی انجام شدند، دفاع کرد.
او در سخنرانی خود در مدرسه فیضیه قم گفت که امروز یک عدهای برای “منافقین” دل میسوزانند که چرا اعدام کردید: «پس از ۳۰ سال امروز عدهای برای منافقین دل میسوزانند که چرا آنها را اعدام کردید، ولی کسی این سوال را نمیکند این افراد چگونه هزاران نفر از جمله عالیترین مقامات این کشور را بیگناه ترور کردند.»
علی خمینی با اشاره به ترور رییسجمهوری، نخستوزیر و برخی دیگر از مقامهای حکومتی در سالهای اول انقلاب، انگیزه اعدامهای ۶۷ را برقراری آرامش خوانده و گفته است که “آنها” کسانی بودند که در مقابل حکومت ایستادند و جنایاتی کردند که داعش آنها را نمیکرد و اگر پدربزرگش در مقابل نرمش نشان میداده، کشور پس از از ۳۰ سال هم رنگ آرامش به خود نمیدیده است.
برخورد روحالله خمینی با زندانیان سیاسی در سال ۶۷ و صدور احکام اعدام برای بسیاری از زندانیانی که پیشتر محاکمه شده بودند و دوران محکومیت خود را میگذراندند یا در آستانه آزادی بودند، یکی از نقطههای کور و تاریک حاکمیت جمهوری اسلامیست که در طول سالهای گذشته همواره مورد پرسش خانواده کشتهشدگان و نهادها و سازمانهای بینالمللی قرار گرفته و حتی از آن به عنوان جنایت علیه بشریت یاد شده است.
در اولین واکنشها به این ماجرا در همان روزگار، حسینعلی منتظری، مرجع تقلید شیعه و قائم مقام رهبر جمهوری اسلامی به حکم روحالله خمینی برای اعدام کسانی که همچنان بر مواضع خود ایستاده بودند اعتراض کرد و به واسطه این اعتراض از قائم مقامی ولایت فقیه عزل شد.
اما تصویری که علی خمینی از پدر بزرگش ارائه میدهد، همان تصویریست که اصولگرایان تندرو و حامیان علی خامنهای به آن علاقهمندند و حتی بر اساس آن رهبر فعلی جمهوری اسلامی را انسانی رئوف میخوانند که با مخالفانش مثل روحالله خمینی برخورد نمیکند.
به عنوان نمونه روزنامه جوان در واکنش به نامه مهدی کروبی، مقالهای به قلم محمدرضا کائینی که از او به عنوان «نویسنده و پژوهشگر تاریخ انقلاب» نام برده میشود، منتشر کرد که در آن آمده بود: «مگر شما علاقهمند به بازگشت به دوران طلایی امام راحل نیستید؟ مگر به دریافت دهها سمت از ایشان افتخار نمیکنید؟ امروز نظام جمهوری اسلامی شما را به همان دوران بازگردانده و تنها چشمه کوچکی از نحوه مواجهه با شوریدگان بر نظام در آن دوران را به شما نشان داده است … باز خدا پدر این “سید” [علی خامنهای] را بیامرزد که نجیبانه تنها شما را “نانجیب” میخواند. اگر در آن دوران طلایی بودید، با چند کلمه فرمان همهتان را آویزان میکردند!»
چند کلمه فرمان را میتوان همان نامه کوتاه سال ۶۷ دانست که در آن روحالله خمینی، در پاسخ به عبدالکریم موسوی اردبیلی (رییس دیوان عالی کشور و عالیترین مقام قضایی جمهوری اسلامی از سال ۶۰ تا سال ۶۸) نوشت و دستور اعدام زندانیان سیاسی را صادر کرد.
در مقابل این تصویر اما اصلاحطلبان در تلاشند تا چهره دیگری از بنیانگذار جمهوری اسلامی ارائه دهند. «دوران طلایی امام راحل» تکیهکلام آنها در این مورد است و «آنچه رهبر سابق جمهوری اسلامی انجام داده، تلطیف شده خواست مردم انقلابی» خوانده میشود. (علی تاجرنیا، نماینده اصلاحطلب دوره ششم مجلس، روزنامه شرق)
حسن خمینی، نوه دیگر روحالله خمینی که چهرهای شناختهشدهتر و نزدیک به اصلاحطلبان است هم در راستای ارائه همین تصویر تلاش میکند.
او که با عنوان «یادگار امام» شناخته میشود، شامگاه چهارشنبه، دوازدهم خرداد ماه در برنامه زنده «نگاه یک» که از شبکه اول تلویزیون جمهوری اسلامی پخش میشود حاضر شد و نسبت به «تحریف سخنان و چهره رهبر سابق جمهوری اسلامی»، ابراز نگرانی کرد.
او با ارائه چهرهای مهربان از پدربزرگش در خانه، مشکل امروز جامعه را تحریفهای ناخواستهای دانست که هم دوستان و هم دشمنان رهبر سابق جمهوری اسلامی انجام میدهند، «در حالی که باید هر چیزی به اندازه و جایگاه خودش مطرح شود.»
به این ترتیب در عرض ۲۴ ساعت، دو نوه روحالله خمینی دو تصویر متفاوت از او ارائه میدهند. تصویری که علی خمینی ارائه میدهد وجه حکومتی رهبر سابق جمهوری اسلامی را عرضه میکند که با کشتار و اعدام مخالفان آمیخته است و تصویری که حسن خمینی میسازد، با پس زدن این روایت و حذف آن به نفع چهره مهربان درون خانه، روحالله خمینی را انسانی والا معرفی میکند که سفره انقلاب را گسترد. سفرهای که به تعبیر حسن خمینی، همه همراهان انقلاب میتوانند سر آن بنشینند و لازم نیست که جای هم را تنگ کنند.
این اعدامهای سال ۶۷ همونیه که ابراهیم نبوی هم گفت ولش کن و یاد کسی نیار؟
زمانی / 02 June 2016
و نوه دیگر آقا خمینی یعنی «حسین خمینی» کجاست و چرا هرگز و هیچگاه در مورد «امام مهربان!!!» از ایشان نظر خواهی نمیشود؟!؟ راستی چرا و به چه دلیل؟!؟
میرضا رضا / 02 June 2016
هیچ دینی و هیچ مرجع بلای دینی و سخنگوی معتقد دینی نمی تواند با کمک علم فیزیک و ریاضی و نجومی از ارتباط رهبران دینی چه درگذشته و چه در حال و چه در آینده در جهان هستی انسانان در روی کره زمین مدرک واقعی با مهر و امضای و تایید خدا بیاورد !! زیرا که خدایی که خیلی بزرگ و توانا و تمامی موجودات زنده ساخته و پرداخته او باید باشد در حقیقت دچار ضعف و ذلیلی است که نتوانسته موجودیتش را انسان هایش بشناساند و مجبور به استخدام تنی چند از بنده گانش با ریش و عبا و شمشیر میشود که لطفی در حقش کنند و موجودیتش را با شمشیر زنی و زور و جنایت موجودیتش را به مخ بنده گانش تزریق کنند! بله دین که بساط خرافات سازی هدفمند چپاولگران مفت خور برپایه ترساندن و وحشت سازی از روز قیامت است با پیشرفت علم و دانش ماهیت دروغ و چپاولگری اش افشا میشود که تصورات جهل در جهت برده کردن انسان ها بیش نیست و مجبوران برای تزریق خرافاتش و برده کردن مردم و چپاول ایران هزارها را می کشد!!اخوندها خودشان خدای دربست ایران فرض می کنند و بساط روز قیامت را از سی و چند سل پیش در ایران برقرار کرده اند و خودشان در بهشت ایران زندگی میکنند و مخالفان در جهنم زندان ها و چوبه های دار می کشند!!اگر چنین نبود دو تا توله آخوند قاتل در بهشت ایران آزدانه ول نمی گشتند.
حقیقتگو / 02 June 2016