جوانها با پدر و مادرهایشان، همراه یکی دو نفر بزرگ فامیل و میان آنها بچههای کوچکتر، همه جمع شدهاند و خیره توی دوربین نگاه میکنند. حس گرفتهاند، منتظر لحظهای که باید شروع کنند. میخواهند فیلمی بسازند که حسابی توی اینترنت بچرخد. اینکه خوب شود یا نه، کسی نمیداند. نتیجه بعد از ساخته شدن دابسمش و انتشار آن مشخص میشود.
وجه تازهای از آخرین تحولات ارتباطی در ایران، دابسمش است. فیلمهای کوتاهی با فضایی شوخ و شاد که این روزها در شبکههای اجتماعی فراوان دستبهدست میشوند.
در دابسمشها، بیانگریها، هیجانات، رقص و کلمات ممنوع، رکگویی و شکلهایی از زندگی دیده میشود که در فضای عمومی جامعه امکان مطرح شدن ندارند.
دیانا، فارغالتحصیل ادبیات نمایشی، ۳۰ سال دارد و در تبریز زندگی میکند. او به رادیو زمانه میگوید: «اغراق و طنز از مهمترین ویژگیهای دابسمشهای فارسی است. جامعه میخواهد تصویر جدیدی از زندگی روزمره خود نشان دهد که حاصلش این نمایشهای چندثانیهای است. بعضی از این فیلمها خلاقانهاند و دابسمشهای خانوادگی معمولا جالب از کار درمیآیند. به نظر من، مردم میخواهند از هر فرصتی برای شاد بودن استفاده کنند و این شادی که توی دابسمشها هست با شادیای که توی تلویزیون به ما نشان میدهند، فرق دارد.»
کمدی با مصرف سریع
دابسمش، سرویس میزبانی ویدئو و اپلیکیشن تطبیق صدا روی تصویر برای سیستمهای اندروید و آیاواس است.
تا امروز، صفحه دابسمش ایرانی در اینستاگرام حدود یک میلیون دنبال کننده دارد.
دختران و پسران جوان به تنهایی یا همراه دوستان خود، بیشترین تولیدکنندگان دابسمش هستند. دهه هشتادیها، دهه نودیها و به تازگی کودکان خردسال نیز در دابسمشها حضور فعال یافتهاند.
اینکه فضای خصوصی زندگی شهروندان چه شکلی است، در خلوت خود چگونه لباس میپوشند، سلیقه و ذائقه هنری آنها چگونه است و نسبت به کدام بخش از محتوای رسانههای رسمی انتقاد دارند، وجوه مهمی از دابسمشها هستند.
موضوع دابسمشهای ایرانی را با حسین قاضیان، جامعهشناس مقیم آمریکا در میان گذاشتیم. او به رادیو زمانه میگوید: «صفحه دابسمش ایرانی در اینستاگرام بسیار گل کرده، اما این دلیل نمیشود که بگوییم تمام جامعه ایران با این پدیده درگیر شده است. توجه به دابسمشها یک مساله فراگیر نیست و فقط بخشی از جامعه را پوشش میدهد. هرچند در مقیاس رسانههای اجتماعی این پوشش نسبتا گسترده شده است.»
به نظر حسین قاضیان خنده و سرگرمی از مهمترین دلایل توجه به دابسمشهاست: «توجه مخاطبان به دابسمش شبیه به علاقه نشان دادن به یک برنامه کمدی است و مضمون آنها به گونهای است که نمیتوانند تأثیر عمیقی بر جامعه بگذارند. اثر آنها کوتاهمدت است، چون بهسرعت ساخته میشوند و بهسرعت هم دیده میشوند و هر بار نمونههای جدید، جای قبلیها را میگیرند»
قاضیان میگوید که شاید دابسمش هم دیر یا زود رونق رو به رشد فعلی را از دست بدهد.
زنده بودن جامعه، زیبایی و واقعیت
سعید معیدفر، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران، در گزارشی که هجدهم آبان ۹۵ با عنوان «بانمکهایی که میخواهند دیده شوند» در روزنامه شهروند منتشرشده است، میگوید: «در کشورهای دیگر انواع و اقسام سرگرمیها و محافل متعدد تفریحی و حتی لودگی وجود دارد، ولی در جامعه ما به دلیل مسائلی که هست جوانان نمیتوانند گزینههای سرگرمی زیادی داشته باشند. در گذشتهها هم شده که در مقاطعی از زمان، مردم از کارهای جدی فاصله میگرفتند و به انواع و اقسام شیوهها سعی میکردند تفریح کنند یا جدی نبودهاند. زندگی انسانها بدون این موضوعات خشک و بیروح میشود. انسان همیشه علاقهمند است دیده شود و بهعنوان یک موجود اجتماعی حق دیده شدن، تشویق شدن و تعامل با دیگران را دارد. اینها تعاملاتی است که خوب است و نشان میدهد جامعه زنده است و همچنان علاقه دارد که با دیگران ارتباط داشته باشد.»
از این نظر دابسمشها همچون نشانههای زنده بودن جامعه عمل میکنند.
اما حسین قاضیان در این مورد تحلیل دیگری دارد: «من هم موافقم که دابسمشها نشاندهنده این است که مردم ایران با وجود تمام سختیها و گرفتاریها همچنان زندهاند و میخواهند خوشحالی کنند، در این شکی نیست. اما برخی توضیحاتی که برای تحلیل این موضوع داده میشود، بعد زیباییشناختی دارند، یعنی میشود با آن موافق بود یا مخالف. لازم است روشن کنیم که تعریف ما از زنده بودن چیست و چگونه میشود میان زنده بودن یک جامعه و زنده نبودنش تمایز گذاشت و خود این زنده بودن واجد چه اهمیت تحلیلیای است. اگر زنده بودن به این معنیست که جامعه بهرغم دشواریها و ناکامیها، شادی و خنده را کنار نگذاشته، من هم با آن موافقم. اما در همین جامعهای که از زندهبودن آن خوشحالیم، قتل، تجاوز، خشونت خانگی و درگیریهای خیابانی و بیاعتمادی فراگیر هم هست. در این صورت مفهوم “زنده بودن” دیگر خیلی هم قابلیت توضیح دهندگی ندارد.»
استعدادهای تازه یا هزلهایی به اسم طنز
سروش، ۲۴ ساله است، شغل آزاد دارد و در اراک زندگی میکند. او دابسمشهای زیادی در اینستاگرام میبیند اما به گفته خودش تا به حال تلاش نکرده دابسمش بسازد و ترجیح میدهد تماشاگر باشد.
او در پاسخ به این سوال که چه نوع دابسمشهایی از بقیه جذابتر هستند میگوید: «آنهایی که استعداد به خرج میدهند و یک چیز تازه میسازند. مثلا یک گزارشگر فوتبال هست به اسم علیفر، از زمانی که دابسمشهایش آمده خودش هم کلی معروف شده؛ با اینکه این آدم قدیمی بوده. آنهایی که ادای دخترها را درمیآورند یا نوزاد و این حرفها جالب نیستند.کلا اگر لوس بازیهایش را سوا کنیم، باحال است.»
در کنار علاقهمندان به دابسمش اما مخالفان هم هستند. کسانی که دابسمش دوست ندارند یا آنهایی که این فیلمها را هزلهای سخیفی میدانند که به اسم طنز و به خاطر کمبود سرگرمی ساخته میشوند.
بامداد، مشاور و مدرس مدیریت سازمانی است، ۳۶ سال دارد و خارج از ایران زندگی میکند. او به رادیو زمانه میگوید: «من این دابسمشها را دنبال نمیکنم، خوشم نمیآید. بچهها زیاد میفرستند ولی بدانم چیست اصلا باز نمیکنم. مردم ما از بس که سرگرمی ندارند و امکان زیست عادی و سالم را تجربه نمیکنند، پناه آوردند به سرگرمیهایی که نیاز روانیشان را ارضا کنند. این همه جک، طنز و مسخره کردن همه چیز عادی نیست. این را هم بگذاریم کنار دیگر هزلهای سخیف به اسم طنز. اگر شادیهای جمعی در ایران سر و سامان داده بشود و مراکز سرگرمی مناسب بسازند، نصف بیشتر نارضایتیهای فعلی کمرنگ میشود.»
دوباره از همان کلیشهها
بعضی دابسمشها بازتولید کلیشههایی جنسیتزدهاند. برای مثال، فیلمهایی که انگار بینش سازندگان آنها از زن، چادر سر گذاشتن، چشم و آبرو چرخاندن و تاب دادن سر موقع حرف زدن است، زیاد دیده میشوند.
در مقابل، افزایش مشارکت زنان در ساختن دابسمشهایی متنوع با موضوعات مختلف، جالب توجه است.
حسین قاضیان درباره حضور تیپهای جدید و محدودیتهایی چون نمایش زن و روابط جنسی در دابسمشها میگوید: «از مهمترین نکاتی که در مورد دابسمشها باید به آن توجه کرد، یکی به میدان آمدن تیپهای اجتماعی تازهای است که تا پیش از این ارتباط مستقیمی با رسانههای اجتماعی نداشتهاند و از آن دوری میکردند. مثلا نسلهای قدیمیتری چون پدر و مادرها، پدربزرگها و مادربزرگها یا افراد سنتی و مذهبی را میبینید که گاه به شکل خانوادگی در این دابسمشها ظاهر میشوند. نکته دیگر٬ بروز محدودیتهایی مختلف چون نمایش زن و روابط جنسی است که در این دابسمشها همچنان پابرجاست. برای نمونه در بسیاری از این دابسمشها وقتی پای تماس بدنی یا روابط زن و مرد یا رابطه جنسی به میان میآید، مردان به جای کاراکترهای زن نقشآفرینی میکنند تا احتمالا در دنیای واقعی مشکلی برای آنها پیش نیاید.»
دابسمش مردم را به هم نزدیکتر میکند؟
«پیام دابسمشها اعلام نیاز به خوشحالی عمومی است و این ویدئوها در کاهش تنشهای اجتماعی مؤثرند.»
این نظر فرزانه الماسی، روانشناس و استاد دانشگاه تهران است که در یادداشتی با عنوان «پدیدهای جدید در فضای مجازی ایران، این دابسمشبازهای قهار» (در روزنامه ایران، هفدهم اردیبهشت ۹۴) منتشر شده است.
او همانجا میگوید: «خوشحالی عمومی در جامعه کمتر وجود دارد و برای همین به این شکل در فضای مجازی بازتاب پیدا میکند. هر چهقدر این شادی و خوشحالی بیشتر به اشتراک گذاشته میشود، ذهن افراد جامعه نسبت به یکدیگر مثبتتر میشود.»
حسین قاضیان اما درباره تاثیر دابسمشها در کاهش تضادهای اجتماعی و نزدیک شدن مردم به یکدیگر میگوید: «علاقه به سرگرمیهایی چون دابسمش نمیتواند تاثیر مستقیم و مستمری روی کاهش تضادهای اجتماعی داشته باشد. دابسمشها شوخیهای کوتاهمدتی هستند و فراوانی و تنوع آنها چنین اثری را کمرنگ میکند. زمینه آن نوع پیوندهای اجتماعی که از طریق رسانهها میتوانست ایجاد شود، روز به روز کمرنگتر میشود. دلیل آن تکثر و فراوانی رسانههای همگانی و فراگیر شدن رسانههای اجتماعی است که نقش قوامبخش و وحدتآفرین رسانههای قدیمی را کاهش دادهاند. این رسانهها در حال حاضر فقط در زمان اتفاقات خاصی مثل بمبگذاری و عملیات تروریستی یا زلزله قادرند همزمانی در مصرف و تاثیر عمومی بر جای بگذارند که اغلب هم کوتاهمدت است و در صورت تکرار، دامنه تاثیر آنها کاهش پیدا میکند. به این ترتیب تاثیر امروزی رسانهها با گذشته متفاوت شده است و دابسمشهایی هم که از طریق رسانههای اجتماعی تولید و توزیع میشوند، در این زمینه رسانهای متفاوت نمیتوانند تاثیرات شگرفی به بار بیاورند.»
ترانههای معروف و پرطرفدار، دیالوگ فیلمهای جدید و قدیمی، سخنرانی مقامهای دولتی، گفتههای مجریان، گزارشگران و مصاحبهشوندگان در برنامههای صدا و سیما، صدای بچه یا شخصیتهای کارتونی، برنامههای تلویزیونی پربیننده و … از مصالح صوتی ساخت دابسمشها هستند.
علاقه عمومی به دابسمش، توجه رسانهها را نیز به همراه داشته است.
عید امسال، «دابسمش نوبهار» در ویژه برنامه نوروزی بیبیسی فارسی تهیه و پخش شد.
در ایران هم صدا وسیما در برنامه پربیننده ۹۰ با اجرای عادل فردوسیپور ، دابسمشهای طرفداران این برنامه را پخش کرده است.