رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ۱۳۵ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
ایرج مقدارى پول به راحله خانم صیغه مهدى برادرش مىدهد و بعد با وحشت متوجه مىشود که او از ازدواج قبلىاش چهار بچه دارد که با مادرش زندگى مىکنند. بعد در اداره آرین اشکانى به او تلفن مىکند و اطلاع مىدهد که از آمریکا برگشته است. ایرج همان روز به دیدار آرین اشکانى مىرود. آرین با الیزابت امریکایى ازدواج کرده که زن بسیار زیبایى است. یک پسر نیز به نام مینوچهر دارد که بسیار زیباست. بعد متوجه مىشود که زنش دارد به چشم خریدارى به ایرج نگاه مىکند. از این مسئله خوشش نمىآید. کمى از سیاست حرف مىزنند و آرین اشکانى مىگوید که کمونیستها غوغاى زیادى به راه انداختهاند و اطلاع مىدهد که آمریکایىها از کمونیسم به شدت مىترسند و…