یک استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا «شکاف طبقاتی شکل گرفته در جامعه ایران» را «بیسابقه» و «خطرناک» خواند.
حسین راغفر مدرس اقتصاد دانشگاه الزهرا تهران چهارشنبه ۲۴ فروردین به خبرگزاری «اقتصاد ایران» گفت: «شکاف طبقاتی شکل گرفته در جامعه ایران بیسابقه است.»
او دولت جمهوری اسلامی ایران را ماشین بزرگ بوروکراسی و دیوانسالاری دانست که وظیفه اصلی خود را فراموش کرده است و گفت: «در چنین فضایی که از امکانات مادی و عمومی و منابع بین نسلی در راستای منافع افرادی در درون دولت یا در درون قدرت استفاده میشود شاهد گسترش شکاف طبقاتی و فاصله گرفتن دولت از تامین رفاه عمومی هستیم.»
راغفر که پیش از این نقشه جغرافیای فقر ایران را تدوین کرده، افزایش هزینه خدمات عمومی به دلیل «ریخت و پاشهای و اتلاف منابع دولتی» را به «شدت غیرمنصفانه» دانست و گفت: «گویی حاکمیت پذیرفته است کسانی که میخواهند به این خدمات عمومی دسترسی پیدا کنند باید در قبالش مبالغی را بپردازند.»
او افزایش نابرابریها را مسبب دور از دسترس ماندن «خدمات آموزش و پرورش، بهداشت و سلامت و شغل برای نسل جوان» دانست و گفت که در این شرایط نمیتوان «انتظار داشت که عموم جامعه نسبت به این ساختار سیاسی کشور احساس همدلی و مشارکت و همزبانی داشته باشند.»
راغفر توزیع امکانات و درآمد را در جامعه ایران بسیار نابرابر خواند و گفت: «جمعیت بزرگی از جامعه اصلاً سهمی از این منابع عمومی ندارند.»
گزارش مرکز آمار ایران از ضریب جینی سال ۹۳ که اسفند سال گذشته منتشر شد نیز بیانگر افزایش نابرابری درآمدی در جامعه ایران به نسبت دو سال قبل است. همچنین آمار بیکاری در سال گذشته هم نشان میدهد که نرخ بیکاری در ۲۲ استان ایران بالاتر از میانگین نرخ بیکاری کشوری و فاصله نرخ بیکاری در اولین و آخرین استان بیش از ۱۰ درصد است است.
قائم مقام وزیر کشور ایران هفته گذشته توزیع امکانات در ایران را بسیار نابرابر دانسته و گفته بود که «بیش از نیمی از فرصت و امکانات در پنج، شش استان قرار گرفته است».
در همین رابطه محمدرضا واعظ مهدوی، معاون آموزشی و فرهنگی سازمان مدیریت و برنامهریزی آذر سال گذشته شکاف بین فقیر و غنی را رو به افزایش دانست و گفت که در روند برنامههای توسعه «فقرا فقیرتر و ثروتمندان ثروتمندتر شدهاند.» براساس اعلام این مقام مسئول حداقل ۵۰ درصد مردم ایران احساس نابرابری میکنند.
—————————————————————————————————————
در همین زمینه
نمی دونم چند در صد خبرھا از ایران واقعیت دارد حتی اگر نزدیک بہ واقیعت ھم باشد باید گفت کہ با این وضع کشور در حال نابودی کہ ھست و چطور با این وضع مسعولین کسی صداش بلند نمی شود؟و چرا باید تا اخیرین لحطہ صبر کنند،کہ راہ بر گشتی ھم نداشتہ باشند،و مشکلات را قائم میکنند
Ahmad / 13 April 2016
نخست این که خوب شد بجای استاد نوشتید مدرس ! مدرس حوزه شد استاد حوزه، استاد دانشگاه هم شد مدرس دانشگاه. این هم از نظر انقلاب فرهنگی و وحدت حوزه و دانشگاه( یعنی چیره کردن آخوندها بر دانشگاه ها) بسیار خوب است. تا دشمن بداند پیشرفت این ملت فتنه گر در دوره شکوهمند انقلاب اسلامی و در سایه ولی امر مسلمین جهان تنها در کار موشک و اتم نیست 1
دوم اینکه ما برای آسایش و بهبود زندگیمان انقلاب نکردیم. ما برای اقتصاد انقلاب نکردیم. ما انقلاب کردیم تا اسلام عزیز و بالاتر از آن نظام مقدس و بالاتر از همه ولایت مطلقه فقیه بر کشور سوار باشد و بیش از نیمی از درامدهای کشور دست ولی امر مسلمین جهان باشد که هر جور که دلش خواست برای نگهداری حکومتش هزینه کند.
ما برای این انقلاب کردیم تا بدهی تاریخی خود به اسلام عزیز ( که تمامی ندارد) و بالاتر از آن به آخوندهای شیعه را بدهیم .
ما باید اقتصاد مقاومتی را بیشتر پیاده کنیم، یعنی بیشتر درامدها و سرمایه ها مانند قدرت ملی در دست ولی امر مسلمین جهان باشد و ملت فتنه گر ایران در برابر ناتوانی اقتصادی ، گرسنگی و تنگدستی مقاومت کنند.
سهم آخوندهای حکومتی و نهادهای وابسته به ولی امر مسلمین از بودجه دولت (اضافه بر درامدهای نهادها و بنیادها و نهادها و مخابرات، خودرو سازی ، پتروشیمی و نفت ، امام رضا و امامزاده ها و ستاد اجرای فرمان امام، و …. ، پیمانکاریه ای سپاه و …. ) را ببینید
پیام / 13 April 2016
دوست عزیز احمد جان
اینها ماموریت ویرانی کامل ایران را دارند. شرکت سهامی اسهال طلبان و وصول گرایان حکومتی هر دو دست در دست هم در ۳۸ سال گذشته کشور را به سمت ویرانی کامل اقتصادی و فرهنگی سوق داده اند
در این شرکت سهامی نفتی میفروشند و در آمد را به نسبت قطر گردن بین خود تقسیم می کنند. در این راستا اگر چیزی ته آن بماند بین کارمندان دستگاههای دولتی تقسیم می کنند
خود و اعیان و اشراف هواپیماهای خصوصی و لیموزین میرانند و بنده و شما باید ارابه مرگ (پراید) سوار شویم
مشتی هم در گیر اوهام و خرافات عمیق مذهبی پرسشان این است وقتی بین ۳ و ۴ شک کردیم چه بکنیم….
Nader / 13 April 2016