استعفای علی رهبری، مدیر هنری و رهبر ارکستر سمفونیک تهران و خروج شتابزده او از ایران به مقصد اتریش، در رسانهها بازتاب گستردهای داشت. این پرسش پیش آمده است که آیا جمهوری اسلامی به راستی این آمادگی را دارد که هزینه لازم برای برخورداری از یک ارکستر سمفونیک با استانداردهای جهانی را تأمین کند؟ آیا ایران اسلامی اصلاً به ارکستر سمفونیک نیاز دارد؟
فروپاشی ارکستر سمفونیک تهران
حسین نوشآبادی در نشست خبری دوشنبه ۱۷ اسفند به استعفای علی رهبری اشاره کرد و گفت حسن روحانی، رییس جمهوری اسلامی و علی جنتی، وزیر ارشاد اسلامی موفق شدند با جلب نظر علی رهبری، ارکستر سمفونیک تهران را احیا کنند. به گفته سخنگوی ارشاد اسلامی قرارداد علی رهبری در پایان سال جاری منقضی میشده و لذا استعفای او پیش از انقضای مهلت قرارداد عجولانه بوده است.
علی رهبری در نامهای که با عنوان «خداحافظی علی رهبری» هنگام ترک ایران برای رسانهها فرستاده است، مهمترین دلیل استعفای خود را وابستگی ارکستر سمفونیک تهران به بنیاد رودکی و دخالت، دلالی و رویکردهای امنیتی اعضای شورای سیاستگذاری ارکستر سمفونیک تهران و ناآشنایی آنان با موسیقی کلاسیک و عدم برخورداری آنها از دانش کافی در زمینه موسیقی نامید.
پیروز ارجمند، مدیر پیشین دفتر موسیقی به روزنامه شهروند گفته است: «از همان ابتدا مشخص بود که واگذاری ارکسترها به بنیاد رودکی دیر یا زود موجب فروپاشی این ارکسترها میشود.»
یکی از موارد اختلاف علی رهبری با بنیاد رودکی سطح دستمزد نوازندگان، قراردادهای کاری آنان و بودجهایست که به ارکستر سمفونیک تهران اختصاص داده شده است.
نادر مشایخی، آهنگساز و رهبر ارکستر درباره معضل دستمزد نوازندگان گفته است: «ابتدا باید هزینههای داشتن یک ارکستر حرفهای تأمین شود و بعد ما انتظار حرفهای شدن داشته باشیم. همه میدانند در ایران کارکردن با این شرایط مشکل است.»
علی رهبری در نخستین اقداماتش برای احیای کنسرت سمفونیک تهران برنامهای طرح کرده بود که با عنوان «از مهر تا مهر» در رسانهها مطرح شد. در این برنامه پیشبینی شده بود که ارکستر سمفونیک تهران تا پایان سال جاری آثاری از ولفگانگ آمادئوس موتزارت، لودویگ فان بتهوون، یوزف هایدن، پیوتر ایلیچ چایکوفسکی، ماکس بروخ، هکتور برلیوز، مانوئل دوفایا و مرتضی حنانه را اجرا کند.
علی رهبری در نظر داشت برای سال آینده نوازندگان آثاری از چایکوفسکی، حسین دهلوی، مرتضی حنانه، حسن ریاحی و فردریک شوپن را با کیفیت قابل عرضه در صحنههای جهانی عرضه کند.
برای تحقق این برنامه ۷۵ نوازنده ارکستر سمفونیک تهران میبایست از نظر مالی تأمین باشند و بتوانند ساعتها تمرین کنند. پیروز ارجمند، مدیر پیشین دفتر موسیقی ارشاد اسلامی میگوید علی رهبری موفق شده بود انگیزه خوبی در نوازندگان جوان ایجاد کند. اما انگیزه فقط کافی نیست و بودجه کافی هم باید در اختیار ارکستر قرار داد.
علی رهبری در نامه خداحافظیاش به این نکته اشاره کرده که در ایران میتوان یک ارکستر سمفونیک حرفهای با معیارهای جهانی داشت، اما پیششرط آن استقلال هنرمندان از نهادهای نظارتیست.
کامیابیها و ناکامیهای علی رهبری
علی الکساندر رهبری در سال ۱۳۲۷ در خانوادهای فقیر در جنوب شهر تهران بهدنیا آمد و نواختن ویلون و آکوردئون را در پنج سالگی از یک مطرب دورهگرد به نام نوری فرا گرفت. ۹ ساله بود که با شدت گرفتن فقر خانواده تصمیم گرفت شبها را به طور مستمر به کار مطربی بپردازد و درآمد آن را صرف هزینه تحصیل در هنرستان موسیقی کند.
سمفونی شماره ۱۰ شوستاکوویچ با هدایت علی رهبری
تارخانیان، رحمتاله بدیعی و حسین دهلوی استادان او در هنرستان بودند. قریحه و استعداد سرشار سبب شد که دو سه سال بعد از بورسیه وزارت فرهنگ و هنر استفاده کند و برای ادامه تحصیل به آکادمی موسیقی وین برود.
رهبری در بیست و چهارسالگی تحصیل را در آکادمی موسیقی وین به پایان برد، به ایران بازگشت و در مدت زمانی کوتاه به ریاست هنرستان موسیقی ملی برگزیده شد. او ارکستر هنرجویان هنرستان و پس از آن ارکستر سمفونیک جوانان را بهوجود آورده است.
عمر این ارکسترهای جوان ولی دراز نپایید و با برخورد با مشکلات مالی و فنی به پایان رسید و رهبری با سرخوردگی به اروپا مهاجرت کرد.
علی رهبری در غرب موفقیتهایی پیدرپی بهدست آورده است. در یک مسابقه معتبر رهبری در بزانسون فرانسه برنده شده و در مسابقه دیگری در ژنو که با حضور هربرت فون کارایان، رهبر معروف آلمانی برگزار میشد، توجه او را به سوی خود جلب کرد
کارایان او را برای مدتی به برلین طلبید تا ارکستر فیلارمونیک این شهر را که معتبرترین ارکستر اروپایی است رهبری کند. این بخت بزرگ گردونه موفقیتهای رهبری را شتاب بیشتری بخشید و از آن پس بیش از آهنگسازی به کار رهبری ارکستر پرداخته است.
علی رهبری تاکنون بیش از ۱۲۰ ارکستر بینالمللی را در جاهای مختلف دنیا و در اجرای آثار آهنگسازان مختلف رهبری کرده و شمار صفحات دیسکهایی که از اجراهای او به بازار آمده است از رقم ۱۵۰ درمیگذرد. گفتنی است که رهبری در سال ۱۹۹۷ کوشید با گردهم آوردن نوازندگان ایرانی پراکنده در اروپا یک ارکستر فیلارمونیک ایرانی بهوجود آورد.
این ارکستر با زحمات بسیار شکل گرفت و یک سیدی دوبله نیز از اجرای آن تهیه شد، ولی با اینهمه به سبب دشواریهای مالی از پای درآمد. رهبری این ارکستر را در نخستین و آخرین ضبط در اجرای آثاری از کورساکف، خاچاطوریان، سارازات، باخ، برامس، شهرودی و قطعهای از آثار جوانی خود بهنام «نوحهخوان» رهبری کرده است. «نوحهخوان» زیر تأثیر مراسم عزاداری عاشورا نوشته شده است
رهبری قطعات دیگری نیز آفریده که از آن میان «خون ایرانی» روی سل شهرت بیشتری یافته است. او از آن گذشته اخیراً به نظریهای تازه در مورد ریتمهای مفقود در موسیقی سنتی ایران دست یافته که معتقد است موجب انقلابی در جامعه موسیقی ایران خواهد شد.
اندرزهای بنیاد رودکی
در حالی که ارکستر سمفونیک تهران از وجود چنین هنرمندی محروم شده و آینده آن در ابهام قرار دارد، مسئولان بنیاد رودکی در بیانیهای به انتقادات علی رهبری پاسخ دادهاند. آنها با آوردن اندرزهایی از میان اشعار کلاسیک فارسی علی رهبری را به فروتنی در برابر فرهنگ ایرانی فراخواندهاند. آنها میگویند بزرگی یک هنرمند آدابی دارد و به این دلیل که علی رهبری در برابر آنان فروتن نبوده، درک او از موسیقی نازل است و موسیقی در نظر او فقط وسیلهایست برای امرار معاش.
قرار بود در ایام نوروز ارکستر سمفونیک تهران اپرای «اشکها و لبخندها» را اجرا کند. این برنامه به دلیل استعفا و خروج علی رهبری از ایران لغو شده است. علاوه بر این اجراهای ارکستر سمفونیک تهران در اختتامیه جشنواره بینالمللی بهاری شانگهای در چین و کنسرت افتتاحیه جشنواره بروکنر در اتریش نیز لغو شد.
گمانهزنیهایی وجود دارد مبنی بر اینکه قرار است بردیا کیارس، موسیقیدان جوان ایرانی رهبری ارکستر سمفونیک تهران را به عهده بگیرد. کیارس این گمانهزنیها را رد کرده است.
پس از آنکه فرهاد فخرالدینی از مدیریت هنری و رهبری ارکستر ملی ایران استعفا داد، بردیا کیارس به جای او منصوب شد. فخرالدینی هم مانند رهبری در اعتراض به وابستگی ارکستر ملی به بنیاد رودکی استعفا داده بود.
در همین زمینه:
رهبر ارکستر سمفونیک تهران، ایران را ترک کرد
کنارهگیری علی رهبری یک هفته به تأخیر افتاد
علی رهبری از رهبری و مدیریت هنری ارکستر سمفونیک تهران استعفا داد
این علی رهبری باید اعدام شود !
زیرا در کار موسیقی است که امری ضاله است و بقول حضرت امام (رپ) مفسده جویی است و جوانهای ما را استعمار می کند !
دوم برای اینکه نامش رهبری است ، اضافه بر این علی رهبری است ! در حالی که ما یک رهبر داریم آنهم علی، سید علی اف خامنه ای رهبر با بصیرت و ولی امر مسلمین جهان !
دشمن بداند که از اول هم گفتیم که حزب فقط حزب اله رهبر فقط روح اله، و پس از آن هم شعار ما این است : حزب فقط حزبعلی، رهبر فقط سید علی !
از حضرت آیت اله العظمی جنتی خواهشمندیم در نماز جمعه بفرمایند که ایشان را اعدام کنند تا کارها درست شود !
اگر نیاز بود از حضرت لقا اله مصباح یزید فتوای اعدام بگیرند. زودتر هم بگیرند که ایشان ممکن است بزودی سفر دیگری به اروپا یا شیطان بزرگ بروند !
تا فراموش نکردم چند تا دشمن هم می نویسم که ثواب دارد : دشمن، دشمن، دشمن، دشمن !
شهروند درجه سه / 10 March 2016