هفتم اسفند ماه ۱۳۹۴؛ روزی مهم و تاریخی؛ روز برگزاری انتخابات مجلس شورای انقلاب اسلامی و مجلس خبرگان، در عین حال زادرور نويسنده و شاعر شهير فرانسه ويكتور هوگو است، نویسندهی اثر مشهور «بینوایان»، که در سال ۱۸۰۲ به دنیا آمد. حالا در سالروز تولد هوگو، دو انتخابات مهم در ایران برگزار میشود.
تطابق روزهای تاریخی فینفسه اتفاق معناداری نیست. در هفتم اسفندماه خیلیها به دنیا آمده و بسیاری از جهان رخت بربستهاند. جانی کش همین روز متولد شده و کارل یاسپرس در همین روز جهان را وداع گفته است. مانی، دینآور ایرانی نیز، در روزی چنین، پس از پنج ماه زندان در دستگاه حکومت ساسانی اعدام شده است.
همزمانی تولد و مرگ، و شادباشی و عزاداری توأمان، به ظاهر چیز عجیبیست! برای ما که به شکلی طنزآمیز، به خاطر تفاوتهای تقویم شمسی و قمری، اوقات رسمی عزاداری را در عید نوروز تجربه کردهایم، این تطابق سوگواری با جشن چندان نباید مایهی تعجب و دشواری باشد. این همزمانی در نهایت چیزی است احتمالا مثل انتخاب توأمان محمد ریشهری و دموکراسی! دری نجفآبادی و گشایش سیاسی!
میگویند: تاریخ را باید خواند و دانست تا از تکرار فاجعهبار آن جلوگیری کرد. و البته به قول فیلسوف آلمانی والتر بنیامین، «فاجعه همین است، این که چیزها همانطوری که هستند تکرار میشوند.»
۷ اسفند در تقویم تاریخ
در هنگامه انتخابات تاریخی هفتم اسفند بیایید به تاریخ برگردیم و ببینیم در این روز چه وقایعی در تقویم ثبت شدهاند؟
هفت اسفند یا همان ۲۶ فوریه، روز پنجاه و هفتم تقویم گرگوری است. روزی مثل همهی روزها… روزی که والنتینیان نخست به امپراطوری روم رسید، روزی که ناپلئون از تبعیدگاهش در الب گریخت.
بیایید از اتفاقات هوایی شروع کنیم: در هفتم اسفند، هفت سال پیش، یک بوئینگ ۷۳۷ مسافربری شرکت هواپیمایی ترکیش به هنگام فرود در آمستردام سهقطعه شد. هفتاد-هشتاد سال قبلتر در روزی چنین، لوفت وافه یا همان نیروی هوایی رایش سوم تشکیل شد. در همین روز، یک بالن توریستی در مصر ترکید و ۱۹ نفر را با خود به کام مرگ کشاند. از هوا که به زمین بیاییم، در سال ۱۹۵۲، در ۲۶ فوریه چرچیل اعلام کرد که انگلستان صاحب بمب اتم شده است. چند قرن پیشتر، در همین روز اعلام شد که تلفات زلزله در پرتغال ۲۰ هزار کشته بوده است. در سال ۱۸۸۵، در کنگرهی برلین در همین روز نیجریه به انگلستان و کنگو به بلژیک بخشیده شد. و باز در همین روز در جنگ خلیج فارس، آمریکا بصره را تصرف کرد.
«هر آنچه سخت و استوار است،
دود میشود و به هوا میآورد.»
میگویند: ملت ایران حافظهی تاریخی ندارد، و کسی که گذشتهاش را فراموش کند، آیندهی خوبی نخواهد داشت. در هنگامه هفتم اسفندماه حالا برخی از منتقدین، تصمیم عدهای از شهروندان به مشارکت در انتخابات را متعاقب شرکت در انتخابات ریاست جمهوری نتیجهی همین فراموشکاری تاریخی از سال ۷۶ تا سال ۸۸ میدانند. ۷ اسفند سال ۸۸ چه اتفاقی افتاد؟ آیا وضعیت آن روزها را به خاطر میآوریم؟
بیایید اتفاقات اسفند سالهای اخیر را مرور کنیم: دو سال قبل، همین روزها بود که آیتالله خامنهای در جلسهای با حضور سران سه قوه تصریح کرد: «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی جامع و فراگیر است که باید در اجرا نیز با همین جامعیت و فراگیری، تحقق یابد.» یک سال قبل از آن، در همین تاریخ، گزارشهایی منتشر شده بود مبنی بر واردات ۵۰۰ دستگاه خودروی پورشه از طریق جزیرهی ابوموسی به جمهوری اسلامی. حالا پس از برجام و توافق هستهای، نه اقتصاد فراگیر مقاومتی موضوعیت دارد و نه واردات گستردهی پورشه.
شاید مهمترین هفت اسفندی که مقدم بر انتخابات مجلس و خبرگان باید به یادش بیاوریم، چهارشنبه هفت اسفند سال ۱۳۹۲ است. روزی که در بامداد آن در کرج سه مجرم ۲۶ ساله به جرم سرقت و تجاوز به عنف در ملأعام اعدام شدند. در آن روزها و از مدتی قبل، به ویژه هنگام اعدام چند مجرم در خانهی هنرمندان، بحثهای طولانی در میان فعالان و ناظران و کارشناسان به ویژه در شبکههای اجتماعی درگرفته بود که چرا مردم به تماشای مراسم اعدام میروند؟ چه علل و انگیزههای فرهنگی و اجتماعیای در کار است که اعدام به جای ایجاد انزجار به پدیدهای نمایشی بدل شده است؟
اعدام بامداد ۷ اسفند ۱۳۹۲، با حاشیهی مضاعفی نیز همراه بود: مجرم میخواهد برای آخرین بار با مادرش دیدار کند، اما ماموران ممانعت کرده و او را مورد ضرب و شتم قرار میدهند. در نهایت، در میان سوت و کف تماشاگران، مجرم به دار آویخته میشود.
در روزهای آتی در اسفند ۹۲، تصاویر این واقعه در شبکههای اجتماعی منتشر میشود و بحثها در خصوص فرهنگ و مردم و حقوق بشر بالا میگیرد.
امروز، دو سال پس از این مراسم، (گویی قرنها از آن گذشته باشد) عدهای از شهروندان طرفدار دموکراسی و حقوق بشر (از جمله بسیاری از منتقدان تماشای اعدام) عزم کردهاند کسانی را به مجلس بفرستند که با امضاء احکام اعدام و… غریبه نیستند.
قطعا انطباق روزها به خودی خود معنایی ندارد، انتخابات و اعدام هم روی کاغذ به هم ربطی ندارند، اما در تلاقی هفت اسفند تماشای مراسم اعدام در سال ۹۲ و رأی به ریشهری و دری نجفآبادی در سال ۹۴، درست مثل روی هم افتادن روزهای شادی و غم در تقویم، طنز و طعنهای تاریخی اما تلخ در کار است. آیا چیزی در تاریخ در حال تکرار شدن است؟ چیزی از جنس تباهی اخلاقی یا دستکم بیتفاوتی و کلبیمسلکی؟
دود میشود و …
هفت اسفند اما، سالروز واقعهی دیگری نیز هست. در ۲۶ فوریه ۱۸۴۸، کارل مارکس و فردریش انگلس متنی را منتشر کردند که امروز به عنوان مهمترین متن سیاسی تاریخ بشر شناخته میشود: مانیفست کمونیست. مانیفستی که در آن آمده است:
«هر آنچه سخت و استوار است، دود میشود و به هوا میآورد.»
با سلام حضور آقای کیانپور
بنده فرصت بشه مقالات شما را مطالعه می کنم . تحلیل های شما را خیلی می پسندم. اما برای ما در ایران چاره ای جز شرکت در انتخابات هست؟ شاید بگویید که تحریم . اما مگر تحریم انتخابات سال 94 ریاست جمهوری باعث روی کار آمدن احمدی نژاد نشد؟ تحریمی هم که باعث فلج شدن نظام شود امکان پذیر نیست. جنگ مسلحانه هم امکان پذیر نیست؟ شما چه گزینه ای را پیشنهاد می کنید.
ali / 26 February 2016
باید دو نسل دیگر بسوزند، وقتی نفت ته کشید و ایران وصغص از افریقای مرکزی بدتر شد، ان وقت مردم دهات و شهرها صف میکشند تا انتصابت ولایت فقیه توجیه انتخابتی کنند سوادشان بلا رود و دست به قیام بزنند. چون از قار معلوم دیگر امرکیا نمیخواهد فتوخات دموکراسی مثل غراق و افغانستان کند.
پس تا صد سال دیگر ازدمکراسی بای بای. نوه های شما ید با قیام که د رنتیجه استلای عجز و نفرت وو بزگرت شدن رگ مردانگی و غیرت شیرزنانی است بالاخره به خیابن مبریندو
فعلا ملت شیعه زاده هستند و تا اتائیست و سکولار دشن 90% دو نسل دیگر سوختن لازم است
زبان ادم / 27 February 2016