یک روز پس از آنکه وزیر اقتصاد بدهی دولت را ۳۸۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرد، برخی از فعالان اقتصادی، این رقم را غیرواقعی خواندند. رقم دقیق بدهیهای دولت چقدر است؟ ۳۸۰ هزار میلیارد تومان، ۵۰۰ هزار میلیارد تومان یا نزدیک به هزار هزار میلیارد تومان؟
وزیر امور اقتصادی و دارایی بدهی دولت و شرکتهای دولتی جمهوری اسلامی را نزدیک به ۳۸۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرد. بنا بر گفته طیبنیا، از این مبلغ ۱۹۶ هزار میلیارد تومان بدهی خود دولت و ۱۸۰ هزار میلیارد تومان هم مربوط به شرکتهای دولتی است.
علاوه بر این، شرکت ملی نفت ایران هم نزدیک به ۱۸۰ هزار میلیارد تومان بدهی دارد که به گفته طیبنیا باید آن را به بدهیهای دولت اضافه کرد تا بدهی واقعی دولت مشخص شود. با این حساب بدهی دولت و زیرمجموعههای آن تا همینجا هم ۵۶۰ هزار میلیارد تومان است.
به گفته طیبنیا، دولت و شرکتهای دولتی ۲۷۰ هزار میلیارد تومان به نظام بانکی بدهکارند که سهم دولت ۱۰۰ هزار میلیارد تومان و سهم شرکتهای دولتی و وزارت نفت ۱۷۰ هزار میلیارد تومان است. به معنای دیگر ۲۷۰ هزار تومان از منابع مالی بانکها در اختیار دولت و شرکتهای دولتی است.
از سوی دیگر تولیدکنندگان و پیمانکاران میگویند که دولت تعهدات قانونی خود به آنها را عملیاتی نکرده است. براساس قانون هدفمندی یارانهها دولت موظف است که بخشی از درآمدهای حاصل از آزادسازی قیمت حاملهای انرژی را به بخش صنعت بپردازد، اما آنگونه که صاحبان صنایع به رسانهها گفتهاند، دولت از اجرای این قانون سرباز زده است.
همچنین چندی پیش سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ گفت که دولت سهم صندوق توسعه ملی از درآمدهای حاصل از فروش نفت را پرداخت نکرده است. پیش از این هم سخنگوی دولت گفته بود که بخشی از اعتبار ساماندهی آبهای مرزی ایران، به منظور حمایت از تولید در بسته سیاستهای ضد رکود هزینه خواهد شد.
چاله نفتی
مقامهای دولتی بخشی از بدهیهای دولت را بدهیهای انباشته شده از قبل میدانند و دلیل افزایش استقراض و یا عدم تامین اعتبار طرحهای عمرانی را هم کاهش قیمت نفت عنوان میکنند. حسن روحانی چند روز قبل در انتقاد از کسانی که نسبت به فراگیر شدن رکود اقتصادی هشدار میدهند، گفته بود که کشور را با نفت ۳۰ دلاری اداره میکنیم نه نفت ۱۴۷ دلاری.
بیش از دو سال است که دولت یازدهم اداره امور را در اختیار دارد و براساس گزارش اتاق بازرگانی و مرکز توسعه تجارت وزارت صنعت، معدن و تجارت، سفر هیاتهای سرمایهگذاری به ایران افزایش یافته است. این مرکز از سفر ۴۰۰۰ هیات سرمایهگذاری و اقدام به سرمایهگذاری این هیاتها در ایران خبر داده است.
اینکه نتیجه این سرمایهگذاریهای احتمالی چنانچه صورت بگیرد، در سالهای بعد نمایان خواهد شد، شکی نیست. اما مسئله این است که دولت در چاله پیشبینیهای خود افتاده است. برآورد دولت در بودجه سالانه نفت ۷۰ دلاری بوده و بیش از یکسال است که نفت را کمتر از ۵۰ دلار میفروشد و منبع درآمد دیگری هم ندارد.
عدم تزریق منابع مالی به بهانه مقابله با تورم، اندک نفس تولید را هم گرفته و پس از آن دولت برای تحریک دوباره بازار به سیاست تزریق منابع مالی و البته تحمیل بار تورم و سود بانکی ناشی از آن بر دوش شهروندان، روی آورده است. سیاستی که میزان اثرگذاری آن در بازار خودرو میتواند معیار مناسبی برای سنجش درستی و نادرستی آن باشد.
حال به گفته مقامهای دولتی، دولت برای پرداخت بخشی از بدهیهای خود به تهاتر و عرضه اوراق قرضه روی آورده است. روز گذشته اعلام شد که دولت ۱۶ هزار میلیارد تومان از بدهی خود را با واگذاری اوراق مشارکت، قرضه و اسناد خزانه به طلبکاران تهاتر میکند. مجلس نیز به دولت پیشنهاد کرده است که با واگذاری شرکتهای دولتی به طلبکاران بخش دیگری از بدهی خود را تسویه کند.
در همین زمینه
جبران کسری بودجه با افزایش قیمت دلار
در اقتصاد بازار حجم بدهی دولت تا سقف تولید ناخالص ملی اشکالی ندارد وبیش ازان اگر بدهی خارجی باشد مساله ساز میشود.
در اقتصاد ایران که شبه دولتی است بفرض که کلیه ارقام یاد شده در ستون بدهکاری دولت قرار گیرد با در نظر گرفتن رانت نفت و گاز و سایر معادن که همه در مالکیت دولت است درد ساز نیست و منطقی بنظر نمیرسد که اسرار نمائیم که بدهی شرکت نفت که در امدی 25 هزار دلاری از نفت و همین اندازه از گاز سالیانه کسب میکند را سنگ راه دولت حساب کنیم .
ایران از محدود کشورهای جهان است که در شرائط کنونی بدهی خارجی معادل یک ونیم درصد تولید ناخالص ملی دارد که در مقایسه به بسیاری از کشورها اعم از پیشرفته و یا در حال توسعه که تعهدات هم عرض و یا بیشتر از تولید ملی دارند در وضع مطلوبی بسر میبرد ولی نا کارامدی قانونی و اجرائی وضع اسفناکی را فرا روی ملت قرار داده است .
زنجیره بدهی دولت به پیمانکاران و بانکها و پیمانکاران به با نکها و بانکها به بانک مرکزی گردش پول را با مشکل روبرو کرده است و نقدینگی را طی دوسال به دو برابر افزایش داده وترس از افزاییش تورم تولید را در دامن رکود قرار داده است و بیکاری ومعوقه بدهکاران را ببانکها را افزایش داده است .
دولت مردان حوزه عملی اقتصاد رابا کلاسهای درس دانشکاه اشتباه گرفته اند و همه جا سپرده هامردمی را چه انچه در داخل در بانکها متمرکز شده و چه ان حجم که بعنوان سرمایه های ایرانیان خارج ازکشور بحساب میاورند هدف قرار داده تا از مسئولیت خو در مقابل اداره مملکت بکاهند .
از ترس خیزش اجتماعی همچنان یارانه های 45500 تومانی را میپردازند و توانمندان نیز از ترس یورش مالیاتی اصرار بر نداری کرده و یارانه ماهیانه را دریافت میکنند این یارانه دردی را دوا نمیکند ولی حجم ان چهار برابر بودجه عمرانی کشور است .
پرداخت بدهی به پیمانکاران و بانکها و بانک مرکزی میتواند با تسعیر مجدد ارزهای بانک مرکزی انجام شود بدون انکه به نقدینگی اضافه گردد وتورمی تازه را پیش رو قرار دهد ولی دولت ومجلس از انجام ان رویگردانند
منوچهر / 14 January 2016
آش را با جاش خورده اند؟!
faryad / 15 January 2016
جناب منوچهر شاید برای دولت داشتن بدهی اشکال ندارد! ولی برای من و همکاران من در صدها شرکت کوچیک پیمانکاری که نگرفتن طلب ها ما را به نابودی کشیده اشکال دارد!!
ََُآسا / 16 January 2016
به اسای عزیز
کامنت بحث اقتصاد عمومی را دنبال کرد و از اینکه دولت مطالبات پیمانکاران را پرداخت نمیکند شادمان نیست و
گرفتاری انان را با تمام وجود درک میکند/.
امید که با ملحوظ شدن 20هزار ملیارد تومان بصورت اوراق قرضه و مشارکت و صکوک که در لایحه بودجه پیشنهادی سال اینده ذکر شده مطالبات پیمانکاران مخصوصا شما پرداخت شود
منوچهر / 18 January 2016