با بالا گرفتن نزاع بین ایران و عربستان، دو طرف در پی یارکشی‌های منطقه‌ای بر آمده‌اند. در این میان تحریم ایران از سوی جهان عرب زنگ خطر آغاز جنگی دوباره را به صدا در می‌آورد.

Teheran Riad

با اجرای حکم اعدام نمر باقر النمر و ۴۶ تن دیگر در عربستان، جمهوری اسلامی ایران واکنش‌هایی تند و سریع نشان داد. جنگی تبلیغاتی با پیام‌ها و موضع‌گیری‌های شدیداللحن مقامات ایرانی شروع شد که فرجام آن حمله به سفارت و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد بود.  واکنش فوری ریاض به تهران، جدی بودن مخاصمه دو کشور را آشکار کرد. کشورهای عربی هم‌پیمان با عربستان سعودی یکی پس از دیگری سفرای خود را از تهران فرا می‌خوانند و پروژه‌های همکاری خود را با ایران در حوزه‌های مختلف لغو می‌کنند. تصویری که از این مخاصمه شکل گرفته، صف‌بندی قدرت‌های منطقه است: این بار نه در قالب جنگ‌های نیابتی بلکه رو در روی یکدیگر.

عربستان سعودی از این مخاصمه چه می‌خواهد؟ جمهوری اسلامی ایران در پی چیست؟ بستر این مخاصمه در چه شرایطی مهیا شد و تا چه سطحی پیش خواهد رفت؟

عربستان پیشتاز معادلات جدید خاورمیانه

عربستان سعودی برخلاف آنکه سعی دارد اعدام شیخ النمر را امری داخلی بر شمارد، در اجرای این تصمیم شتابزده عمل نکرد. طی دو سال گذشته، یعنی از زمانی که حکومت سعودی تصمیم گرفت گروه شیخ النمر را دیگر تحمل نکند و او را دستگیر و به اعدام محکوم کرد، روابط ایران و عربستان از تحمل و تعامل به دوره مخاصمه و رویارویی در جنگ‌های نیابتی وارد شد.

پادشاهی سعودی که تا پیش از سقوط حزب بعث عراق خود را قدرت مطلق منطقه می‌دانست، با از دست دادن نفوذ خود در عراق و سوریه مجبور شد با ایران و دست‌های پنهان و آشکار آن در منطقه مقابله به مثل کند. ورود عربستان به جنگ نیابتی از طریق تجهیز گروه‌های سنی مذهب در عراق و سوریه، این کشور را در تله جنگ‌های فرسایشی‌ای انداخت که ایران سرمایه‌گذاری طولانی مدت‌تری در آن‌ها کرده بود. با روی کار آمدن ملک سلمان، عربستان سعودی تصمیم گرفت که رأساً وارد جنگ با ایران شود، جنگی که در یمن بیش از آن‌که برگ برنده‌ای به دست عربستان دهد، هزینه‌های هنگفتی برایش به ارمغان آورد.

تقابل دو بلوک «ایران- روسیه- عراق- حزب‌الله- اسد» با ائتلاف «عربستان- ترکیه- متحدان عرب- ایالات متحده- ناتو» در سوریه، شکاف ایران و عربستان را در سهم‌خواهی قدرت در منطقه بیش از پیش کرده است. عربستان سعودی طی دو سال گذشته از انواع کشمکش‌های نیابتی با ایران درس گرفته است و می‌داند که اگر در برابر گسترش هژمونی ایران درون مرزهایش کوچکترین مسامحه‌ای کند، به راحتی عرصه را خواهد باخت. اما در عوض با تکیه بر هم‌پیمانان منطقه‌ای خود می‌تواند شرایط را در حساس‌ترین دوران جمهوری اسلامی برای این کشور سخت کند. اعدام شیخ النمر، راه را برای رویارویی عریان‌تر با ایران فراهم کرد.

Scott Lucas
اسکات ویلیام لوکاس

اسکات ویلیام لوکاس، استاد دانشگاه برمینگهام بریتانیا و رئیس سازمان پژوهش‌های ایران، سوریه و خاورمیانه بزرگ – EA Worldview، در گفت و گو با رادیو زمانه اهداف عربستان را در این مخاصمه در دو مورد خلاصه می‌کند: «اول، رساندن این پیام به مردم عربستان که حکومت آل سعود در برابر تروریسم و به خطر افتادن امنیت داخلی با شدت و حدت برخورد می‌کند. دوم، رساندن این پیام به خارج از عربستان که در بحران‌های منطقه به خصوص در سوریه و عراق مستحکم ظاهر می‌شود.»

این محقق حوزه ایران و خاورمیانه، ادامه این مخاصمه را به پشتیبانی غرب از عربستان سعودی منوط می‌داند و می‌گوید: «سعودی‌ها باید این مسأله را در نظر بگیرند که چنانچه ایالات متحده و اروپا ادامه این مخاصمه را نپذیرند، تا چه حد می‌خواهند به پیش بروند.»

ایران و سیاست دوگانه خارجی

دولت ایران در زمانی که در برابر مخالفت‌های اصول‌گرایان، ورود به مذاکرات دیپلماتیک را تنها راه‌حل برون‌رفت این کشور از بحران معرفی می‌کند، قاعدتاً باید در منطقه به دنبال هم‌پیمانان بیشتری باشد. با این حال، ائتلاف با روسیه و ورود ایران به منازعات روسیه در خاورمیانه، روابط این کشور را با همسایگان و دیگر قدرت‌های مدعی منطقه بیش از پیش به تیرگی کشانده است.

ایران از یک سو پس از سه دهه سرمایه‌گذاری در تشکیل گروه‌های مسلح شیعی منطقه یا حمایت از آنها، گستره نفوذ خود را از بیروت و لاذقیه در شرق مدیترانه تا صنعا و عدن در باب المندب کشیده و در این حین نیم نگاهی نیز به غرب آفریقا داشته است. از دیگر سو توانسته است خود را به عنوان یکی از مدعیان قدرت منطقه در معادلات جدید خاورمیانه تحمیل کند. با این وجود، ایران در عرصه روابط دیپلماتیک با همسایگان عرب خود چندان موفق نبوده است.

کشورهای عربی با قطع رابطه با ایران می‌کوشند تا این کشور را در انزوای منطقه‌ای فرو برند و در این میان تنها پشتوانه ایران، روسیه و دولت‌های متزلزل بشار اسد در دمشق و حیدر عبادی در بغداد خواهد بود.

Iran Saudi

محافلی در ایران اما می‌کوشند مسئولیت حمله به کنسولگری و سفارت عربستان را متوجه خود ریاض کنند و حتی اعلام کرده‌اند که حمله کنندگان از سوی عربستان سعودی دستور داشته‌اند. این تلاش نشانگر آن است که ایران تمایل دارد این مخاصمه را ادامه دهد و حتی جدی‌تر کند، گویی که اعتماد کاملی به پشتوانه‌های اندکش در منطقه دارد.

اسکات لوکاس می‌گوید: «اولویت ایران رویارویی با عربستان سعودی نیست. آنچه برای ایران اهمیت دارد دخالت‌گری در سوریه و عراق، پیوندش با گروه‌هایی مانند حزب‌الله و دغدغه‌هایش در جنگ داخلی یمن است.»

به عقیده لوکاس سناریوی جدیدی که ایران را در نزاع با دولت‌های عربی منطقه قرار می‌دهد «سیاست‌ خارجی روحانی را یک بار برای همیشه زیر خاک مدفون می‌کند.» لوکاس بر این باور است که جناح اصول‌گرایان و دلواپسان نظام بیشترین سود را از این نزاع می‌برند و سیاست «مداخله» هاشمی رفسنجانی و «دیپلماسی مذاکره» روحانی شکست می‌خورد. او انتخابات اسفند ماه ایران را در جهت‌دهی به نزاع پیش‌ آمده تأثیرگذار می‌داند.

ایران یا عربستان؛ کدام پیروزند؟

هر دو کشور در جنگ‌های نیابتی و برون مرزی در منطقه و نیز تجهیز و کمک‌رسانی تسلیحاتی به گروه‌های شبهه نظامی در سوریه، عراق و یمن هزینه‌های هنگفتی را متقبل شده‌اند و به نظر می‌رسد هیچ کدام توان آغاز جنگی مستقیم و رو در رو را در شرایط فعلی نداشته باشند.

هر دو کشور برای گسترش نفوذ قدرت خود در منطقه، به ائتلاف‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای چشم دارند. در این بین عربستان سعودی توانسته‌ است موفق‌تر ظاهر شود. نفوذ تاریخی عربستان سعودی در لبنان باعث شده که شاهزاده‌های سعودی مانند ولید بن طلال که رانت‌های مالی و سیاسی کلیدی در لبنان دارند برای هم‌سو کردن دولت آتی لبنان با عربستان تلاش جدیدی را آغاز کنند. اینک عربستان همراه با ترکیه چشم امید به کوتاه کردن نفوذ ایران از طریق حزب‌الله در لبنان دارد و با وعده کمک‌های تسلیحاتی به دولت لبنان در پی آن است که با یک تیر دو نشان بزند و جایگاه ائتلاف روسیه، ایران و دولت اسد را در مذاکرات سوریه تضعیف کند.

مجموعه ویژه رادیو زمانه: تهران و ریاض؛ از جنگ سرد تا زورآزمایی دیپلماتیک

یک منبع آگاه و تحلیل‌گر سیاسی سعودی که به دلایل امنیتی مایل به افشای نام خود نیست، به رادیو زمانه می‌گوید، پیشنهاد کمک‌های تسلیحاتی عربستان به لبنان در راستای سیاست هم‌پیمان کردن همسایگان عرب در مبارزه با فرقه‌گرایی منطقه‌ای است. به عقیده او این سیاست برای عربستان هم کارکرد داخلی دارد و هم خارجی. این مدیر رسانه‌ای عربستان سعودی می‌گوید: «مادامی که دولت اسد از قدرت ساقط نشود و ایران و روسیه مواضع خود را در منطقه هم‌چنان تقویت ‌کنند، این سیاست عربستان راه به جایی نخواهد برد».

این تحلیلگر سیاسی عرب موقعیت عربستان را بسیار متزلزل می‌بیند و می‌گوید: «در اثر بحران‌های سوریه و یمن، بیشترین کشوری که مورد تهدید قرار می‌گیرد عربستان سعودی است زیرا نه تنها مرزهایش با یمن در خطر است بلکه قبایل عرب در این دو کشور و روابط تجاری عربستان با آن‌ها نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرند. از پس از آغاز جنگ در این دو کشور، عربستان سعودی مجبور شده است که بیشترین میوه‌جات و سبزیجات را از ترکیه وارد کند».

اما اسکات لوکاس، بر این باور است که ایران در جایگاه ضعیف‌تری نسبت به عربستان قرار دارد. به عقیده او «بحران اقتصادی شدید ایران» و «نیاز این کشور به برداشته شدن تحریم‌ها» این کشور را در موضع شکننده‌تری برای ورود به مخاصمه با عربستان می‌کند. او شکاف موجود در نظام جمهوری اسلامی را نیز یکی از نقاط ضعف دیگر ایران برای نبرد در چند جبهه می داند و می‌گوید: «ایران در آستانه انتخاباتی است که در کمتر از دو ماه دیگر می‌تواند شالوده نظام را از هم بپاشد.»

این که انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی تا چه اندازه می‌تواند شکاف جناح‌های درون نظام را بیشتر کند و آیا از حسن روحانی و حامیانش در برقراری دوباره دیپلماسی مذاکره حمایت خواهد شد یا نه، شاید بر روند مخاصمه تهران و ریاض تاثیر بگذارد. اما به نظر نمی‌رسد که این کشمکش از محدوده جنگ‌های دیپلماتیک پا فراتر نهد و به رویارویی نظامی منجر شود. هم تهران و هم ریاض می‌دانند که توان پیش بردن نبردی تمام عیار را در مقابل یکدیگر ندارند حتی اگر نیمی از جهان را با خود هم‌پیمان کنند.