حسین سلامی می‌گوید خبر رسانه‌های غربی مبنی بر کاهش حضور نیروهای سپاه در محور مقاومت و سوریه ادعایی بیش نیست و راهبرد و نقش ایران همان است که بود.
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران می‌گوید این که حضور مشاوران سپاه در سوریه کم و زیاد می‌شود موضوع لحظه‌ای است و کاهشی هم در این خصوص وجود ندارد.
خبرگزاری فارس به نقل از حسین سلامی می‌نویسد: «ما همچنان بر خطوط، اصول، اهداف و استراتژی‌های گذشته خود هستیم و نقش‌های خود را متناسب با نیازهای صحنه ایفا میکنیم.» سلامی یادآوری کرده که جمهوری اسلامی باید بتواند با افزایش قدرت بازیگری خود، نبردها را در جغرافیا، مسافت و اعماق طولانی در شرق مدیترانه را مدیریت کند.
او از جمله در موضوع محدود کردن توان موشکی ایران در توافقنامه‌ها و قطعنامه‌ها گفته است: «سپاه توسعه قدرت دفاعی خود را بر اساس پاراگراف‌های موجود روی کاغذهایی که توسط قدرت‌ها انشا می‌شوند قرار نمی‌دهد… این یک تصمیم مستقل است و هیچ ربطی به قطعنامه‌های صادر شده ندارد.»
سلامی در ۲۵ آذر نیز در همایش مجمع عالی بسیج در مشهد گفته بود که ایران موجب استحکام روزافزون نظام سوریه شده است. او با تاکید بر نقش “فرزندان برومند انقلاب” در مدیریت تحولات میدان در شرق مدیترانه افزوده بود: «امروز دریای سرخ، مدیترانه، عراق، لبنان، سوریه و بحرین که ایالت‌های منفصل آمریکا بودند دیگر میدان ژئوپلتیک آنها محسوب نمی‌شوند و از دست رفته‌اند.»
سکوت در برابر قطعنامه سوریه
سلامی در اظهارات جدید خود اشاره‌ای به قطعنامه صلح سوریه نکرده است. طبق این قطعنامه، از اول ژانویه ۲۰۱۶ مذاکرات گروه‌های اپوزیسیون سوریه با نمایندگان دولتی به جریان می‌افتد و هم‌زمان آتش‌بس برقرار خواهد شد.
هیچیک از مقامات رسمی جمهوری اسلامی هنوز در باره این قطعنامه موضعی نگرفته‌اند. در این قطعنامه به آینده اسد و چگونگی حضور نیروهای خارجی در سوریه اشاره روشنی نشده است.
بشار اسد خط قرمز جمهوری اسلامی اعلام شده و ولایتی، مشاور عالی خامنه‌ای در امور بین‌المللی گفته است که ایران پشت اسد را در میدان جنگ و سیاست خالی نمی‌کند.
در نخستین نشست مطبوعاتی سخنگوی وزارت خارجه ایران نیز عنوان شده بود که نظامیان جمهوری اسلامی در سوریه می‌مانند و اگر دولت سوریه درخواستی برای سرکوب آشوبگران ارائه کند، در زمان خود بررسی و پاسخ داده می‌شود.
در همین زمینه
«ما گردن دشمنان را به آسمان پرت میکنیم»
عجب صورت نازی داره این بابا. قیافه اش اینهو سرباز امام عجه! من مطمئنم که میتونه یه آدمو درسه بخوره. مرحوم شاه عباس که یکی از عوامل بدبختمی ما ملته که رفت از جبل الشیطان در لبنان برامان آخوند اورد تا ما رو از انسانیت ساقط تر تر کنه چرا که پیش از اون وقت توسط برادران مسلمان به این دین مبین مراجعت داده شده بودیم. بله این شاه عباس کبیر یک گروه داشت که نامشان چگنی بود اینان مسئولیتشان خوردن زنده زنده دشمنان شاه بود. شاه کسانیکه با او زاویه داشتند مثل امروز با بیت دعوت می کرد. با آنها شام و شراب می نوشید بعد آن اتاق مخصوص را ترک می کرد. چگنی های دربار زاویه داران با سلطان وارد می شدند آن زاویه دار یا آن زاویه داران را روی نطع یعنی سفر می نشاندند و لباس از تنشان بیرون می کردند و بدون هیچ سلاحی شروع می کردند به خوردن آنها و زنده زنده. آنها حتا شکم و دل و جگر و رده و محتویات آن نگوبختان را نیز می خوردند. اینگونه بود که سلطان نیز نان رهبر معظم یعنی کبیر را بر خود گذاشته بود. من وقتی قیافه مظلوم و پاک این برادر سپاهی را می بینم با اینهمه لطافت و انسانیت که البته در سیمای برادرش حسن سلامی که توسط بمب اسراییلی در مرکز موشکی سپاه با بیش از سیصد کشته و زخمی کشته شد می بینم بیاد سپاه پاسداران سلطان عباس کبیر صفوی می افتم. فرق بین شاه عباس و رهبر معظم انقلاب در این است که شخص رهبر هم برای خودش یک چگنی ست.
عمویی از تهران / 22 December 2015