آندره گلوکسمن، اندیشمند فرانسوی در پاریس درگذشت. با اندیشههای او به عنوان یک مائویست بود که در فرانسه غلبه بر مارکسیسم آغاز شد. نزاع او با صلحطلبان آلمانی فراموشنشدنیست.
این عکس در یادها مانده است: آندره گلوکسمن، ژان پل سارتر و رمون ارون در کاخ الیزه. آنها به دیدار ژیسکاردستن شتافتهاند تا با رییس جمهوری فرانسه درباره پذیرش پناهجویان ویتنامی گفتو گو کنند. حلقه «فیلسوف نو» که به سنت روشنگری تکیه دارد و ضد اتوریته است، دو اندیشمند مخالف را به یکدیگر نزدیک و با هم همسو کرده است. در نظر رمون ارون و ژان پل سارتر، در این لحظه یاریرسانی به انسانها مهمتر است از اختلافات سیاسی. از وقتی که ژان پل و رمون به مدرسه میرفتند، از هم دوری میجستند و حالا هم که در این عکس تاریخی با یک سویه نمادین در کنار هم دیده میشوند، چند سالی بیش از زندگیشان باقی نمانده است. این عکس که این روزها در برخی رسانهها بازنشر شده نمایانگر این واقعیت است که در آن سالها فرانسه آمادگی بیشتری برای پذیرش پناهجویان داشت. حالا آندره گلوکسمن هم در پاریس چشم بر جهان ما فروبسته و به ارون و سارتر پیوسته است.
آندره گلوکسمن در یک خانواده یهودی که از لهستان به پاریس مهاجرت کرده بودند پرورش پیدا کرده بود. او در سال ۱۹۳۷ متولد شد و کودکیاش با وحشت جنگ درآمیخته بود. نازیها پدرش را کشته بودند و مادرش هم زندگی مخفی در پیش گرفته بود و با نازیها میجنگید.
آندره گلوکسمن میگوید: «من به خاطر ضدیتم با فاشیسم، کمونیست شدم. در سال ۱۹۴۵ با «اومانیته» روزنامه حزب کمونیست فرانسه خواندن و نوشتن و حساب را یاد گرفتم. من که هشت سالم بود میخواستم ببینم حزب چند درصد رأی میآورد.»
حزب کمونیست فرانسه در آن سالها۳۰ درصد رأی داشت و با اینحال به زودی بر سر جنگ الجزایر گلوکسمن با کمونیستهای فرانسوی اختلاف پیدا کرد. او همچنین از حمله ارتش شوروی به بوداپست و اشغال مجارستان در طی ماجراهای بهار ۱۳ روزه بوداپست و سرکوب تظاهرات دانشجویی انتقاد کرد. در سال ۱۹۵۷ هم پرولتاریای اصیل کنار گذاشته شد. پس از آنکه گلوکسمن تحصیلاتش را در رشته فلسفه به پایان رساند، دستیار رمون ارون، جامعهشناس و فیلسوف فرانسوی و استاد دانشگاه تولوز شد. در آن زمان گلوکسمن تنها فیلسوفی بود که به موضوع جنگ و دفاع علاقه داشت.
– من در فرانسه تنها کسی هستم که با تئوریهای کارل فن کلاوسویتز آشناست.
ارون در پاسخ گفته بود: حالا من هم دومین نفر هستم.
کارل فن کلاوسویتز یک افسر ارتش پروس و یک نظریهپرداز نظامی بود که در جنگ با ناپلئون شرکت داشت و بعدها تعریفی که از جنگ به دست داد، نام او را در آکادمیهای نظامی بر سر زبانها انداخت.
پیامدهای دیرهنگام یک جنگ
نخستین اثر آندره گلوکسمن هم درباره جنگ ویتنام بود. او اعتقاد داشت که محال است آمریکاییها بتوانند در جنگ چریکی با ویتنامیها پیروز شوند. بعد از انتشار این کتاب بود که ژاک لاکان و ژان پل سارتر هم به اندیشههای این روشنفکر جوان علاقمند شدند. در مه ۶۸ او به سنگر دانشجویان معترض پیوست و بعد از آن هم به مائویستهای فرانسوی روی آورد.
و با اینحال، بعد از مه ۶۸اندیشه اتوپیا و فکر انقلاب در سپهر سیاسی غرب رنگ باخت. گلوکسمن در آن ایام نظریه «اخلاق ضرورت» را در میان آورده بود. بر آن اساس، کمکهای انساندوستانه به پناهجویان میبایست بدون در نظر گرفتن اختلافات ایدئولوژیکی که آنها قربانیانش بودند در اولویت قرار میگرفت. این نظریه به پیامدهای جنگ داخلی در بیافرا و به قربانیان جنگ ویتنام ناظر بود.
یک اشتباه دردناک
«مجمعالجزایر گولاک» نوشته آلکساندر سولژنیتسین فرانسه را در بهت فروبرده بود. گلوکسمن تحت تأثیر این اثر به نقد حکومتهای خودکامه روی آورد. در «خانم آشپز و آدمخوار» و همچنین در «استادان اندیشه» در پی یافتن ریشههای اندیشهاش در فلسفه آلمان برآمد: کانت. فیشته و هگل. سپس در کتاب «فلسفه بازدارندگی» با صلحطلبان آلمانی که مخالف نصب موشکهای پرشینگ بودند درافتاد. او طرفداران محیط زیست را که پیرامون حزب نوبنیاد سبزها گرد آمده بودند به رویکردهای ایدئولوژیک برای فراموش کردن پیشینه پدرانشان در حزب نازی و جعل تاریخ متهم میکرد. او طرفداران صلح را «یهودیان جنگ جهانی سوم» میخواند که در برابر خودکامگان کمونیست، پیش از آنکه حتی جنگ آغاز شده باشد، تسلیم شدهاند. کمونیستهای فرانسوی که حالا دیگر چندان اعتقادی هم به آرمانهای پیشینشان نداشتند، او را به عنوان یک اندیشمند خطرناک نشان کردند و در مجادلات قلمیشان با او و با تاختن به اندیشههای او تلاش کردند بیعملی و انفعالشان در سالهای جنگ جهانی دوم را برای خود توجیه کنند.
پس از ۱۱ سپتامبر اما در جهان غرب اسلامگرایی به عنوان یک تهدید مطرح شد. گلوکسمن از طرفداران حمله نظامی به افغانستان و عراق بود و به حلقه نئوکانها نزدیک شدو به دلیل این تحولات هم بود که در سال ۲۰۰۷ با شرکت در کمپین انتخاباتی نیکلای سارکوزی از او دفاع کرد. بعدها او از این کار پشیمان شد و از آن به عنوان «یک اشتباه دردناک» یاد کرد. درباره صحنهآرایی برنارد هنری لوی و سارکوزی در جنگ با معمر قذافی اما سکوت پیشه کرد. پناهجویان از نو به سوی اروپا سرازیر شدهاند. آندره گلوکسمن اما دیگر از این بخت برخوردار نیست که برای پذیرش آنان گامی بردارد. او در ۷۸ سالگی درگذشت.