در دوازدهمین اجلاس شورای مشورتی بین‌المللی برنامه حافظه جهانی که از ۴ تا ۶ اکتبر ۲۰۱۵ در شهر ابوظبی امارات متحده عربی برگزار گردید، دو اثر جدید از ایران در فهرست جهانی میراث مستند به ثبت رسید: کلیات سعدی و مسالک‌الممالک اصطخری.

ابومحمد مصلح‌الدین بن عبدالله معروف به سعدی شیرازی، شاعر ملی ایران
ابومحمد مصلح‌الدین بن عبدالله معروف به سعدی شیرازی، شاعر ملی ایران

یونسکو اعتقاد دارد که میراث مستند و مکتوب جهانی به دلایل مختلف در معرض خطر قرار دارد. برنامه «حافظه جهانی» یونسکو، میراث‌های ‌ مستند کشور‌ها را که واجد ارزش جهانی است بررسی و پیگیری می‌کند.

برنامه حافظه جهانی یونسکو تلاش می کند توجه دولت‌ها، مسئولان و افکار عمومی را در سطوح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی به اهمیت حفظ آثار نفیس جلب کند و شرایط بهتری برای حفاظت و مراقبت از این آثار فراهم سازد. با پیگیری کمیسیون ملی پیش از این هفت اثر ایرانی زیر در فهرست حافظه جهانی یونسکو ثبت شده بود: شاهنامه بایسنقری، وقف‌نامه ربع رشیدی، مجموعه اسناد تشکیلات اداری آستان قدس رضوی، التفهیم ابوریحان، پنج‌گنج نظامی، مجموعه برگزیده نقشه‌های دوران قاجار و ذخیره خوارزمشاهی.

اکنون با ثبت کلیات سعدی و مسالک‌الممالک اصطخری مجموع آثار ایرانی در فهرست جهانی به ۹ اثر افزایش یافت.

این پرسش پیش می آید که ثبت کلیات سعدی در فهرست میراث مستند یونسکو چه فایده ای برای آشنایی و شناخت بیشتر با سعدی دارد؟

با ضیا موحد، شاعر و پژوهشگر ادبیات و فلسفه و نویسنده کتاب «سعدی» گفت و گو کرده ایم:

اهمیت سعدی در فرهنگ ما چیست؟

دکتر ضیا موحد، شاعر و پژهشگر
دکتر ضیا موحد، شاعر و پژهشگر

ضیا موحد – سعدی از جمله شاعرانی است که زبان در برابر او حضور دارد در صورتی‌که خیلی از شاعران کلاسیک ما مثل حافظ باید زبان را به حضور طلبند. سعدی وقتی شروع می‌کند به نوشتن گویا کلمات خودشان را عرضه می‌کنند. مثل این است که کلمات جلوی سعدی رژه می‌روند و او کلمه ای را از میان باقی کلمات انتخاب می‌کند.

سعدی در زمانی زبان فارسی را زبان بین‌المللی کشورهای فارسی‌زبان کرد که مغول‌ها به ایران حمله کرده بودند و کتابخانه‌ها را می‌سوزاندند. سعدی در آن زمان گلستان را نوشت که مردم بعد‌ها با این کتاب زبان فارسی را یاد می‌ گرفتند. سعدی حتی کلماتی را در غزلیاتش به کار برده که نمی‌توان جایگزین بهتری برای آن‌ها انتخاب کرد. برای همین است که نسخه بدل‌های سعدی به‌اندازه نسخه‌بدل‌های حافظ متفاوت با یکدیگر نیست. در اشعار حافظ و یا بعضی دیگر شاعران کلاسیک ما به‌راحتی می‌توان کلمات را جایگزین کرد اما در شعرهای سعدی این امکان نیست، غزلیات سعدی مثل آب روان است. بدون شک سعدی بعد از فردوسی یکی از ارکان مهم زبان فارسی است.

به ثبت رسیدن کلیات سعدی در یونسکو چه سودی برای فرهنگ ایران دارد؟

سعدی چه در یونسکو ثبت بشود چه نشود، کلیات او مثل «ایلیاد» و «ادیسه» هومر است، مثل نمایشنامه های شکسپیر است. اینکه به ثبت رساندند، چندان افتخاری هم به ما نداده‌اند. اگر مبنا بر ثبت است باید خیلی قبل‌تر از این‌ها، این کار را می‌کردند.

به چه اندازه در نظام آموزش و پرورش به معرفی سعدی اهمیت می دهند؟

دبیرستان‌ها که هیچ و در موردش حرف نزنیم بهتر است. واضح است که در دانشکده‌های ادبیات هم، ادبیات جدید درس نمی‌دهند، مثلاً نمی‌آیند شاعران معاصر مثل شاملو، اخوان و نیما را درس بدهند. فرهنگستان هم که بنا به وظیفه‌اش بر ادبیات قدیم تمرکز دارد و بنا نیست به ادبیات پیشرو بپردازد. در کشورهای دیگر هم وضع فرهنگستان‌ها همین‌طور است. این مردم هستند که حافظ و سعدی را نگه داشته‌اند وگرنه علمای قشری بار‌ها حکم کفر این‌ها را دادند و کتاب سوزان می‌کردند. زمان مشروطه به سعدی ناسزا می‌گفتند و از او ایراد می‌گرفتند. این استقبال مردم است که شاعران خوب را زنده نگه ‌داشته، وگرنه حکومت که کاری نکرده. اصلاً وظیفه حکومت امنیت است و فرهنگ ربطی به حکومت ندارد و خارج از محدوده و توان حکومت است.دراین‌ بین حکومت‌های ایدئولوژیک وارد مقوله فرهنگ می‌شوند، عده‌ای هم کار درستی می‌کنند و دخالتی نمی‌کنند. ما چند ناشر داریم که هر سال کلیات سعدی را منتشر می‌کنند و هر سال هم همه نسخه‌ها به فروش می‌رود. مثلاً بار‌ها شده موقع نمایشگاه کتاب این ناشران کلیات سعدی را تمام می‌کنند. تیراژ چاپ‌هایی که از کلیات سعدی می‌شود روی صد هزار و دویست‌ هزار است نه صد یا دویست نسخه.

با این تفاصیل این پرسش پیش می آید که تا چه حد سعدی در زندگی مردم حضور دارد؟

بسیاری از مثل ها در تفکرات و نوشته‌های سعدی ریشه دارد. وقتی «امثال ‌و حکم» تألیف علی‌اکبر دهخدا را نگاه کنید متوجه این نکته می‌شوید: دهخدا در آخر کتاب مشخص کرده که از سعدی چند ضرب‌المثل آورده است. تنها از گلستان سعدی چهارصد ضرب‌المثل دردهان مردم می‌چرخد. چه فرقی می کند که مردم بدانند یا ندانند که این‌ها مال سعدی است؟ ما سعدی را تا قبل از مشروطه به‌عنوان شاعری مطرح در تاریخ ادبیاتمان می شناختیم، بعد از مشروطه بود که حافظ باب شد. البته سعدی‌پژوهی مشکلاتی هم دارد، مثلاً سعدی هم غزلیات دارد و هم قطعه دارد و هم مثنوی دارد. فکر می‌کنم سعدی اگر فقط غزلیاتش را نوشته بود شهرتش بیشتر از این بود. مسأله این است که سعدی به تمام گونه‌های ادبی احاطه دارد. بنابراین شناخت سعدی نیاز به زمان دارد. احاطه پیدا کردن به نوشته‌های سعدی مثل حافظ کار راحتی نیست.