فرهنگ دیرپای قهوه‌نوشی در ایران که با ورود چای و رخنه‌اش به فرهنگ روزمره ایرانی، از بین رفته بود، به نظر می‌رسد دارد با گام‌هایی آهسته باز به کوچه و خیابان‌های ایران باز می‌گردد و جای خود را در فرهنگ روزمره مردم باز می‌کند.

تا چهار قرن پیش، پیشینیان ما قهوه سیاه و تلخ به سبک قهوه ترکی می‌نوشیدند. امروزه اما قهوه شیرین با شیر (نسکافه) محبوب ایرانی‌هاست و در هر کافه، رستوران و حتی دکه‌های سر خیابان نوشیده می‌شود. این در حالی است که حتی همین نوع قهوه هم تا چند سال پیش بین ایرانی‌ها رایج نبود. آنچه امروزه در کافه‌های مدرن شهر با عنوان قهوه فرانسه یا ایتالیایی سفارش می‌دهیم، بسیاری از دهه شصتی‌ها فقط در تلویزیون به عنوان نوشیدنی خارجی‌ها و طاغوتی‌ها دیده‌اند. بسیاری از این نسل احتمالاً برای اولین بار قهوه را دوران کنکور برای بیدار ماندن و درس خواندن، به زور خانواده و پیشنهاد دوستان نوشیده‌اند. مانند زهر تلخی که برای آینده بهتر لازم است!

هنوز هم ایرانیان به مزه قهوه تلخ (که کمی هم باید به ترشی بزند) عادت نکرده‌ و لذت آن را کشف نکرده‌اند.

باریستا، حرفه‌ای جدید در ایران

اما گویی گروهی از جوانان ایرانی مصمم شده‌اند این فرهنگ را به جامعه ایران بازگردانند و لذت نوشیدن قهوه خوب را به مردم یادآوری کنند. یکی از آن‌ها رضا کوثر، مدیر کافه سام در مرکز تجاری سام در الهیه تهران است. او در مصاحبه با صفا هراتیان (یکی از نویسندگان وبلاگ آیکافی) می‌گوید: «برای بسیاری از ایرانیان مزه قهوه تازه بو داده، جدید و غریب است. مردم اگر هم قهوه‌نوش باشند، قهوه طبخ شده به سبک سنتی را می‌شناسند، قهوه‌ای که در جذوه (قهوه‌جوش ترکی-عربی) دم شده باشد. ولی در کافه‌هایی مثل کافه سام، باریستا (قهوه درست کن یا همان قهوه‌چی) با حوصله تلاش می‌کند مراحل و پیچیدگی‌های بو دادن، دم کردن و ارزیابی قهوه را به مشتری‌ها توضیح دهد. با این حال هستند مشتریانی که هنوز قهوه را با شکایت اینکه سرد است یا شیرین نیست پس می‌فرستند.»

این تلاش‌ها فقط به کافه‌ها محدود نمی‌شود. در روزهای گذشته بین یکم تا چهارم سپتامبر (بین ۱۰ تا ۱۳ شهریور) در سالن گلستان بوستان گفت‌وگو اولین نمایشگاه جهانی چای و قهوه ایران برگزار شد. این نمایشگاه هم ابتکاری است از چند جوان ایرانی برای شناساندن قهوه‌های مختلف به بازار ایران و ارائه جدیدترین روش‌های طبخ قهوه به این صنعت.

یکی از جذاب‌ترین ابتکارهای این نمایشگاه، مسابقات باریستا (قهوه‌چی‌ها) بود. در این مسابقات باریستاها با درست کردن چهار اسپرسو و چهار کاپاچینو در کمتر از ۱۰ دقیقه برای داوران با هم رقابت می‌کنند. رقابت‌ها نه تنها بر سر بهترین باریستای کشور است بلکه برنده می‌تواند برای آموزش بیشتر به ایتالیا سفر کند و در دوره‌های آکادمی قهوه ایلی شرکت کند.

البته این تنها نمایشگاه اختصاصی قهوه ایران نیست. نمایشگاه قهوه کافکس و نمایشگاه اکسپوی کیش از پیشکسوتان این جریان هستند. علاقه‌مندان به دوره‌های باریستا که به نظر می‌رسد تعدادشان با رشد تعداد کافه‌ها در ایران بیشتر و بیشتر می‌شود، می‌توانند در دوره‌های مختلف آموزشی این حرفه شرکت کنند و به این بازار کار جدید بپیوندند.

کافه، محلی برای معاشرت

جالب است بدانید که در ایران عده‌ای هم هستند که ویلاگی برای نوشتن از قهوه راه انداخته‌اند. نویسندگان وبلاگ «آیکافی» با انتشار مقالات مختلف درباره قهوه خوب، فرهنگ قهوه نوشی، تاریخچه آن و معرفی کافه‌های جدید شهر تلاش می‌کنند، برای لذت بردن از نوشیدن قهوه خوب، الهام‌بخش بقیه جوانان ایرانی باشند. آن‌ها انگیزه‌شان برای قهوه نوشی را این‌گونه توضیح می‌دهند: «…به هر دلیلی، یک جایی وقتی خیلی به یک فنجان قهوه فکر می‌کنی٬ فقط یک فنجان قهوه‌ی ناب حرف دلت را می‌فهمد؛ نه چند قلپ آب قهوه‌ی جوشیده یا کف‌کرده…هرکسی که این فصل ویژه از زندگی را تجربه کرده حتماً به دنبال تکرارش به کافی‌شاپ‌های زیادی سر زده و از دست بسیاری از مدعیان قهوه گرفته اما …این همان لحظه‌ای‌ست که هر انسان واقع‌گرایی دستش را بر زانوی خودش می‌زند و روی پای خودش بلند می‌شود و وارد حریم قهوه و قهوه‌بازی می‌شود. حق هم دارد، چرا که: «نوشیدن قهوه‌ی خوب حق طبیعی هر انسانی است.»


یکی دیگر از خلاقیت‌های این وبسات، سوندکلاد آیکافی است. در این سوندکلاد با شنیدن یک دقیقه از فضای یکی از کافه‌های تهران، شنونده نه تنها صدای دستگاه قهوه‌جوش مدرن و برخورد فنجان و نعلبکی و گفت‌وگوها را می‌شنوند بلکه با شنیدن موسیقی آن هم می‌تواند تصویری از سلیقه و فضای کافه را متجسم شود.

به عقیده برخی مورخان ایده کافه -جایی که مردم برای نوشیدن و معاشرت در آن دور هم جمع می شوند- در دوران صفوی از ایران به دنیا صادر شده است. در دوران شاه عباس صفوی، چند قهوه‌خانه بزرگ در اصفهان باز می‌شود که محل گردهمایی کسانی مانند میرداماد و شیخ بهایی می‌شود. در این قهوه‌خانه‌ها در کنار تفریح و سرگرمی، مردم به بحث و تبادل نظر درباره علم و هنر و ادب می‌پرداختند و داستان‌سرایان، شاهنامه‌خوانی و پرده‌خوانی می‌کردند. در همین دوران است که سفیران کشورهای اروپایی و جهان گردان اروپایی با دیدن صفا و گرمی چنین مراکزی تشویق شدند که چنین فضاهایی را در کشورهای خود نیز برپا کنند. جهان گردانی مانند پیترو دلا واله (Pietro della Valle) و آدام اولیاریوس (Adam Olearius) در این باره به وضوح نوشته‌اند.

امروزه به نظر می‌رسد که آنچه در دوران صفوی، ایرانیان با فرهنگ قهوه نوشی و کافه نشینی به اروپا منتقل کردند، پس از چهارصد سال دوباره با تغییر شکل و فرهنگ، ولی با همان ماهیت دوباره به فرهنگ ایران باز می‌گردد.

برای نوشتن این مطلب از این منبع و این منبع استفاده شده است.

برای  دیدن عکس از نمایشگاه اینجا و اینجا را ببینید.

از کافه سام و ساوند کلاود هم غافل نشوید.