هفته پیش موسسه گالوپ که سالهاست در نظر سنجیهایش آماری از خوشحالترین و ناراحتترین مردم جهان را ارائه میدهد، در آخرین نظر سنجیاش که در نشریه ایندپندنت منتشر شده، ایرانیها و عراقیها را عصبانیترین مردم جهان معرفی کرده است.
جای تعجب نیست که ما رتبه بالایی در این نظرسنجی داشته باشیم. وقتی در ایران زندگی میکنید، هر روزبا فشارهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی مختلف روبه رو میشوید. چطور ممکن است وقتی زندگی ما در ایران با انواع ناامنیها احاطه شده است آدمهای شاد،مهربان و خوش برخوردی باشیم؟
علاوه بر این، آموزش در ایران ضعفهای زیادی دارد. تجربههای شاد و لذت بخش ما از همان کودکی بسیار محدود بودهاند و در میان صدها موضوعی که در خانواده، مدرسه و اجتماع به ما یاد داده شده آموزش برخی از مهارتها که با عواطف، احساسات و هیجانات ما سروکار دارند به کلی فراموش شده است، بسیاری از ما مهارت کنترل خشم، حسادت و ناراحتی و ابراز خوشحالی را نداریم، همانطور که درک درستی از افسردگی و احساس ناامیدی نداریم و منابع و عواملی را که باعث ایجاد احساسات مثبت و منفی در ما میشود، نمیشناسیم.
عصبانیت احساسی کاملا طبیعی، انسانی و واکنشی سالم در برابر موقعیتهایی است که فرد در آن آزاری دیده است. اما یک عصبانیت کوچک میتواند به یک خشم غیرقابل کنترل تبدیل شود و مشکل ایجاد کند. عصبانیت مهار نشده در محیط کار، روابط شخصی و اجتماعی و به طور کلی در زندگی روزمره، دردسرهای بیشماری ایجاد میکند.
خسته از کار به خانه بر میگردید و دلتان میخواهد فقط به خانه برسید و استراحت کنید، ساعتهاست که توی ترافیک یک اتوبان گیر افتادهاید، بعد از بارها کلاچ و ترمز گرفتن بالاخره راه کمی باز شده است ولی ماشین جلوی شما حرکت نمیکند و شما باز هم توی ترافیک ساکن گیر میافتید، خیلی کلافه و عصبانی هستید، میخواهید چه واکنشی نشان بدهید؟ بروید سراغ ماشین جلویی و داد و هوار کنید یا از همان جا که هستید چند فحش زننده نثارش کنید؟
این یادداشت درباره شناخت خشم و راهکارهایی برای کنترل آن است. پیشنهاد میکنم حتما آن را بخوانید.
از آدم عصبانی چه میدانید؟
عصبانیت نه خوب است و نه بد. فقط یک واکنش طبیعی و راه سالمی برای ابراز احساسی ناخوشایند است و به خودی خود مشکل یا مساله نیست اما کاری که ما موقع عصبانیت میکنیم بسیار مهم است.
بعضیها خودشان را « آدم بیاعصاب» توصیف میکنند و میگویند کنترل خشم از توانشان خارج است. اما حقیقت این نیست. همه ما توانایی شگفت انگیزی در مهار خشم داریم اما بلد نیستیم به شیوه درست و بدون آسیب رساندن به دیگران ناراحتی را نشان بدهیم. درست است که فشارها، ترسها و نگرانیها آنقدر زیاد هستند که وقتی کسی به شما میگوید خشم قابل مهار است، آن را ساده لوحانه و سطحی میدانید. اما این تمرین کمی سخت، از فحاشی، دعوا، کتک کاری، تحقیر و توهین موثرتر است. چه کسی میتواند ادعا کند مهارت کنترل خشم و ابراز مهربانی نوید روابط بهتر اجتماعی، موفقیتهای کاری و تحصیلی بیشتر و زندگی سالم و شادتری را نمیدهد؟
باورهای درست و غلط درباره خشم
تصور اشتباه: من نمیتوانم خشمام را مدیریت کنم. بهتر است خشمگین باشم تا خودخوری کنم.
حقیقت: انکار خشم و پریشانی غلط است اما تخلیه آن بر سر دیگران هم بهترین کار نیست. خشم چیزی نیست که شما آن را با پرخاش و خشونت بیان کنید چون نتیجه آن باعث ایجاد هیچ احساس خوشایندی در شما نمیشود.
تصور اشتباه: من با خشم، پرخاش وارعاب به هدفم میرسم.
حقیقت: چند بار توانستهاید با خشونت به هدفتان برسید؟ واقعیت این است که دیگران از شما میترسند ولی احترامی برایتان قائل نیستند. توجه میخواهید؟ مهربانتر باشید.
تصور اشتباه: خشم را نمیتوان مهار کرد.
حقیقت: همیشه راهی برای کنترل شرایطی که در آن قرار دارید وجود ندارد اما راههای زیادی برای بیان ناراحتی، یاس، ناامیدی و خشم وجود دارد. این انتخاب شما است که وقتی کسی کارتان را راه نمیاندازد چطور ابراز احساسات کنید.
تصور اشتباه: مدیریت خشم یعنی چطور خشم را سرکوب کنیم.
حقیقت: هدف این نیست که هرگز عصبانی نشوید. هدف از کنترل خشم، شناخت احساسات و آموزش راههای سالم ابراز آن است.
چه چیزی پشت خشم پنهان است؟
چرا زود از کوره در میروید؟ این میتواند ریشه در آموزشهای کودکی شما داشته باشد. اگر همیشه در کودکی نظارهگر خشم و فریاد و صدمه زدن و پرتاب اشیا بودهاید بعید نیست که فکر کنید راه ابراز خشم این است که آن را مهار نشده نشان بدهید. رویدادهای دردناک گذشته و تروما، استرس و نگرانی زیاد نیز میتوانند باعث خشم مهار نشده باشند.
خشم، احساسات دیگر را پنهان میکند
خشمهایی که در طول روز تجربه میکنید ناشی از برآورده نشدن نیازها است اما شما واقعا چه احساسی دارید؟ آیا واقعا عصبانی هستید؟ آیا ممکن نیست احساسات دیگری مثل یاس، عدم امنیت، شرم و خجالت و آسیب پذیری نیز وجود داشته باشند؟
عصبانیت اولین و تنها احساس بد شما نیست. احساسات دیگری هم وجود دارند که همیشه پشت خشم پنهان شدهاند. اما عصبانیت واکنش برجسته شماست، چون آموختهاید این کار قویترین راه برای بیان احساسات است.
چرا عصبانی میشوید؟
دلایل عصبانیت مشخص هستند. عصبانی میشوید چون:
ـ استرس زیادی دارید.
ـ به هدف نمیرسید.
ـ دیگران چیزی را دارند که شما ندارید.
ـ در کودکی بسیار آزار دیدهاید.
ـ همیشه درگیر مسائل غیرقابل حل هستید.
به صدای خشم گوش بدهید
به نشانههای درونی که باعث برافروختن آتش خشم میشوند گوش بدهید. این کار به شما کمک میکند قبل از اینکه افسار احساسات از دستتان بیرون بیاید، آنها را مهار کنید.
وقتی خیلی عصبانی هستید سردرد شروع میشود، در معده فشاری احساس میکنید، دست و پاهایتان می لرزد، دلتان میخواهد از جا بلند شوید و راه بروید و تپش قلب میگیرید، شانهها میلرزند، قدرت تمرکزتان از دست میرود، برافروخته و قرمز میشوید و فکرهای منفی رهایتان نمیکنند.
رهایی از فکر بد
ما خیال میکنیم همه عوامل خشم و عصبانیت بیرون از ما وجود دارند اما خشم بیشتر از اینکه به محیط بیرون ربط داشته باشد، به تفسیر و برداشت ما از اتفاقها و موقعیتها ربط دارد. اینکه ما چه فکر میکنیم مهمتر از روند اتفاقات بیرونی است.
از شرایط ناراحت دوری کنید
رویدادهای استرس زا توجیهی برای خشم نیستند اما درک اینکه این حوادث چه اثری روی ما میگذارند راهی برای کنترل خشم است. بد نیست که به عادتهای روزمره توجه کنید؛ چه فعالیتهای روزمرهای، چه زمانی از روز، چه آدمهایی، چه مکانها و موقعیتهایی ناراحتی ایجاد میکنند؟
آیا هر روز با همکار، دوست و همسرتان بر سر موضوع مشخصی بحث میکنید؟ دست از این گفت،گوی فرسایشی بکشید و به شیوه خودتان آن را حل کنید. با رئیس بر سر میزان حقوق، اماده کردن کارها و زمان رفت و آمد اختلاف دارید، موضوع را به صراحت بیان کنید و آن را حل کنید.
راه حلها وجود دارند. این ما هستیم که راه درست را انتخاب نمیکنیم، چون یا تنبل هستیم و به این نوع خودآزاری عادت کردهایم یا از تغییر شرایط و واکنش دیگران میترسیم.
قبل از نا امید شدن که یکی از عوامل عصبانیت است از خودتان بپرسید، این وضع/آدم چقدر ارزش ناراحتی دارد؟ آیا باید به خاطر این اتفاق تمام روزم را از دست بدهم؟ چه کار دیگری از دست من بر میاید؟ آیا رفتار/واکنش من مناسب این موقعیت است؟
راههای بهتری پیدا کنید
واقعیت این است که ما بیشتر وقتها برای موضوعات ساده و اندکی هم احمقانه عصبانی میشویم. بیشتر بحثهای ما شبیه دعوا بر سر این است که چه کسی ظرفها را بشوید. اما پشت این بحث که «من دیروز ظرفها را شستم و حالا نوبت توست» دلیل جدیتری وجود دارد. به دنبال دلیل اصلی ناراحتیتان باشید. همین باعث میشود سر کودک دو ساله بخاطر اینکه لیوان آب را وارونه کرده وحشیانه فریاد نکشید. احتمالا موضوع اصلا ریختن آب روی فرش نیست.
بسیاری از مسائلی که دلیل اصلی خشم ما هستند به راحتی حل و رفع نمیشوند. مثلا وقتی اختلافات عمیق زناشویی داریم، مشکل مالی شدیدی داریم، کار مورد علاقه را پیدا نمیکنیم، آلودگی هوای شهر آزارمان میدهد و شرایط زندگیمان پر از عوامل ایجاد خشم هستند با یک تصمیم یک شبه و نفس عمیق کشیدن نمیتوانیم مشکل را حل کنیم در عین حال زندگی با خشم دائمی بسیار آزاردهنده است پس باید راه دیگری پیدا کنیم.
ورزش کردن یک راه عالی برای از بین بردن تنشها و فشارهای روحی و جسمی است. تا زمانی که ورزش نکنید، متوجه تاثیر واقعی آن نمیشوید. چیزهای ساده و قابل دسترس زیادی برای از بین بردن تنشها و استرسها وجود دارند، گوش دادن به موسیقی، مطالعه، انجام تمرینهای مدیتیشن و یوگا، خوردن غذای سالم، آشپزی، نجاری، نقاشی، طراحی، خیاطی و هر چیزی که شما دوست دارید و حالتان را خوب میکند. بیشتر فکر کنید. بالاخره چیزی پیدا میکنید که باعث آرامش، شادی و هیجانتان بشود. باور کنید یا نه، من وقتی عصبانی یا ناراحت هستم به گلها آب میدهم و چندین دقیقه فقط گلها را تماشا میکنم یا زمانی که خیلی عصبانی هستم ،کیک میپزم و خمیر ورز میدهم.
در جستوجوی کمک
اگر فکر میکنید مشکل مهار خشم و عصبانتی شما بیش از آن چیزی است که گفتهایم و رفتارتان باعث خشونت ، آزار و آسیب به دیگران است شما نیاز به کمکهای بیشتری دارید. درخواست کمک از دیگران به ویژه از یک رفتار درمانگر به معنای ضعف و ناتوانی شما نیست. همانطور که مشخص شده عصبانیت رایجتر از آن است که فکرش را میکنید.
اگر هر کدام از نشانههای زیر را در خودتان شناسایی میکنید حتما برای آموزش مهارتهای کنترل خشم و درمان آسیبهای رفتاری به روانشناس مراجعه کنید:
ـ نمیتوانید دلیل خشم و عصبانتیتتان را پیدا کنید.
ـ عصبانیت باعث مشکلات زیادی در خانواده و محیط کارتان شده است.
ـ از ارتباطهای اجتماعی تازه میترسید چون نمیتوانید احساسات را کنترل کنید.
ـ خشم را با کتک زدن، تخریب و فحاشی تخلیه میکنید.
ـ بارها بخاطر عصبانیت و رفتارهایتان از شما شکایت کرهاند.
منابع:
وضعیت خشم را در مقایسه با قتل و آدم کشی بسنجید شاید بهتر تشخیص بدهید کدام کشورها خشن تر و عصبی تر هستن…
بد نیست که بدانید اگثر افراد داعش که خیلی هم وحشی هستند ساخته و پرداخته اروپا هستند….
ویدئوهایی که از کشورهای اروپایی و آمریکایی منتشر میشود را نگاه کنید که ببینید افراد چطور وحشیانه دیگران را به قتل میرسانند و ویدئو را منتشر میکنند… امیدوارم این افراد را به ایران ربط ندهید….
فرید / 28 October 2015