سال ۱۳۸۳ است. آمنه بهرامینوا، یک دختر بیست ساله زیبای ایرانی در راه بازگشت به خانه است که مجید موحدی، یکی از همکلاسیهای سابق او در دانشگاه و خواستگاری که جواب رد شنیده است، از روی رنجیدگی و انتقامجویی به روی او اسید میپاشد. یک ماجرای درازدامن رسانهای آغاز میشود. آیا آمنه میبایست از کسی که او را از چهره انداخته و زیباییاش را تباه کرده انتقام بگیرد؟
آمنه بهرامینوا در کتابی به نام «چشم در برابر چشم» که زندگینامه اوست و برای نخستین بار به زبان آلمانی منتشر شد، اما بعدها به فارسی هم انتشار پیدا کرد، وسوسه قصاص را در برابر اندیشه بخشش قرار میدهد.
اکنون مدتیست که نمایش «چشم در برابر چشم» به کارگردانی نازنین سهامیزاده در فرهنگسرای نیاوران بر اساس زندگینامه آمنه بهرامینوا با با بازی نرگس نیکسیرت، شیما بختیاری و سارا رسولزاده روی صحنه رفته است: نمایشی درباره سه بازه زمانی از زندگی یک قربانی اسیدپاشی از میان انبوهی از زنان قربانی در جامعه ما، با یادآوری مسئولیت مدنی شهروندان ایرانی.
نارنین سهامیزاده:
با به روی صحنه بردن این نمایش میخواستم واقعیتها را به تماشاگران نمایشام و به مسئولان نشان بدهم تا از زاویههای مختلف به اسیدپاشی نگاه کنند، به فکر فروبروند و هر کاری که از دستشان برمیآید انجام دهند. تکتک ما مسئولیتهای اجتماعی خودمان را داریم.
ماجرای آمنه بهرامینوا در سایه قانون قصاص در ایران قرار گرفت. قربانیان اسیدپاشی معمولاً احساس زنانگیشان را از دست میدهند. کمک به قربانیان برای بازیافتن حس زنانگی، از مهمترین چالشهای مددکاران اجتماعی و رواندرمانگران در درمان قربانیان اسیدپاشیست. هنر نیز برای کمک به آنها و غلبه بر شرم میتواند مؤثر باشد. برای مثال کریستین ووهرل، عکاس آلمانی فرانسوی در سفرش به بنگلادش به هند، پاکستان، کامبوج، نپال و اوگاندا با ۴۸ زن قربانی اسیدپاشی آشنا شد و نمایشگاه عکسی از تلاش آنها برای به دست آوردن احساس زنانگیشان برگزار کرد. در آثار ووهرل قربانیان اسیدپاشی تلاش میکنند با تنهایی و گوشهگیریای که به آنها تحمیل شده کنار بیایند، اعتماد به نفس از دست رفتهشان را بازبیابند و زندگی تازهای سر بگیرند. آمنه بهرامینوا اما برخلاف بسیاری از قربانیان اسیدپاشی، سرنوشتش را رسانهای کرد و به آن جلوه بیرونی داد.
نازنین سهامیزاده:
قصاص بخشی از زندگی آمنه است. من دوست داشتم این بخش مهم زندگی او را نشان بدهم. در نمایش من یکی از شخصیتها که زمان حال آمنه را بازی میکند، زمانی را روایت میکند که آمنه به دنبال گرفتن حکم قصاص و اجرای آن است. من فقط واقعیت را نشان میدهم به شکلی که اتفاق افتاده و قضاوت نمیکنم. تماشاگر خودش میبایست با دیدن نمایش به قضاوت برسد.
آمنه بهرامینوا با وجود آنکه پس از هفت سال دوندگی موفق شد حکم قصاص را بگیرد، از کور کردن چشمان مجید موحدی صرفنظر کرد. او بارها در مصاحبههایی گفته بود به خاطر خدا، برای کشورش و برای خودش از قصاص موحدی صرفنظر کرده و حالا احساس میکند رها شده است. نازنین سهامیزاده در نمایش «چشم در برابر چشم» اما با تکیه بر سرگذشت آمنه بهرامی، به پیامدهای اسیدپاشی در زندگی همه قربانیان توجه میکند.
نازنین سهامیزاده:
آمنه فقط یک نمونه است. او را انتخاب کردم به خاطر اینکه زندگینامهاش منتشر شده بود و یک چهره رسانهای بود. بخشهایی از زندگی او را روی صحنه بردم که فکر میکردم مهم است و میتواند تأثیر اسیدپاشی بر زندگی فرد را به خوبی نشان دهد.
آمار دقیقی از قربانیان اسیدپاشی در ایران وجود ندارد. به گفته دکتر فرهاد حافظی، متخصص سوانح و سوختگی در بیمارستان مطهری در سالهای گذشته در مقایسه با دیگر کشورها قربانیان اسیدپاشی در ایران رو به افزایش بوده است. تنها در بیمارستان مطهری در فاصله بین سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۹ پرونده ۵۹ قربانی اسیدپاشی وجود دارد. آیا اسیدپاشی به خشونت در خانواده و حتی به برخی تحولات و تنشهای سیاسی ربط دارد؟ در نمایش «چشم در برابر چشم»، اسیدپاشی در حد یک سرگذشت دردناک و یک اتفاق شخصی فرومیکاهد.
نازنین سهامیزاده:
هر کس باید به سهم خودش کاری کند برای جلوگیری از این اتفاق. جامعهشناس نیستم، برای همین هم نمیتوانم دلایل رشد آمار اسیدپاشی در این سالها را بگویم. اما این پرسش ذهن مرا مشغول کرده. شاید به دلیل خشونت باشد. شاید هم باید فرهنگسازی کرد. شاید ما از آرامش لازم در زندگی برخوردار نیستیم.
دکتر فرهاد حافظی، متخصص سوانح و سوختگی در بیمارستان مطهری میگوید از پروندههای قربانیان چنین برمیآید که انگیزه اسیدپاش انتقامجویی بوده است. در اغلب مواقع مهاجم از اعضای خانواده قربانیست.
نازنین سهامیزاده:
وقتی جلوی آینه میرفتم و فکر میکردم کسانی هستند که دیگر نمیتوانند آرایش کنند به این فکر میکردم که چه باید کرد.
نمایش «چشم در برابر چشم» که در سومین جشنواره تئاتر شهر به عنوان «نمایش برگزیده» انتخاب شده در مقایسه با نمایشهای دیگری که روی صحنه است، بسیار پربازتاب و خوشاقبال بوده است.
گفتو گوی رادیو زمانه (محمد تنگستانی) با نازنین سهامیزاده: