منابع خبری میگويند که وضعيت محمدرضا افشار، اردشير شهنواز و زيبا پورحبيب سه زندانی عقیدتی در ایران «نامناسب» است.
به گزارش سحامنيوز، محمدرضا افشار و اردشير شهنواز دو تن از مربيان «عرفان حلقه» در اندرزگاه سه زندان رجايیشهر در کنار زندانيان با جرايم عادی در «وضعيت نامناسبی» به سر میبرند و زيبا پورحبيب نيز در زندان قرچک همراه با زندانيان عادی نگهداری میشود.
محمدرضا افشار در تاريخ هشتم تيرماه در پی احضار تلفنی به زندان اوين مراجعه کرد و بازداشت شد و برای گذراندن محکوميت خود به زندان رجايی شهر منتقل گرديد.
به گفته يک منبع که نامش فاش نشده، «محمدرضا افشار و اردشير شهنواز به همراه زندانيان با جرايم عادی در شرايط نامطلوبی به سر میبرند، به طوری که بعد از گذشت حدود ۲۰ روز از آغاز محکوميت اين دو عضو عرفان حلقه، برای نخستين بار امکان استحمام با آب ولرم برای آنان فراهم شده، اين در حالیاست که تا اين تاريخ فقط آب سرد در اختيار زندانيان بوده است.»
عدم در دسترس بودن آب شرب و غذای مناسب از ديگر مشکلات اين دو زندانی اعلام شده است.
محمدرضا افشار از مربيان عرفان حلقه دو سال پيش به دليل تدريس اين عرفان به مدت يکماه بازداشت شد.
افشار به اتهام «توهين به مقدسات و مداخله در امور پزشکی» به دو سال حبس تعزيری و به اتهام «تحصيل مال نامشروع» به ۵۰ ميليون تومان جريمه نقدی محکوم شده است.
اردشير شهنواز نيز با اتهاماتی مشابه به پنج سال حبس تعزيری و پرداخت جريمه نقدی محکوم شده و در اندرزگاه سه زندان رجايیشهر کرج به سر میبرد.
همچنين زيبا پورحبيب نيز برای گذراندن پنج سال محکوميت خود در زندان قرچک ورامين به سر میبرد. او نيز از ۱۰ تير در ميان زندانيان با جرايم عادی و در «شرايطی سخت» محکوميت خود را سپری میکند. اين مربی ۵۶ ساله در سولهای پرجمعيت در حالی که «غلظت دود سيگار بسيار آزار دهنده است» نگهداری میشود.
بر پایه قوانین ایران، زندانيان سياسی و عقيدتی بايد در بند زندانيان سياسی نگهداری شوند.
اين افراد از جمله شاگردان محمدعلی طاهری هستند. از محمدعلی طاهری به عنوان بنيانگذار «طب مکمل ايرانی، فرادرمانی و سايمنتولوژی و نظريه پيوند شعوری» ياد میشود.
طاهری که مريدان و هوادارانش او را با لفظ استاد خطاب قرار میدهند، عليرغم اينکه فعاليتهايش در گذشته در ايران آزاد بوده و از آن تقدير شده، از اواخر سال ۱۳۸۹ و پس از گستردهتر شدن دامنهٔ مخاطبانش، با محدوديتهای گستردهای روبرو بود که در نتيجه اعمال اين محدوديتها، مجبور به توقف کليه فعاليتهای خود از تاريخ ۱۰ مردادماه سال ۱۳۸۹ شد.
او در تاريخ ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۰ برای سومين مرتبه بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب بهاتهام «توهين به مقدسات، مداخله غيرقانونی در امور پزشکی و درمان بيماران، ارتکاب فعل حرام و رابطه نامشروع با لمس نامحرم، استفاده غيرمجاز از عناوين علمی (دکتر و مهندس) و ضاله بودن کتب و آثار» به پنج سال حبس، پرداخت ۹۰۰ ميليون تومان جزای نقدی و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.
«افساد فیالارض از طريق منحرف کردن افراد»، اتهام ديگر طاهری بود که دادگاه به تحقيقات صورت گرفته در اين بخش اشکال گرفت و پرونده برای تکميل تحقيقات به دادسرا ارسال شد.
دادسرا نيز پس از رفع نواقص، پرونده را مجدداً به دادگاه ارسال کرد. ششم اسفند ماه سال ۹۳ برای رسيدگی به اين اتهام تعيين شد اما با درخواست مهلت طاهری، دادگاه برگزاری جلسه محاکمه را به سال جاری موکول کرد.
محمدعلی طاهری در شرايطی به اتهام فساد فی الارض به زندان محکوم شد که در حال گذراندن دوره پنج ساله حبس خود در زندان بود.
خرداد سالی جاری رسانهها خبر دادند که طاهری به اعدام محکوم شده است اما مقامات قضايی صدور چنين حکمی را تاييد نکردند.
دود موجود در زندان های عادی که در این گزارش به آن اشاره شده فقط مال سیگار نیست بلکه مربوط به مصرف مواد مخدر می باشد. زندانیان معتادی که در بندهای عادی نگهداری میشوند به وفور به مواد دسترسی دارند ( بنده با مدارک قطعی این حرف را می زنم) انها با استفاده از طناب یا لبه لیاس پاره که به صورت طناب پیچ در می اید و قوطی کنسرو یا کمپوت و غیره و همچنین با استفاده از روغن نباتی به عنوان سوخت پیه سوزی دوداور درست می کنند تا با استفاده از دمای شعله آن موادی مانند کراک، هروئین را مصرف کنند . معتادان به شیشه نیز با استفاده از همین روش و البته با جزئی تغییر شیشه مصرف می کنند. نحوه مصرف نیز دسته جمعی است. به این ترتیب که گاه بیش از 20 نفر بر روی یک پیه سوز دست ساز در حال کشیدن مواد می نشینند و ماموران زندان ها نیز کاملا در جریان هستند و بسیاری از مواد توسط خود انها وارد زندان می شود . پس بیهود نیست اگر زندانیان بی گناه سیاسی یا عقیدتی که همراه با این زندانیان عادی نگهداری می شوند در معرض بدترین نوع شکنجه روانی قرار گیرند. خدایا به داد مظلومان برس مگر خودت قول نداده ای .
صادق / 21 July 2015