این دغدغه حتما برای شما هم پیش آمده یا احتمالا در آینده پیش خواهد آمد؛ اینکه چطور با فرزندانتان درباره موضوعات مگوی «جنسی» حرف بزنید.
در ایران همانند بسیاری از کشورهای جهان، فرزندان از بیان مشکلات جنسی شان با پدر و مادر و اطرافیانشان خودداری می کنند. چرا؟ چون خجالت میکشند و سخن گفتن در اینباره را شرم آور میدانند.
با این همه در کشور دانمارک و فرهنگ دانمارکی، سخن گفتن درباره موضوعی به این مهمی با فرزندان کمی با همه دنیا متفاوت است.
تفاوتی که خانم «جسیکا آلکساندر» که نویسندهای آمریکایی است و دست بر قضا همسری دانمارکی دارد، به بهترین شکل ممکن دربارهاش توضیح میدهد.
البته خیلی مهم است که بدانیم آمریکاییها از نظر فرهنگی خیلی شبیه ما ایرانیها هستند. در فرهنگ آمریکایی، پدر یا مادر با کودکانشان درباره سکس حرف نمیزنند و سخن گفتن در اینباره را پدیدهای زشت و ناپسند میدانند.
ماجرا برای خانم آلکساندر از شبی شروع شد که همسر دانمارکیاش مشغول خواندن قصهای کودکانه برای دختر پنج سالهشان بود و ناگهان به این جمله رسید: «مس آلت جنسی خود را در آلت جنسی امیلیا قرار داد!» “Mads stikker sin tissemand ind i Emilia’s tissekone”
خانم آلکساندر در وبلاگ خودش مینویسد: «وقتی برای نخستین بار این جمله را شنیدم، با خودم گفتم حتما اشتباهی شده. چون زبان دانمارکی خیلی زبان سختی برای فهمیدن است و من با خودم گفتم شاید من درست متوجه نشدهام.»
یک شب پس از این ماجرا، دختر پنج ساله این نویسنده آمریکایی دوباره سراغ همان کتابی میرود که پدر دانمارکیاش شب پیش برایش خوانده بود.
– ‘Da Emma blev Emma – og hvordan det gik til ! قصه «وقتی اِما، اما شد و اینکه این ماجرا چطور اتفاق افتاد!»
خانم آلکساندر مینویسد: «اینبار گوشهایم را مثل یک خفاش تیز کردم و نزدیک اتاق دخترم رفتم تا بشنوم که پدرش دقیقا چه چیزی برای دخترش میخواند.» این بار دیگر شک او تبدیل به یقین میشود.
«مس آلت جنسی خودش را داخل آلت جنسی اما کرد!»
اینبار دیگر نویسنده آمریکایی طاقت نمیآورد، وارد اتاق میشود و مستقیما سراغ کتاب میرود.
تصویری که او می بیند تعجبش را دو چندان میکند:
– فکر میکنید چه چیزی در آن کتاب بود؟ خب دقیقا همانی که همسرم برای دخترمان میخواند. یک مرد و زنی که لخت روی تخت خوابیدهاند مشغول عشق بازیاند و دخترکی که لابد همان «اِما»ی قصه است، نشسته پایین تخت و در دریایی از اسپرمهای خندان غرق بازی است!
جسیکا آلکساندر در وبلاگش مینویسد: «من البته میدانستم که دانمارکیها در مقابل فرزندانشان درباره موضوعات مختلف از جمله سکس راحتند، اما این بار روح و روان من دچار مشکل اساسی شده بود. البته که عصبانی بودم از این ماجرا، اما دائم از خودم میپرسیدم «خب اشکال کار کجاست؟ اینکه صحبت کردن با سکس آنهم پیش فرزندان امری زشت و ناپسند است؟ آیا این مسئله با فرهنگ و نحوه تربیتی که مرا بزرگ کرده همخوانی دارد؟»
خانم آلکساندر سپس مینویسد: «نکته اصلی اینجاست که تقریبا در اغلب جوامع و فرهنگها سخن گفتن درباره سکس با فرزندان در هر سن و سالی تابو و خط قرمز است. با این همه برای من این مساله جدی پیش آمد که کودکان که هیچ تصور و رویایی از اعمال جنسی و سکسی ندارند اما خب برایشان این موضوعات حتما سئوال است. سئوالهایی نظیر اینکه «بچهها چطور درست میشوند؟ و از کجا به دنیا میآیند؟» بچهها درباره این موضوعات کنجکاوند و سئوال میکنند، پس راهحل چیست؟»
این سئوال و سئوالاتی نظیر این خانم آلکساندر را وادار میکند تا برای دانستن نحوه درست مواجهه با سئوالات سکسی کودکان، به سراغ موسسه «برنامه ریزی برای پدر و مادر شدن» در آمریکا برود. توصیه آنها به این نویسنده آمریکایی خیلی ساده است:
– با فرزندانتان درباره مسائل جنسی از همان ایام کودکی حرف بزنید.
با این همه جسیکا آلکساندر قانع نمیشود و سراغ روانشناسان متخصص و جامعه شناسانی میرود که در دانشگاههای معتبر تدریس میکنند و پاسخ همه آنها به این سئوال که «از چه زمانی پدر و مادر مجاز به صحبت کردن درباره مسائل جنسی و سکسی با فرزندانشان هستند؟» یک جمله ساده است:
– با فرزندانتان درباره مسائل جنسی از همان ایام کودکی حرف بزنید.
آنها البته یک توصیه دیگر هم برای خانم آلکساندر داشتند: «با کودکانتان درباره اعضای جنسی انسان ها واقع بینانه سخن بگویید و نام واقعی اندام تناسلی را برایشان به کار ببرید تا حساسیت شان نسبت به این موضوعات از بین برود!»
بد نیست توصیهای را که خانم «کیت ردنبورگ»، متخصص پیشگیری از خشونت جنسی در ایالت «نیوانگلند» آمریکا به جسیکا کرده با هم مرور کنیم:
– آموزش درست آناتومی بدن به کودکان و سخن گفتن درباره اعضای تناسلی همچون سایر اعضای بدن انسان به کودکان کمک میکند تا نسبت به بدن خود تصویر بهتر و مثبتتری داشته باشند، در برقراری رابطه با پدر و مادر خود دچار مشکل نشوند و چنانچه در طول دوران کودکی مورد سوء استفاده جنسی قرار بگیرند، بتوانند راحتتر درباره آن با پدر و مادرشان سخن بگویند و از عوارض روحی روانی پنهان نگه داشتن رازشان و زخمی که بر روح و جسمشان وارد آمده، در امان بمانند.
خانم آلکساندر مینویسد: «البته امروزه پدر و مادرهای بسیاری حاضر به پذیرفتن این نوع نحوه مواجهه با سکس در برابر فرزندانشان نیستند و تصور غلطی که همه ما با آن بزرگ شدهایم این است که با پنهان کردن مسائل جنسی از فرزندانمان از آنها در برابر انحرافات جنسی محافظت می کنیم. اما واقعیت امر این است که هر چقدر ما با فرزندانمان درباره موضعات این چنینی صادق تر باشیم به آنها کمک میکنیم تا تصویر زیباتری از پیکرشان داشته باشند و از آنها انسانهایی میسازیم که در آینده بدون هیچ تابوی روانی، درباره مسائل جنسیشان با اعتماد به نفسی کامل و طبیعی سخن بگویند؛ نه اینکه از آنها موجوداتی بسازیم که خجالتیاند و از بیان مشکلاتشان شرم دارند.»
این نویسنده آمریکایی در پایان مینویسد: «اگر روزی بتوان واژه شرم را از اطراف واژههای جنسی در گفتوگو با کودکان کنار زد، کودکان بدون ترس و واهمه خود را از هر قید و بند بیهودهای در زمینه مسائل جنسی رها خواهند کرد.»
مطلب فوق خیلی جالب بود بنده نیزمثل دانمارکی ها در گفتن مسایل یاد شده درصورت دریافت پرسش پاسخ بدون دیپلوماسی وتکلف میدهم حتی فرزندانم درمورد اینکه مادرشان حمل دارد وحساس اند میگویند متوجه مادرمان باش تا طفل اش اذیت نشود وحتی میگویند زند ومرد پس از ازدواج بچه دارمیشوند این طرز خیال وتفکر برای برطرف نمودن مشکلات مؤثراست
عبدالوهاب / 04 June 2015
نمیشه ! تو فرهنگ ما نمیشه !
، اگر برای بچهها مسائل جنسی رو به همون راحتی بقیه نیازها ، عادی و در دسترس نشون بدیم ، فردایی که با واقعیات جامعه روبرو شد چه جوابی برای سوالاتش خواهیم داشت !؟دانمارکی ها ریشههای فرهنگیشون در آبشخور فرهنگ وایکینگها ست ، جایی که روابط جنسی حتا خصوصی حساب نمیشد ، و مرد و زن علنا به نزدیکی و معاشقه می پرداختند !!! اونهم در دورهای که در اروپا همین فرانسوی ها جانماز آب می کشیدند !!!
حالا این الگوی اونها چطور برای ما ایرانیها که روی همه چیز از جمله خانومها رو پرده میکشیم کارسازه الله اعلم !!!
افشین / 04 June 2015
این رفتار خوب هست اما عواقب سنگینی هم ممکنه در برداشته باشه:
1- مثلا بچه ای که مادر خود را دوست دارد ممکن است از درد و احساس جنسی مادر دچار ناراحتی بشه و پدر براش شخصی تصور بشه که داره مادر رو اذیت کنه – یادمون باشه که بچه ها هبچ احساس و تصوری از لذت سکس ندارند.
2-این امر ممکنه موجب اختلالات جنسی در کودک بشه – چون کودک هنوز به بلوغ نرسیده و به دلیل علاقه یا رویا سازی های کودکانه ، ممکن پسر بچه رفتار مادرشو دوست داشته باشه یا به عکس دختر بچه ای رفتار پدرشو در رابطه جنسی و این باعث بشه که همیشه و خصوصا دوران بلوغ از جنسیت خودش راضی نباشه و به فکر تغییر جنسیت باشه
به نطر من کلا ایده خوبی نیست و این مسایل باید در مدارس اموزش داده بشه
HESAM / 04 June 2015
به نظرم هرچه زودتر کودک با واقعیت روبروشود بهتر است…. و دوست عزیزی که نگران دوران بلوغ جنسی و تغییر جنسیت هستی….. اگر کودک متوجه خواسته خود شود می تواند دوران جوانی و بلوغ بهتری را تجربه کند نه اینکه با کوله باری از افسوس و زمانی که از دست داده است زندگی کند…. همچنین با تشخیص پزشک و روانپزشک این تغییر صورت می گیرد
فرخ / 04 June 2015
بنظرم خود پدر و مادر برای صحبت در مورد مسایل جنسی با اشاره صحبت می کنند اینست که برای اجرای این توصیه که “نام واقعی اندام تناسلی را برایشان به کار ببرید” دچار مشکل هستند که چه نامی را بکار ببرند. من خوذم الان دچار تردید هستم که چه کلماتی رو به عنوان نام اندام تناسلی مناسب هست برای صحبت با بچه بکار ببرم
quelq'un / 04 June 2015
این مطالب شرم آور رو چاپ نکنید
اتق الله
عقل کل / 04 June 2015
دانمارکی ها فرهنگی دارند کاملا پراگماتیسک، عملگرا و واقع بین که طرح پرسش به مقدار زیادی جایز است و در همین پرسیدن ها است که راه حل را هم پیدا میکنند. در دانمارک هیچ چیز مقدس نیست مگر ازادی فردی و دقیقا همین تفاوت عمده در فرهنگ ما و دانمارک باعث میشود که ما هاله ای از تقدس دور هر مساله ای بکشیم و دیگر راه حلی برای آن نیابیم. دانمارکی ها سنت بسیار قوی شنونده بودن و گوش فرا دادن به حرف های دیکری را دارند بدون اینکه قضاوت کنند و همین راه را برای پیدا کردن یک راه حل عقلانی باز میکذارد. ولی منظور این نیست که فرهنگ دانمارک را کپی کنیم ولی میتوان از این فرهنگ چیزهای زیادی آموخت، از جمله اینکه پرسشهای کودکان را با اراجیف بی سر و ته پاسخ ندهیم.
دادجو / 04 June 2015
این مساله در آلمان هم هست و من فکر نمیکنم مورد قابل استقبالی باشه. در حداقل مورد بی پروایی جنسی ست. فکر میکنم آمار تجاوزهای خانوادگی، آمار تجاوز، بی پروایی جنسی دلیل قانع کننده ای باشه.
من نه وسواس بیش از حد ایرانی رو میپسندم و نه بی پروایی از آلمانی یا هر فرهنگی شبیه به اون.
پارسا / 04 June 2015
نظر افشین قابل تامله. ما هم سریع نباید یه عرف مربوط به یک جامعه دیگه رو بگیریم و بگیم این بهترین راهه و ما کلا اشتباه میکنیم. قطعا رفتار و نوع برخورد مادر پدرها و بچه ها در ایران باید اصلاح باشه ولی کپی برداری از یه فرهنگ دیگه که اساسا با ما متفاوته خیلی معقول به نظر نمیرسه
اسپریت / 05 June 2015
آموزش آموزش آموزش
آگاهی آگاهی آگاهی
همهی پدر و مادرها صحبت کردن در مورد مسائل جنسی رو تابو می دونن، در حالی که فرزندانشون از همون سن های پایین از روش های غلط و سنتی جواب پرسش هاشون رو میگیرن، نتیجه اش هم میشه این همه تبعیض جنسی و جنسیتی و خشونت جنسی نهادینه شده در جامعه… و صد البته این که بیش از 90 درصد خانواده ها هیچ سواد علمی و مطالعاتی در مورد مسائل جنسی و سکسوآلیتهها ندارند.
مهران / 05 June 2015
جناب نویسنده یا مترجم نمیدانم غرض اصلیتون از این نوشته چیست اما رشد منفی جمعیت و نبود نهادهای کوچک اجتماعی یعنی خانواده رشد زندگی انفرادی همجنسگرایی مشکلات دوران سالمندی و تنهایی مفرط در این دوران همگی نتیجه این تفکر برهنگی جنسی شماست آیا دورانی که پدران و مادران همراه با فرزندان خود جمع صمیمی و گرمی داشتند مثل خود شما را فراموش کردید یا نکنه شما هم دوست داری موقع پیری ببرنت خونه سالمندان من نمی فهمم چرا ما اینقدر بدبخت شدیم که فکر میکنیم هرچی مال اروپاست خوبه
محمد / 06 June 2015
دوست گرامی آقای محمد، تغییر شکل خانواده از خانواده بزرگ به چند نسل در کنار هم زندگی میکردند به خانواده کوچک که تنها والدین و فرزندان را شامل میشود نیاز جامعه صنعتی بود و ایجاد خانه سالمندان نیز از همین جا پیدا شد . در ایران امروز هم نیاز به خانه سالمندان هر روز فزونی گرفته است. اما مقاله بالا به یک مساله بسیار مهم می پردازد و آن اینکه وقتی فرزند شما از شما میپرسد بچه از کجا می آید و یا اینکه میپرسد ” من چرا در عکس عروسی تو و ما مان نیستم” چه جوابی به او میدهید. به من گفتند که مرا لک لک آورد و من باور نکردم. شما چه جوابی میدهید؟
دادجو / 06 June 2015
آقای نویسنده تو جوش آموزش روابط پایین تنه به بچها را نزن اونها به وقتش یاد میگیرند و از این نظر هم تاکنون مشکلی پیش نیامده ، دانمارکی چه گلی به سر جامعه خودشون زده اند که در جوامع آزاد دیگه وجود نداره
خجالت کشیدن و شرم و حیا هم تابو هایی هست که باید تا حدی از آن محافظت بشه .
ممکنه برای شما فرهنگ دانمارکی الگو باشه ولی برای خییلیها اینجور نیست
سیما / 06 June 2015
سلام یدونم نممنم
cv / 06 June 2015
سیما خانم لطفا شما عصبانی نشوید. نویسنده چیزی را به کسی دیکته نکرده است و فتوی هم صادر نکرده است بلکه اطلاعاتی را جع به نوع برخورد مردم دانمارک در رابطه با کنجکاوی بچه داده است. شما نمیپسندید می توانید این روش را نقد کنید. در ضمن دانمارکی ها بالاترین در صد مالیات دنیا دارند و این به این معنی است که مردم برای اینکه همه توان رفتن به دانشگاه را داشته باشند بدون پرداخن هزینه، تمام سالممندان از رفاه نسبی و مراقبت لازم بهره مند شوند، برای اینکه کسی به خاطر بیماری زندگی اش را به باد ندهد و درمان مجانی باشد ، بیکاران از بیمه بیکاری بهره مند شوند و رفاه برای همگان فراهم باشد ، همه مردم قبول کرده اند که مالیات بدهند . چند در صد از مردم ما حاضرند برای رفاه هموطن خودشان مالیات بدهند؟ در ضمن دانمارک سورن گیئرکه گورد ، مارتین اندرسون نکسو، تئودور درائر، بیله آگوست، کارن بلیکسن و.. را تربیت کرده است.
دادجو / 06 June 2015
با سلام به نظرم من چنین برخوردی درجامعه ما قابل اجرا نیست در کشورهای مثل دانمارک و المان که چنین برخوردهای با اطفال رایج هست مثاءل جنسی ازاد با دوست پسر یا دختر نیز رایجه و صد البته در مدارس و از سنین پاییین در کتابهای اموزشی و تحصیل کودکان در این رابطه صحبت میشه پس تنها به گفتو کوی خانواده بسنده نمیشه ما نمیتونیم به بچه ها چیزی بگیم که وقتی در جای دربارش با کسی دیگه ای صحبت میکنن مورد تخریب دیگران به هر نحوی قرار بگیرن
alenlaon / 07 June 2015
بهترین کار اینه بچه نیاری تا اینجور دغدغه هارو هم نداشته باشی.واللا
دلیل رشد منفی در المان که بزرگترین فلاسفه ی علوم تربیتی رو داره بخاطر موضوع دیگه ای ست.نه اموزش بچه هاشون از کودکی از روابط جنسی.سوای از شوخی تربیت بچه بی نهایت سخت و دشواره.منظورم اینه هیچ دستورالعملی در هیچ فرهنگی قطعی و حتمی نیست.علوم انسانی نسبی اند و قوانینشون بر اساس آمار ها بدست می آیند و ممکن است در زمانی دیگر عکس موضوع درست باشد بقول نیچه هیچ چیز بدیهی در دنیا وجود ندارد.پس واقعا بهترین راه بچه نیاوردن است
فرداد / 07 June 2015
جالبه كه تو اين مطلب هم از لفظ “آلت جنسي” استفاده ميشه؛ عليرغم توصيهاي كه تو خودش به بردن نام صريح هست
نيما صفار / 08 June 2015
بابا جون می خوای شروع کنی از ایتالیا شروع کن. جهت فرهنگی ما با دانمارک قابل مقایسه نیست. قابل تصور نیست برای ایرانی ها که دانمارکی ها از رادیوشون قران پخش کنند با ترجمه که مردم بفهمند قران چیست. بهترین راه حل برای جلوگیری از رادیکالیسم و تندروی اسلامی. حالا مقایسه کنید با ما. آیا امکان داره ما از رادیوی ایران در مورد بهایی ها که جمهوری اسلامی باهاشون مشکل داره چیزی پخش کنیم؟مثلا کتاب مقدسشون رو بخونیم مردم بشنوند؟
فرهنگ ایرانی هنوز در بند و بست است و باز کردن را نفهمیده. ما ادعا داریم بستن و ممنوع کردن بهترین راه است حالا بگذریم که حاصل این بگیر و ببند شده زنان متاهل با دوست پسر و دختران با چند دوست پسر همزمان و مردانی که یک زن و n دوست دختر دارند و پسرهایی که …. یعنی ما حاضر شدیم تعهد اخلاقی و راستی رو فدای ظاهر به اصطلاح دینی کنیم.
دانمارک چیزیش برای ایرانی ها قابل استفاده نیست غیر از شیرینیش
بنده پیشنهاد می کنم براردانی که رگ غیرتشان می ترکه این سوال ها رو جواب بدند
۱- چرا در مملکت ما که سال ها قوانین پوشش و گشت ارشاد و ممنوعیت سکس و … اجرا شده وقتی یک خانم خوش تیپ رد می شود گردن ملت از پیرمرد 90 ساله تا نوجوان 10 ساله 180 درجه او را همراهی می کنند
2-چطور است که طبق آمار که با گشتن در اینترنت پیدا می کنید بسیاری از مشکلات اجتماعی که معمولا سکس هم در بر دارند اتفاقا در شهرهای مذهبی تر است؟
3-چطور است وقتی امریکایی با یک نفر رابطه برقرار می کند به آن پایبند است ولی در ایران امروز رابطه های دخترها و پسرها به شکل جمعی شده است؟
4-چطور می شود در سایت های خبری ایرانی خبرهای سکسی همیشه اولین رده در پربازدیدترین خبرها هستند؟
عباس آقا تحیلی گران / 09 June 2015
نه افراط خوبه نه تفریط. باید واقع گرایانه بپذیریم که همه چیز دنیای مدرن خوب نیست
مدرنیزاسیون هم معایب خودش رو داره تحجر هم همینطور
محمد / 10 June 2015